مقررات كيفرى، جرايم و مجازاتها در تورات(1)
نويسنده: رحيم نوبهار
امروزه مطالعات تطبيقى در همه رشتههاى علوم به ويژه علوم انسانى داراى جايگاه ويژهاى است. در بررسىهاى تطبيقى نبايد تنها به مطالعه ديدگاههاى موجود بسنده كرد; بلكه كنكاش در سير تاريخى تحولات را به عنوان بخشى از مطالعات تطبيقى نبايد از نظر دور داشت. بدينسان محقق با يك چشم، حال و آينده را نظاره مىكند و با چشمى ديگر گذشته را مىنگرد. در عرصه پژوهشهاى دينى، مطالعه احكام و مقررات اديان پيشين داراى اهميتبه سزايى است; زيرا اديان الهى داراى جوهر و حقيقت واحدى هستند. از اين رو شناخت احكام و مقررات آيين يهود و مسيحيت ما را با سير تغيير و تحولاتى كه در احكام اديان الهى رخ داده، آشنا مىسازد. در اين نوشتار، اصول و مقررات كيفرى و جرايم و مجازاتها در آيين يهود گردآورى شده است. براى دستيابى به مقررات كيفرى شريعت موسى(ع) راههاى گوناگونى وجود دارد. مراجعه به آياتى از قرآن كريم 1 و روايات معتبرى كه احكام شريعت موسى(ع) را بيان كرده، يكى از اين راهها است. مطالعه در تورات به عنوان يكى از منابع اصلى شناخت اين دين نيز داراى اهميتخاصى است. اين نوشتار به گردآورى آنچه در تورات در اين باره وجود دارد، پرداخته است. گرچه اين مقررات، تحليل و كنكاش گستردهاى را مىطلبد، ولى ارائه آن به صورت يك جا و بدون تجزيه و تحليل نيز چه بسا دستمايه خوبى براى پژوهشگران باشد. هر چند ما مسلمانان معتقديم كه در تورات، تحريفهايى صورت گرفته، اما اين بدان معنا نيست كه هر آن چه در تورات آمده، مطالبى تحريف شده است. قواعد و مقررات اجتماعى، حقوقى و اخلاقى فراوانى در تورات وجود دارد كه نمىتوان در الهى بودن آن ترديد نمود شرح بسيارى از ماجراهايى كه براى موسى(ع) و بنى اسراييل پيش آمده، با اندك تغييرى در قرآن مجيد كه تحريفى در آن صورت نگرفته و هيچ باطلى در آن راه ندارد 2 نيز ذكر شده است. گفتنى است مقررات كيفرى كه در تورات آمده، مربوط به پس از مبعوث شدن حضرت موسى(ع)به پيامبرى و خروج بنى اسراييل از مصر و استقرار آنها در بيابانهاى اطراف مصر است. پس اين مقررات، ناظر به قوانينى كه در دوران حاكميت فراعنه بر مصر نسبتبه مصريان و بنى اسراييل اجرا مىشده، نيست. عباراتى كه از تورات نقل شده، عينا همان متنى است كه توسط وليم گلن از اصل زبان عبرانى به فارسى ترجمه شده و در سال 1273ش برابر با سال 1856 ميلادى توسط دارالسلطنه لندن به چاپ رسيده است.
اصولا آيين يهود، شريعت دشوارى بوده است. به طور طبيعى اين دشوارى در قواعد و مقررات كيفرى نيز جلوهگر شده است; به گونهاى كه يكى از اهداف شريعت عيسى(ع) تخفيف احكام و مقررات شريعت موسى(ع) بوده است. آيه پنجاهم از سوره آل عمران، يكى از برنامههاى حضرت عيسى (ع)را حلال نمودن برخى از آنچه كه در شريعت موسى(ع)حرام بوده، معرفى مىكند. 3 با مقايسهاى هر چند اجمالى ميان مقررات كيفرى آيين يهود با اسلام مىتوان به روشنى اذعان نمود كه در شريعت اسلام به عنوان آخرين دين الهى نيز روند تخفيف و تسهيل استمرار يافته و اسلام، آسانترين دين الهى است.
2-1- فلسفه مجازاتها
بر پايه آيات تورات موجود، فلسفه مجازاتها عمدتا «ارعاب» و «بازدارندگى عمومى» بوده است; مثلا در سفر تورات مثنى، فصل 13، آيه 11 در بيان فلسفه مجازات مرگ براى كسى كه مردم را به ارتداد دعوت مىكند آمده است: «تا تمامى اسرائيليان بشنوند و بترسند و بار ديگر چنين امر شنيع را در ميان شما مرتكب نشوند.» در فصل 19 از همين سفر در تشريح اعمال مجازات براى شاهد دروغين آمده است: «و اين كه بقيه مردمان بشنوند و بترسند و من بعد مثل اين اعمال شنيع را در ميان شما مرتكب نشوند.» و در فصل 21 از همين سفر در آيه 21 درباره فلسفه اعمال مجازات سنگسار براى فرد شرور و ياغى مىگويد: «تا تمامى اسرائيل بشنوند و بترسند.» آيه 14 از فصل 20 سفر لويان درباره جمع ميان ازدواج با دختر و مادر وى مىگويد: «اگر كسى دخترى و مادرش را به زنى بگيرد، فجور است، او و ايشان هر دو سوخته شوند تا آن كه در ميان شما فجور نشود.» آيه 22 از فصل 22 سفر تورات مثنى پس از مقرر نمودن مجازات مرگ براى مرد و زن شوهردار مىگويد: «بدين منوال شرارت را از اسراييل دور كن». 4
3-1- اصل شخصى بودن مجازاتها
در آياتى از تورات آمده است كه گناه پدران به پسران منتقل مىشود. مثلا در سفر خروج، فصل 20، آيه پنجم آمده است كه: «من كه خداوند خداى توام غيورم كه گناه پدران بر پسران تا پشتسيم و چهارم بغضكنندگان خود مىرسانم.» همچنين در سفر اعداد، فصل 14 آيه 18 آمده است كه: «خداوند ديرخشم و بسيار رحيم است و بخشنده عصيان و گناه; اما خبيثان را به هيچ وجه ابراء ننموده، عقوبت گناه پدران از پسران تا سيم و چهارم پشت مىكشد.» همين مضمون در سفر خروج، فصل 34، آيه 7 نيز آمده است. اين مضامين را نبايد مغاير با اصل شخصى بودن مجازاتها دانست; زيرا اينگونه آيات در صدد بيان آثار وضعى و وراثتى گناه و خباثتبه نسلهاى آينده است; و نه انتقال كيفر و مجازات ظاهرى به آنان. در منابع اسلامى نيز نصوصى يافت مىشود كه چنين آثارى را براى گناه به رسميت مىشناسد. آيه 16 از فصل 24 سفر تورات مثنى به اصل شخصى بودن مجازاتها تصريح نموده است. اين آيه مىگويد: «به عوض اولاد، پدران كشته نشوند و هم اولاد به عوض پدران كشته نشوند، هر كس به سبب گناه خود كشته شود.»
4-1- تناسب جرايم و مجازاتها
اصل تناسب «جرم» و «مجازات» در بسيارى از موارد مورد توجه قرار گرفته است. بر پايه آيه 2 از فصل 25 سفر تورات مثنى در طرح دعواى كذب، اندازه مجازات به ميزان شرارت كسى است كه طرح دعواى كذب نموده است. طبيعى است كه تشخيص ميزان شرارت بر عهده قاضى خواهد بود. بر پايه آيه 19 از فصل 19 سفر تورات مثنى كسى كه مرتكب جرم شهادت دروغ شود، محكوم به تحمل همان عملى مىشود كه در صورت اثبات شهادت وى متوجه مشهود عليه مىشد. در جرم سرقت، اوضاع و احوال و شرايط ارتكاب جرم تا اندازه زيادى موجب تفاوت مجازاتها مىشود. بر پايه آيات 3 - 2 از فصل 22 از سفر خروج، مجازات شروع به سرقت در شب همراه با نقب زدن، مرگ است; ولى همين عمل در روز تنها موجب كفاره است. همچنين اتلاف يا فروش مال دزديده شده توسط سارق موجب تشديد مجازات مىشود. مجازات سرقت در فرضى كه مال دزديده شده نزد سارق، سالم يافتشود، رد دو برابر مال سرقت رفته است; ولى اتلاف آن مستلزم رد چهار يا پنجبرابر مال سرقت رفته است. در سرقتحيوانات، حتى بسته به نوع حيوان سرقت رفته، مجازاتها متفاوت است; در حالى كه مجازات سرقتيك گوسفند و كشتن يا فروختن آن رد چهار گوسفند است، همين عمل در مورد گاو موجب رد پنج گاو است.
5-1- وحدت قوانين كيفرى در قلمرو بنىاسراييل
از آيات متعددى از تورات استفاده مىشود كه در ميان بنى اسراييل كسانى به عنوان «غريب» زندگى مىكردهاند و احكام شريعت همان گونه كه بر بنى اسراييل جارى مىشده در حق آنان نيز اعمال مىشده است. در سفر لويان، فصل 19، آيه 34 آمده است كه: «غريبى كه در ميان شما ساكن است، براى شما مثل متوطنان شما خواهد بود و او را مثل خودت دوست دارى; زيرا كه در زمين مصر غريب بوديد، خداى شما منم.» همچنين در فصل 24 از همين سفر در آيه 22 آمده است كه: «از براى شما قانون يكى است. خواه غريب و خواه متوطن باشد; چون كه خداوند خداى شما منم.» آنچه گفته شد، منافاتى با اين مساله ندارد كه طبقه بردگان نيز در ميان بنى اسراييل وجود داشته و گاه داراى احكام و مقررات خاصى بودهاند.
6-1- مجازات حيوانات
دامنه اعمال مجازاتها گاه شامل حيوانات نيز مىشده است. بر اساس آيات 28 و 29 از فصل 22 سفر خروج هرگاه گاوى با شاخ خود مرد يا زنى را بزند و وى را بكشد، گاو سنگسار خواهد شد. اعم از آن كه گاو عادت به شاخزدن داشته باشد، يا به طور اتفاقى كسى را بكشد. آيه 32 از فصل 21 سفر خروج نيز مىگويد: «اگر گاو، بنده و يا كنيزكى را به شاخ زده باشد، سى مثقال نقره به صاحب ايشان داده شود و خود گاو سنگسار شود.»
1- اصول كلى مقررات كيفرى در آيين يهود
اصولا آيين يهود، شريعت دشوارى بوده است. به طور طبيعى اين دشوارى در قواعد و مقررات كيفرى نيز جلوهگر شده است; به گونهاى كه يكى از اهداف شريعت عيسى(ع) تخفيف احكام و مقررات شريعت موسى(ع) بوده است. آيه پنجاهم از سوره آل عمران، يكى از برنامههاى حضرت عيسى (ع)را حلال نمودن برخى از آنچه كه در شريعت موسى(ع)حرام بوده، معرفى مىكند. 3 با مقايسهاى هر چند اجمالى ميان مقررات كيفرى آيين يهود با اسلام مىتوان به روشنى اذعان نمود كه در شريعت اسلام به عنوان آخرين دين الهى نيز روند تخفيف و تسهيل استمرار يافته و اسلام، آسانترين دين الهى است.
2-1- فلسفه مجازاتها
بر پايه آيات تورات موجود، فلسفه مجازاتها عمدتا «ارعاب» و «بازدارندگى عمومى» بوده است; مثلا در سفر تورات مثنى، فصل 13، آيه 11 در بيان فلسفه مجازات مرگ براى كسى كه مردم را به ارتداد دعوت مىكند آمده است: «تا تمامى اسرائيليان بشنوند و بترسند و بار ديگر چنين امر شنيع را در ميان شما مرتكب نشوند.» در فصل 19 از همين سفر در تشريح اعمال مجازات براى شاهد دروغين آمده است: «و اين كه بقيه مردمان بشنوند و بترسند و من بعد مثل اين اعمال شنيع را در ميان شما مرتكب نشوند.» و در فصل 21 از همين سفر در آيه 21 درباره فلسفه اعمال مجازات سنگسار براى فرد شرور و ياغى مىگويد: «تا تمامى اسرائيل بشنوند و بترسند.» آيه 14 از فصل 20 سفر لويان درباره جمع ميان ازدواج با دختر و مادر وى مىگويد: «اگر كسى دخترى و مادرش را به زنى بگيرد، فجور است، او و ايشان هر دو سوخته شوند تا آن كه در ميان شما فجور نشود.» آيه 22 از فصل 22 سفر تورات مثنى پس از مقرر نمودن مجازات مرگ براى مرد و زن شوهردار مىگويد: «بدين منوال شرارت را از اسراييل دور كن». 4
3-1- اصل شخصى بودن مجازاتها
در آياتى از تورات آمده است كه گناه پدران به پسران منتقل مىشود. مثلا در سفر خروج، فصل 20، آيه پنجم آمده است كه: «من كه خداوند خداى توام غيورم كه گناه پدران بر پسران تا پشتسيم و چهارم بغضكنندگان خود مىرسانم.» همچنين در سفر اعداد، فصل 14 آيه 18 آمده است كه: «خداوند ديرخشم و بسيار رحيم است و بخشنده عصيان و گناه; اما خبيثان را به هيچ وجه ابراء ننموده، عقوبت گناه پدران از پسران تا سيم و چهارم پشت مىكشد.» همين مضمون در سفر خروج، فصل 34، آيه 7 نيز آمده است. اين مضامين را نبايد مغاير با اصل شخصى بودن مجازاتها دانست; زيرا اينگونه آيات در صدد بيان آثار وضعى و وراثتى گناه و خباثتبه نسلهاى آينده است; و نه انتقال كيفر و مجازات ظاهرى به آنان. در منابع اسلامى نيز نصوصى يافت مىشود كه چنين آثارى را براى گناه به رسميت مىشناسد. آيه 16 از فصل 24 سفر تورات مثنى به اصل شخصى بودن مجازاتها تصريح نموده است. اين آيه مىگويد: «به عوض اولاد، پدران كشته نشوند و هم اولاد به عوض پدران كشته نشوند، هر كس به سبب گناه خود كشته شود.»
4-1- تناسب جرايم و مجازاتها
اصل تناسب «جرم» و «مجازات» در بسيارى از موارد مورد توجه قرار گرفته است. بر پايه آيه 2 از فصل 25 سفر تورات مثنى در طرح دعواى كذب، اندازه مجازات به ميزان شرارت كسى است كه طرح دعواى كذب نموده است. طبيعى است كه تشخيص ميزان شرارت بر عهده قاضى خواهد بود. بر پايه آيه 19 از فصل 19 سفر تورات مثنى كسى كه مرتكب جرم شهادت دروغ شود، محكوم به تحمل همان عملى مىشود كه در صورت اثبات شهادت وى متوجه مشهود عليه مىشد. در جرم سرقت، اوضاع و احوال و شرايط ارتكاب جرم تا اندازه زيادى موجب تفاوت مجازاتها مىشود. بر پايه آيات 3 - 2 از فصل 22 از سفر خروج، مجازات شروع به سرقت در شب همراه با نقب زدن، مرگ است; ولى همين عمل در روز تنها موجب كفاره است. همچنين اتلاف يا فروش مال دزديده شده توسط سارق موجب تشديد مجازات مىشود. مجازات سرقت در فرضى كه مال دزديده شده نزد سارق، سالم يافتشود، رد دو برابر مال سرقت رفته است; ولى اتلاف آن مستلزم رد چهار يا پنجبرابر مال سرقت رفته است. در سرقتحيوانات، حتى بسته به نوع حيوان سرقت رفته، مجازاتها متفاوت است; در حالى كه مجازات سرقتيك گوسفند و كشتن يا فروختن آن رد چهار گوسفند است، همين عمل در مورد گاو موجب رد پنج گاو است.
5-1- وحدت قوانين كيفرى در قلمرو بنىاسراييل
از آيات متعددى از تورات استفاده مىشود كه در ميان بنى اسراييل كسانى به عنوان «غريب» زندگى مىكردهاند و احكام شريعت همان گونه كه بر بنى اسراييل جارى مىشده در حق آنان نيز اعمال مىشده است. در سفر لويان، فصل 19، آيه 34 آمده است كه: «غريبى كه در ميان شما ساكن است، براى شما مثل متوطنان شما خواهد بود و او را مثل خودت دوست دارى; زيرا كه در زمين مصر غريب بوديد، خداى شما منم.» همچنين در فصل 24 از همين سفر در آيه 22 آمده است كه: «از براى شما قانون يكى است. خواه غريب و خواه متوطن باشد; چون كه خداوند خداى شما منم.» آنچه گفته شد، منافاتى با اين مساله ندارد كه طبقه بردگان نيز در ميان بنى اسراييل وجود داشته و گاه داراى احكام و مقررات خاصى بودهاند.
6-1- مجازات حيوانات
دامنه اعمال مجازاتها گاه شامل حيوانات نيز مىشده است. بر اساس آيات 28 و 29 از فصل 22 سفر خروج هرگاه گاوى با شاخ خود مرد يا زنى را بزند و وى را بكشد، گاو سنگسار خواهد شد. اعم از آن كه گاو عادت به شاخزدن داشته باشد، يا به طور اتفاقى كسى را بكشد. آيه 32 از فصل 21 سفر خروج نيز مىگويد: «اگر گاو، بنده و يا كنيزكى را به شاخ زده باشد، سى مثقال نقره به صاحب ايشان داده شود و خود گاو سنگسار شود.»
پي نوشت ها :
1- مانند آيات 32 و 45 از سوره مائده.
2- لا ياتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه (فصلت 41/42).
3- (و لاحل لكم بعض الذي حرّم عليكم) (آل عمران (3)/ 50).
4- همچنين نگاه كنيد به آيات 11 از فصل 13 و آيات 7 و 12 از فصل 17 و آيات 21 و 24 از فصل 22 و آيه 7 از فصل 24 از سفر تورات مثنى
منبع:www.lawnet.ir
ادامه دارد
/ع