مي بياور ساقيا، تا خويشتن را کم زنيم

مي بياور ساقيا، تا خويشتن را کم زنيم شاعر : فخرالدين عراقي کار خود چون زلف خوبان در هم و برهم زنيم مي بياور ساقيا، تا خويشتن را کم زنيم فارغ آييم از خود و هر دو جهان را کم زنيم از سر مستي همه درياي هستي بر کشيم خيمه‌ي همت وراي نيلگون طارم زنيم بگسليم از هم طناب خيمه‌ي هفت آسمان شايد ار چوگان زلف يار خم در خم زنيم لايق ميدان ما چون نيست نه گوي فلک دم به دم در بزم وصل يار جام جم زنيم جام کيخسرو به کف داريم پس شايد که ما دست در زلف درازش گاه‌گاهي...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مي بياور ساقيا، تا خويشتن را کم زنيم
مي بياور ساقيا، تا خويشتن را کم زنيم
مي بياور ساقيا، تا خويشتن را کم زنيم

شاعر : فخرالدين عراقي

کار خود چون زلف خوبان در هم و برهم زنيممي بياور ساقيا، تا خويشتن را کم زنيم
فارغ آييم از خود و هر دو جهان را کم زنيماز سر مستي همه درياي هستي بر کشيم
خيمه‌ي همت وراي نيلگون طارم زنيمبگسليم از هم طناب خيمه‌ي هفت آسمان
شايد ار چوگان زلف يار خم در خم زنيملايق ميدان ما چون نيست نه گوي فلک
دم به دم در بزم وصل يار جام جم زنيمجام کيخسرو به کف داريم پس شايد که ما
دست در زلف درازش گاه‌گاهي هم زنيمچون درآيد از در او، در پايش اندازيم سر
ور بماند گردکي، از ديده او را نم زنيمخاک روييم از سر کويش به جاروب وفا
آتشي از سوز دل در سنگر آدم زنيمپاي چون روح‌القدس بر ديده‌ي صورت نهيم
دست در فتراک صاحب همت اعظم زنيمخرمن هستي به باد بي‌نيازي در دهيم
بوسه بر خاک درش چون قدسيان هر دم زنيمشيخ رباني بهاء الحق والدين آنکه ما


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط