حقوق جنگ(2)

اساسا بايستي بين مقررات حقوق جنگ و مقررا ت حقوق پيشگيري كننده جنگ قائل به تفكيك شد. درگذشته حقوق جنگ داراي جايگاه خاصن بود و مقررات بين المللي مدوني در اين زمينه وجود داشت؛ اما امروزه وضع تغيير كرده و حقوق بين الملل كمتر به تدوين مقررات مربوط به جنگ مي پردازد، بلكه مقررات مربوط به پيشگيري از آن را مور د
يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حقوق جنگ(2)

حقوق جنگ(2)
حقوق جنگ(2)


 






 

منابع حقوق جنگ
 

ملاحظات كلي:
 

اساسا بايستي بين مقررات حقوق جنگ و مقررا ت حقوق پيشگيري كننده جنگ قائل به تفكيك شد. درگذشته حقوق جنگ داراي جايگاه خاصن بود و مقررات بين المللي مدوني در اين زمينه وجود داشت؛ اما امروزه وضع تغيير كرده و حقوق بين الملل كمتر به تدوين مقررات مربوط به جنگ مي پردازد، بلكه مقررات مربوط به پيشگيري از آن را مور د عنايت بيشتري قرار مي دهد. در نتيجه همين روند، حقوق پيشگيري كننده جنگ توسعه زيادي يافته، ولي به حقوق جنگ توجه چنداني نشده است؛ از اين رو در مجموع، قواعد و موضوعاتي كه حقوق جنگ را تشكيل مي دهد بسيار اندك است.

طبقه بندي منابع :
 

منابع حقوق جنگ به طور كلي جدا از منابع حقوق بين الملل نيست؛ مخصوصا منابعي چون عرف، اصول كلي حقوقي و قراردادهاي بين المللي، جايگاه خاص خود را در حقوق جنگ دارا مي باشند.
الف- عرف: از آنجا كه هميشه مناسبات دوستانه و مسالمت آميز يا بالعكس مناسبات خصمانه و غير مسالمت آميز، بتناوب ميان ملتها وجود داشته است، بنابراين حقوق جنگ، همچون حقوق ديپلماتيك و كنسولي، پيشينه ديرين دارد كه بطور كلي از عرف مايه مي گيرد. به اين ترتيب، عرف جايگاهي بسيار مهم و اساسي در حقوق جنگ دارد. منابع عرف متعدد و گوناگون است؛ به عنوان مثال مي توان حتي در اسنادي كه توسط حكومتها و خطاب به نيروهاي مسلح آنها است نيز منبع عرفي غني و سرشاري ملاحظه كرد، مانند دستورالعملهاي دريائي دولت فرانسه مورخ 31 دسامبر 1964.
از سوي ديگر، اين حقوق عرفي است كه ميتواند كمبودهاي موجود در حقوق قراردادي يا موضوعه را رفع نمايد؛ زيرا قواعد عرفي جنگ، تنها قواعد قابل اجرائي است كه در صورت عدم وجود حقوق قراردادي، قادر است كشورهاي متخاصم را به يكديگر پيوند دهد.
ب- اصول كلي حقوقي: «در حقوق جنگ به اصول كلي حقوقي، نسبت به ساير منابع، كمتر بها داده شده است؛ به طوري كه معمولا به خطا حقوق جنگ را، تنها «رسوم و قوانين جنگي» مي دانند؛ اما در واقع اصول كلي حقوقي در حقوق جنگ، نقشي تقريبا به همان اندازه مهم ايفا مي كند كه در حقوق صلح. از سوي ديگر، عرف و قراردادهاي مربوط به حالت جنگ، هميشه بر اصول كلي حقوقي مبتني مي باشد. از جمله اين اصول، اصل حسن نيت است كه پايه و اساس روابط بين المللي را تشكيل داده و زيربناي حقوق جنگ نيز محسوب مي شود».
ج- قراردادهاي بين المللي: قراردادها از جمله منابع عمده حقوق جنگ است و بخش اعظم اين حقوق به صورت حقوق قراردادي و مدون مي باشد. اين گونه قراردادهاي بين المللي را مي توان به ترتيب تاريخ انعقاد، به شرح زير برشمرد:
1- اعلاميه پاريس مورخ 16 آوريل 1856 در زمينه جنگ دريائي (تحريم راهزني دريائي، مصونيت اموال اتباع دشمن كه با كشتيهاي بيطرف حمل ميشود و همچنين محاصره دريائي).
2- عهدنامه ژنو مورخ 22 اوت 1864 مربوط به حمايت از مجروحان، بيماران و كادر بهداري.
3- اعلاميه سنپترزبورگ مورخ 29 اوت 1868 در مورد ممنوعيت استفاده از برخي سلاحها.
4- اعلاميه 1874 بروكسل كه براي اولين بار فرق ميان نظاميان و غيرنظاميان را مشخص كرد.
5- عهدنامه هاي 1899 و 1907 لاهه. عهدنامه هاي لاهه مورخ 29 ژوئيه 1899 مشتمل بر دو قرارداد در زمينه حقوق جنگ مي باشد: قراداد مرب.ط به قوانين و عرف هاي جنگ زميني؛ قرارداد مرب.ط به تسري عهدنامه 1864 ژنو (فوقالذكر) به جنگهاي دريائي. اما عهدنامه هاي لاهه مورخ 18 اكتبر 1907 سيزده قرارداد را شامل است كه به جز سه قرارداد ذيل، بقيه مربوط به قوانين و مقررات جنگ زميني و دريائي است: قرارداد مربوط به تحديد موارد استفاده از قواي نظامي جهت وصول مطابات؛ قرارداد مربب.ط به شروع مخاصمات؛ قرارداد مربوط به اصلاح و تجديدنظر در عهدنامه هاي 1899 لاهه.
6- عهدنامه 1904 لاهه در مورد بي طرفي كشتي هاي بيمارستاني.
7- عهدنامه ژنو مورخ6 ژوئيه 1906 مربوط به حمايت از بيماران و مجروحان جنگي .
8- اعلاميه 1909 لندن در زمينه جنگ دريائي . اين اعلاميه مورد تصويب كشورها قرار نگرفت ولي امروزه آن را به عنوان تجلي بسيار كامل عرف دريائي محسوب مي دارند.
9_ عهدنامه واشنگتن مورخ 6 فوريه 1922 مربوط به تحديد سلاحهاي دريائي . محدود نمودن تعداد كشتيهاي جنگي و عدم استفاده از زيردريائي .
10-پروتكل ژنو مورخ 17 ژوئن 1925 در زمينه منع استعمال گازهاي خفقانآور، سمي يا مشابه آنها و نيز مواد ميكروبي .
11- عهدنامه ژنو مورخ 27 ژوئيه 1929 در مورد رفتار با مجروحان يا بيماران و سرنوشت زندانيان جنگي .
12- پروتكل 1930 لندن مربوط به جنگ دريائي .
13- قرارداد مورخ 1935 در زمينه حفاظت از بناهاي تاريخي و مراكز علمي و هنري در زمان جنگ .
14- پروتكل لندن مورخ 6 نوامبر 1936 در زمينه ممنوعيت حمله به كشتيهاي بازرگاني توسط زيردريائي ها .
15- عهدنامه هاي 1949 ژنو . عهدنامههاي ژنو مورخ 12 اوت 1949 شامل 4 قرارداد است كه سه قرارداد آن در واقع تجديد نظر در قراردادهاي قبلي است و چهارمين قرارداد متضمن يك نوآوري در حقوق قراردادي جنگ است . اين عهدنامه ها عبارتند از:
الف- عهدنامه مربوط به بهبود سرنوشت مجروحان و بيماران نيروهاي مسلح هنگام اردوكشي. اين عهدنامه ، جانشين عهدنامه هاي ژنو مورخ 1864،1906،1929 گرديد.
ب- عهدنامه مربوط به بهبود سرنوشت مجروحان و بيماران و غريقان نيروهاي مسلح در درياها. اين عهدنامه، جانشين يكي از عهدنامههاي لاهه مورخ 1907 كه در همين زمينه بود، گرديد.
ج- عهدنامه مربوط به طرز رفتار با اسيران جنگي. اين عهدنامه جانشين عهدنامه ژنو مورخ 27 ژوئيه 1929 گرديد.
عهدنامه سربوط به حمايت از افراد غير نظامي در زمان جنگ. امروزه عهدنامه هاي چهارگانه ژنو مهمترين اسناد بين المللي در زمينه حقوق جنگ ميباشد كه تا سال 1980 از تصويب يا الحاق 128 كشور برخوردار بوده است.
16- قرارداد لاهه مورخ 14 مه 1954 در زمينه حفظ ميراث فرهنگي در زمان جنگ.
17- پروتكلهاي 1977 ژنو. در 10 ژوئن 1977 به دنبال سالها مساعي كميته بين المللي صليب سرخ، دو پروتكل به عنوان پروتكلهاي الحاقي به عهدنامه هاي ژنو مورخ 1949 به تصويب رسيد. اولين پروتكل مربوط به نبردهاي مسلحانه بين المللي و دومين پروتكل در زمينه نبردهاي مسلحانه غير بين المللي است. اين پروتكلها تا سال 1981 از تصويب 17 كشور گذشته است.
18- عهدنامه مورخ 10 آوريل 1981 در مورد منع يا محدوديت استفاده از برخي سلاحهاي كلاسيك كه مي توانند منجر به صدمات جبرانناپذير و يا اثرات نامشخص گردند. اين عهدنامه سه پروتكل در زمينه تشعشعات هسته اي در بدن انسان، استعمال مين و تله هاي انفجاري و استفاده از سلاحهاي آتش زا را به دنبال دارد. عهدنامه مذكور تا كنون قابليت اجرائي نيافته است.
19- قراردادهاي مربوط به منع يا تحديد سلاحهاي هسته اي:
الف- قرارداد مسكو مورخ 5 اوت 1963 در مورد منع آزمايشهاي سلاحهاي هستهاي در جو، ماوراء جو و زير درياها.
ب- قرارداد مورخ 27 ژانويه 1967 در زيمنه اصول حاكم بر فعاليتهاي كشورها در كاوش و بهرهبرداري از فضاي ماوراي جو، كره ماه و ديگر كرات آسماني.
ج- قرارداد مورخ اول ژوئيه 1968 در مورد منع گسترش سلاحهاي هسته اي.
د- قرارداد مورخ 11 فوريه 1971 در زمينه منع استقرار سلاحهاي هسته اي و ديگر سلاحهاي انهدام دسته جمعي در كف و زير كف درياها و اقيانوسها.
ه- قرارداد مورخ 10 آوريل 1972 درمورد منع ساخت، توليد و انباشت سلاحهاي ميكربي يا سمي و انهدام انبارهاي موجود.
و-قرارداد مورخ 26 مه 1972 در زمينه8 محدود كردن سلاحهاي استراتژيكي اتمي (معروف به سالت 1)
ز- قرارداد ولادي وستك مورخ 24 نوامبر 1974 درمورد محدود كردن سلاحهاي هسته اي.
ح- قرارداد مورخ 18 مه 1977 در زمينه منع استفاده از سلاحهاي اقليمي.
ط- قرارداد مورخ 18 ژوئي 1979 در زمينه محدود كردن سلاحهاي استراتژيكي اتمي (معروف به سالت 2).
منبع: www.lawnet.ir



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما