محورهاي مبارزه امام خمينى با برنامه‌ها و عملكرد خيانت‌بار صهيونيسم جهانى

مسئله قدس
 

حضرت امام در دوران مبارزات خويش، مسلمانان را تشويق ميكرد براي آزادي قدس و فلسطين و محو رژيم نامشروع صهيونيستي بكوشند. در ديدگاه ايشان، همواره مسئله قدس در رأس مشكلات مسلمين و بزرگترين مصيبت جهان اسلام است:
از مصيبتهاي بزرگ مسلمين، قضية اسرائيل تجاوزكار است.(1)
ما ميگوييم اسرائيل بايد از صفحة روزگار محو شود و بيتالمقدس مال مسلمين و قبلة اول مسلمين است.(2)
غصب فلسطين و كشتار و اخراج و آواره ساختن ميليونها زن و مرد و كودك بيدفاع و بيپناه فلسطينى، همراه با جنايات وحشتناك و مكرر در آن سرزمين و ويران ساختن صدها شهر و روستا و مكان مقدس مسلمانان و قتل عام مستمر كودكان و جوانان به پاخواسته آن سامان، مسئلهاي نيست كه بررسي آن در يك كتاب و يا مقاله بگنجد. از اين گذشته، نبايد فراموش كرد كه توطئة اشغال فلسطين و ايجاد اسرائيل در قلب جهان اسلام، سر فصل توسعه طلبي گستردهاي است كه متأسفانه هنوز ملتهاي مسلمان از عمق و گستره آن آگاهي كافي نيافتهاند. امروز، حتي جنايات صهيونيستها در سرزمينهاي اشغالي و دردجانكاه ميليونها آوارة فلسطيني در كشورهاي مختلف، هنوز براي مسلمانان به خوبي تشريح نشده است و همچنين عمق فاجعة اشغال فلسطين و ابعاد توطئة اشغالگران و حاميان جهاني آنها، براي مردم كشورهاي اسلامي تفسير نگشته است.(3)
خميني كبير معتقد بود كه اين مسئله در گسترهاي فراتر از محدودة زماني يا مكاني خاص جاي دارد:
مسئله قدس يك مسئله شخصي و يك مسئله مخصوص به يك كشور و يا يك مسئله مخصوص به مسلمين جهان در عصر حاضر نيست، بلكه حادثهاي است براي موحدين جهان و مؤمنان اعصار گذشته و حال و آينده، از روزي كه مسجدالاقصي پيريزي شد تا آنگاه كه اين نظام هستي در گردش است. و چه دردناك است براي مسلمانان جهان در عصر حاضر كه با داشتن آن همه امكانات مادي و معنوى، مرأي و منظر آنان، به پيشگاه خداوند متعال و رسولان عاليقدرش اين چنين جسارت واقع شود؛ آن هم از يك مشت اوباش جنايتكار و چه ننگ است براي دولتهاي اسلامي كه با در دست داشتن شريان حياتي ابرقدرتهاي جهان بنشينند و تماشاگر باشند كه آمريكا، ابرجنايتكار تاريخ، يك عنصر فاسد بيارزش را در مقابل آنان علم كند و با عدهاي ناچيز، عبادتگاه مسلمانان و قبلة اول آنان را غصب نموده و با كمال وقاحت در مقابل آنان قدرت نمايي كند! و چه شرم آور است سكوت در مقابل اين فاجعة بزرگ تاريخ!»(4)

استراتژي ايجاد اسرائيل بزرگ
 

يكي ديگر از اهداف امام خميني در جريان مبارزه با خطر يهود، مقابله با استراتژي توسعه طلبانه اين غده سرطاني در منطقه و جهان اسلام بود كه از آن با عنوان «ايجاد اسرائيل بزرگ از نيل تا فرات» ياد ميشود:
ما مكرر گفتهايم كه اسرائيل، اين جرثومه فساد، به قدس و بيتالمقدس اكتفا نخواهد كرد و اگر مهلت داده شود تمام دول اسلامي در معرض خطر است.(5)
اين مسلمين كه بايد همة دولتهايشان دست به دست هم بدهند و مهاجمين به اسلام را، صهيونيسم را كه مهاجم به اسلام است و دشمن سرسخت اسلام است و در صدد اين است كه يكي بعد از ديگري كشورها را از شما بگيرد. به جاي اينكه با هم متحد شويد و اين جرثومه فساد و اين سرطان را از بلاد مسلمين بيرون كنيد و پاك كنيد، با هم مينشينيد يا صحبت ميكنيد يا صحبتي كه به نفع آنها است.(6)
امام بر آن بود كه سكوت حكام كشورهاي اسلامي و تلاش مذبوحانه برخي از آنان براي به رسميت شناختن رژيم غاصب اسرائيل و نيز مواضع ذلت بار و سازشكارانه حكام عرب، سبب گشته است كه صهيونيستها گستاخ گردند و رژيم صهيونيستي تقويت گردد:
اسرائيل امروز فرمانفرماي اين بلاد اسلامي دارد ميشود. و اگر اين بيتفاوتي و اين كمك و طفره زدن را براي اينكه اسرائيل را به رسميت بشناسند، اگر به اين نتيجه برسد، او فرمانفرماي همهشان خواهد شد.(7)
استراتژي «اشغال سرزمينهاي زرخيز خاورميانه» رؤياي ديرينهاي است كه سران صهيونيسم پيوسته برآن تأكيد داشتهاند و امروز نيز با گستاخي بدان اصرار ميورزند. پس از اولين كنگره جهاني صهيونيسم در سال 1276 (1897 م) و علني شدن هدف آنها براي اشغال فلسطين، «ديويد تريچ» يهودي به «تئودور هرتصل» بنيانگذار اين كنگره در شهر بال سوئيس برگزار شده بود، نوشت: «بايد عبارت (فلسطين بزرگ) يعني سرزمين فلسطين و سرزمينهاي مجاور آن، در برنامة (بال) گنجانده شود. زيرا شما قادر نخواهيد بود ميليونها يهودي را در سرزميني به مساحت 25 هزار كيلومتر مربع جمع آوريد.(8)
اين قبيل ادعاها پيوسته از سوي رهبران صهيونيسم تكرار شدهاند. «زولمان شوال» سفير رژيم صهيونيستي در آمريكا، طي مصاحبهاي تلويزيوني به تاريخ 2 آبان 1370 (24 اكتبر 1991 م) يعني چند روز پيش از برگزاري «كنفرانس صلح! خاورميانه» در مادريد اسپانيا گفت: «تلآويو اعتقاد دارد سرزميني كه در حال حاضر به عنوان اسرائيل شناخته ميشود، تنها بيست درصد از سرزمين وعده داده شده را در بر ميگيرد.(9)
حضرت امام ميفرمايد:
تمام جاهايي كه دست اسرائيل است، اينها لاينفك از اسرائيل است، اسرائيل بزرگ يعني از نيل تا فرات، يعني تمام منطقهاي كه عرب نشين است. «حجاز» هم بايد جزء اين باشد. «مصر» هم جزء اين است. و اينها ]سران عرب[ نشستهاند آنجا دارند تماشا ميكنند و عدة كثيرشان هم همراهي ميكنند و اسرائيل را ميخواهند ]به رسميت[ بشناسند و امثال ذلك. اينها يك مصيبتهايي است كه در قرن ما واقع شده است. و مع الاسف، مسلمين، يعني حكومتهاي اسلامي بيتفاوت هستند. و آنها نميگذارند كه كشورهاي خودشان، مردم عاديشان، راجع به اينها صحبت بكنند.(10)
سران كشورهاي اسلامي بايد توجه داشته باشند كه جرثومة فساد را كه در قلب كشورهاي اسلامي گماشتهاند، تنها براي سركوبي ملت عرب نميباشد، بلكه خطر و ضرر آن متوجه همة خاورميانه است. نقشه، استيلا و سيطرة صهيونيسم بر دنياي اسلام و استعمار بيشتر سرزمينهاي زرخير و منابع سرشار كشورهاي اسلامي ميباشد.(11)
مكرر اين مسئله ذكر شده است كه اسرائيل قناعت نميكند به آن جايي كه هست. قدم به قدم پيش ميرود و هر قدمي كه رفت، ميگويد كه ما كاري نداريم. ما همين جا هستيم. فردا قدم بالاتري برميدارد. امروز لبنان است، فردا، خداي ناكرده «سوريه» است، پس فردا «عراق» است و همين طور ...(12)
امام خمينى، مسلمانان را به پيروي از مكتب حسين بن علي دعوت فرمود؛ زندگي زير سلطة صهيونيسم را بزرگترين ننگ ميدانست. از اين رو امت آزاده اسلام را فرا ميخواند كه حتي به قيمت جان خويش از مبارزه با اين دشمن بزرگ دريغ نورزند: «من به همه اخطار ميكنم كه اگر اين طرح ]طرح شاه فهد[ بگذرد، اسرائيل، مكه و مدينه را از چنگ شما بيرون ميآورد. بيدار باشند و نترسند. اگر همة ما از بين برويم، بهتر است از اين كه ذليل باشيم زير دست صهيونيسم و زير دست آمريكا».(13)

سيطرة جهاني صهيونيسم
 

از ديگر محورهاي مبارزات حضرت امام كه نمود روشن حماسة كربلا به شمار ميآيد، افشاي طرحها و توطئههاي يهود براي يافتن نفوذ و سيطرة جهاني بود. «من نزديك بيست سال است كه خطر صهيونيسم بينالملل را گوشزد نمودهام و امروز خطر آن را براي تمام انقلابات آزاديبخش جهان و انقلاب اصيل اسلامي ايران، نه تنها كمتر از گذشته نميدانم، كه امروز، اين زالوهاي جهانخوار با فنون مختلف براي شكست مستضعفان جهان قيام نمودهاند. ملت ما و ملل آزاده جهان بايد در مقابل اين دسيسههاي خطرناك با شجاعت و آگاهي ايستادگي نمايند.»(14)
نخست بايد ميزان عمق و گسترة خطر صهيونيسم را دريافت و دانست كه چرا حضرت امام بر آن بود كه يهود و صهيونيسم جهانى، بيش از هر جريان يا پديدهاي براي جهانيان خطرناك است، آنگاه بايد ديد كه چرا در اكثر بيانات و پيامهاي حضرت امام، آمريكا و قدرتهاي بزرگ جهان در رديف يهود و صهيونيسم جهاني جاي گرفتهاند. طبق مدارك معتبر، در كشورهاي آمريكايي و اروپايي صاحب قدرت و صنعت، ابزارها و اهرمهاي كليدي يا در دست اقليتي يهود قرار دارند و يا در قبضة نهادها و شبكههاي وابسته به يهودند. البته از ديد بعضي از روشنفكران و فرنگرفتگان، موارد مزبور در رديف «فرضيههاي توطئه» جاي دارند، اما با مراجعه به اسناد و مدارك روشن، ميتوان به نتيجهاي متقن دست يافت. «ژان ايزوله» يهودي در سال 1305 ش (1926م) يعني 22 سال قبل از اعلان تأسيس رژيم نامشروع اسرائيل، نوشت: «در جهان امروز، تنها يك مسئله وجود دارد و آن، مسئله اسرائيل (يهود) است ... مأموريت اسرائيل تحقق رؤياي بني اسرائيل با حمايت سرمايهداري جهاني است. و اين، خيال خامي نيست، اسرائيل «يهود» نه تنها آمريكا، بلكه سراسر عالم خاكي را فتح خواهد كرد.»(15)

پي نوشت ها :
 

1. صحيفه نور ج 2 ص 41 4 فروردين 57.
2. صحيفه نور ج 2 ص 12 17 شهريور 61.
3. صحيفه نور ج 2 ص 12 17 شهريور 61.
4. صحيفه نور ج 16 ص 128 25 فروردين 61.
5. صحيفه نور ج 8 ص 25 27 مرداد 58.
6. صحيفه نور ج 16 ص 16 4 بهمن 60.
7. صحيفه نور ج 16 ص 273 9 شهريور 61.
8. تاريخ مصور فلسطين اسماعيل.
9. السلام مع المحتلين، واقعيه ام انتحار اسماعيل شموط.
10. صحيفه نور ج 18 ص 101 15 شهريور 60.
11. صحيفه نور ج 18 ص 209 16 آبان 52.
12. صحيفه نور ج 16 ص 273 9 شهريور 61.
13. صحيفه نور ج 15 ص 225 و 226 26 آبان 60.
14. صحيفه نور ج 14 ص 63 22 بهمن 59.
15. سايه هاي قدرت: جيمز پرلاف.
ارسال توسط كاربر محترم :hasantaleb