ائمه ی اطهار (ع ) در کلام امام راحل (1)

ما خود به ضرورت می دانیم که اعمال ما و همه ی بشر عادی بلکه همه ملائکه اللّه و روحانین در میزان مقایسه با اعمال رسول خدا -صلی اللّه علیه و آله-و ائمه هدی-سلام اللّه علیهم-قدر محسوسی ندارد و به هیچ وجه در حساب نیاید. آنگاه ،اعتراف به تقصیر و اظهار عجز از قیام به امر از آن بزرگواران متواتر بلکه فوق حد تواتر است.
چهارشنبه، 24 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ائمه ی اطهار (ع ) در کلام امام راحل (1)
ائمه ی اطهار(ع )در کلام امام راحل(1)
 


 





 
مقام و منزلت
بعضی از آنها در وقت نماز رنگ مبارکشان تغییر می کرد و پشت مبا رکشان می لرزید از خوف آنکه مبادا در امر الهی لغزشی شود،با آنکه معصوم بودند.
چهل حدیث؛ص429
اهل بیت عصمت- علیهم السلام- معادن وحی و تمام فرمایشاتشان و علومشان از وحی الهی و کشف محمدّی-صلی اللّه علیه و آله و سلم-است.
آداب الصلوة؛ص41
فرموده ی ائمه-علیهم السلام-که«عبادت ما عبادت احرار است،که فقط برای حب خداست نه طمع به بهشت یا ترس از جهنم است»(1)از مقامات معمولی و اوّل درجه ولایت است.از برای آنها در عبادات حالاتی است که به فهم ما و شما نمی گنجد.
چهل حدیث؛ص57
ما خود به ضرورت می دانیم که اعمال ما و همه ی بشر عادی بلکه همه ملائکه اللّه و روحانین در میزان مقایسه با اعمال رسول خدا -صلی اللّه علیه و آله-و ائمه هدی-سلام اللّه علیهم-قدر محسوسی ندارد و به هیچ وجه در حساب نیاید. آنگاه ،اعتراف به تقصیر و اظهار عجز از قیام به امر از آن بزرگواران متواتر بلکه فوق حد تواتر است.
آداب الصلوة؛ص176
پیغمبر اکرم و اهل بیت مکرم او-صلوات اللّه علیهم- تمام عمر خود را صرف در بسط احکام و اخلاق و عقاید نمودند و یگانه مقصد آنها نشر احکام خدا و اصلاح و تهذیب بشر بوده و هر قتل و غارت و ذلت و اهانتی را در راه مقصد شریف سهل شمردند و از اقدام باز نماندند.
چهل حدیث؛ص576
جناب علی بن الحسین از بزرگترین نعمتهایی است که ذات مقدّس حق بر بندگان خود به وجودش منّت گزارده و آن سرور را از عالم قرب و قدس نازل فرموده برای فهماندن طرق عبودیّت به بندگان خود.
آداب الصلوة؛ص152
عالم آل محمد-صلّی اللّه علیه و آله-و عاشق جمال حق تعالی، جناب باقر العلوم -علیه السلام -صدقه را پس از وقوع در دست سائل می بوسید و استشمام رایحه ی طیبه ی محبوب از آن می کرد .و خدا می داند برای آن ذات مقدّس و عاشق مجذوب چه راحت نفس و سکونت خاطری پیدا می شد؛و چطور آن اشتغالات رایحه طیبه ی محبوب از آن می کرد.و خدا می داند برای آن ذات مقدس و عاشق مجذوب چه راحت نفس و سکونت خاطری پیدا میشد؛و چطور آن اشتغالات قلبیه و احتراقات شوقیه ی با طنیه [را]این عشقبازی خاموش می کرد.
چهل حدیث؛ص489
«باقر العلوم»بالاترین شخصیت تاریخ است و کسی جز خدای تعالی و رسول-صلّی اللّه علیه و آله-و ائمه معصومین-علیه السلام-و مقام اورا درک نکرده و نتوانند درک کرد.
صحیفه امام؛ج21،ص397
در حدیث است که «حضرت صادق-علیه السلام -صدقه می دادند به شکر،پرسیدند:چطور به شکر صدقه می دهید؟ فرمود:شکر را از هر چیز بیشتر دوست دارم؛و میل دارم به آن چیزی که محبوبترین اشیاست پیش من صدقه دهم.(2)
چهل حدیث؛ص491
معرف حضرت صادق-علیه السلام -بعد از اینکه خود پیغمبر معرف است،خود وجودش معرف است،این فقیهی است که با زبان ایشان بسط پیدا کرده است که برای احتیاج بشر از اول تا آخر،هر مسئله ای پیش بیاید،مسائل مستحدثه،مسائلی که بعدها خواهد پیش آمد،که حالا ما نمی دانیم،این فقه از عهده ی جوابش بر می آید و هیچ احتیاجی ندارد به اینکه یک تأویل و تفسیر باطلی بکنیم.
صحیفه امام؛ج20،ص409
کسی بخواهد بفهمد که مقامات ائمه چی است،باید رجوع کند به آثار آنها؛آثار آنها ادعیه ی آنهاست.مهمش ادعیه ی آنهاست.و خطابه هایی که می خواندند؛مثل مناجات شعبانیه،مثل نهج البلاغه، مثل دعای یوم العرفهو اینهایی که انسان نمی داند که چه بگوید در باره ی آنها.
صحیفه امام؛ج20،ص410
ادعیه
ائمه ی هدی-علیهم السلام-و انبیای عظام در مناجات خود تمنای فضل را داشته اند و از عدل و مناقشه ی در حساب خوفناک بودند.مناجات خالصان در گاه حق و ائمه معصومین-صلوات اللّه علیهم-مشحون به اعتراف به تقصیر و عجز از قیام به عبودیت است.جایی که اافضل موجودات و ممکن اقرب اعلان«ما عرفناک حقّ معرفتک،و ما عبدناک حقّ عبادتک»(3)دهد حال سایر مردم چه خواهد بود؟آری،آنها عارفند به عظمت حق تعالی و نسبت ممکن به واجب را می دانند.آنها می داند که اگر تمام دنیا را به عبادت و اطاعت و تمحید و تسبیح بگذرانند،شکر نعمت حق نکرده اند تا چه رسد به آنکه حقّ ثنای ذات و صفات را به جای آورده باشند.آنها میداند که هیچ موجودی از خود چیزسی ندارد.حیات و قدرت،علم و قوت[و]سایر کمالات، ظل کمال اوست.
چهل حدیث؛ص70
ائمه طاهرین-علیهم السلام-بسیاری از مسائل را با لسان ادعیه بیان فرموداند.لسان ادعیه با لسانهای دیگری که آن بزرگواران داشتند و احکام را بیان می فرمودند خیلی فرق دارد.اکثراً مسائل روحانی ،مسائل ماوراء طبیعت،مسائل دقیق الهی و آنچه را مربوط به معرفة اللّه است،با لسان ادعیه بیان فرموده اند.
جهاد اکبر؛ص37
شما خیال می کنید گریه های ائمه ی طاهرین و ناله های حضرت سجاد(ع)برای تعلیم بوده و می خواسته اند به دیگران بیاموزند؟آنان با تمام آن معنویات و مقام شامخی که داشتند از خوف خدا می گریستند؛و می دانستند راهی که در پیش دارند پیمودنش چقدر مشکل و خطر ناک است.از مشکلات ،سختیها،ناهمواریهای عبور از صراط،که یک طرف آن دنیا و طرف دیگرش آخرت می باشد و از میان جهنم می گذرد،خبر داشتند.از عوالم قبر،برزخ قیامت،و عقبات هولناک آن،آگاه بودند.از این روی هیچ گاه آرام نداشته همواره از عقوبات شدید آخرت به خدا پناه می برند.
جهاد اکبر؛ص37
مطالعه در ادعیه ی معصومین-علیهم السلام-و سوز و گداز آنان از خوف حق و عذاب او سر لوحه ی افکارو رفتارت (4)باشد.
نقطه عطف؛ص42
چه معارفی در این ادعیه هست که ما محرومیم از آن معارف،چه سوزی در قلب این خالصان خدا بوده است که برای فراق خدا می سوختند و آتش جهنم را می گفتند اگر صبر کنیم،صبر در فراق را چه کنیم؟اینها برای ما مثل یک افسانه است،لکن واقعیت است،واقعیتی که آنها فهمیده اند و ما نفهمیدیم.
صحیفه امام؛ج20،ص54
ادعیه و مناجاتهای سید الساجدین و زین العابدین-علیه السلام-را ملاحظه کن و دقت نما ببین در مقام عبودیت چه معامله می کند و چطور به وظیفه ی بندگی قیام می کند.با این وصف،وقتی صحیفه ی اعمال حضرت مولای متقیان،امیر المؤمنان -علیه السلام-را می بیند تأسف می خورد و اظهار عجز می کند!
چهل حدیث؛ص364
حضرت علی بن الحسین-علیهما السلام-قرآن را به طوری نیکو تلاو میفرمود که کسانی که از آنجا عبور می کردند،از قبیل سقّاها،آنجا توقف می کردند و بعضی از استماع آن غش می کردند.
چهل حدیث؛ص504
در حکایت معروف طاووس است که دید صدای ناله و تضرع و زاری می آید،تا آنکه صاحب آن ناله خاموش شد و گویی غشوه ای برای او دست داد.چون بالین او آمد،دید جناب علی بن الحسین-علیهما السلام-است!سر آن بزرگوار را به دامن گرفت و کلماتی مشتمل بر آنکه تو فرزند رسول خدا و جگر گوشه ی فاطمه ی زهرایی،و بالاخره بهشت از شماست،عرض کرد.آن سرور فرمود:«خداوندبهشت را خلق فرموده از برای کسی که عبادت و اطاعت او کند،اگر چه غلام حبشی باشد؛و آتش را خلق فرموده برای کسی که معصیت او کند،اگر چه اولاد قریش باشد.»(یا سیّد قریش باشد).(5)
چهل حدیث؛ص572

پی‌نوشت‌ها:
 

1-وسائل الشیعه؛ج1،ص45،«ابواب مقدمة العبادات»باب9،ح1.
2-تهذیب الحکام؛ج4،ص331.
3-«آنچنان که حق شناخت توست تو را نشناختیم؛آنگونه که حق پرستیدن توست تو را نپرستیدیم»مرآة العقول؛ج8،ص146،«کتاب الیمان و الکفر»،«باب الشکر»،ح8.
4-مخاطب امام مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی بوده اند.
5-بحارالانوار؛ج46،ص81-82


ادامه دارد...




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.