هرگز کسي به خوبي چون يار ما نباشد شاعر : عبيد زاکاني مه را نظير رويش گفتن روا نباشد هرگز کسي به خوبي چون يار ما نباشد در چين به دست نايد و اندر ختا نباشد موئي چنان خميده چشمي چنان کشيده با ما هميشه او را جز ماجرا نباشد با او هميشه ما را جز لاله در نگيرد سوداي پادشاهي حد گدا نباشد گر حال من نپرسد عيبش مکن که هرگز عقلي سليم نبود صبري بجا نباشد ما کشتگان عشقيم همچون عبيد ما را