در سمن با آن طراوت حسن اين رخسار نيست شاعر : سيف فرغاني در شکر با آن حلاوت ذوق اين گفتار نيست در سمن با آن طراوت حسن اين رخسار نيست لاله در صحن چمن مانند آن رخسار نيست ژاله بر برگ سمن همچون عرق بر روي او چون کنم؟ او خفته و بخت رهي بيدار نيست دوش گفتم از لبش جانم به کام دل رسد شهد با چندان حلاوت چون تو شيرينکار نيست اي به شيريني ز شکر در جهان معروفتر گر به تيغ هجر مجروحم کني آزار نيست چون تو روزي مرهم وصلي نهي بر جان من کنچه جز هجر تو باشد...