ايرانيان اخترشناس
نويسندگان: مريم خادمي
ياسمن قديمي
ياسمن قديمي
نگاهي کوتاه به زندگي و آثار برخي از منجمان ايراني
ابوالحسين رازي
ابوجعفر خازن خراساني
ابوالفتح اصفهاني
ابومعشر بلخي
شهرت ابومعشر به علم احکام نجوم هم در ميان معاصران و هم پس از وي، بسيار عظيم بوده است. برهان فلسفي ابومعشر بر صحت و اعتبار احکام نجوم محتملاً به کامل ترين صورت در کتاب " اثبات علم النجوم" او که اکنون در دست نيست، آمده است. ابومعشر صاحب تأليفات بسيار است.از جمله آثار ديگر وي مي توان به اين دو کتاب اشاره کرد:" رساله در اتصال کواکب قرانات" و " المواليد و الادوروالالوف". وي در سال 276 هجري قمري درگذشت.
ابوالوفا بوزجاني
از کتاب بوزجاني چنين بر مي آيد که دستگاه موضعي عدد نويسي دهدهي هندي با استفاده از ارقام در ميان مردم و تجار سرزمين هاي خلافت شرقي تا مدت هاي طولاني مورد استفاده نبوده است.او با توجه به عادت و عرف خوانندگاني که کتاب براي آنها نوشته شده، از استفاده از ارقام کاملاً پرهيز کرده است و همه اعداد و محاسبات را، که گاهي بسيار پيچيده است، تنها با کلمات بيان کرده است.
يکي از کتاب هاي علمي بوزجاني کتاب " فيما يحتاج اليه الصانع من الاعمال الهندسه" است، که بعد از سال 379 نوشته شده است.بسياري از روش هاي ساختن اشکال دو بعدي و سه بعدي که بوزجاني عرضه کرده، اقتباس است از آنچه در آثار اقليدس، ارشميدس، هرون اسکندري، تئودوسيوس و پاپوس آمده بوده است، اما بعضي از مثال ها ابتکاري است.
در اين اثر بوزجاني مسائلي نيز آمده است راجع به تقسيم يک شکل به اجزايي که شرايط معيني را واجد باشند.
اثر نجومي که بزرگ بوزجاني " المجسطي" يا کتاب " الکامل " بسيار دنباله رو مجسطي بطليموس است.ممکن است اين اثر، که فقط بخشي از آن به جاي مانده است، دقيقاً همان " زيج الواضح" او يا جزئي از آن باشد، که مبتني است بر رصدهاي خود او و همکارانش، به نظر نمي آيد که زيج باقي مانده باشد.
قبل از بوزجاني، در مثلثات کروي، تنها وسيله حل مثلث ها قضيه منلائوس راجع به چهار ضعلي کامل بود، که در کتب اسلامي به " قاعده مقادير ششگانه" موسوم است.کاربرد اين قضيه در حالت هاي مختلف بسيار دست و پا گير است.بوزجاني با غني تر ساختن ابزار مثلثات کروي، حل مسائل آنها را راحت تر کرد.وي قضيه تانژانت ها را در حل مثلث قائم الزاويه کروي به کار بست، و تقدم در اثبات را بيروني به وي نسبت داده است.يکي از اولين اثبات هاي قضيه کلي سينوس ها براي حل مثلث هاي غير قائم الزاويه، به توسط بوزجاني ابداع گرديد. براي تجليل از بوزجاني، دهانه يکي از آتشفشان هاي ماه، به نام او نام گذاري شده است.
يحيي بن ابي منصور
تنها اثر نجومي وي زيج ممتحن است.او نيز مانند بسياري از همکاران خود نتايج حاصل از رصدهاي خود به همراه عده اي از منجمان را در زيجي در رصدخانه شماسيه بغداد گرد آورد، که نسخه اي از آن در دست است. پژوهش هايي که درباره اين زيج به عمل آمده است، نشان مي دهد که ابي منصور در محاسبه خسوف و کسوف از روش تقريبي اي استفاده کرده است که آثار بطليموس در آن ديده نمي شود.احتمالاً وي از منجمان ايراني يا هندي اقتباس کرده است.
ابوسعيد سجزي
وي در سال 414 هجري وفات يافت.
ابوريحان بيروني
خوارزمي در دوران خلافت مأمون مورد توجه خليفه عباسي قرار گرفت و در رصدخانه شماسيه و مدرسه مشهور بيت الحکه مشغول تحقيق شد.وي نجوم ايران پيش از اسلام را با رياضيات هندي در آميخت و دستاوردها و آثار او در پيشرفت رياضيات و نجوم چه در شرق و چه در غرب نقش بي نظيري داشته اند.از جمله آثار ارزشمند وي در زمينه نجوم عبارتند از:ساده کردن تصوير جسم نما، تسطيح کره، تعيين دقيق طول و عرض جغرافيايي شهرها.
بيروني در سال 440 هجري قمري و در سن 77 سالگي در شهر غزنه چشم از جهان فرو بست.
ابوسهل کوهي
کوهي که خيام او را " رياضي دان عالي مقام" دانسته، عمدتاً در هندسه کار کرده است. خواجه نصيرالدين طوسي در تحرير خود از کتاب " الکره والاسطوانه ارشميدس" نکته ذيل را از کوهي نقل کرده است:" براي ساختن قطعه کره اي که حجمش برابر با سطح قطعه کره مفروض ديگري باشد، کوهي دو طول مجهول را از تقاطع دادن يک هذلولي متساوي الساقين و يک سهمي ساخت و سپس در مورد شرايط قابل حل بودن مسئله بحث کرد".
چنين دقتي در رساله " في استخراج ضلع المسبع المستوي الاضلاع في الدايره" نيز ديده مي شود. کوهي در رساله " في استخراج مساحه المجسم المکافي" نيز راه حلي ارائه کرده که تا اندازه اي واضح تر و ساده تر از راه حل ارشميدس است.
او اولين کسي است که پرگار به اصطلاح مخروطي را وصف کرده است، پرگاري که طول يک شاخه آن متغير است و براي رسم مقاطع مخروطي به کار مي رود. در رساله " البرکارالتام" ( به نام " پرگار کامل") که اثري است روشن و تا اندازه اي کلي، وي ابتدا راه ترسيم خط مستقيم، دايره و مقاطع مخروطي را با اين پرگار شرح داده و سپس به بيان نظريه پرداخته است و نتيجه گرفته است که ديگر مي توان اسطرلاب، شاخص و ابزارهاي مشابه را به سادگي ساخت.
کوهي آثاري چند در علم نجوم به وجود آورده و رساله اي در مورد اسطرلاب داشته که قبلاً ذکر آن آمد.
محمد بن ايوب طبري
مهم ترين اثر او در نجوم زيج مفرد است که قديمي ترين زيج تأليف شده به زبان فارسي است و تنها يک نسخه خطي از آن به جا مانده است.او اثر مهمي با عنوان " مفتاح المعاملات در حساب و هندسه مقدماتي" دارد.او در اين اثر به کاربرد رياضيات در فرايض ديني و معاملات پرداخته است.
عمر خيام
در حدود سال 449 تحت حمايت و سرپرستي ابوطاهر، قاضي القضات سمرقند، کتابي درباره معادله هاي درجه سوم به زبان عربي نوشت تحت نام رساله في البراهين علي مسائل الجبر و المقابله.با نظام الملک طوسي رابطه اي نيکو داشت، اين کتاب را پس از نگارش به خواجه تقديم کرد.
پس از اين دوران خيام به دعوت سلطان جلال الدين ملکشاه سلجوقي و وزيرش نظام الملک به اصفهان مي رود.خيام به دستور ملک شاه سلجوقي و به کمک چند نفر از ستاره شناسان روزگار خود تقويم را اصلاح کرد و آن را بر مبناي علمي تازه اي تنظيم کرد( تقويم جلالي) که تقويم فعلي ايرانيان بر آن استوار است.اما پس از مرگ ملکشاه کاري نيافت.در اين دوران خيام به عنوان اختر بين در دربار خدمت مي کرد هرچند به اختربيني اعتقاد نداشت.در همين سال ها (456) مهم ترين و تأثيرگذارترين اثر رياضي خود را با نام " رساله في شرح مااشکل من مصادرات اقليدس" را مي نويسد و در آن خطوط موازي و نظريه نسبت ها را شرح مي دهد.
پس از درگذشت ملکشاه و کشته شدن نظام الملک، خيام مورد بي مهري قرار گرفت و کمک مالي به رصدخانه قطع شد.بعد از سال 479 اصفهان را به قصد اقامت در مرو که به عنوان پايتخت جديد سلجوقيان انتخاب شده بود، ترک کرد.
پيش از کشف رساله خيام در جبر، شهرت او در مشرق زمين به واسطه اصلاحات سال و ماه ايراني و در غرب به واسطه ترجمه رباعياتش بوده است.اگر چه کارهاي خيام در رياضيات ( به ويژه در جبر) به صورت منبع دست اول در بين رياضي دانان اروپايي سده 19 ميلادي مورد استفاده نبوده است، مي توان رد پاي خيام را به واسطه طوسي در پيشرفت رياضيات در اروپا دنبال کرد.قديمي ترين کتابي که از خيام اسمي به ميان آورده و نويسنده آن هم عصر خيام بوده، نظام عروضي مؤلف« چهار مقاله» است. ولي او خيام را در رديف منجمان ذکر مي کند و اسمي از رباعيات او نمي آورد.
خيام در مقام رياضي دان و ستاره شناس تحقيقات و تأليفات مهمي دارد.از جمله آنها " رساله في البراهين علي مسائل الجبر و المقابله" است که در آن از جبر عمدتاً هندسي خود براي حل معادلات درجه سوم استفاده مي کند.او معادلات درجه دوم را از روش هاي هندسي اصول اقليدس حل مي کند و سپس نشان مي دهد که معادلات درجه سوم با قطع دادن مخروط ها با هم قابل حل هستند. مسلم است که خيام در رساله هايش از وجود جواب هاي منفي و موهومي در معادلات آگاهي نداشته است و جواب صفر را نيز در نظر نمي گرفته است. کتاب " نوروزنامه" به خيام نسبت داده شده است.اما او آثار علمي خود را به عربي تأليف مي کرد و انديشه ها و افکار فلسفي اش را در قالب اشعاري کوتاه به نام رباعي مي سرود.
مرگ خيام را ميان سال هاي 517-520 هجري مي دانند که در نيشابور اتفاق افتاد.مقبره وي هم اکنون در شهر نيشابور، در باغي که آرامگاه امامزاده محروق در آن واقع مي باشد، قرار گرفته است.
خواجه نصير الدين طوسي
خواجه نصير در سفري که از عراق به خراسان باز مي گشت، طي برخوردي با داعيان اسماعيلي، قسمتي از زندگاني خود را در قلعه هاي اسماعيليان گذراند.در مدتي که خواجه نصير در " قلعه قهستان" بود، بيشتر مورد احترام و تکريم قرار مي گرفت و آزادانه به شهر قاين رفت و آمد داشته و به امور مردم رسيدگي مي کرد، خواجه حدود 26 سال در قلعه هاي اسماعيليه به سر برد و در اين مدت دست به تأليف و تحرير کتاب هاي متعددي زد.شرح اشارات ابن سينا، اخلاق ناصري، رساله معينيه، مطلوب المؤمنين، روضه القلوب، تجريد الاعتقاد، رساله تولي و تبري، نمونه اي از آثار خواجه در اين مدت است.ناسازگاري اعتقادي خواجه با اسماعيليان و نيز ظلم و ستم آنان نسبت به مردم وي را بر آن داشت تا براي کمک گرفتن، نامه اي به خليفه عباسي در بغداد بنويسد.در اين ميان حاکم قلعه از ماجراي نامه خبردار شد و دستور داد تا خواجه را دستگير و زنداني کنند.پس از چندي خواجه نصير به " قلعه الموت" منتقل شد. ولي حاکم قلعه که از دانش او اطلاع پيدا کرده بود، با او رفتاري مناسب در پيش گرفت.
خان مغول که از جريان خواجه و زنداني شدن او باخبر شد، خواجه را گرامي داشت و اين علاقه به خواجه زماني بيشتر شد که خان مغول از علم و دانش خواجه و تسلط بر علوم مختلف مخصوصاً علم نجوم آگاهي يافت؛ چون مغولان اعتقاد زيادي به ستاره و صور فلکي و طالع بيني آينده داشتند. حتي برخي از محققان، مغولان را خورشيد و ماه پرست مي دانستند و شايد همين امر باعث بناگزاري رصدخانه مراغه شد و کتابخانه اي به وجود آورد که حدود چهل هزار جلد کتاب در آن بوده است.اين حکيم فرزانه با احاطه بر دانش هاي زمان خود، بازمانده دانشمندان و آثار علمي را گرد آورد و غناي فرهنگ ايراني را در پيروزي بر هجوم ويرانگر مغولان نمايان ساخت.
غياث الدين جمشيد کاشاني
از جمله فعاليت هاي نجومي وي ساختن رصدخانه سمرقند و تدوين دو زيج مي باشد.زيج نخست در سمرقند نوشته شد و زيج کاشاني نام گرفت.زيج دوم نيز پس از نگارش زيج نخست تدوين شد و عنوان زيج خاقاني يافت و به الغ بيگ تقديم شد.فعاليت هاي نجومي او تنها محدود به انجام چنين کارهايي نبود چرا که او کتاب هاي بسياري نيز در اين باره نوشت. کتاب هايي چون " مختصر در علم هيئت"؛ رساله " سلم السماء" و رساله " الات رصد" از اين جمله اند که امروزه نيز در دست هستند.
وي که در تاريخ علم رياضي از جايگاهي والا برخوردار است، روش هايي نوين براي انجام محاسبات مهم رياضي ارائه داد و مقادير برخي از کليات مهم رياضي مانند عدد " پي" را با دقت بي سابقه و با هفده رقم تقريب اعشاري در رساله محيطيه خود محاسبه کرد.شگفت آن که نتيجه محاسبه او با نتايج محاسبات امروزي فقط در رقم هفدهم اختلاف دارد.
ديگر ابتکار خواجه غياث الدين کاشاني در دانش رياضي استخراج ريشه N ام اعداد مي باشد، که روش او براي اين کار همان روشي بود که اروپاييان بعدها در سده نوزدهم ميلادي يافتند و به روش روفيني - هورنر موسوم است.
از اين دانشمند برجسته تاريخ ايران زمين به غير از رساله محيطيه، چندين اثر ارزشمند ديگر نيز در مورد رياضي در دست است. کتاب هاي " مفتاح الحساب" و " تلخيص المفتاح في علم الحساب" از اين جمله اند.
اين دانشمند بزرگ ايراني در سال 832 در خارج شهر سمرقند درگذشت.
منبع: دانشمند، شماره 557.
/ج