يکي درياست هستي نطق ساحل شاعر : شيخ محمود شبستري صدف حرف و جواهر دانش دل يکي درياست هستي نطق ساحل برون ريزد ز نص و نقل و اخبار به هر موجي هزاران در شهوار نگردد قطرهاي هرگز کم از وي هزاران موجب خيزد هر دم از وي غلاف در او از صوت و حرف است وجود علم از آن درياي ژرف است ضرورت باشد آن را از تمثل معاني چون کند اينجا تنزل