مفاهیم بنیادین بازاریابی، پیش نیاز بازاریابی الکترونیکی
نويسنده:محمد سهرابی
بر خلاف تصور عموم، بازاریابی تنها تبلیغات و ترویج نیست!! مقوله ی بازاریابی به چهار بخش اصلی تقسیم می شود که به ۴Ps مشهور است... مفاهیم بنیادین بازاریابی، پیش نیاز بازاریابی الکترونیکی بازاریابی، هنر ارتباط تولیدکنندگان و عرضه کنندگان (یا تولید کنندگان و عرضه کنندگان بالقوه ) یک کالا یا خدمت با مشتریان موجود یا بالقوه است. بازایابی نتیجه ی ناگزیر، دوری ناپذیر و ضروری سرمایه داری است.
البته این نکته بدان معنا نیست که بازاریابی تنها به کشورهای دارای نظام سرمایه داری محدود می شود. تکنیک های بازاریابی در تمام نظام های سیاسی و بسیاری از جنبه های زندگی کاربرد دارد.روش های بازایابی به وسیله ی برخی از شاخه های علوم اجتماعی معرفی می شوند. به ویژه رشته هایی روان شناسی، جامعه شناسی، علوم اقتصادی و تحقیقات بازاریابی این فعالیت ها را پیکره بندی می کنند و به آن ها نظم می بخشد. بازاریابی، از طریق تبلیغات به بسیاری از هنرهای خلاق ربط پیدا می کند. بازاریابان موفق برمشتری تمرکز دارند، به دیگر سخن مشتری گرا یا مشتری مدار هستند.بر خلاف تصور عموم، بازاریابی تنها تبلیغات و ترویج نیست!! مقوله ی بازاریابی به چهار بخش اصلی تقسیم می شود که به ۴Ps مشهور است:
۱) محصول:مدیریت محصول در بازاریابی با مشخصات و ویژگی های محصول از یک سو و چگونگی ارتباط آن با نیازها و خواسته های مشتری نهایی از سوی دیگر سر و کار دارد.
۲) قیمت گذاری: فرآیند وضع قیمت (و یا تخفیف) بر محصول را شامل می شود.
۳) ترویج: شامل تمام فعالیت های تبلیغاتی، آگهی ها، شعارها، جوایز و سایر روش های گونا گون برای ترویج محصول، نام و نشان تجاری و شرکت است.
۴) مکان، توزیع و حمل و نقل: فرآیند رساندن محصول به مشتری است.
در مباحث بازایابی به این چهار عنصر، آمیخته ی بازاریابی (Marketing mix) می گویند.یک بازاریاب از این چهار عنصر برای تدوین برنامه بازاریابی استفاده می کند. برای کسب موفقیت در برنامه ریزی بازاریابی، آمیخته ی بازاریابی یا ۴Ps باید بازتابی از خواسته ها و تمایلات مشتریان در بازار هدف باشد. تلاش برای متقاعد کردن خریداران به خرید محصولی که مورد پسند و توجه آن ها نیست، بسیار گران و به ندرت موفقیت آمیز است. بازاریاب ها برای ارزیابی خواسته های مصرف کنندگان و شناسایی محصولاتی که مصرف کنندگان برای به دست آوردن آن ها حاضرند پول بپردازند، نیازمند تحقیقات بازاریابی هستند. آن ها امیدوارند که این فرآیند دست یابی به یک رقابت موفق و پایدار را ممکن سازد. مدیریت بازاریابی ابزار کاربردی این فرآیند به شمار می آید.
ـ انواع مشتری: مشتریان را به دو گروه اصلی می توان طبقه بندی کرد:
۱) مشتریان داخلی
۲) مشتریان خارجی
مشتری داخلی کسی است که برای یک سازمان، اما در بخش یا شعبه ای دیگر کار می کند.
مشتری خارجی همه ی مردم خارج از سازمان هستند.
مشتریان داخلی شامل افرادی را شامل می شوند که در بخش ها و شعبه های مختلف یک سازمان مشغول به کارند. بنگاه های اقتصادی با نیازها و فرهنگ های مختلف، بازرگانان، خانواده ها و تمام گروه هایی که به یک سازمان پول پرداخت می کنند و کالا یا خدمات آن سازمان را می خرند، مشتریان خارجی را تشکیل می دهند.
ـ نیاز یعنی آن چه که مشتری به برآورده شدن احتیاج دارد، مانند اتومبیل و بیمه با قیمت پایین.
ـ انتظار یعنی چیزی که مشتری به طور حتم نیازمند آن نیست اما توقع دارد که آن را داشته باشد.
ـ انتظارات یا خواسته ها عبارتند از تمایلات انسان برای ارضاء کننده های خاصی از نیازها.
در حقیقت خواسته ها،اشکالی از نیازهای انسانی هستند که توسط فرهنگ یا شخصیت فردی انسانها شکل گرفته اند.
در نهایت می توان گفت که CEM بر چهار جنبه از مدیریت بازاریابی تاکید می کند:
۱) تمرکز بر تمام جنبه های مرتبط با مشتری،
۲) ترکیب موشکافی و خلاقیت
۳) توجه هم زمان به برنامه ریزی
۴) اجرای برنامه های داخلی و خارجی.
منبع:ماهنامه عصر تبلیغات و بازاریابی
ارسال توسط کاربر محترم:omidayandh
البته این نکته بدان معنا نیست که بازاریابی تنها به کشورهای دارای نظام سرمایه داری محدود می شود. تکنیک های بازاریابی در تمام نظام های سیاسی و بسیاری از جنبه های زندگی کاربرد دارد.روش های بازایابی به وسیله ی برخی از شاخه های علوم اجتماعی معرفی می شوند. به ویژه رشته هایی روان شناسی، جامعه شناسی، علوم اقتصادی و تحقیقات بازاریابی این فعالیت ها را پیکره بندی می کنند و به آن ها نظم می بخشد. بازاریابی، از طریق تبلیغات به بسیاری از هنرهای خلاق ربط پیدا می کند. بازاریابان موفق برمشتری تمرکز دارند، به دیگر سخن مشتری گرا یا مشتری مدار هستند.بر خلاف تصور عموم، بازاریابی تنها تبلیغات و ترویج نیست!! مقوله ی بازاریابی به چهار بخش اصلی تقسیم می شود که به ۴Ps مشهور است:
۱) محصول:مدیریت محصول در بازاریابی با مشخصات و ویژگی های محصول از یک سو و چگونگی ارتباط آن با نیازها و خواسته های مشتری نهایی از سوی دیگر سر و کار دارد.
۲) قیمت گذاری: فرآیند وضع قیمت (و یا تخفیف) بر محصول را شامل می شود.
۳) ترویج: شامل تمام فعالیت های تبلیغاتی، آگهی ها، شعارها، جوایز و سایر روش های گونا گون برای ترویج محصول، نام و نشان تجاری و شرکت است.
۴) مکان، توزیع و حمل و نقل: فرآیند رساندن محصول به مشتری است.
در مباحث بازایابی به این چهار عنصر، آمیخته ی بازاریابی (Marketing mix) می گویند.یک بازاریاب از این چهار عنصر برای تدوین برنامه بازاریابی استفاده می کند. برای کسب موفقیت در برنامه ریزی بازاریابی، آمیخته ی بازاریابی یا ۴Ps باید بازتابی از خواسته ها و تمایلات مشتریان در بازار هدف باشد. تلاش برای متقاعد کردن خریداران به خرید محصولی که مورد پسند و توجه آن ها نیست، بسیار گران و به ندرت موفقیت آمیز است. بازاریاب ها برای ارزیابی خواسته های مصرف کنندگان و شناسایی محصولاتی که مصرف کنندگان برای به دست آوردن آن ها حاضرند پول بپردازند، نیازمند تحقیقات بازاریابی هستند. آن ها امیدوارند که این فرآیند دست یابی به یک رقابت موفق و پایدار را ممکن سازد. مدیریت بازاریابی ابزار کاربردی این فرآیند به شمار می آید.
سر فصل های اصلی بازایابی
مبانی بازاریابی؛ مفاهیم پایه مصرف کننده:
مشتری:
ـ انواع مشتری: مشتریان را به دو گروه اصلی می توان طبقه بندی کرد:
۱) مشتریان داخلی
۲) مشتریان خارجی
مشتری داخلی کسی است که برای یک سازمان، اما در بخش یا شعبه ای دیگر کار می کند.
مشتری خارجی همه ی مردم خارج از سازمان هستند.
مشتریان داخلی شامل افرادی را شامل می شوند که در بخش ها و شعبه های مختلف یک سازمان مشغول به کارند. بنگاه های اقتصادی با نیازها و فرهنگ های مختلف، بازرگانان، خانواده ها و تمام گروه هایی که به یک سازمان پول پرداخت می کنند و کالا یا خدمات آن سازمان را می خرند، مشتریان خارجی را تشکیل می دهند.
نیازها و انتظارات:
ـ نیاز یعنی آن چه که مشتری به برآورده شدن احتیاج دارد، مانند اتومبیل و بیمه با قیمت پایین.
ـ انتظار یعنی چیزی که مشتری به طور حتم نیازمند آن نیست اما توقع دارد که آن را داشته باشد.
ـ انتظارات یا خواسته ها عبارتند از تمایلات انسان برای ارضاء کننده های خاصی از نیازها.
در حقیقت خواسته ها،اشکالی از نیازهای انسانی هستند که توسط فرهنگ یا شخصیت فردی انسانها شکل گرفته اند.
ارزش زمانی مشتری یا CLV:
مدیریت تجربه ی مشتری یا CEN :
در نهایت می توان گفت که CEM بر چهار جنبه از مدیریت بازاریابی تاکید می کند:
۱) تمرکز بر تمام جنبه های مرتبط با مشتری،
۲) ترکیب موشکافی و خلاقیت
۳) توجه هم زمان به برنامه ریزی
۴) اجرای برنامه های داخلی و خارجی.
منبع:ماهنامه عصر تبلیغات و بازاریابی
ارسال توسط کاربر محترم:omidayandh