دوش مرا عشق تو از جامه برانگيخت

دوش مرا عشق تو از جامه برانگيخت شاعر : سنايي غزنوي بي عدد از ديدگانم اشگ فرو ريخت دوش مرا عشق تو از جامه برانگيخت آن ز دل از دو ديده يکسر بگريخت دست يکي کرد با صبوري و خوابم مشک سيه با گل سپيد برآميخت باد جدا کرد زلفکان تو از هم اشگ همي بيختم چو مشک همي بيخت مشک همي بيخت زلف تو همه شب دوش کش دل مسکين به دام ذره در آويخت بس بود اين باد سرد باده نخواهم
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دوش مرا عشق تو از جامه برانگيخت
دوش مرا عشق تو از جامه برانگيخت
دوش مرا عشق تو از جامه برانگيخت

شاعر : سنايي غزنوي

بي عدد از ديدگانم اشگ فرو ريختدوش مرا عشق تو از جامه برانگيخت
آن ز دل از دو ديده يکسر بگريختدست يکي کرد با صبوري و خوابم
مشک سيه با گل سپيد برآميختباد جدا کرد زلفکان تو از هم
اشگ همي بيختم چو مشک همي بيختمشک همي بيخت زلف تو همه شب دوش
کش دل مسکين به دام ذره در آويختبس بود اين باد سرد باده نخواهم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط