دبستاني ها چه بخورند؟(2
نويسنده:برليانت بزرگمهر
تغذيه نامناسب و ناکافي مي تواند موجب بروز لاغري، کم وزني و کوتاه قدي در کودکان شود، البته عوامل مختلفي ممکن است در بروز اين عوارض دخالت داشته باشند؛ از قبيل اختلالات هورموني، ارث، تحرک خيلي شديد بدون مصرف غذاي کافي، ولي مهم ترين علت، کم خوري يا نامناسب خوري و در نتيجه عدم دريافت کافي مواد مغذي است.
تعذيه کودکان به علت آن که در حال رشد سريع هسند و در عين حال تحرک جسمي و فکري شديد دارند، از اهميت ويژه اي برخوردار است و هر نوع کم خوري يا بدخوري مي تواند به رشد و سلامت آنان لطمات مهم و گاه جبران ناپذير وارد سازد.
دلايل بي اشتهايي يا امتناع از غذا خوردن عبارتند از:
1-اختلالات جسمي
2-اختلالات روحي
در اينجا به پاره اي از عوامل روحي موثر در بروز کم خوري در کودکان اشاره خواهيم کرد.
-مجبور کردن کودک به غذا خوردن و پافشاري و اصرار در اين مورد يکي از عوامل مهم دلزدگي و بي رغبتي کودک نسبت به خوردن غذا مي باشد، مثلا ممکن است مادر در حين بازي کردن يا درس خواندن يا ساير مواردي که کودک شديداً مشغول فعاليتي دلچسب يا ضروري است، او را وادار به غذا خوردن نمايد که اين امر نتيجه منفي در بر دارد و موجب بي اشتهايي کودک مي شود.
-وسواس و دقت بيش از حد مادر نسبت به غذا خوردن کودک نه تنها موجب مصرف غذاي بيشتر توسط کودک نمي شود، بلکه او را از غذا خوردن دلزده و متنفر مي کند. ضمنا چنانچه کودک دريابد که تغذيه او براي والدينش اهميت حياتي دارد، غذا خوردن را وسيله اي جهت گرفتن آسايش از والدين خود قرار مي دهد و به هر دليل و بهانه اي از خوردن غذا امتناع مي ورزد و يا به علت لجبازي و مقاومت در برابر مادر يا ساير اعضاي خانواده از غذا خوردن سر باز مي زند.
-يکنواختي غذاي روزانه از عوامل ديگر بي اشتهايي کودکان است. گاه مشاهده مي شود که مادر به علت آگاهي از خواص تغذيه اي برخي خوراکي ها، اين مواد را به طور يکنواخت در برنامه غذايي کودک تکرار مي نمايد که اين امر مي تواند موجب بروز بي رغبتي به غذا خوردن در کودک شود و حتي اشتهاي او را براي خوردن غذاهاي ديگر نيز سلب نمايد. ايجاد تنوع در برنامه غذايي کودک از عوامل مهم تحريک اشتها و تشويق او به برخورداري از تغذيه صحيح و سالم است.
-از ديگر عوامل روحي امتناع کودک از غذا خوردن يا بي اشتهايي او، بي مهري يا بي توجهي والدين نسبت به کودک است.مسلما هيچ مادر و پدري قادر نيست تعمدا نسبت به کودک خود بي مهر و بي توجه باشد، ولي عواملي از قبيل تولد فرزند جديد در خانواده، اختلاف پدر و مادر، از دست دادن يکي از والدين به علت جدايي يا مرگ و عواملي از اين قبيل، ممکن است والدين را از بذل توجه کافي به کودک منفک نمايد که اين امر يکي از مهم ترين عوامل بي اشتهايي و دلزدگي کودک نسبت به غذا خوردن است.
-سخت گيري شديد والدين در مورد کودک نيز از علل بي اشتهايي يا امتناع او از خوردن غذا است.
-تنبيه، سرزنش مداوم و تحقير کودک از عوامل مخربي است که مي تواند او را بي اشتها نمايد و موجب تغذيه نامناسب و ناکافي در او شود.
-هيجان يا خوشحالي شديد کودک به هنگام غذا خوردن و يا اوقات نزديک صرف غذا از عوامل مهمي است که موجب جلب توجه کودک به هر مورد ديگري غير از غذا مي شود و اشتهاي او را جهت صرف غذا کور مي نمايد، بنابراين به هنگام صرف غذا يا اوقات نزديک آن، نبايد توجه کودک را به هيچ موضوع هيجان انگيز، شادي آور يا ناراحت کننده اي جلب نمود.
کم خوري يا بدخوري به هر علت و بهانه اي که باشد، موجب بروز اختلالات جدي و زيان آور در کودک مي شود و به رشد و سلامت او لطمه وارد مي سازد.
امروزه جامعه ما دستخوش عدم تعادل در تغذيه، چه در جهت ازدياد مصرف مواد غذايي (بيش خواري) و چه در زمينه کمبود دريافت غذا (کم خواري) در بين اقشار جامعه به خصوص کودکان است.
در کنار اختلالات ناشي از زياده خواري و چاقي، شاهد سوء تغذيه ناشي از کمبودهاي تغذيه اي و عوارض گسترده آن به خصوص در بين کودکان هستيم. در حال حاضر، تعدادي نه چندان قليل از کودکان دبستاني و قبل از دبستان در کشورمان مبتلا به کم وزني، لاغري و کوتاه قدي هستند.
آمار حاصل از تحقيقات، وجود کمبودهاي قابل توجهي را در مورد کلسيم، آهن، ويتامين A، ويتامين B2(ريبوفلاوين) و ويتامين C در بين افراد، به خصوص کودکان نشان مي دهد که اين امر عمدتا به علت کم خوري يا بدخوري در کودکان بروز مي نمايد. در بررسي بدخوري در کودکان، عوامل روحي را مورد بحث قرار داديم و اينک به ساير علل بدخوري در کودکان مي پردازيم:
*تلقين: شامل تبليغات نامناسب و نادرست رسانه هاي گروهي، تلقين دوستان، همکلاسان، اعضاي خانواده و آشنايان در مورد تغذيه، الگوبرداري از والدين، همکلاسان يا خواهر و برادر بزرگتر است.
توجه داشته باشيم که والدين و اعضاي خانواده در شکل گيري عادات غذايي در کودک نقش مهمي دارند و چنانچه الگوي غذايي خانواده نامناسب و غلط باشد، موجب برقراري عادات غلط و نامناسب تغذيه اي در کودک مي شود.
*کمبود آگاهي صحيح تغذيه اي: آگاه نبودن به خواص تغذيه اي مواد غذايي مختلف و عدم آشنايي با مضرات برخي مواد خوراکي يا غذاهاي آماده، مي تواند موجب استفاده کودک از الگوي غذايي غلط و زيان آور شود، بنابراين لازم است برنامه هاي آموزشي گسترده، مداوم و صحيح جهت آشنا نمودن کودک با نيازهاي تغذيه اي خود و تاثير تغذيه صحيح بر سلامت او توسط مقامات مسؤول تغذيه اي تنظيم گردد. در بسياري از موارد، مادر برنامه غذايي کافي و مناسب براي کودک تدارک مي بيند، ولي کودک به علت عدم آگاهي تغذيه اي، از آن پيروي نمي کند، بنابراين آموزش خانواده و به خصوص مادر همگام و همزمان با آموزش کودک، ضروري است.
*شرطي ها: شرطي ها از ديگر عوامل موثر در شکل گيري الگوي غذايي غلط در بين کودکان است. يکي از دلايل مهم نفرت هاي غذايي يا تمايلات شديد نسبت به برخي مواد خوراکي توسط کودکان، شرطي هايي است که از زمان خردسالي در وجود طفل شکل مي گيرد. چنانچه همزمان با مصرف يا رؤيت غذا يا مواد غذايي خاص، احساس ناخوشايندي به هر علت(حتي کاملا نامربوط با غذا) در کودک ايجاد شود، مي تواند موجب بي رغبتي و نفرت کودک از آن غذا يا ماده غذايي به خصوص، حتي تا آخر عمر شود، بنابراين سرزنش، تحقير يا تنبيه کودک به هنگام صرف غذا عامل مهمي در شکل گيري شرطي هاي غذايي در وي مي باشد.
*تسهيل دسترسي به مواد غذايي آماده فراوري شده: که اکثرا فاقد ارزش تغذيه اي بالا هستند و گاه از نظر بهداشتي نيز داراي مشکل مي باشند، از ديگر عوامل بروز بدخوري و جانشين شدن مواد با ارزش تغذيه اي پايين به جاي غذاهاي مفيد و مناسب در برنامه غذايي کودکان است.
کم خوري يا بدخوري از هر نوعي که باشد، مي تواند منجر به عوارض و اختلالات مهم و گاه جبران ناپذير در کودکان شود که از مهم ترين آنها مي توان کمبود رشد، کم خوني، کاهش مقاومت در برابر بيماري ها، کاهش قدرت يادگيري و تمرکز، کمبود شادابي و تحرک و يبوست را نام برد.
براي تامين انرژي مورد نياز، استفاده از مواد نشاسته اي مانند نان، برنج، ماکاروني، حبوبات، سيب زميني و امثال آن و نيز چربي هايي مانند کره، روغن هاي گياهي مايع و نيز مغز دانه ها در برنامه غذايي کودکان لازم است. البته اين مواد بايد به ميزاني مصرف شوند که موجب افزايش وزن و چاقي در کودکان نشوند.
براي دسترسي به پروتئين کافي، منابع حيواني پروتئين مانند انواع گوشت قرمز و سفيد، تخم مرغ، شير و لبنيات مي تواند مفيد باشند.
ويتامين A در جگر، کره، زرده تخم مرغ و نيز منابع گياهي مانند سبزي هاي داراي برگ سبز و ساير سبزي ها از قبيل هويج و گوجه فرنگي و ميوه هايي مانند طالبي، زردآلو، هلو و خرمالو وجود دارد.
کلسيم و فسفر، املاح عمده سازنده استخوان ها هستند که مهمترين منبع آنها، شير و لبنيات است. ضمنا ماهي هايي که با استخوان مصرف مي شوند (مانند ماهي کيلکا و ساردين) نيز از منابع غني کلسيم و فسفر هستند.
براي تامين روي، لازم است پروتئين هاي حيواني به ميزان کافي در برنامه غذايي کودکان منظور گردد. ضمنا پروتئين هاي گياهي مانند انواع حبوبات، مغز دانه ها و غلات نيز حاوي روي هستند، ولي جذب آنها به خوبي منابع حيواني نيست. يد به طور طبيعي همراه مواد غذايي به بدن انسان مي رسد، در مناطق کوهستاني مانند تهران و ساير مناطق مرتفع، يد موجود در محصولات غذايي کافي نيست و بايد از نمک يد دار استفاده نمود.
کودکان اکثراً منابع غذايي آهن را دوست ندارند، مثلاً از مصرف جگر، گوشت قرمز، مرغ و ماهي امتناع مي ورزند. اين مواد خوراکي، از منابع خوب و غني آهن هستند و مصرف نکردن يا کمبود استفاده از آنها مي تواند موجب بروز کم خوني در کودکان شود. ضمنا وجود اختلال در جذب روده اي يا ساير اختلالات گوارشي مي تواند مانع جذب کافي آهن در دستگاه گوارش شود و کودکان را به کم خوني مبتلا نمايد. لازم است مادران عزيز به منظور پيشگيري از بروز کم خوني در کودکان، از ترفندهاي مختلف جهت تغذيه آنان با منابع غني آهن استفاده کنند، به عنوان مثال چون کودکان معمولا گوشت هاي تکه اي و لخم را دوست ندارند، مي توان گوشت چرخ کرده را جانشين آن نمود.
بسياري از کودکان طعم جگر را نمي پسندند، بنابراين مادران عزيز مي توانند جگر را به صورت چرخکرده و با استفاده از انواع چاشني ها، با مواد خوراکي ديگر مخلوط نمايند و در برنامه غذايي کودکان خود بگنجانند. اين موضوع در مورد ساير منابع آهن يعني ماهي و مرغ نيز قابل اجرا است. بسياري از کودکان جوجه کباب و يا سبزي پلو ماهي را دوست دارند، بنابراين مي توان هفته اي دوبار از هر يک از اين مواد در برنامه غذايي کودک استفاده نمود.
برخي مواد غذايي گياهي مانند سبزيجات، حبوبات و مغزدانه ها نيز حاوي آهن هستند، منتها چون آهن آنها از نوع گياهي است، جذب خوبي ندارد و بهتر است همراه اين مواد از آب ليموترش تازه استفاده شود تا جذب آهن آنها را بهبود بخشد.
در شماره بعدي مجله، در مورد ساير اختلالاتي که ممکن است به علت تغذيه غلط در سلامت کودکان رخ دهد، بحث خواهيم نمود و ترفندهايي را که جهت فرهنگسازي صحيح تغذيه اي براي کودکان مي توان به کار برد، مورد بررسي قرار خواهيم داد.
منبع: نشريه ي دنياي تغذيه، شماره ي 90
تعذيه کودکان به علت آن که در حال رشد سريع هسند و در عين حال تحرک جسمي و فکري شديد دارند، از اهميت ويژه اي برخوردار است و هر نوع کم خوري يا بدخوري مي تواند به رشد و سلامت آنان لطمات مهم و گاه جبران ناپذير وارد سازد.
کم خوري و علل آن
دلايل بي اشتهايي يا امتناع از غذا خوردن عبارتند از:
1-اختلالات جسمي
2-اختلالات روحي
1-اختلالات جسمي
2-اختلالات روحي
در اينجا به پاره اي از عوامل روحي موثر در بروز کم خوري در کودکان اشاره خواهيم کرد.
-مجبور کردن کودک به غذا خوردن و پافشاري و اصرار در اين مورد يکي از عوامل مهم دلزدگي و بي رغبتي کودک نسبت به خوردن غذا مي باشد، مثلا ممکن است مادر در حين بازي کردن يا درس خواندن يا ساير مواردي که کودک شديداً مشغول فعاليتي دلچسب يا ضروري است، او را وادار به غذا خوردن نمايد که اين امر نتيجه منفي در بر دارد و موجب بي اشتهايي کودک مي شود.
-وسواس و دقت بيش از حد مادر نسبت به غذا خوردن کودک نه تنها موجب مصرف غذاي بيشتر توسط کودک نمي شود، بلکه او را از غذا خوردن دلزده و متنفر مي کند. ضمنا چنانچه کودک دريابد که تغذيه او براي والدينش اهميت حياتي دارد، غذا خوردن را وسيله اي جهت گرفتن آسايش از والدين خود قرار مي دهد و به هر دليل و بهانه اي از خوردن غذا امتناع مي ورزد و يا به علت لجبازي و مقاومت در برابر مادر يا ساير اعضاي خانواده از غذا خوردن سر باز مي زند.
-يکنواختي غذاي روزانه از عوامل ديگر بي اشتهايي کودکان است. گاه مشاهده مي شود که مادر به علت آگاهي از خواص تغذيه اي برخي خوراکي ها، اين مواد را به طور يکنواخت در برنامه غذايي کودک تکرار مي نمايد که اين امر مي تواند موجب بروز بي رغبتي به غذا خوردن در کودک شود و حتي اشتهاي او را براي خوردن غذاهاي ديگر نيز سلب نمايد. ايجاد تنوع در برنامه غذايي کودک از عوامل مهم تحريک اشتها و تشويق او به برخورداري از تغذيه صحيح و سالم است.
-از ديگر عوامل روحي امتناع کودک از غذا خوردن يا بي اشتهايي او، بي مهري يا بي توجهي والدين نسبت به کودک است.مسلما هيچ مادر و پدري قادر نيست تعمدا نسبت به کودک خود بي مهر و بي توجه باشد، ولي عواملي از قبيل تولد فرزند جديد در خانواده، اختلاف پدر و مادر، از دست دادن يکي از والدين به علت جدايي يا مرگ و عواملي از اين قبيل، ممکن است والدين را از بذل توجه کافي به کودک منفک نمايد که اين امر يکي از مهم ترين عوامل بي اشتهايي و دلزدگي کودک نسبت به غذا خوردن است.
-سخت گيري شديد والدين در مورد کودک نيز از علل بي اشتهايي يا امتناع او از خوردن غذا است.
-تنبيه، سرزنش مداوم و تحقير کودک از عوامل مخربي است که مي تواند او را بي اشتها نمايد و موجب تغذيه نامناسب و ناکافي در او شود.
-هيجان يا خوشحالي شديد کودک به هنگام غذا خوردن و يا اوقات نزديک صرف غذا از عوامل مهمي است که موجب جلب توجه کودک به هر مورد ديگري غير از غذا مي شود و اشتهاي او را جهت صرف غذا کور مي نمايد، بنابراين به هنگام صرف غذا يا اوقات نزديک آن، نبايد توجه کودک را به هيچ موضوع هيجان انگيز، شادي آور يا ناراحت کننده اي جلب نمود.
بدخوري
کم خوري يا بدخوري به هر علت و بهانه اي که باشد، موجب بروز اختلالات جدي و زيان آور در کودک مي شود و به رشد و سلامت او لطمه وارد مي سازد.
امروزه جامعه ما دستخوش عدم تعادل در تغذيه، چه در جهت ازدياد مصرف مواد غذايي (بيش خواري) و چه در زمينه کمبود دريافت غذا (کم خواري) در بين اقشار جامعه به خصوص کودکان است.
در کنار اختلالات ناشي از زياده خواري و چاقي، شاهد سوء تغذيه ناشي از کمبودهاي تغذيه اي و عوارض گسترده آن به خصوص در بين کودکان هستيم. در حال حاضر، تعدادي نه چندان قليل از کودکان دبستاني و قبل از دبستان در کشورمان مبتلا به کم وزني، لاغري و کوتاه قدي هستند.
آمار حاصل از تحقيقات، وجود کمبودهاي قابل توجهي را در مورد کلسيم، آهن، ويتامين A، ويتامين B2(ريبوفلاوين) و ويتامين C در بين افراد، به خصوص کودکان نشان مي دهد که اين امر عمدتا به علت کم خوري يا بدخوري در کودکان بروز مي نمايد. در بررسي بدخوري در کودکان، عوامل روحي را مورد بحث قرار داديم و اينک به ساير علل بدخوري در کودکان مي پردازيم:
*تلقين: شامل تبليغات نامناسب و نادرست رسانه هاي گروهي، تلقين دوستان، همکلاسان، اعضاي خانواده و آشنايان در مورد تغذيه، الگوبرداري از والدين، همکلاسان يا خواهر و برادر بزرگتر است.
توجه داشته باشيم که والدين و اعضاي خانواده در شکل گيري عادات غذايي در کودک نقش مهمي دارند و چنانچه الگوي غذايي خانواده نامناسب و غلط باشد، موجب برقراري عادات غلط و نامناسب تغذيه اي در کودک مي شود.
*کمبود آگاهي صحيح تغذيه اي: آگاه نبودن به خواص تغذيه اي مواد غذايي مختلف و عدم آشنايي با مضرات برخي مواد خوراکي يا غذاهاي آماده، مي تواند موجب استفاده کودک از الگوي غذايي غلط و زيان آور شود، بنابراين لازم است برنامه هاي آموزشي گسترده، مداوم و صحيح جهت آشنا نمودن کودک با نيازهاي تغذيه اي خود و تاثير تغذيه صحيح بر سلامت او توسط مقامات مسؤول تغذيه اي تنظيم گردد. در بسياري از موارد، مادر برنامه غذايي کافي و مناسب براي کودک تدارک مي بيند، ولي کودک به علت عدم آگاهي تغذيه اي، از آن پيروي نمي کند، بنابراين آموزش خانواده و به خصوص مادر همگام و همزمان با آموزش کودک، ضروري است.
*شرطي ها: شرطي ها از ديگر عوامل موثر در شکل گيري الگوي غذايي غلط در بين کودکان است. يکي از دلايل مهم نفرت هاي غذايي يا تمايلات شديد نسبت به برخي مواد خوراکي توسط کودکان، شرطي هايي است که از زمان خردسالي در وجود طفل شکل مي گيرد. چنانچه همزمان با مصرف يا رؤيت غذا يا مواد غذايي خاص، احساس ناخوشايندي به هر علت(حتي کاملا نامربوط با غذا) در کودک ايجاد شود، مي تواند موجب بي رغبتي و نفرت کودک از آن غذا يا ماده غذايي به خصوص، حتي تا آخر عمر شود، بنابراين سرزنش، تحقير يا تنبيه کودک به هنگام صرف غذا عامل مهمي در شکل گيري شرطي هاي غذايي در وي مي باشد.
*تسهيل دسترسي به مواد غذايي آماده فراوري شده: که اکثرا فاقد ارزش تغذيه اي بالا هستند و گاه از نظر بهداشتي نيز داراي مشکل مي باشند، از ديگر عوامل بروز بدخوري و جانشين شدن مواد با ارزش تغذيه اي پايين به جاي غذاهاي مفيد و مناسب در برنامه غذايي کودکان است.
کم خوري يا بدخوري از هر نوعي که باشد، مي تواند منجر به عوارض و اختلالات مهم و گاه جبران ناپذير در کودکان شود که از مهم ترين آنها مي توان کمبود رشد، کم خوني، کاهش مقاومت در برابر بيماري ها، کاهش قدرت يادگيري و تمرکز، کمبود شادابي و تحرک و يبوست را نام برد.
کمبود رشد
براي تامين انرژي مورد نياز، استفاده از مواد نشاسته اي مانند نان، برنج، ماکاروني، حبوبات، سيب زميني و امثال آن و نيز چربي هايي مانند کره، روغن هاي گياهي مايع و نيز مغز دانه ها در برنامه غذايي کودکان لازم است. البته اين مواد بايد به ميزاني مصرف شوند که موجب افزايش وزن و چاقي در کودکان نشوند.
براي دسترسي به پروتئين کافي، منابع حيواني پروتئين مانند انواع گوشت قرمز و سفيد، تخم مرغ، شير و لبنيات مي تواند مفيد باشند.
ويتامين A در جگر، کره، زرده تخم مرغ و نيز منابع گياهي مانند سبزي هاي داراي برگ سبز و ساير سبزي ها از قبيل هويج و گوجه فرنگي و ميوه هايي مانند طالبي، زردآلو، هلو و خرمالو وجود دارد.
کلسيم و فسفر، املاح عمده سازنده استخوان ها هستند که مهمترين منبع آنها، شير و لبنيات است. ضمنا ماهي هايي که با استخوان مصرف مي شوند (مانند ماهي کيلکا و ساردين) نيز از منابع غني کلسيم و فسفر هستند.
براي تامين روي، لازم است پروتئين هاي حيواني به ميزان کافي در برنامه غذايي کودکان منظور گردد. ضمنا پروتئين هاي گياهي مانند انواع حبوبات، مغز دانه ها و غلات نيز حاوي روي هستند، ولي جذب آنها به خوبي منابع حيواني نيست. يد به طور طبيعي همراه مواد غذايي به بدن انسان مي رسد، در مناطق کوهستاني مانند تهران و ساير مناطق مرتفع، يد موجود در محصولات غذايي کافي نيست و بايد از نمک يد دار استفاده نمود.
کم خوني
کودکان اکثراً منابع غذايي آهن را دوست ندارند، مثلاً از مصرف جگر، گوشت قرمز، مرغ و ماهي امتناع مي ورزند. اين مواد خوراکي، از منابع خوب و غني آهن هستند و مصرف نکردن يا کمبود استفاده از آنها مي تواند موجب بروز کم خوني در کودکان شود. ضمنا وجود اختلال در جذب روده اي يا ساير اختلالات گوارشي مي تواند مانع جذب کافي آهن در دستگاه گوارش شود و کودکان را به کم خوني مبتلا نمايد. لازم است مادران عزيز به منظور پيشگيري از بروز کم خوني در کودکان، از ترفندهاي مختلف جهت تغذيه آنان با منابع غني آهن استفاده کنند، به عنوان مثال چون کودکان معمولا گوشت هاي تکه اي و لخم را دوست ندارند، مي توان گوشت چرخ کرده را جانشين آن نمود.
بسياري از کودکان طعم جگر را نمي پسندند، بنابراين مادران عزيز مي توانند جگر را به صورت چرخکرده و با استفاده از انواع چاشني ها، با مواد خوراکي ديگر مخلوط نمايند و در برنامه غذايي کودکان خود بگنجانند. اين موضوع در مورد ساير منابع آهن يعني ماهي و مرغ نيز قابل اجرا است. بسياري از کودکان جوجه کباب و يا سبزي پلو ماهي را دوست دارند، بنابراين مي توان هفته اي دوبار از هر يک از اين مواد در برنامه غذايي کودک استفاده نمود.
برخي مواد غذايي گياهي مانند سبزيجات، حبوبات و مغزدانه ها نيز حاوي آهن هستند، منتها چون آهن آنها از نوع گياهي است، جذب خوبي ندارد و بهتر است همراه اين مواد از آب ليموترش تازه استفاده شود تا جذب آهن آنها را بهبود بخشد.
در شماره بعدي مجله، در مورد ساير اختلالاتي که ممکن است به علت تغذيه غلط در سلامت کودکان رخ دهد، بحث خواهيم نمود و ترفندهايي را که جهت فرهنگسازي صحيح تغذيه اي براي کودکان مي توان به کار برد، مورد بررسي قرار خواهيم داد.
منبع: نشريه ي دنياي تغذيه، شماره ي 90