اي عاشقان رويت بر مهر دل نهاده اي عاشقان رويت بر مهر دل نهادهشاعر : عبيد زاکاني زنجيريان مويت سرها به باد دادهاي عاشقان رويت بر مهر دل نهادهوز بند غصه دل را ابروي تو گشادهجان را به کوي جانان چشم خوشت کشيدهبا اشگ چشم ما را کاريست اوفتادهبا عشق جان ما را سوزيست در گرفتهچون دل خلاص يابد زان زلف وانهادهتا چشم نيم مستت وسمه نهد بر ابرويارب چه لطف دارد آن نازنين سادهاز وصف آنزنخدان من سادهدل چه گويمصوفي مباش منکر کز باده نيست بادهما را ز ننگ هستي جز مي نميرهانددر خواب اگر خيالت بينم زهي سعادهبخت عبيد و وصلت، اين دولتم نباشد