مقدمه:
وقف در جامعه اسلامى به عنوان یکى از سنتهاى پسندیده همواره مورد توجه و علاقه مسلمانان بوده است و موقوفات به صورت گسترده و در زمینههایى متنوع در جامعه آشکار شده است.
از دیرباز وقف قرآن به مساجد، اماکن مقدسه و بقاع متبرکه وجهه همت واقفان متدین بوده است. آنان به قصد تقرب به خدا و خدمتبه ساحت قدس امامعلیهالسلام و اظهار ارادت به عتبه مقدسه رضویه، نسخههاى خطى نفیس خود را با ایمان و اخلاص تقدیم داشته اند.
بخشهاى مختلف وقفنامه ها
هر وقفنامه معمولا بخشهاى زیر را در بردارد:
الف - عبارت عربى اول وقفنامه ها
وقفنامهها معمولا با عبارات عربى که نمایانگر اعتقاد واقفان آنها استبه صورت عبارتى کوتاه و گویا و گاه طولانى آغاز مىشود. شواهد زیر از این قبیل است:
2 - بسمالله الرحمنالرحیم الحمدلله الواقف على الضمائر و النیات المطلع على السرائر و الخفیات و الصلوة والسلم على خیر خلقه محمد صاحب المعجزات الباهرات و آله المعصومین (ق 230).
3 - هو الحق هذا الجزء من القرآن المجید الذى هو بشرف خط سید الاوصیا و حجةالله على اهل الارض و السماء نفس الرسول و زوج البتول و ابى السبطین و امام الثقلین المخصوص باختصاص انما ولیکم الله المعزز باعزاز من کنت مولاه فعلى مولاه... وقف على الروضه المنوره المقدسه المطهره الرضیه الرضویه على ساکنها الف صلوة و سلام و تحیة (ق6).
ب - عبارات فارسى اول وقفنامهها
علاوه بر عبارت «وقف مؤبد و حبس مخلد» که در اکثر وقفنامهها بچشم مىخورد، واقفان عبارات دیگرى جهت تبیین و توضیح وقف آوردهاند که به عنوان نمونه چند شاهد ارائه مىگردد:
2 - وقت مخلد و حبس مؤبد نمود... قزاقخان این قرآن و فرقان حمید را بر مزار مرحومه مغفوره ... مهرالنساء صبیه خود که واقع است در تکیه... آستانه متبرکه منوره مطهره مقدسه امام ثامن ضامن مفترض الطاعة واجب العصمة بیرون نبرند در همانجا هر یک از مؤمنین که خواهند، تلاوت و قراءت نموده ثواب آن به روح مغفوره صلاحیت و فضیلت و تقوى شعار. ق257.
3 - وقف مؤبد و حبس مخلد صحیح شرعى نموده شد حسبة لله و طلبا لمرضاته این یک جلد کلامالله مجید بر حرم مطهر حضرت ثامنالائمه اعنى على بن موسىالرضا علیه الآف التحیة و الثناء و بر رواق مطهر آن برگزیده انام که مؤمنین و مؤمنات در آن تلاوت نمایند و بعد از فراغت از تلاوت این حقیر فقیر سراپا تقصیر واقف را به دعاى خیر یاد و شاد نمایند. ق447.
ج - شرایط وقفنامه ها
در اکثر وقفنامهها عبارت: لایباع و لایوهب و لایرهن که هیچ کس حق فروش و بخشش و رهن را ندارد آمده است، همچنین واقفان براى استمرار موقوفات شرط یا شرایطى را در ضمن وقفنامهها آوردهاند که شواهد زیر از این قبیل است:
2 - از آن موضع شریف و محل منیف نقل و تحویل ننمایند. ق 230.
3 - مقرر آن که از حرم محترم و کتابخانه تحویل و نقل نکنند. ق 108. 4 - مشروط آن که این قرآن مجید را از ضریح مبارک بیرون نیارند و در روى صندوق اطهر انور گذارند و در وقت تنظیف ضریح مقدس یکنفر قارى در این چند ساعت زمان اشتغال به این امر مبارک است
تلاوت کنند و بعد از فراغ یا در همان مکان مقدس یعنى صندوق اقدس بگذارند، فمن بدله بعد ما سمعه. فاثمه على الذین یبدلونه... . ق109.
5 - بدست اطفال بىتمیز ندهند و بخارج حرم مطهر نبرند. ق 181.
د - لعن و نفرین در وقفنامه ها
1 - فروشنده در لعنتخدا و نفرین رسول باشد. ق1047.
2 - بیرون برنده قرآن مزبور از مزار مزبور و فروشنده و خرنده... و سایر تصرفات تصرف کننده وقف به لعنتحق سبحانه و تعالى و نفرین رسول صلواتالله علیهم اجمعین گرفتار و از رحمت الهى بىبهره گردد. ق257.
ه - ثواب وقف
1 - در حرم مطهر یا عمارات متبرکه به تلاوت آن اشتغال نمایند و ثواب تلاوت و قراءت را هدیه به ارواح مطهرات ائمه معصومین صلواتالله علیه اجمعین نمایند و استمداد از ارواح طیبین ایشان جسته روح کثیر الفتوح واقف معظمالیه و والدین بزرگوار ایشان را به قراءت سوره مبارکه حمد و توحید یاد و شاد نمایند. ق 231.
2 - ثواب آن را مفوض و مرجوع فرمود به روح کثیر الفتوح والدین خود... مبرورون مرحوم مهدى لشکرنویس... که در یوم لاینفع مال و البنون الامن اتىالله - بقلب سلیم عاید روزگار ایشان گردد. ق 584.
و - تولیتتولیت عهدهدار انجام امور موقوفه است که از طرف واقف به این سمت گماشته شده و در هر عصرى واقفان مراقبت از قرآنها را به متولیان جلیلالشان آستان قدس رضوى تفویض نموده اند:
2 - تولیت آن را مفوض نمودم هر عصرا بعد عصر و قرنا بعد قرن که جملگى مؤمنین و مؤمنات را ماذون سازد بتلاوت آن در مزار مزبوره. ق257.
3 - تولیت وقف مزبور را به جناب واقف معظمالیه مفوض نمود به متولیان جلیلالشان سرکار فیض آثار در هر عصرى از اعصار در حفظ و ضبط آن فراشان آستانه منوره را مامور فرمود که محبوس نگذارند و به اطفال بىتمیز ندهند. ق 231.
ز - نام و صفات واقفان
در خلال وقفنامهها صفاتى براى واقفان آمده است که بیانگر خضوع و ارادت به پیشگاه قرآن و عتبه مقدسه امام همام مىباشد:
2 - وقف مخلد روضه رضیه رضویه ملکوتیه لاهوتیه نمود این قرآن مجید و فرقان حمید را کمترین خلقالله محمد معصوم وزیر سابق مازندران. ق 230.
3 - ... بعد از فراغت از تلاوت این حقیر فقیر سراپا تقصیر واقف را به دعاى خیر یاد و شاد نمایند. ق447.
ح - عبارات پایانى وقفنامه ها
بسیارى از متون وقفنامهها پس از ذکر عبارت «لایباع ولایوهب و لایرهن» گاه به تمام یا بخشى از آیه «فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه على الذین یبدلونه ان الله سمیع علیم» (سوره بقره / آیه 181) نیز مزین شده است. شواهد زیر بدین قرار است:
1 - لایباع و لایوهب و لایرهن مقرر آن که در روضه مطهره مزبور تلاوت نموده فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه على الذین یبدلونه وقفا صحیحا شرعیا من شوایب الشک و الریب و کان ذلک فى یوم الخمیس شانزدهم شهر صفر ختم بالخیر. .. . ق 230.
2 - فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه على الذین یبدلونه و صیغه وقف جارى و واقع شد فى شهر جمیدى الثانى من شهور سنه1283. ق109.
ط - نقش و هیات مهرها
1 - مهر بیضى شکل که در آن حدیثشریف «انا مدینة العلم و على بابها» حک شده است. ق 182.
2 - مهر بسمالله الرحمن الرحیم که بر آن عبارت وقف روضه رضویه بطور مورب نوشته شده است. ق 845.
3 - نقش مهرى به هیات تاج با عبارت وقف روضه رضویهعلیهالسلام. ق466.
ى - بیت و مصراع پایانى
1 - کسى را که باشد محمد نصیر سزد گرد نهد بر ثریا سریر ق 100
2 - ندید کس به قرآنها نظیر این قرآن. ق 242.
3 - الهى گر شود لطف تو همراه شود گرگین ز مقبولان درگاه ق 485
4 - آن که خاک در على ولى است محسن بن محمد داعى است ق633
شیوه نگارش چند وقفنامه
هرچند وقفنامهه اى قرآن به اقتضاى موضوع و هدف واحد محتواى یکدستى دارند و بسیارى از عبارات و ترکیبات عینا تکرار مىشود
ولى شیوه نگارش نویسندگان وقفنامهها در زمانهاى مختلف متفاوت و گاه متغایر استبعضى از ابتدا تا انتها عربى، پارهاى با ویژگیهاى لغوى و رسمالخطى پارسى با عبارات کوتاه و دستهاى ترکیبى از هر دو شیوه را داراست، چند نمونه زیر مبین این موضوع است:
سبله ابوالقاسم منصوربن محمدبن کثیر على المشهد بطوس فى شهر ربیعالاول سنة ثلاث و تسعین و ثلثمائة ابتغاء لوجه الله و طلبا لمرضاته لایباع و لایوهب و لایورث غفرالله له و لوالدیه. ق96.
واقف دیگرى به نام حاج حسن بن سپهسالار بن على مازندرانى وقفنامه قرآن مترجم خود را که با ویژگیهاى لغوى و رسمالخطى قرن ششم استبر قاعده فارسى قدیم و بدین شکل مىنگارد:
این سى پاره جمله قرآن وقف استبه مشهد سید رضاعلیهالسلام خداى تعالى براى مسلمان مؤمن رحمت کناد چون بیند یا بخواند دعاى خیر در کار فرمایند، این بیچاره ضعیف حاجى حسن بن اسفهسالار بن على مازندرانى دریغ ندارد حسبةلله تعالى را. ق 34.
دیگر وقفنامه سلطان حسین صفوى بر «مصحف بابرى که به خط اختراعى و دشوار ظهرالدین محمد بابر مؤسس سلسله تیمورى هند نوشته شده است»: (3)
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله الواقف على السرائر المطلع على الضمایر و الصلوة و السلام على سیدنا محمد اشرف الاوایل و الاواخر و على آله الموقوف على ولائهم غفران الکبایر و الصغایر، و بعد غرض از تنمیق این کلمات بصدق نیتحقیق آنست که کمترین کلب آستان امیرالمؤمنین تراب عتبه ائمه معصومین سلطان حسین صفوى موسوى حسینى وقف مؤبد و حبس مخلد نمود،
این مجلد قرآن مجید منسوب بیکى از ائمه معصومین صلواتالله علیهم اجمعین را به این نهج که کتابدار سرکار فیض آثار امام مؤمنان و مقتداى کون و مکان قرة العین سیدالورى ثامن الائمه الهدى ابوالحسن على بن موسى الرضا علیهالصلوة و التحیة و الثناء
در کتابخانه آن امام معصوم آن را ضبط نموده، هر یک از زوار کرام آن مضجع منور و مرقد مطهر که به کتابخانه مبارکه مزبور وارد شوند و اراده نمایند به زیارت و تقبیل خط مبارک آن حضرت مشرف شوند، و اگر توانند خواند
در کتابخانه مبارکه تلاوت نمایند و از آنجا بیرون نبرند. وقفا صحیحا شرعیا لازما مؤبدا مخلدا بحیث لایباع و لایوهب و لایورث و لایرهن الى ان یرث الله الارض و من علیها و هو خیر الوارثین،
تغییر دهنده وقف مزبور به لعنت ابدى و سخط سرمدى گرفتار گردد و کان ذلک فى شهر جمیدى الثانیه من شهور سنة تسع عشرة و مائة بعد الالف من الهجرة النبویة على مهاجرها الف صلواة و سلام و تحیه. (4)
وقفنامه زیر از نظر شیوه نگارش و سادگى بیان و احتواى موازین وقف و کمى عبارت قابل دقت است:
بسم الله الرحمن الرحیم
هو الواقف على الضمائر و الاسرار وقف مؤبد و حبس مخلد نمود آقاى حسین رادیو این یک جلد کلامالله شریف را به کتابخانه آستان قدس طبق شرایط مقرره دیگر از مصاحف شریفه کتب خطى کتابخانه مبارکه صیغه وقف چنین جارى شد. تحریر فى 21 شعبان المعظم1367 مطابق تیرماه1327. ق1949.
عناوین و القاب در قرآنها خطى وقفى
استفاده از عناوین و القاب در فرهنگ اسلام سابقه طولانى دارد، چنان که حضرت ابراهیمعلیهالسلام «خلیل» و حضرت موسىعلیهالسلام «کلیم» و حضرت محمدصلى الله علیه وآله «امین» لقب یافتهاند.
امامان شیعه نیز هر یک القابى خاص دارند، (5) سلاطین و فرمانروایان، امرا و خانوادهها، هر یک فراخور خویش، با القاب و عناوینى خاص ممتاز مىشدند در این جا نام گروهى از طبقات واقفان قرآن به ترتیب تاریخ وقف آورده مىشود. (6)
سلاطین:
1 - سلطان ابراهیم قطبشاه پادشاه گلکنده دکن «قرآن شماره106 / وقفى 970».
3 - نورالدین محمد جهانگیر پادشاه تیمورى هند ق137 / احتمالا1037
4 - سلطان عبدالله قطبشاه پادشاه گلکنده دکن ق 291 / وقفى 1051
5 - شاه سلیمان صفوى (ق 154 / وقفى 1090)
6 - سلطان حسین صفوى (ق 134 / وقفى 1108) و (ق773 / 1110) و (ق 50 / وقفى1119)
7 - فتحعلیشاه قاجار (ق 108 / وقفى1233)
این نکته یاد کردنى است که «شاهان صفوى برخلاف سلسلههاى پیشین چندان عناوین افتخارآمیز شخصى به خود نمىگرفتند اما به رسم عادت خود بر اطلاق نام کلب آستان علىعلیهالسلام اصرار مىورزیدند (7) و با آوردن عباراتى چون کمترین کلب آستان امیرالمؤمنین ارادت خود را به پیشگاه امامان و معصومان اظهار مىداشتند».
القاب همراه با عنوان «الدوله»:
پس از این که خلیفه مستکفى «333-334 ه . ق» به برادران بویه لقب معزالدوله و عمادالدوله و رکنالدوله اعطا نمود (8) بتدریج القاب با پسوند الدوله به فرماندهان و وزراء نیز داده شد.
القاب همراه با پسوند «الدین»:
این عنوان از قرن پنجم هجرى رایج گردید و بیشتر مختص حکمرانان، وزرا و فرماندهان مسلمان بود بر اثر استفاده زیاد بتدریج در ردیف عناوین دیوانى و معمولى قرار گرفت و سرانجام جزء نامهاى شخصى اشخاص درآمد. (9)
لقب «بیک»، «بیگ»، «بک»
عنوان «بیک» به شاهزادگان و نجبا داده مىشد. این کلمه از قرن پنجم هجرى به بعد در آخر بعضى اعلام مثل طغرلبیک، یوسفبیک به عنوان لقب ذکر مىشده است و در عهد صفویه عنوان تشریفاتى افراد قزلباش بوده و بعد در غالب بلاد ایران و ماوراءالنهر عنوان حکام محلى بود. (10)
خواجه
به معنى کدخدا، رئیسخانه، سید، آقا، حکیم، دانا و... است.
1 - خواجه یاراحمد بن خواجه سلطان محمد نیشابورى ق 638 / وقفى 921 2 - میر زین ولد خواجه یار محمد جارخسى ق117 / وقفى 1044 3 - غلامعلى خواجهباشى ق159 / وقفى 1291 4 - آغه سهیل خواجه ق 111 / وقفى
امیر
به معنى پادشاه، فرمانروا، سلطان، خلیفه. این کلمه که با الف و لام تعریف یا بدون آن بر روى سکههاى عربى و اسلامى دیده مىشود، اصلا براى خلفا وضع شده است. بخصوص وقتى که با الفاظ «المؤمنین» یا «المسلمین» اضافه شود، سپس به رؤساى سپاه و حکام و ارباب سیاست اطلاق شده. (11)
خان
رئیس، امیر، بزرگ. «لقبگونهاى است که در آخر اسماء مردان درآید و پس از سلطه مغول این لقب در ایران متداول شد و پیش از آنان این کلمه بدینگونه دیده نمىشود و مترادف آقا، خواجه، مهتر، است...» (12)
1 - ابوتراب ملقب به اعتمادخان فرزند میرزا غیاثالدین محمد رازى ق153 / وقفى ربیعالثانى 1040 ق 2 - قزاقخان ق257 / وقفى1079 ه . ق 3 - على بن نجفقلیخان زنگنه ق136 / وقفى 1098 ه . ق 4 - خدایار خان بهادر ثابت جنگ عباسى ق 122 / وقفى 1148 ق 5 - محمدحسین خان بیگلربیگى ایل چمشگزک و خبوشان ق113 / وقفى 1155 ق 6 - رضا قلىخان گرایلى ق 608 / وقفى 1172 ه . ق
میرزا
اسم مرکب مخفف میرزاده و امیرزاده. بیشتر از القاب شهزادگان بود و در اصل امیرزاد بود که الف آن از کثرت استعمال حذف شده و بر کسى که مادرش علویه باشد نیز اطلاق شود. (13) به مردم شریف و پاکنژاد، کاتب و نویسنده و منشى، دفتردار و حسابدار نیز گفتهاند.
قاضى
1 - قاضى رفیعالدین حسینى ق1497 / وقفى1043 ه . ق 2 - قاضى جهان حسنى ق147 / وقفى اوایل قرن 12
ملا
1 - ملا محمدتقى سبزوارى ق 175 / وقفى1203 ه . ق 2 - ملا محمد جوانشیر ق953 / وقفى 1230 ه . ق 3 - ملا محمد شریف تربتى ق427 / وقفى1287 ه . ق 4 - ملا حسین کاشى ق1133 / وقفى1289 ه . ق 5 - ملا جعفر ق 1811 / وقفى 1295 ه . ق 6 - ملا جواد ق353 / وقفى 1305 ه . ق
شیخ
1 - شیخ محمد فقیه الاسلام نجفى قندهارى ق 380 / وقفى1317 ه . ق 2 - شیخم سوداگر ق416 و417 و419 / وقفى نامعلوم 3 - شیخ حسین نجفى ق 2068 / وقفى1337 ه . ق 4 - شیخ محمود شهیدى ق 1900 / وقفى هفتم شهریور ماه1323
حاجى
1 - حاجى کافور صاحب جمع خزانه عامره ق 685 / وقفى 950 ه . ق 2 - حاجى نهال ق 631 / وقفى1047 ه . ق 3 - حاجى محمدکاظم سبزوارى ق 468 / وقفى 1190 ه . ق 4 - حاجى محمدرضا افشار هروى ق647 / وقفى1196 ه . ق
سید
1 - سید اسماعیل یزدى ابن میرزا محمدعلى ق217 / وقفى1247 ه . ق 2 - سید ابوالحسن دستغیب و حسن خلیلى ق 1761 / وقفى 1330 ه . ش 3 - سید عبدالله نسابه ق 1585 / وقفى تیرماه 1341 4 - سید مرتضى هاشمى ق 1581 / وقفى آذرماه1343 5 - سید محسن حسینى ق 1761 / وقفى بهمنماه1353 6 - سید احمد بنىهاشمى ق 2178 / وقفى اردبیهشت1359
کربلایى
مشهدى
آقا
نام و نسبت شهرى
نام و نام خانوادگى
یادداشتها :
1- نام و مشخصات زنان واقف در مقاله «وقفنامههاى قرآن و طبقات زنان واقف»، تقدیمى به کنگره کتاب و کتابخانه در تمدن اسلامى آمده است.
2- در سراسر مقاله حرف «ق» نشانه قرآن و شماره همراه آن شماره ثبت کتابخانه مرکزى آستان قدس رضوى است.
3- احمد گلچین معانى، «مصحف بابرى»، نامه آستان قدس، شماره بیستم، نوروز 1344، ص60.
4- احمد گلچین معانى، راهنماى گنجینه قرآن، کتابخانه مرکزى آستان قدس رضوى، اسفندماه1347، ص181، الى 184.
5- کتاب جنات الخلود، تهران، کتابفروشى ادبیه، خط، طاهر خوشنویس1337، ص 14 الى 41.
6- در این مقاله از سه کتاب ارزشمند زیر مکرر استفاده شده که شماره قرآنها و تاریخ وقف از اهم آن است و براى جلوگیرى از تطویل کلام از هر طبقه فقط چند شاهد ارائه گردید.
الف: احمد گلچین معانى، راهنماى گنجینه قرآن، همان.
ب: محمد آصف فکرت، نسخ خطى قرآنهاى مترجم، کتابخانه مرکزى آستان قدس رضوى، بهمن1363.
ج: محمد جعفر یاحقى، فرهنگنامه قرآنى، آستان قدس رضوى، بنیاد پژوهشهاى اسلامى، ج 1، تیرماه 1372، مقدمه، ص 34-88.
7- غلامرضا زرینچیان، «القاب و عناوین در ایران بعد از اسلام»، مشکوة، شماره43، تابستان1373، ص59.
8- فرهنگ فارسى معین ذیل واژه آل بویه.
9- غلامرضا زرینچیان، همان ماخذ.
10- لغتنامه دهخدا، ذیل واژه «بیک».
11- همان ماخذ، ذیل واژه «امیر».
12- همان ماخذ، ذیل واژه «خان».
13- همان ماخذ ذیل واژه «میرزا».
منبع:
فصلنامه مشکات شماره 52 پاییز 1375
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت :gh_reza9542
* ایم مقاله در تاریخ 1402/4/25 بروز رسانی شده است.