احياگر اسلام ناب محمدي

علاقه وافر و اعتقاد عميق به امام خميني(ره) وترغيب و هدايت مردم به پيروي ازراه و منش ايشان، در ادبيات شهيد محراب آيت الله سيدمحمدباقر حكيم و رفتار و كردار وي كاملاً روشن است. كتاب امام خميني(ره) يكي از آثار گرانبهاي شهيد حكيم است كه به دليل اهميت نوع نگاه و باوري كه اين شهيد نسبت به بنيانگذار انقلاب اسلامي
جمعه، 6 خرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
احياگر اسلام ناب محمدي

احياگر اسلام ناب محمدي
احياگر اسلام ناب محمدي


 





 
ويژگي هاي امام خميني(ره) از زبان شهيد محراب آيت الله سيدمحمدباقر حكيم

درآمد
 

علاقه وافر و اعتقاد عميق به امام خميني(ره) وترغيب و هدايت مردم به پيروي ازراه و منش ايشان، در ادبيات شهيد محراب آيت الله سيدمحمدباقر حكيم و رفتار و كردار وي كاملاً روشن است. كتاب امام خميني(ره) يكي از آثار گرانبهاي شهيد حكيم است كه به دليل اهميت نوع نگاه و باوري كه اين شهيد نسبت به بنيانگذار انقلاب اسلامي داشته است، بخشي از آن را ترجمه و در اختيار شما قرار مي دهيم.
- در آغاز اين بحث علاقه مند هستم به دو ويژگي برجسته در شخصيت امام خميني (ره) اشاره كنم، كه از اهميت به سزايي در مسئله الگو و سرمشق قراردادن ايشان برخوردار است. سپس ويژگي هاي مربوط به كمال و رفتار ايشان را كه با علم، تقوا، شجاعت، حسن تدبير واهتمام به اتمام حجت براي همه محافل رابطه دارد، بررسي خواهم كرد. اين بحث تا جايي كه اجازه دهد، به برخي اصول و مباني خط مشي جهادي ايشان اشاره خواهم كرد.

روح الله در سايه عنايت الهي
 

ويژگي اول: امام امت (ره) معمولاً در زمينه ادامه پيكار و اجراي اهداف خود، دو ويژگي متضادرا همزمان در خود جمع كرده بود:
الف) ويژگي حفظ رفتار متعالي و متمايز، طهارت قلب، سلامت روش، رعايت احتياط، اجتناب از امور مسئله دار آن‌گونه كه موقعيت ديني ايشان اقتضا مي كرد، به عنوان يك مرجع بزرگ تقليد كه مسلمانان با او در ارتباط بودند، و او نيز حلقه وصل ميان آنان و خدا بود، احكام و مواضع عملي را با شفافيت بيان مي كرد.
وجود اين ويژگي رفتاري، معمولاً باعث مي‌شد بسياري از مردم از مشكلات روز افزون و پيچيده جامعه و لغزشگاه‌ها و امور مسئله‌دار پرهيزكنند و به انزواوگوشه‌گيري روي آورند.
ب) ويژگي توجه به رسيدگي به جزئيات مشكلات روزمره براي آنها در پرتو احكام اسلام،و اتخاذ موضع گيري هاي صريح سياسي و اجتماعي براي رويارويي با حوادث و پيشامدها، و بهره گيري از آن در روند دگرگوني اجتماعي، و پرورش امت براي چگونه چيره شدن به اين مشكلات، و رهنمون ساختن آنان براي حركت به سمت كمال الهي.
اين ويژگي، نشانه بارز و از ويژگي‌هاي همه رهبران مكتبي مانند پيامبران و رهروان آنهاست اين رهبران در عين حال كه با آسمان پيوند خورده‌اند و مفاهيم الهي را بيان مي كنند، خودرا از مشكلات انسان‌هاي روي زمين جدا نمي دانند.
گوشه گيري از مشكلات جامعه، به بهانه نگراني از سرنوشت دين و اخلاق، مانند فرارازپيشروي در ميدان جنگ است. مانندانساني كه از ترس نتايج امتحانات وارد مدرسه نمي شود ودانش نمي آموزد. زيرا، مسئوليت ديني و وظيفه شرعي اقتضا مي كند، وارد ميدان نبرد اجتماعي با نيروهاي گمراه كننده، كفر و حزب شيطان و پيروان او شويم تا پايه‌هاي حق وحقيقت را استوار گردانيم،و راه هدايت و آگاهي را روشن نماييم.
ويژگي دوم: امام امت(ره) پس از آنكه جمهوري اسلامي را بنيانگذاري كرد، وبه عنوان رهبر و فقيه مطلق امت انتخاب و از اختيارات کامل برخوردار شد، رفتار اجتماعي پيشين خودرا در سطوح معنوي، وپيوند با توده مردم، و در شيوه‌هاي زندگي وكشورداري ادامه داد. تنها به ميزاني از اين رفتار عدول كرد كه شرايط بيماري يا شرايط دشوار امنيتي اقتضا مي‌كرد.
اين رفتار را مي توان به طور آشكار در سخنان او، يا روابط ايشان با ديگران، يا در جريان ديدارهاي پي درپي ايشان با رزمندگان مجاهد و خانواده‌هاي شهدا و عموم مردم، يا رفتار‌هاي شخصي ايشان در نوع غذاخوردن، پوشيدن لباس و انتخاب مسكن و به طوركل ساده زيستي ايشان ملاحظه كرد. امام امت به رغم مسئوليت‌هاي سنگيني كه بر عهده داشت و با وجود جايگاه رسمي سياسي خود، علي رغم گسترش روز افزون دامنه احساسات مردمي نسبت به ايشان چه از نظر كيفي يا كمي، به گونه‌اي كه اقشار وسيعي از مسلمانان ايران و نقاط گوناگون جهان و از هر قوم و مذهبي با او ملاقات مي كردند، از ساده زيستي عدول نكرد.

نشانه‌هاي الگوي شايسته در روند رفتاري
 

مسائل متعددي كه باعث گسترش پايگاه مردمي امام خميني(ره) شدعبارتنداز:
مسئله اول: به سرنوشت امت ارتباط دارد: قدرت‌هاي استكباري جهاني واستعمارگر همه امكانات و توانمندي‌هاي خود را بسيج كردند تا آرزوها و خواسته‌هاي بر حق امت را از بين ببرند.آنها با تجاوز نظامي، ويا ازطريق مزدوران دست نشانده در كشورهاي اسلامي، باهمه وسايل انحراف و فساد و تباهي كوشيدند آرزوها و اميدها را در دل مسلمانان خاموش كنند.اما، امام توانست آرزوي بازگشت اسلام به زندگي مسلمانان و ايجاد حكومت اسلامي را زنده و تلاش‌هاي دشمنان را نقش بر آب كند احياي اين آرزو تأثير بسيار مهمي برقلب‌ها و روحيه مسلمانان در سرتاسر جهان اسلام داشت به طوري كه درپي گرايش به اين مرکزاميد برآمدند، وآن را عامل تداوم حيات خود دانستند. اين مركز همه اميدها و آرزوهاي واقعي رادر دل‌هاي تشنه حقيقت و عدالت زنده كرد و در زندگي روزمره آنان مجسم ساخت چه اين اميدها و آرزوها، همچون فرضيه‌هاي خيال پردازانه ونظريه‌هاي پوچ و بي محتوا نبودند.هر گاه اميد و آرزو به عنوان واقعيتي اجتناب ناپذير در دل‌هاي امت توصيف مي شوند، تأثير بسيار بزرگي در روند حركت جهش دار و پرجاذبه به سمت مركز بر جاي مي گذارند.
مسئله دوم: امام خميني(ره) ماهيت نبرد مسلمانان و همه مردم دنيابا قدرت‌هاي استكباري را تشخيص مي دهد، نبردي كه در حال حاضر بين مستكبران و مستضعفان جريان دارد و درطول تاريخ نيز ادامه داشته است.
درحقيقت امام خميني به روشني، ماهيت نبرد با مستكبران را تشخيص داد، و هويت، ابعاد،خصوصيات و نشانه‌هاي مستكبران را مشخص كرد، و بر آنها علامت گذاشت و براي مبارزه با آنها طرح‌هاي تئوريك و عملي ارائه داد. او همچنين پديده‌هاي ناشي از استضعاف مسلمانان كه در سرزمين‌هاي خود گريبانگير آنها هستند را شناخت. و ماهيت، اصطلاحات و خصوصيات آن را نمايان ساخت. تا جايي كه انسان مستضعف را واداشت تا به واقعيت استضعاف خود و راه‌هاي نفوذ و سلطه مستكبران پي ببرد.
اودر اين راه توانست دستاورد عظيمي براي مستضعفان به ارمغان بياورد، و ثابت كرد، هر گاه مستضعف به خداوند متعال تكيه كند و نسبت به او اخلاص ورزد و به دستورات او عمل كند، آنگاه مي تواند از همه چيز بي نياز باشد، و در مقابل مستكبران بايستد، و توانايي‌ها وامكانات مستكبران هر اندازه زياد باشد، مي تواند براو پيروز شود. امام خميني توانست همه توانمندي‌هاي مردم مستضعف ايران راكه تحت سيطره امريكا، ورژيم پهلوي قرار داشتند، و مشاوران خارجي به او كمك مي كردند بسيج كند، و با كمك الهي آنان را به سوي پيروزي نهايي بر طاغوتيان رهنمون سازد.
پيروزي بي نظير و وصف ناپذير او يك واقعيت شگفت انگيز،و انكار ناپذير بود كه وجدان همه مستعضفان جهان را بيدار كرد، و آنان را به سمت دستيابي به پيروزي بر مستكبران به حركت درآورد.
مسئله سوم: به شخصيت استثنايي و ويژگي‌هاي بي نظير امام خميني(ره) ارتباط دارد. اين ويژگي‌هاي تأثير گذار، و موضع گيري‌هاي اصولي براي حركت انسان در طول ساليان مبارزه الگو و سرمشق شده بود، كه به چند مورد آن اشاره مي كنم.

يک. پايبندي به اصول ثابت در پيكار سياسي و جهادي
 

اين روش در موضع گيري امام خميني (ره) در بسياري ازمسائل ،همچون مبارزه با نظام پهلوي ،قدرت هاي استکبارجهاني، جريانات منحرف سياسي،درطول هشت سال جنگ تحميلي، همياري با ملت‌هاي مستضعف،ابعاد سياسي عبادات اسلامي از قبيل حج و نماز جمعه، اعتقاد به پيروزي الهي، توان مسلمانان، نقش و جايگاه علماي دين و انديشمندان، نهاد‌ها و محا‌فل اسلامي همچون مساجد و حسينيه‌ها، شيوه فعاليت‌هاي مردمي،ايثار و فداكاري، و نقش امت در پيكارهاي سياسي و فرهنگي كاملاً نمايان بود.
بي ترديد فشارهاي فزاينده قدرت‌هاي كافرطاغوتي، شيوه‌هاي زشت رسانه‌هاي تبليغاتي و اطلاع رساني، انبوه رويدادهاي دردناك و شرايط سختي كه انقلاب اسلامي ايران در آن به سر برد هيچ تأثيري بر تصميم گيري‌هاي اصولي ايشان نداشت.

دو. رسيدگي به مشكلات امت
 

امام خميني (ره) بارسيدگي به مشكلات امت، چه در چارچوب ملت مسلمان ايران، چه در چارچوب ساير ملت‌هاي اسلامي، وتكيه و اعتماد به آنان و به طور مستمر مخاطب قراردادن آنان، و اصرار بر داشتن ارتباط با آنان توانست ملت‌هاي مسلمان را بسيج كند،و با بهره گيري از همه امكانات و توانمندي ‌هاي دروني شان ، تحول اجتماعي بزرگ درجامعه ايران و حركت گسترده سياسي در جوامع اسلامي ايجاد نمود. كه به رغم همه توطئه‌ها و اقدامات سركوبگرانه وحشيانه قدرت‌هاي استكبار جهاني و عوامل پليد وابسته بر ضد ايران و بر ضد حركت خودجوش ملت‌هاي مسلمان، دستاوردها و ميوه‌هاي شيرين آن را همچنان در سرتاسر مناطق جهان اسلام شاهد هستيم.
برخي رهبران طاغوت صفت، مردم را بي فرهنگ و برده خود مي دانند و گمان مي كنند فقط خودشان هستند كه مي توانند براي مردم تصميم بگيرند، وبراي شيوه پوشيدن لباس و مصرف خوراك و زندگي روزمره آنان طرح و برنامه ارائه دهند گويا مي خواهند مردم با شيوه وروشي كه آنان تشخيص مي دهند خود را سازگار كنند و مردم همانطور فكر كنند كه طاغوت فكر مي كند واقعيت اين است، انساني كه خداوند اورا جانشين خود در زمين قرار داده و همانطور كه امام امت (ره) اورا مخاطب قرار داده خود بايد به حقوق اساسي‌اش آگاه شود، به مشكلات او رسيدگي شود، آموزش ببيند، و به سوي اهداف مقدس و متعالي رهنمون گردد. من گواهي مي دهم كه امام پس از توجه به امورجهاد در راه خدا و مبارزه بابي عدالتي، براي رسيدگي به نيازهاي محرومان و مستضعفان، تأكيد مي كرد. چه بسا برضرورت رسيدگي به امور آوارگان عراقي در ايران و حل مشكلات و تأمين نيازهاي ضروري آنان سفارش مي كرد.امام خميني افزون بر آن همواره در بيانات و سخنراني‌هاو موضع گيري هاي خود، به رسيدگي، به خانواده‌هاي شهيدان، اسيران، جانبازان، محرومان و مستضعفان تأكيد مي نمود، واين قضيه را به عنوان يكي از مهم ترين مسائل جامعه مطرح مي كرد، و مي گفت كه اين خانواده ‌ها پس از توكل بر خداي متعال قادرند به اهداف‌شان، آرزوشان و آرمان‌شان برسند.
اين مسئله يكي از واقعيت‌هايي است كه امام (ره) در دوران مبارزه و اوج‌گيري انقلاب به آن اصالت بخشيد، واگربه قدرت لايزال الهي و به توان مردم ايمان نداشت، هيچ كس در جمهوري اسلامي ايران نمي توانست در برابر تهاجم چند جانبه استكبار جهاني ايستادگي كند. او در وصيت نامه سياسي خود نقش امت را تحسين برانگيز، و تحقق اهداف و آرمان‌هاي مقدس را مديون امت دانست.

احياگر اسلام ناب محمدي

سه.شجاع
 

لازم مي دانم به ويژگي شجاعت امام خميني(ره) نيز اشاره كنم.
گاهي اوقات چنين تعبير مي شود كه شجاع كسي است كه در ميدان جنگ و كارزار پايمردي نشان مي دهد. اما، به طور تأكيد امام امت نيز از ويژگي شجاعت برخوردار بود. و در دوران جنگ ظالمانه رژيم بعثي عراق بر ضد جمهوري اسلامي ايران كه فرماندهي كل نيروهاي مسلح را بر عهده داشت شجاعت نشان داد. بي ترديد شجاعت مفاهيم گسترده تري در حيات امام خميني(ره) داشته است و در موضع گيري‌هاي سياسي او كاملاً نمايان است ايشان گاهي اوقات به تنهايي در مقابل همه قدرت‌هاي استكبار جهاني كه از امكانات گوناگون و فراوان رسانه‌اي، سياسي، نظامي و تخصص تكنولوژيكي برخوردارند، مي ايستاد و نداي اسلام را سر مي داد و تا آخرين نفس مقاومت مي كرد.
از ميان توده‌هاي مستضعف، نخبگان غيور وشجاعي از فرزندان ايران اسلامي و فرزندان سرتاسر جهان اسلام در كنار امام خميني(ره) حضور داشتند. موضع گيري‌هاي گرم و پايداري انعطاف ناپذير او را به روشني احساس مي كردند، زيرا، او مردي استوار و مقاوم بود. امام نه فقط در برابر دشمنان قاطعيت نشان مي داد، بلكه با دوستان نزديك از جمله مسئولان دولتي هم مسامحه نمي كرد. اين صفت باعث شده بود كه مردم به سخنان و رفتار او اعتماد كنند او بادفاع از خواسته‌ها و آرمان مردم توانست دل‌هاي آنان را به دست بياورد و آنان را به سمت اهداف مقدسي كه در نظر گرفته بود، رهنمون سازد.

چهار.اخلاص، بردباري، اميد و استقامت
 

يكي از مهم ترين ويژگي‌هاي تأثير گذار اين شخصيت بزرگ، كه باعث شد دل‌هاي مردم را به دست بياورد، و مردم با جان و دل، و احساسات شورانگيز، او را به رهبري بپذيرند اخلاص و صداقت ايشان بود. امام درهمه موضع گيري‌ها، عملكردها، رفتارها و سخنانش، فقط رضايت خداي تبارك و تعالي را در نظر مي گرفت. خلوص نيت و صداقت در همه حركاتش نمايان بود، و مردم را تحت تأثير قرار مي داد.
ويژگي شگفت آور و تحسين برانگيز ديگري كه از اهميت خاصي برخوردار است، بردباري امام است. صبور بودن، يكي از ويژگي هايي است كه خداوند متعال به پيامبرانش به ويژه پيامبران اولوالعزم،الهام بخشيده است چرا كه رهبران فرزانه كه رهنمون ساز مردم هستند و در راه اصلاح جوامع انساني گام برمي دارند بي ترديد به صفت صبر و بردباري نياز دارند.
باوجودي كه شهادت هزاران جوان مسلمان، در دوران انقلاب، قلب امام را آزار مي داد، و احساسات او را جريحه دار مي كرد، امام صبر پيشه مي كرد و نهايت بردباري را نشان مي داد. هر چند كه براي نزديكان و اطرافيان چنين تداعي مي كرد كه انساني خوش قلب و مهربان است اما، در عين حال صبور و در راه خود استوار و مقاوم بود. و در برابر حوادث و شهادت جوانان واكنش نشان مي داد. بي ترديد نشانه‌هاي صبرامام فراوانند و مي توان به موارد ذيل اشاره كرد:
الف) در يك لحظه خبرانفجار مقر حزب جمهوري اسلامي در تهران و شهادت هفتاد تن از بهترين دولتمردان انقلاب اسلامي توسط دشمنان اسلامي را به آگاهي مردم رساندند. اين حادثه امكان داشت موجوديت انقلاب اسلامي و كيان نوپاي جمهوري اسلامي را به خطر بيندازد. ولي، او همچون كوهي مقاوم و استوار بود و ذره‌اي تكان نخورد. افرادي كه هنگام حادثه در محضرامام حضور داشتند، او را انساني يافتند كه انگاراتفاقي براي او نيفتاده است، اما، در درون خود خون جگر مي خورد و مي گريست زيرا، مي دانست كه راه پيكار و جهاد راهي پرفرازو نشيب است و دردهاي فراوان و سختي‌هاي طاقت فرسا در پي دارد كه بايد در برابر آن صبر كرد، و تسليم اراده خدا شد. هيچ انساني نمي تواند گمان كند كه تلاش براي اصلاح امت و ايجاد تحول در جامعه و مطرح كردن اسلام در اين جهان پهناور كه بر پايه تمدن مادي گري برپاشده و ارزش‌هاي معنوي انساني را انكار مي كند و جز منافع آني و تنگ نظرانه چيزديگري نمي شناسد، به ايثار و فداكاري نياز دارد.جهاني كه با ارزش‌هاي انساني، خون انسان‌ها، درد و رنج‌ها و ناموس مردم، معامله مي كند و همه چيز را بدون محدوديت، فداي اهداف و منافع زودگذر خود مي كند، اسير و شهيد كه به طور روزانه گريبانگير فرزندان اسلام در سرزمين هاي اسلامي مي شود، ارزش قائل نيست امام امت همه اين دردها رالمس مي كرد و باصبر و حوصله به راه خود براي نجات انسان ازچنگال ابر قدرت ادامه مي داد.
ب) امام خميني(راه) در سايه شرايط سخت و طاقت فرسا به مدت پانزده سال صبر و استقامت كرد و مبارزه با شاه را ادامه داد. در آن سال‌ها برخي گمان مي كردند كه او روي آهن سرد چكش مي كوبد.به ياد دارم، پيام‌هايي كه امام(ره) هر ازچند گاهي در نجف اشرف عليه رژيم شاه سر مي داد، براي خيلي افراد بيهوده و بي نتيجه به نظر مي رسيد زيرا بسياري از صاحب نظران 10 سال پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، گمان مي كردند رژيم شاه كه از سوي نيروهاي استكبارجهاني پشتيباني مي شد، استوار است، و برچيدن آن امكان پذير نيست. ولي، امام خميني(ره) همچنان بر موضع خود پافشاري مي كرد، تا اينكه خداوند با سقوط رژيم شاه وبرپايي دولت اسلامي، آرزوهاي وي را برآورده ساخت.
استقامت،صبر و خلوص نيت در راه خدا، ادامه پيكارخستگي ناپذير،تلاش جدي، دقت دراجراي برنامه‌ها، اميد به آينده روشن، اطمينان به وعده الهي، براي چيره شدن برمشكلات و دشواري ها و تحمل سختي ها برخي از نشانه‌هاي برجسته در روند زندگي امام(ره) مي باشند.
امام امت (ره) به رغم طولاني بودن زمان رويارويي و تحمل درد و رنج‌ها و سختي‌ها، هميشه به آينده اميدوار، وبه پيروزي نهايي اسلام خوشبين بود. هر گاه سخن مي گفت، و موضع تازه‌اي اعلام مي كرد، مانند كسي سخن مي گفت و موضع تازه‌اي كه به وعده خداوند بزرگ و تحقق پيروزي نهايي، اطمينان دارد.
ج)با وجود همه مشکلات و دشواري هايي که جنگ تحميلي هشت ساله درپي داشت و گزارش‌هايي كه درباره اشتباهات ونارسايي‌هاي ميادين جنگ به محضر ايشان ارائه مي شد،و به رغم ناكامي‌هايي كه گاهي در مسائل گوناگون روي مي داد،با اين حال ملاحظه مي كرديم كه سرتاسر وجود او را خوش بيني مطلق فراگرفته بود. هنگامي كه تصميم خود را براي اعلام آتش بس در جنگ تحميلي گرفت، اين تصميم را«نوشيدن‌زهر» توصيف كرد و خويشتن داري نشان داد. زيرا، اعتقاد داشت كه از ارزش‌هاي اسلامي و دولت اسلامي دفاع مي كند. لذا پس از توقف جنگ هميشه تأكيد مي كرد:«ما از عملكرد خود در جنگ حتي،يك لحظه هم پشيمان و ناراحت نيستيم».

پنج. دورنگري و روشن بيني
 

امام خميني(ره) افزون بر ويژگي‌هاي يادشده، به دورنگري و روشن بيني شهرت داشت او بانگاه برتري جويانه با مردم سخن نمي گفت و براي آنها نظريه پردازي نمي كرد چه با روشن بيني وتشخيص مصداق‌هاي بارزعملي در مسائل گوناگون با مردم صحبت مي كرد و رويدادها وپيچيدگي‌هاي تاريخ اسلام و شرايط سياسي روز را براي آنان شرح مي داد. درنتيجه اين رفتار مردم او را نشانه راه و چراغ انديشه خود مي ديدند و اين باعث شده بود كه به شخصيتي توانمند وتأثير گذار و رهنمون ساز مردم تبديل شود.

شش. قاطعيت وشفافيت
 

در كناراين ويژگي‌ها، امام(ره) از قاطعيت و شفافيت وصف ناپذيري برخوردار بود هر گاه بحراني شكل مي گرفت، هرگز اجازه نمي داد، اين بحران بلاتكليف بماند، و بااتخاذ موضع قاطع به هرگونه شك و ترديد پايان مي داد.راه‌هاي رسيدگي به مشکلات ،و حل بحران ها را به همه اقشار جامعه نشان مي داد.بي ترديد انسان هميشه به راهنماياني نيازدارد كه راه‌ها را در مسير او روشن و هموار نمايند، تكليف و مسئوليت عملي شان را به او نشان دهند. امام خميني(ره) همواره با موضع گيري هاي قاطع و روشن خود، راه‌هاي درست را تشخيص مي داد، و به مردم ارائه مي كرد برخي از اين رفتارهاي اصولي را در بسياري از شرايط دشوار ملاحظه كرده‌ايم. به طور مثال به چند مورد آن اشاره مي كنيم:
در جريان راهپيمايي ميليوني روزهاي تاسوعا و عاشوراي سال1357 محمدرضا پهلوي تظاهركنندگان را تهديد كرد، در صورت سردادن شعار «مرگ برشاه» آنان را به گلوله خواهد بست. اين تهديد براي امام(ره) بسيار دشواربود. بسياري از علماي دين و روحانيون حوزه‌هاي علميه دچار شك و ترديد شده، و در موضع انفعال قرار گرفتند امام كه آن روزهادر پاريس اقامت داشت موضع قاطع اتخاذ كرد و به توده مردم اجازه داد شعار مرگ بر شاه سر دهند. بر اين اساس درهمه تظاهرات ميليوني سراسري روزهاي تاسوعا و عاشورا در شهرهاي ايران شعار مرگ برشاه طنين اندازشد، و حدود دو ماه بعد تخت طاووس سرنگون شد.
همين برخورد قاطع با دولت شاهپور بختيار آخرين نخست وزير رژيم شاه اتفاق افتاد. او از مردم ايران خواست از شركت در تظاهرات روز 21 بهمن سال 1357 خودداري نمايند،و در صورت مخالفت با اين دستور قتل عام گسترده راه مي اندازد اين تهديد همه رهبران انقلاب را بلاتكليف كرد و نمي دانستندچه واكنشي نشان دهند ولي، امام خميني (ره) به اين بلاتكليفي پايان داد، و به مردم دستور داد به خيابان‌ها بريزند، و از تهديدهاي بختيار نهراسند.و اين خواست خداوند بود كه انقلاب اسلامي به پيروزي برسد.
در حقيقت امام(ره) در طول ساليان مبارزه وپس از برپايي نظام جمهوري اسلامي با ده‌ها رويداد دشوار و بحران‌هاي داخلي ناخواسته مواجه شد كه بسياري از مسئولان و كارشناسان نمي دانستند با آن چگونه برخورد كنند ليكن او با تصميم گيري‌هاي قاطع به آنها پايان مي داد. مانند عزل بني صدر،رويارويي مسلحانه با گروهك منافقين، چگونگي برخورد با تلاش‌هاي شوروي سابق براي دخالت در امور داخلي ايران،چگونگي برخورد با حضور نظامي آمريكا در خليج فارس، و در پايان چگونگي تصميم گيري نهايي با انتخاب مجلس خبرگان رهبري.

هفت.خودداري از انفعال و درگيرشدن در مسائل حاشيه‌اي
 

خودداري از منفعل شدن در برابر حوادث و بحران‌هاي فزاينده،و يا درگير شدن در اختلافات حاشيه‌اي،برخي ديگر از ويژگي‌هاي شخصيت امام خميني(ره) را تشكيل مي دهد.چه او هميشه تلاش مي كرد پيكار و جهاد براي تحقق اهداف سياسي از مسير اصلي منحرف نشود،و هرگز تحت تاثير تحولات ناگهاني و غافلگير کننده قرار نمي گرفت.
چند ماه مانده به پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، همسر شاه به ديداريكي از مراجع بزرگ حوزه علميه نجف اشرف رفت و كوشيد انقلاب را به درگيري هاي حاشيه‌اي بكشاند. اين ديدار در حالي صورت گرفت كه خون انبوه جوانان انقلابي به زمين ريخته مي شد. ولي، امام (ره) هرگز تحت تأثير اين ديدار قرار نگرفت، و دستور داد همه واكنش ها و عكس العمل هاي مردمي كه امكان داشت به يكپارچگي انقلاب آسيب جدي برساند و اوضاع را آشفته كند، مهار شود. وبدين ترتيب انقلاب را از يزرگ ترين تهديد و جنگ حاشيه‌اي نجات داد.
موضع گيري هاي استوار امام(ره) و ارزيابي هاي واقع بينانه او در برابر تجاوز گسترده نظامي رژيم صدام بر جمهوري اسلامي، حمله نظامي اسرائيل به لبنان در پي آزادسازي خرمشهر، و نيز دورنگري او در قبال احساسات هيجان برانگيز بسياري از مسئولان و فرماندهان نظامي ايران نسبت به پيروزي بزرگ در جبهه خرمشهر، بسيار گويا و آشكار است. در پي آزادسازي خرمشهر بسياري از مقام‌هاي سياسي، ايران ابراز علاقه كردند با حضور نظامي در لبنان جنگ را به جبهه اسرائيل منتقل كنند و از عراق چشم بپوشند، ولي امام با اين طرز فكر مخالفت كرد.

هشت.رهيافت گزينه‌ها
 

مشاركت سياسي همگاني درتعيين سرنوشت، و گزينش نظام دلخواه، حق مردم است كه امام(ره) براي آن اعتبار قائم بود. اين خلق و خوي خداپسند،و اين رفتار ارزشمند كه در اعتمادبه نفس و توكل بر خدا براي تحقق اهداف شايسته ريشه دارد. آزمون تشكيل اولين دولت موقت جمهوري اسلامي به رياست مهندس مهدي بازرگان پس از سرنگوني رژيم شاه، آزمون برگزاري نخستين دوره انتخابات رياست جمهوري كه به درگيري و بر كناري بني صدر در پي انحراف او از مسير انقلاب منجر شد. آزمون اعطاي آزادي‌هاي سياسي به احزاب لائيك و سكولار و ملي- مذهبي، و بسياري ازآزمون‌هايي كه در سال‌هاي نخست انقلاب روي داد، بهترين گواه بر علاقه مندي امام براي حضور مردم در صحنه و مشاركت سياسي به منظور تعيين سرنوشت است.
اين آزمون‌ها،نشان مي دهد كه امام (ره) تلاش مي كرد امت همواره درصحنه حضور داشته باشد و به طور مستقيم از واقعيت‌هاي سياسي شناخت داشته باشد، حوادث را درك كند و سرنوشت خود را به دست گيرد. بي ترديد امام از دخالت در مسائل جزيي و حاشيه‌اي پرهيز مي كرد و تنها در مواقع لزوم و شرايط حساس كه احساس مي كرد امت به ارشاد و رهنمودهاي او نياز دارد در مسائل سياسي دخالت مي كرد؛آنگونه كه در اولين مراحل انتخابات روي داد.
شكي نيست كه امام(ره) هنگام تثبيت پايه‌هاي اولين مجلس خبرگان و راهنمايي مردم به گزينش نظام جمهوري اسلامي (نه يك كلمه زياد ونه يك كلمه كم)، دخالت كرد و توده مردم را توجيه نمود، باوجودي كه برخي جريانات سياسي مي خواستند واژه‌‌‌هاي جمهوري دموكراتيك يا جمهوري خلق را به واژه نظام جمهوري اسلامي اضافه كنند.
او مسئله گزينش رئيس جمهوري را به مردم واگذاركرد،و باوجودي كه اختيارات كامل داشت يكي از نامزدها را تأييد كند، اما، از هيچ كدام از نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري حمايت به عمل نياورد، تا بدين وسيله دامنه رقابت انتخاباتي و مشاركت مردمي را گسترده باشد، و انتخابات در فضاي آزاد و سالم برگزار شود، و قدرت خط اسلام آشكار گردد.

نه.زهد وساده زيستي
 

زهد و ساده زيستي در اولويت شيوه زندگي روزمره و معمولي امام خميني (ره) بود. تا آخرين روزهاي زندگي اصرار داشت كه محل سكونت او بسيار ساده باشد. خانه‌اي كه درمحله جماران در آن زندگي مي كرد، حجت الاسلام سيد مهدي امام جماراني يكي از روحانيون محل در اختيارش قرار داده بود. امام جماراني براي من نقل كرده است هنگامي كه امام خميني(ره) به اين خانه نقل مكان كرد،علاقه‌مند بود مطمئن شود كه بار سنگيني بردوش صاحب خانه نباشد. روزي از همسرم كه به ملاقات او رفته بود پرسيدآيا با سكونت در اين خانه موافق است؟
علاوه بر اين امام(ره) در شهر قم مالك يك باب خانه قديمي بود كه آن را به اداره اوقاف واگذاركرد.درشهرخمين نيز قطعه زميني از پدرش به ارث برده بود. روزي براي نماينده خود در خمين پيام فرستاد و از او خواست درآمد اين زمين را در اختيار مستمندان قرار دهد. پيام كتبي امام به نماينده خويش را ملاحظه كرده ام.
هنگامي كه امت احساس مي كند، رهبر هميشه در كنارش ايستاده و از خواسته‌ها و آرمان‌هاي او دفاع مي كند و خود را شريك اندوه و شادي او مي داند، و مشكلات او را پيگيري خوشبختي و سعادت را براي او هموار مي كند، طبيعي است كه امت شيفته او مي شود.و به او عشق مي ورزد ،براي از دست رفتن او سوگوار مي شود.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره42-41




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.