دوش مرا عشق تو از جامه برانگيخت شاعر : سنايي غزنوي بي عدد از ديدگانم اشگ فرو ريخت دوش مرا عشق تو از جامه برانگيخت آن ز دل از دو ديده يکسر بگريخت دست يکي کرد با صبوري و خوابم مشک سيه با گل سپيد برآميخت باد جدا کرد زلفکان تو از هم اشگ همي بيختم چو مشک همي بيخت مشک همي بيخت زلف تو همه شب دوش کش دل مسکين به دام ذره در آويخت بس بود اين باد سرد باده نخواهم