نظر دکتر احمد پدرام و دکتر پويا دانشور درباره ورزشکاران معتاد
براي فوتباليها، مارادونا تداعيگر خاطرات متنوع و متعددي است؛ از اوج هنرنمايي در فوتبال تا حضيض آلودگي به اعتياد و دوپينگ. پله، اسطوره فوتبال برزيل، درست در نقطه مقابل مارادوناست. او به تازگي نيز در يک اظهارنظر جنجالي، مارادونا را فوتباليستي خوانده است که هرگز نميتواند و نبايد براي جوانان دنيا الگو باشد.
اعتياد و ورزش نيز مثل اين 2 فوتباليست سرشناس، درست در مقابل يكديگرند. با اين حال، برخي ورزشکاران به انواع اعتياد آلوده ميشوند و برخي ديگر از آن مصون ميمانند. اين تفاوت، ريشه در چه عللي دارد؟ اين، پرسشي است كه از كارشناسان امر پرسيدهايم.
دكتر احمد پدرام، روانشناس و مشاور اسبق باشگاه ورزشي ذوبآهن، در پاسخ به پرسش بالا ميگويد:
«عمدهترين عامل اعتياد، ناتواني در مديريت زندگي است؛ به بياني سادهتر، وزشكار بايد مهارتهاي زندگي را آموخته باشد. مهارت زندگي يعني كنترل استرسهاي منفي و مثبت. ورزشكار بايد همانطور كه در ميدان رقابت مدير خوبي است، در زندگي خصوصياش نيز مديريت مناسبي داشته باشد. اگر هيجانات مثبت و منفي به درستي هدايت نشوند و سازگاري مناسبي با محيط وجود نداشته نباشد، ممكن است فرد به راحتي به سمت موادمخدر كشيده شود.»
اين استاد دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، «پايين بودن سطح تحصيلات» را نيز يكي ديگر از اين عوامل برميشمرد و ميگويد: «ناآگاهي و تحصيلات پايين و ضعف در كنترل هيجانات دست به دست هم ميدهند و ورزشكار را از مسير درست زندگي خارج ميكنند. ورزشكار ممكن است در پيروزيها، شكستها، موهبتها و محروميتها، واكنشهاي گوناگوني را از خود نشان دهد. منبع اين واكنشها شخصيت رشديافته افراد در خانواده و اجتماع است. پله، زيدان، مسي و مارادونا شخصيتهاي متفاوتي دارند و بر همين اساس از محبوبيت و پذيرش اجتماعي متفاوتي برخوردارند.»
«اعتياد يعني خداحافظي با ورزش و موفقيتهاي مرتبط با آن. علاوه بر اين، آسيبهاي رواني، جسمي و اجتماعي و رفتار مربيان از ديگر مصايب گرايش به موادمخدر است.»
وي با بيان اين جمله كه مربيها بايد آموزش خودشناسي و القاي آن به ورزشكار را ياد بگيرند، ادامه ميدهد:
«مربيان هرگز نبايد ورزشكاران را تحقير يا به آنها توهين كنند. ورزشكار اگر از طرف تماشاگران تشويق ميشود، نبايد مربي عكس اين عمل را انجام دهد؛ زيرا در اين صورت، يك نوع تناقض به وجود خواهد آمد. در واقع، بايد اعتدال را رعايت كرد.»
او روي هوش عاطفي و مديريت مشکلات زندگي تاكيد ميكند و ميگويد: «نداشتن اين مهارت، ورزشکار را در چاهي مياندازد كه خارج شدن از آن بسيار دشوار است.» دكتر احمد پدرام با اشاره به الگو بودن ورزشكاران ميگويد: «ورزشكار الگو است و رفتار او نبايد با هنجارهاي جامعه در تناقض باشد.»
« از نظر علمي، با ورزش كردن هورمونهايي به نام اندورفين آزاد ميشوند كه باعث نشاط و شادي در بدن افراد ميشوند و با دوري از ورزش حرفهاي، ترشح اين مواد در بدن افت پيدا ميكند و شادي و نشاط ورزشكار از بين ميرود. آستانه تحمل براي اين واسطهها بالا نيست و طبيعتا اين نشاطها اعتيادآور نخواهند بود.» اما بعضي ورزشكاران به دنبال جايگزيني ميگردند تا اين كمبود را جبران كنند: «از نظر فيزيولوژيك، يك افت فشار روزمره در آنها وجود دارد ولي در حد وابستگي و اعتياد نيست.»
دكتر پويا دانشور در پاسخ به اين سوال كه چرا عدهاي به اين مواد گرايش پيدا ميكنند و عدهاي ديگر نه، ميگويد:
«علتهاي رواني در اين زمينه موثرترند تا عوامل هورموني.» او ادامه ميدهد: «مكانيسمهاي دفاعي روحيرواني در بعضي افراد بيشتر و در بعضي كمتر است و اين مساله به آموزشهايي كه فرد در خانواده و اجتماع ديده، برميگردد.»
ايشان درباره راههاي پيشگيري از اعتياد در ورزشكاران ميگويد:
«انتظارميرود ورزشكاران ورزش را به طور كامل قطع نكنند تا ترشحات هورموني در بدنشان كماكان ادامه پيدا كند.»
وي احترام به ورزشكاران و پيشكسوتان و ايجاد اعتمادبهنفس در آنها را از وظايف اطرافيان و مشاوران ميداند و با تاكيد بر اينكه بايد از مصرف مواد نيروزاي غيرمجاز جلوگيري شود، ادامه ميدهد:
«گزارشهايي رسيده كه از بعضي محركها و مواد روانگران به جاي مكملها در اماكن ورزشي استفاده ميشود. بعضي از اين مواد، كاهش اشتها و وزن و افزايش قدرت فيزيكي را به همراه دارند و اعتيادآور هستند.»
او 2 گروه را بيشتر از همه در معرض خطر ميدانند و ميگويد: «جوانهايي كه تازه ورزش حرفهاي را شروع كردهاند و نيز كساني كه ورزش حرفهاي را به تازگي كنار گذاشتهاند، بيشتر در معرض خطرند.»
منبع: www.salamat.com
براي فوتباليها، مارادونا تداعيگر خاطرات متنوع و متعددي است؛ از اوج هنرنمايي در فوتبال تا حضيض آلودگي به اعتياد و دوپينگ. پله، اسطوره فوتبال برزيل، درست در نقطه مقابل مارادوناست. او به تازگي نيز در يک اظهارنظر جنجالي، مارادونا را فوتباليستي خوانده است که هرگز نميتواند و نبايد براي جوانان دنيا الگو باشد.
اعتياد و ورزش نيز مثل اين 2 فوتباليست سرشناس، درست در مقابل يكديگرند. با اين حال، برخي ورزشکاران به انواع اعتياد آلوده ميشوند و برخي ديگر از آن مصون ميمانند. اين تفاوت، ريشه در چه عللي دارد؟ اين، پرسشي است كه از كارشناسان امر پرسيدهايم.
دكتر احمد پدرام، روانشناس و مشاور اسبق باشگاه ورزشي ذوبآهن، در پاسخ به پرسش بالا ميگويد:
«عمدهترين عامل اعتياد، ناتواني در مديريت زندگي است؛ به بياني سادهتر، وزشكار بايد مهارتهاي زندگي را آموخته باشد. مهارت زندگي يعني كنترل استرسهاي منفي و مثبت. ورزشكار بايد همانطور كه در ميدان رقابت مدير خوبي است، در زندگي خصوصياش نيز مديريت مناسبي داشته باشد. اگر هيجانات مثبت و منفي به درستي هدايت نشوند و سازگاري مناسبي با محيط وجود نداشته نباشد، ممكن است فرد به راحتي به سمت موادمخدر كشيده شود.»
اين استاد دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، «پايين بودن سطح تحصيلات» را نيز يكي ديگر از اين عوامل برميشمرد و ميگويد: «ناآگاهي و تحصيلات پايين و ضعف در كنترل هيجانات دست به دست هم ميدهند و ورزشكار را از مسير درست زندگي خارج ميكنند. ورزشكار ممكن است در پيروزيها، شكستها، موهبتها و محروميتها، واكنشهاي گوناگوني را از خود نشان دهد. منبع اين واكنشها شخصيت رشديافته افراد در خانواده و اجتماع است. پله، زيدان، مسي و مارادونا شخصيتهاي متفاوتي دارند و بر همين اساس از محبوبيت و پذيرش اجتماعي متفاوتي برخوردارند.»
اعتياد يعني خداحافظي با قهرماني
«اعتياد يعني خداحافظي با ورزش و موفقيتهاي مرتبط با آن. علاوه بر اين، آسيبهاي رواني، جسمي و اجتماعي و رفتار مربيان از ديگر مصايب گرايش به موادمخدر است.»
وي با بيان اين جمله كه مربيها بايد آموزش خودشناسي و القاي آن به ورزشكار را ياد بگيرند، ادامه ميدهد:
«مربيان هرگز نبايد ورزشكاران را تحقير يا به آنها توهين كنند. ورزشكار اگر از طرف تماشاگران تشويق ميشود، نبايد مربي عكس اين عمل را انجام دهد؛ زيرا در اين صورت، يك نوع تناقض به وجود خواهد آمد. در واقع، بايد اعتدال را رعايت كرد.»
او روي هوش عاطفي و مديريت مشکلات زندگي تاكيد ميكند و ميگويد: «نداشتن اين مهارت، ورزشکار را در چاهي مياندازد كه خارج شدن از آن بسيار دشوار است.» دكتر احمد پدرام با اشاره به الگو بودن ورزشكاران ميگويد: «ورزشكار الگو است و رفتار او نبايد با هنجارهاي جامعه در تناقض باشد.»
ورزشكاران ميان انبوه قرص و آمپول
« از نظر علمي، با ورزش كردن هورمونهايي به نام اندورفين آزاد ميشوند كه باعث نشاط و شادي در بدن افراد ميشوند و با دوري از ورزش حرفهاي، ترشح اين مواد در بدن افت پيدا ميكند و شادي و نشاط ورزشكار از بين ميرود. آستانه تحمل براي اين واسطهها بالا نيست و طبيعتا اين نشاطها اعتيادآور نخواهند بود.» اما بعضي ورزشكاران به دنبال جايگزيني ميگردند تا اين كمبود را جبران كنند: «از نظر فيزيولوژيك، يك افت فشار روزمره در آنها وجود دارد ولي در حد وابستگي و اعتياد نيست.»
دكتر پويا دانشور در پاسخ به اين سوال كه چرا عدهاي به اين مواد گرايش پيدا ميكنند و عدهاي ديگر نه، ميگويد:
«علتهاي رواني در اين زمينه موثرترند تا عوامل هورموني.» او ادامه ميدهد: «مكانيسمهاي دفاعي روحيرواني در بعضي افراد بيشتر و در بعضي كمتر است و اين مساله به آموزشهايي كه فرد در خانواده و اجتماع ديده، برميگردد.»
ايشان درباره راههاي پيشگيري از اعتياد در ورزشكاران ميگويد:
«انتظارميرود ورزشكاران ورزش را به طور كامل قطع نكنند تا ترشحات هورموني در بدنشان كماكان ادامه پيدا كند.»
وي احترام به ورزشكاران و پيشكسوتان و ايجاد اعتمادبهنفس در آنها را از وظايف اطرافيان و مشاوران ميداند و با تاكيد بر اينكه بايد از مصرف مواد نيروزاي غيرمجاز جلوگيري شود، ادامه ميدهد:
«گزارشهايي رسيده كه از بعضي محركها و مواد روانگران به جاي مكملها در اماكن ورزشي استفاده ميشود. بعضي از اين مواد، كاهش اشتها و وزن و افزايش قدرت فيزيكي را به همراه دارند و اعتيادآور هستند.»
او 2 گروه را بيشتر از همه در معرض خطر ميدانند و ميگويد: «جوانهايي كه تازه ورزش حرفهاي را شروع كردهاند و نيز كساني كه ورزش حرفهاي را به تازگي كنار گذاشتهاند، بيشتر در معرض خطرند.»
منبع: www.salamat.com
/ج