ساکنان عجيب بام دنيا
نويسنده: علي رنجبران
مردم تبت به عنوان يکي از قديمي ترين ساکنان فلات بزرگ تبت، از آداب و رسوم شگفت انگيزي پيروي مي کنند
تبت- سرزمين مقدس بوداييان جهان- يکي از بزرگ ترين فلات هاي آسياي مرکزي است که ميانگين ارتفاع آن از سطح دريا 4900 متر است. دليل اين مسأله قرارگيري کوه هاي هيماليا در اين فلات بزرگ است. فلات تبت بلندترين منطقه دنياست؛ به همين دليل به آن بام دنيا هم مي گويند.
ساکنان فلات تبت در چند منطقه خودمختار تبت، بوتان، نپال و شمال هند زندگي مي کنند و به زبان تبتي حرف مي زنند. از لحاظ سياسي منطقه خودمختار تبت بخشي از خاک جمهوري خلق چين به حساب مي آيد. با اين همه در طول سال هاي دراز مردم اين ناحيه حاکميت چين بر کشورشان را نپذيرفته و هميشه عليه آن اعتراض داشته اند؛ اعتراضي که به سرکوب خونين مردم اين منطقه از طرف دولت مرکزي چين منجر شده است. اين استان شورشي از نظر وسعت دومين استان بزرگ چين محسوب مي شود ولي به دليل شرايط سخت محيطي فقط 2/7 ميليون نفر از جمعيت يک ميلياردي چين در آن زندگي مي کنند. يکي از مهم ترين مشکلات اين منطقه رقابت بين روسيه و انگليس براي کنترل اين منطقه بوده است؛ رقابتي که باعث شد انگليسي ها در سال 1904 به تبت لشکرکشي کرده و لهاسا، پايتخت آن را به اشغال خودشان دربياورند. دو سال بعد قرارداد صلحي بين انگليس و تبت امضا شد که براساس همين قرارداد صلح، بسياري از تاريخدان ها و مردم تبت خود را کشوري مستقل از چين مي دانند و آن را نشانه استقلال خودشان اعلام مي کنند. همه اين ادعاها باعث شد که در سال 1950 به فرمان مائو، ارتش آزاديبخش خلق چين وارد تبت شود. با اينکه در آن زمان رهبران تبت از دخالت چين خوشحال بودند و مي گفتند که تبت آزاد شده است اما حالا از آن حادثه به عنوان تاريخ اشغال تبت نام مي برند. بعد از آن بود که با وجود اختياراتي که دولت چين به مردم و رهبران منطقه داد تبتي ها در سال 1959 قيام کردند؛ قيام خونيني که منجر به مرگ هزاران نفر و آوارگي تعداد بيشتري از مردمان اين ناحيه شد. با اين همه مردم تبت ياد گرفته اند که با سختي ها کنار بيايند. تعدادي از مردم اين منطقه از طريق کشاورزي امرار معاش مي کنند؛ آن هم کشاورزي در زمين هايي بلند که در بسياري از روزهاي سال با برف و يخ پوشيده شده اند. به همين دليل کشاورزي شغل رايج مردم اين ناحيه از جهان نيست و بيشتر آنها به دامداري مشغول هستند. پرورش دام هايي مثل ياک ( نوعي گاوباربر)، گاو معمولي، شتر و اسب از فعاليت هاي مردم اين منطقه براي زندگي است. البته در سال هاي اخير به دليل شهرت اين منطقه در جهان گردشگران زيادي به بام جهان رفت و آمد مي کنند. به همين دليل صنعت گردشگري کم کم به يکي از روش هاي امرار معاش مردم منطقه تبديل شده است. تقريباً نزديک به نصف مردم اين منطقه چادرنشين يا نيمه چادرنشين هستند. دولت مرکزي چين هم با اين استدلال که تمدن و شهرنشيني ممکن است به فرهنگ مردم منطقه آسيب بزند از توسعه آنجا سرباز مي زند و مردم را در فقر و تنگدستي نگه داشته است. هر چند اخيراً يک خط راه آهن تا نزديکي منطقه کشيده شده است. با اين همه خيلي ها درگيري هاي قومي و اختلاف بين چين و منطقه جدايي طلب تبت را دليل اين مسأله مي دانند.
در بعضي مناطق هم به جاي اينکه مرده هايشان را بسوزانند و در آب بريزند، خود جسد را به آب مي سپارند. آنها مرده را در پارچه سفيدي مي پيچند و بعد جسد را به رودخانه مي سپارند.
اين اتفاق در مناطقي مي افتد که رودخانه وجود دارد. البته در بسياري از مناطق که شيوه هاي ديگر کفن و دفن رايج است، به آب سپردن جسد نشانه رتبه پايين فرد از نظر اجتماعي تلقي مي شود. در مناطق محدودي در جنوب و جنوب شرقي تبت هم بعضي ها مرده هايشان را در تابوت هاي چوبي مي گذارند و بعد اين تابوت هاي چوبي را در غارهاي مرتفع يا در بالاي درختان آويزان مي کنند.
منبع: همشهري سرنخ، شماره 55
تبت- سرزمين مقدس بوداييان جهان- يکي از بزرگ ترين فلات هاي آسياي مرکزي است که ميانگين ارتفاع آن از سطح دريا 4900 متر است. دليل اين مسأله قرارگيري کوه هاي هيماليا در اين فلات بزرگ است. فلات تبت بلندترين منطقه دنياست؛ به همين دليل به آن بام دنيا هم مي گويند.
ساکنان فلات تبت در چند منطقه خودمختار تبت، بوتان، نپال و شمال هند زندگي مي کنند و به زبان تبتي حرف مي زنند. از لحاظ سياسي منطقه خودمختار تبت بخشي از خاک جمهوري خلق چين به حساب مي آيد. با اين همه در طول سال هاي دراز مردم اين ناحيه حاکميت چين بر کشورشان را نپذيرفته و هميشه عليه آن اعتراض داشته اند؛ اعتراضي که به سرکوب خونين مردم اين منطقه از طرف دولت مرکزي چين منجر شده است. اين استان شورشي از نظر وسعت دومين استان بزرگ چين محسوب مي شود ولي به دليل شرايط سخت محيطي فقط 2/7 ميليون نفر از جمعيت يک ميلياردي چين در آن زندگي مي کنند. يکي از مهم ترين مشکلات اين منطقه رقابت بين روسيه و انگليس براي کنترل اين منطقه بوده است؛ رقابتي که باعث شد انگليسي ها در سال 1904 به تبت لشکرکشي کرده و لهاسا، پايتخت آن را به اشغال خودشان دربياورند. دو سال بعد قرارداد صلحي بين انگليس و تبت امضا شد که براساس همين قرارداد صلح، بسياري از تاريخدان ها و مردم تبت خود را کشوري مستقل از چين مي دانند و آن را نشانه استقلال خودشان اعلام مي کنند. همه اين ادعاها باعث شد که در سال 1950 به فرمان مائو، ارتش آزاديبخش خلق چين وارد تبت شود. با اينکه در آن زمان رهبران تبت از دخالت چين خوشحال بودند و مي گفتند که تبت آزاد شده است اما حالا از آن حادثه به عنوان تاريخ اشغال تبت نام مي برند. بعد از آن بود که با وجود اختياراتي که دولت چين به مردم و رهبران منطقه داد تبتي ها در سال 1959 قيام کردند؛ قيام خونيني که منجر به مرگ هزاران نفر و آوارگي تعداد بيشتري از مردمان اين ناحيه شد. با اين همه مردم تبت ياد گرفته اند که با سختي ها کنار بيايند. تعدادي از مردم اين منطقه از طريق کشاورزي امرار معاش مي کنند؛ آن هم کشاورزي در زمين هايي بلند که در بسياري از روزهاي سال با برف و يخ پوشيده شده اند. به همين دليل کشاورزي شغل رايج مردم اين ناحيه از جهان نيست و بيشتر آنها به دامداري مشغول هستند. پرورش دام هايي مثل ياک ( نوعي گاوباربر)، گاو معمولي، شتر و اسب از فعاليت هاي مردم اين منطقه براي زندگي است. البته در سال هاي اخير به دليل شهرت اين منطقه در جهان گردشگران زيادي به بام جهان رفت و آمد مي کنند. به همين دليل صنعت گردشگري کم کم به يکي از روش هاي امرار معاش مردم منطقه تبديل شده است. تقريباً نزديک به نصف مردم اين منطقه چادرنشين يا نيمه چادرنشين هستند. دولت مرکزي چين هم با اين استدلال که تمدن و شهرنشيني ممکن است به فرهنگ مردم منطقه آسيب بزند از توسعه آنجا سرباز مي زند و مردم را در فقر و تنگدستي نگه داشته است. هر چند اخيراً يک خط راه آهن تا نزديکي منطقه کشيده شده است. با اين همه خيلي ها درگيري هاي قومي و اختلاف بين چين و منطقه جدايي طلب تبت را دليل اين مسأله مي دانند.
ازدواج به فرمان ستاره ها
کفن و دفن هاي عجيب در تبت
در بعضي مناطق هم به جاي اينکه مرده هايشان را بسوزانند و در آب بريزند، خود جسد را به آب مي سپارند. آنها مرده را در پارچه سفيدي مي پيچند و بعد جسد را به رودخانه مي سپارند.
اين اتفاق در مناطقي مي افتد که رودخانه وجود دارد. البته در بسياري از مناطق که شيوه هاي ديگر کفن و دفن رايج است، به آب سپردن جسد نشانه رتبه پايين فرد از نظر اجتماعي تلقي مي شود. در مناطق محدودي در جنوب و جنوب شرقي تبت هم بعضي ها مرده هايشان را در تابوت هاي چوبي مي گذارند و بعد اين تابوت هاي چوبي را در غارهاي مرتفع يا در بالاي درختان آويزان مي کنند.
آرامگاهي در آسمان
منبع: همشهري سرنخ، شماره 55