روشهاي حمل كالا در تجارت بين المللي(2)

روش سنتي حمل ونقل بين المللي اين است كه هركالائي را به طريق هوائي - زميني و دريائي به كشور ديگر انتقال مي دهند. تنظيم قواعد اينكوترمز سال 1953 بر اين مبنا استوار بوده است. در اينكوترمز سال 1990 روشي اتخاذ شده است كه فقط تفكيك بين حمل دريائي با انواع مختلف حمل ديگر مد نظر قرار نگرفته است .
چهارشنبه، 31 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روشهاي حمل كالا در تجارت بين المللي(2)

روشهاي حمل كالا در تجارت بين المللي(2)
روشهاي حمل كالا در تجارت بين المللي(2)


 

نویسنده : دكتر حسين خزاعي




 

اصطلاحات قابل انطباق بر انواع حمل
 

روش سنتي حمل ونقل بين المللي اين است كه هركالائي را به طريق هوائي - زميني و دريائي به كشور ديگر انتقال مي دهند. تنظيم قواعد اينكوترمز سال 1953 بر اين مبنا استوار بوده است. در اينكوترمز سال 1990 روشي اتخاذ شده است كه فقط تفكيك بين حمل دريائي با انواع مختلف حمل ديگر مد نظر قرار نگرفته است .
در ايكوترمز سال 1990 هفت نوع روش حمل مشترك بين طرق مختلف حمل ازجمله حمل مركب است .
هفت نوع حمل مذكور عبارتنداز:
1- WXE خلاصه كلمه skrow xEبه معني تحويل درمحل كار
2- AGF \" \" reirraC eerF\" \" تحويل به حمل كننده
3- TPC \" \" ol diaP egairraC\" \"كرايه حمل ،پرداخت شده تا
4- PIC oT diaP ecravitsni dna egairraCكرايه حمل وبيمه پرداخت شده
5- FAD \" \"retnorF ta derevileD\" \" تحويل در مرز
6- UDD \" \"diapnU ytuD derevileD\" \" تحويل عوارض پرداخت شده
7- PDD \" \" diaP ytuD derevileD\" \"تحويل عوارض پرداخت نشده

الف - تحويل به حمل كننده
 

اين هفت نوع روش حمل را به دو دسته تقسيم و مورد مطالعه قرار مي دهيم .
در اين سه مورد عبارنداز ACF TPC .piC اينك وجوه اشتراك و موارد افتراق آنرا تشريح مي كنيم .
1- وجوه مشترك
در قرارداد بيعي كه استناد به (تحويل به حمل كننده ) دارد بايع ومشتري نقطه معيني را به هنگام انعقاد قرارداد تعيين مي نمايد كه كالا در آن محل تحويل شود.
در ماردكيه نقطه معني مشخص نشده باشد بايع حق انتخاب نقطه مناسب در محدوده اي كه بتوان كالا را در اتيرا حمل كنده قراردهد، دارد.
در اين نوع قراردادها، حمل كننده به كسي مي گويند كه در قرار داد حمل اجراء يا قمدمات انجام حمل از طريق راه آهن ، جاده اي ، دريائي ، آبراه داخلي ،دريائي ياتركيبي از اين انواع را تعهدكند. ممكن است مشتري به بايع دستور دهد كه كالا را به عنوان مثال به يك عامل حمل كه خود حمل كننده نيست ، تحويل دهد در اين صورت فرض بر آن است كه وظيفه بايع در مورد تحويل كالا وقتي به پايان مي رسد كه كالا تحت نظارت آن عامل قرار گيرد.
اخيرا در كشورهاي مختلف دنيا استفاده از ترمينالها براي حمل و نقل كالا روش جاري شده است وكاربرد آن در قراردادهاي حمل عادي شده است. اينكوترمز نيز براي رفع هرگونه ابهام اقدام به تعري فاين اصطلاح نموده است و كلمه ترمينال را در وسيع ترين مفهوم آن به كار گرفته است. مقصود از ترمينال حمل ونقل در قواعد حمل ونقل اتاق تجارت بين المللي ايستگاه راه آهن ، ايستگاه حمل ، ترمينال يا محوطه كانتينر، ترمينال مختلط چند منظور و يا هر گونه محوطه اي كه به حمل كالا اختصاص يافته باشد، است .
در (تحويل به حمل كننده ) بايع علاوه بر كالا بايد سياه بازرگاني و يا پيام الكترونيكي معادل آن و گواهي هاي انطباقي كه در قرارداد پيش بيني شده است ، تهيه نمايد، با هزينه ومسئوليت خود پرانه هاي صدور وساير مجوزهاي رسمي را دريافت كند،تشريفات گمركي موردنياز براي صدور كالا را انجام دهد وكليه خطرات فقدان و خسارت وارده بركالا تا زمان تحويل را تحمل نمايد. چگونگي تحويل كالا به اين طريق است كه بايع بايد كالا را در تاريخ مقرر و محل معين و يا زمان و مكان متعارف براي انجام چنين منظوري تحت نظارت حمل كننده و يااخشاص ديگري كه از جانب مشتري نام برده شده است. تحويل دهد. به موقع مشتري را از قراردادن كالا تحت نظارت حمل كننده ، و يا احتمالا خودداري حمل كننده ازتحويل گرفتن كالا، مطلع سازد، هرگونه قصور در انجام اين وظائف موجب عدم انتقال صحيح ضمان از عهده بايع بر عهده مشتي و جبران خسارت وارده است .
مسملا كالائي قابل تحويل است كه بازرسي ، بسته بندي ، علامت گذاري شده باشد. هزينه آن دسته از عمليات بازرسي كه براي تحويل كالا به حمل كننده ضروري است (اندازه ، وزن ، شمارش ) از وظائف بايع است ، ولي چنانچه مشتري بخواهد با اطمينان بيششتري كالا را تحويل بگيرد، با هزينه خودمي تواند، اقدام به بازرسي نمايد.
2- موارد دفتراق
در روشهاي متفاوت حمل كه (تحويل به حمل كننده ) انجام ميشود وجوه افتراق نيز وجود دارد كه عمدتا مربوط به انعقادقرارداد حمل و بيمه است .
در روش حمل ACF بايع هيچ وظيفه اي اجباري در خصوص قرارداد حمل ندارد. البته در صورتي كه مشتري تقاضا نمايد ياعرف تجارت بر آن باشدومشتري دستوري مخالف آن نداده باز بايع مي تواند قرارداد حمل را طبق روش معمول با مسئوليت و هزينه مشتري منعقد نمايد در مورد قرارداد بيمه بايع هيچ مسئوليت و وظيفه اي ندارد
بر عكس د رروش حمل به طريق TPC (ot diaP egairraC) بايع موظف است به هزينه خود قرارداد حمل كالا را به نقطه تعيين شده در مكان مقصد تعيين شده با شرايط متداول ، در مسير معمول به روش متعارف منعقد نمايد، در صورتيكه نقطه اي مورد توافق قرارنگرفته باشد بايع مي تواند در محل تعيين شده نقطه را كه براي منظورش مناسب ترين است ، انتخاب كند.
در اين نوع روش حمل مثل مورد ACF (reirraC eerF) بايع تعهدي د رمورد بيمه كالا ندارد.
در حمل و نقل روش pic(ot diap ecnarusni dna egairraC) بايع علاوه بر انعقاد قرارداد حمل به همان روش .T.P.C متعهد به انعقاد قرارداد بيمه به هزينه خود است .
جزئيات قرارداد بيمه در قرارداد اصلي بيع مورد توافق قرار مي گيرد ولي از نظر اينكوترمز بيمه بايد به نحوي انعقاد يابد كه مشتري يا هر شخص ديگري كه در بيمه كالا نفعي داشته باشد، بتواند مستقميا از بيمه گر خسارت بگيرد، قرارداد بيمه با بيمه گران يا شركتهاي بيمه اي كه حسن شهرت دارند منعقد مي شود و حداقل پوشش بيمه آن مطابق با شرايط انستيتو بيمه گران لندن است .
چنان كه ملاحظه مي شود افتراق روشهاي حمل به طريق (تحويل به حمل كننده ) در اين است كه ، در روش حمل ACF بايع تعهد انعقاد قرارداد حمل وبيمه را ندارد، در صورتيكه در روش حمل TPC بايع متعهد به انعقاد قرارداد بيمه و قرارداد حمل به هزينه خوداست

ب - تحويل در مرز
 

در روش (تحويل در مرز) در قرارداد بيع نقطه معين در مرز گمركي كشور همجوار تعيين مي شود كه بايع بايد كالا را در آن نقطه تحويل دهد. تعهد بايع وقتي به پايان مي رسد كه كالا را براي صدور از گمرك كشور خود ترخيص كند و در محل تعيين شده دراختيار مشتري گذارد.
1- وجوه اشتراك
سه اصطلاح PDD.UDD-FAD از اصطلاحات اينكوترمز سال 1990 به تحويل كالا در مرز اختصاص داده شده است .
اصطلاح (مرز) كلي است و بنابراين براي هر مرزي از جمله مرز كشور محل صدور به كار مي رود، ازطرف ديگر اين اصطلاع اگر چه عمدتا در حمل از نوع راه آهن يا زميني مورد استفاده قرار مي گيرد ولي در مورد مرز هوائي ودريائي نيز مي تواند بكارگرفته شود.
در انواع مختلف روشهاي حمل و تحويل كالادرمرز) بايع بايد كالا و سياهه بازرگاني يا پيام الكترونيكي معادل آن را مطابق قرارداد بيع تهيه و گواهي هاي مطابقت ديگري كه ممكن است قرارداد لازم بداند را آماده نايد، پروانه ها، و گواهي هاي مطابقت ديگري كه ممكن است قرارداد لازم بداند را آماده نمايد، پروانه ها، مجوزها، و تشريفات گمركي را كه مستلزم صدور كالا است به هزينه خود كسب نمايد. اگر قرار بر عبور كالا از كشور ثالثي باشد بايع تشريفات گمركي ترانزيت كالا را انجام دهد. پرداخت هزينه حمل و انعقاد قرارداد مربوط به آن برا يحمل كالا به نقطه تعيين شده از وظايف ديگر بايع است. پس از انجام اين تشريفات كالا را بدون هيچ اقدامي در مورد بيمه ، با مدارك تحويل مثل سند، حمل ياپيام الكترونيكي معادل آن در محل تحويل تعيين شده در تاريخ و يا مهت تصريح شده در اختيار مشتري بگذارد. هر گونه قصور در انجام اين وظايف موجب مسئوليت است .
در مورد (تحويل كالا در مرز) نيز اينكوترمز در نقطه اي را معين نموداست كه محل تلاقي وتفكيك مسيوليت هاي بايع ومشتري است. تا رسيدن به نقطه تحويل كليه هزينه هاي مربوط به كالا و حمل آن و هزينه هاي انجام تشريفات گمركي لازم براي كالا و كليه مسئوليتهاي فقدان ، معدوم يا خسار ديدن كالا بر عهده بايع است. از آن نقطه به بعد بايع مسيوليتي در مورد كالا ندارد و با تحويل صحيح آن تعهدات او به پايان مي رسد. همين نقطه پايان تعهدات بايع ،نقطه آغاز تعهدات مشتري است. فقط در موردي تعهدات بايع يا مشتري بر حسب مورد به بعد يا قبل از نقطه تلافي مسئوليتها تسري داده خواهد شد كه مرتكب قصور شده باشند. مثلا بايع در بعضي از مواردموظف به تعيين تايخ يا محل تحويل كالا و اطلاع به موقع آن به فروشنده است. حال اگر در اثر عدم اطلاع به موقع مشتري خسارتي بر كالا تحميل شده و يا وسيله نقليه دچار معطلي شد، پرداخت هزينه آن بر عهده بايع است .
2- موارد افتراق
موارد افتراقي كه بين سه روش حمل (تحويل كالا در مرز) وجود دارد بيشتر مربوط به نقطه تحويل كالا است كه بر حسب مورد در داخل كشور بايع بعد از ترخيص اما قبل از مرز گمركي كشور همجوار يا در كشور ورودي بعد از عبور از گمرك و يا در نقطه معيني در داخل كشور وارد كننده انجام ميشود.
تحويل كالا در هر نقطه ايك هانجام شود هزينه هاي مربوط به كالا تا نقطه تحويل را نيز متضمن است. اين هزينه ها علاوه بر كرايه حمل و بسته بندي و علامت گذاري و غيره ك هرابطه وجودي باخودكالا دارند، شامل هزينه هاي مربوط به معدوم شدن و يا خسارت ديدن كالا نيز مي شود.
در روش حمل FAD بايع در مورد تحويل كالا هنگامي به پايان مي رسد كه كالا براي صدور ترخيص كند و در نقطه ومحل تعيين شده در مرز، اما قبل از مرز گمركي كشورهمجوار در اختيار گذارد. اين اصطلاع بيشتر در حمل راه آهن يا زميني مورد استفاده قرارمي گيرد و قابل انطباق بر هر نوع حمل ديگري نيز هست. در اينجا نقطه تلاقي وظائف ومسئوليتهاي بايع ومشتري نقطه بين دومرز كشور همجواراست. ممكن براي رسيدن به اين نقطه كالا لزوما ابز طريق كشور ديگري عبور كند. در اين صورت هزينه هاي مربوط نيز به عهده بايع خواهد بود. با دادن مثالي موضوع روشنتر مي شود:
فرض كنيم تاجر ايراني كالائي را در فرانسه خريداري كرده باشدو در قرارداد استناد به روش حمل FAD مرز بازگان نموده باشد. در اين صورت تاجر فرانسوي پس از انجام همه تشريفاتي كه مستلزم خروج كالا از فرانسه وترانزيت آن از كشورهاي مختلف است. بايد كالا را در مرز، پس از عبور و ترخيص كالا از گمرك تركيه و قبل از ورود به گمرك ايران تحويل دهد.
نوع دوم (تحويل درمرز) UDD است كه چنانكه گفتيم اختصار اصطلاح (diapnU ytuD derevileD) است. در اين نوع روش حمل وظيفه بايع در مورد تحويل هنگامي به پايان مي رسد كه كالا را در محل تعيين شده در كشور ورودي در اختيار مشتري قرار دهد. بايع بايد پس از تهيه كالا طبق قثرارداد وكسب پروانه ها، مجوزهاوتشريفات (گمركي ) قرارداد حمل را با حمل كننده منعقد نمايد. درتاريخ مقرر با قبول مسئوليتهاي فقدان يا خسارت وارده بركالا وپرداخت هزينه ها در لحظه تحويل واطلاع به موقع خريدار و تهيه مدارك تحويل كالا را بازررسي و بسته بندي كالا را در نقطه تعيين شده در تاريخ مقرر يا ظرف مهلت مقرر پس از عبور از مرز بدون پرداخت عوارض ، مالياتها و ديگر مخارج رسمي قابل پرداخت به هنگام ورود و با پرداخت هزينه انجام تشريفات گمركي مذكور در اختيارمشتري قرار دهد.
پرداخت هزينه هاي رسمي ورود كالا مثل عوراض ، مالياتها و ديگر مخارج رسمي بر عهده مشتري است فقط همانطوريكه تصريح شده ،هزينه انجم تشريفات بر عهده بايع است. معهذا در قراردادها گاهي اصطلاح U D D را به اضافاتي بكار مي برند مثلا :
(noitanitsed fo ecalp demaN)TAV UDD
كاربرد اين نوع اضافات حاكي از توافق طرفين بر تحميل هزينه هاي رسمي و بعضي از مالياتها مثل ماليات ارزش افزوده بر بايع است. نتيجه اينكه اگر UDD بدون اضافاتي بكار گرفته شد تعهد بايع در خصوص كالا بدون پرداخت عوارض گمركي و سايرمالياتها و حقوق رسمي ورود كالا پايان مي پذيرد. ولي اگر طرفين بخواهند پرداخت بعضي از هزينه هاي قابل پرداخت به هنگام ورود كالا را بر عهده بايع گذارند بايد صريحا در قرارداد شرط نمايند. درمثالي كه قبلا ذكر شد تاجر فرانسوي كه كالائي را،UDD مرز بازرگان فروخته باشد، بايد كالا را در داخل خاك ايران در مرز بازرگان بدون پرداخت عوارض مالياتها و حقوق رسمي ايارن و با پرداخت هزينه انجام اين تشريفات وكليه مخارجي كه تا اين لحظه بركالا تعلق گرفته است ، تحويل دهند.
بنابراين فرق بين FAD UDD در همين تحويل كالا در نقطه مرزي است. كه در FAD قبل از عبور از مرز ايران و درUDD بعد از عبور از مرز ايران انجام ميشود.
سومين روش حمل (تحويل درمرز) عوارض پرداخت شده (diaP ytuD derevildD) PDD است. مراد از اين اصطلاح اين است كه وظيفه بايع در مورد تحويل كالا هنگامي به پايان مي رسد كه كالا را در محل تعيين شده در كشور ورودي با پرداخت همه هزينه هائي كه در بالا بردن UDD متذكر آن شديم و بر عهده گرفتن همان ضمان و تهيه همان مداكر واسناد در داخل كشور ورودي در محل تعيين شده در قرارداد تحويل دهد. در اين نوع روش حمل عوراض و حقوق گمركي و ساير هزينه هاي رسمي و غير رسمي كالا بر عهده بايع است .
در مثال فوق تاجر فرانسوي كه با تاجر ايراني قرارداد تحويل PDD قزوين جلو كارخانه با آدرس مشخص منعقد نموده است ، وظيفه بايع انجام نخواهد پذيرفت مگر اينكه كالا را جلو كارخانه مشخص شده در اتيار مشتري قرار دارد.
فرق اين نوع روش حمل با روش حمل قبلي در حمل كالا از مرز بازرگان به جول كارخانه در قزوين است كه به عنوان نقطه تحويل مشخص شده است. انتقال نقطه تحويل كالا از مرز بازرگان به جلو كارخانه در قزوين متضمن پرداخت هزينه حمل و قبول خطرات و مسئوليت ها و هزينه هاي لازم براي انجام كار از از طرف بايع است
خلاصه اينكه از مقايسه اين سه روش حمل تفاوت آن در ميزان پيشرفت به مقصد كالا ديده مي شود كه هر چه پيشرفت بيشتر انجام شد وظائف و حدود مسيوليت بايع را سنگينتر و وسيعتر مي نمايد.
منبع:www.lawnet.ir
ادامه دارد...




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.