شخصيتحقوقى سازمانهاى بينالمللى(4)
مبحث دوم: شخصيتحقوقى سازمانهاى غير دولتى (45)
«هر سازمانى كه سند مؤسس آن ناشى از يك موافقت نامه بينالدولى نباشد يك سازمان غير دولتى است.»
سازمان غير دولتى منشا اروپايى دارد و اين سازمانها حدود صد نوع فعاليت از قبيل اقتصادى، اجتماعى، حقوقى، فرهنگى، علمى، معنوى، توريستى و ورزشى دارند. قدمتبرخى از اين سازمانها به يك قرن مىرسد و امروزه حدود ده هزار سازمان غير دولتى در عرصه بينالملل فعاليت مىكند كه سادگى روند ايجاد آنها از عمدهترين علل توسعه آنهاست. (46)
سه معيار اساسى اين سازمانها عبارتند از:
1- داشتن اهداف عام المنفعة نه سود جويانه: مثلا كميته صليب سرخ كه هدف بشر دوستانه دارد، شوراى كليساها كه با هدف معنوى فعاليت مىكند، كميته بينالمللى المپيك كه داراى هدف ورزشى است، و سازمان صلح سبز، (47) كه با هدفى اكولوژيك و حفاظت محيط زيستبه فعاليت مىپردازد.
2- ايجاد اين سازمانها بر اساس حقوق داخلى يك دولت.
3- انجام فعاليت موثر در بيش از يك كشور.
گفتار اول: نگاهى به دكترين:
دو نظريه واقعى بودن و فرضى بودن شخصيت، قابل تطبيق بر سازمانهاى بينالمللى غير دولتى نيز مىباشد كه از تكرار آن امتناع مىكنيم. به طور خاص در باب سازمانهاى بينالمللى غير دولتى اكثر حقوقدانان بينالملل بر اين عقيدهاند كه سازمانهاى غير دولتى داراى شخصيتحقوقى بينالمللى نيستند. اعضاى آنها افرادند نه دولتها و به ويژه آنكه بر اساس حقوق داخلى يك كشور ايجاد مىشود. با اين همه نبايد از تاثير اين سازمانها در سازماندهى جامعه بينالمللى غافل بود.
در پاسخ به اين دسته از حقوقدانان مىتوان گفت كه اين سخن ممكن است در نفى شخصيتحقوقى بينالمللى سازمانهاى غير دولتى صحيح باشد، ولى نمىتواند نفى كننده شخصيتحقوقى اين سازمانها باشد. در مقابل، پارهاى از حقوقدانان بينالمللى با توجه به نقش اين سازمانها در عرصه جهانى براى آنها شخصيتحقوقى قائلند. به عنوان مثال پروفسور لادرلدرر مىگويد:«فرد و سازمانهاى غير دولتى به عنوان تابعان حقوق بينالملل شناخته شدهاند و اين خلاف واقع است كه پويايى عمل آنها را منكر شويم.» وى با قياس اولويت مىگويد: چون فرد داراى شخصيتحقوقى بينالمللى است پس به طريق اولى سازمانهاى متشكل از افراد نيز از شخصيتحقوقى بينالمللى بر خوردارند.
برخى ديگر از علماى حقوق بينالملل قائل به تفصيل بين سازمانهاى غير دولتى شده و شخصيتحقوقى را تنها براى بعضى از سازمانهاى غير دولتى مىپذيرند. مثلا پروفسور پل روتر تنها براى كميته بينالمللى صليب سرخ قائل به شخصيتحقوقى بينالمللى است. وى با استناد به قسمتى از راى مشورتى ديوان بينالمللى در قضيه خسارت وارده به سازمان ملل متحد مىگويد: با توجه به عملكرد برخى از سازمانهاى بينالمللى غير دولتى مثل كميته بينالمللى صليب سرخ مىتوان براى آنها قايل به شخصيتحقوقى بينالمللى گرديد.
برخى ديگر از حقوقدانان نيز بر اين باورند كه با توجه به اينكه كميته مزبور داراى هدف حقوق بشر دوستانه بينالمللى است و در عرصه بينالملل فعاليت مىكند و در حقيقت مهمترين سازمان غير دولتى محسوب است، تابع حقوق بينالملل بوده و داراى شخصيتحقوقى است. (48)
گفتار دوم: شخصيتحقوقى سازمانهاى غير دولتى در اسناد حقوقى:
ولى در ماده 7 مطلبى را بيان داشته كه بيانگر شخصيتحقوقى اين سازمانهاست. اين ماده مقرر مىدارد:«سازمان غير دولتى مىتواند از تصميم هر يك از متعاهدين كه با استناد به مقررات مربوط به نظم عمومى داخلى از اعطاى شخصيتحقوقى به آن سازمان خوددارى كرده استبه ديوان بينالمللى دادگسترى شكايت كند.»
بديهى است كه تنها تابعان حقوق بينالملل- و آن هم نه تمامى تابعان بلكه برخى همچون كشورها حق مراجعه به ديوان را دارند و اعطاى اين حق به سازمانهاى غير دولتى به معنى شناختشخصيتحقوقى بينالمللى آنهاست. شايان ذكر است كه هر چند پيش نويس داراى اعتبار حقوقى نيست;چه هنوزبه تصويب نرسيده و معاهده محسوب نمىگردد. ولى مبين تفكرى درقلمرو بينالملل است.
2- ديوان دادگسترى بينالمللى در قسمتى از راى خود در قضيه خسارات وارده بر سازمان ملل يا ماموران آن اظهار نمود:
«شخصيتحقوقى بينالمللى نه به لحاظ وجود نمايندگان دولتها در يك سازمان، بلكه به لحاظ برخى عملكردهاى آن در سطح بين المللى اعطاء مىشود.» (49)
از اين بيان مىتوان استفاده نمود كه آن دسته از سازمانهايى كه در قلمرو بينالمللى فعاليت مىكنند، داراى خصيتحقوقى بينالمللى هستند و آقاى پل روتر با استناد به همين عبارت براى كميته بينالمللى صليب سرخ كه سازمانى غير دولتى است، شخصيتحقوقى بينالمللى قايل شده است.
3- ماده 71 منشور سازمان ملل متحد به شوراى اقتصادى اجتماعى ملل متحد اجازه مشاوره با سازمانهاى غير دولتى را داده است و اين به طور ضمنى شخصيتحقوقى بينالمللى آنها را مورد تاييد قرار مىدهد; چه شوراى اقتصادى اجتماعى كه يكى از اركان اصلى سازمان ملل متحد است اجازه مشاوره با شخصى بينالمللى را دارد نه مشاوره با سازمانى كه وجودى حقوقى ندارد.
پی نوشتها:
45-Non governmental organization (N.G.O)
46Robert L.Bledsoe: op.cit, p.78
47- green peace
48-Cf:Robert L. Bledsoe and Boleslaw A.Boczek: op.cit, p.77
49- CF: I.C.J. Reports, 1949
ادامه دارد...
/ج