بررسی ارزش شهادت زن در قوانین موضوعه ایران و مبانی فقهی آن(1)
چكیده
شهادت یكی از ادله اثبات دعوی است، قانون مدنی درماده 1258 دلائل اثبات دعوی را پنج چیز شمرده است كه یكی از آنها شهادت است، در امور كیفری و اثبات جرم نیز شهادت بعنوان یكی از ادله بشمار میرود در قانون مجازات اسلامی در بحث مربوط به هر یك از حدود و نیز قصاص نحوه اثبات آنها بوسیله شهادت بیان شده است. در مقررات مربوط به آئین دادرسی مدنی و كیفری نیز از شهادت بعنوان دلیل اثبات حق یا اثبات جرم یاد شده و ضوابط و ترتیبات مربوط به آن ذكر شده است.
شهادت در صورتی معتبر و در اثبات دعوی مؤثر است كه شرایط لازم در شاهد و نوع ادای شهادت موجود باشد.
شرایطی كه رعایت آن در مورد شاهد، ضروری است، بعضی مربوط به میزان درك و شعور و قدرت تعقل و تشخیص شاهد است. مانند شرط بلوغ و عقل و برخی مربوط به اعتماد به شاهد و اطمینان از صحت گفتار او میباشد مانند شرط عدالت و مورد ثقه بودن. تعداد شهود نیز از جمله امور مؤثر در شهادت است و بسته به اهمیتی كه موضوع مورد شهادت دارد ممكن است تعداد شاهد لازم برای مؤثر بودن شهادت در موضوعات مختلف فرق كند، بطور متعارف و معمول شهادت دو نفر عادل لازم است ولی در برخی موارد شهادت چهار نفر لازم دانسته شده و در مواردی هم موضوع با شهادت یك نفر ثابت میشود.
یكی از مسائل مطروحه در بحثشهادت، نقش جنسیت در اعتبار شهادت استیعنی آیا زن یا مرد بودن تاثیری در اعتبار شهادت دارد یا خیر؟ امروزه در قوانین اغلب كشورها شرط مرد بودن در زمره شرایط لازم برای اعتبار شهادت نیست ولی در مقررات قانونی جمهوری اسلامی ایران، تفاوتهایی در اعتبار شهادت زن، نسبتبه شهادت مرد وجود دارد كه در این نوشته نقد و بررسیای نسبتبه این موارد و مبنای فقهی آنها خواهیم داشت.
1 - وضع شهادت زن در قوانین موضوعه فعلی ایران
الف - در قوانین جزائی
طبق قانون مجازات اسلامی جرائم لواط، مساحقه، قوادی، قذف، شرب خمر، محاربه، سرقت و قتل عمد فقط با شهادت مردان قابل اثبات است و با شهادت زنان قابل اثبات نیست كه ذیلا به مواد مربوطه اشاره میشود.
بررسی ارزش شهادت زن در قوانین ...
ماده 117 میگوید:
«حد لواط با شهادت چهار مرد عادل كه آن را مشاهده كرده باشند ثابت میشود.»
و ماده 119 تصریح میكند:
«شهادت زنان به تنهایی یا به ضمیمه مرد، لواط را ثابت نمیكند.»
ماده 128 مقرر میدارد:
«راههای ثبوت مساحقه در دادگاه همان راههای ثبوت لواط است.»
طبق ماده 137:
«قذف با دو بار اقرار یا با شهادت دو مرد عادل اثبات میشود.»
به موجب ماده 170:
«در صورتی كه طریق اثبات شرب خمر، شهادت باشد، فقط با شهادت دو مرد عادل ثابت میشود.»
در ماده 189 آمده است:
«محاربه و افساد فی الارض از راههای زیر ثابت میشود: الف - با یك بار اقرار بشرط آنكه اقرار كننده بالغ و عاقل و اقرار او با قصد و اختیار باشد; ب - با شهادت فقط دو مرد عادل.»
ماده 199 مقرر میدارد:
«سرقتی كه موجب حد استبا یكی از راههای زیر ثابت میشود: 1- شهادت دو مرد عادل ....»
و سرانجام طبق بند الف ماده 237:
«قتل عمد با شهادت دو مرد عادل ثابت میشود.»
در دو مورد شهادت زن نیز به انضمام شهادت مرد میتواند در اثبات جرم مؤثر باشد یكی در مورد زنا است كه طبق ماده 74:
«زنا چه موجب حد جلد باشد و چه موجب حد رجم با شهادت چهار مرد عادل یا سه مرد عادل و دو زن عادل ثابت میشود.»
و طبق ماده 75:
«در صورتی كه زنا فقط موجب حد جلد باشد، به شهادت دو مرد عادل همراه با چهار زن عادل نیز ثابت میشود.»
و ماده 76 تصریح میكند:
«شهادت زنان به تنهایی یا به انضمام شهادت یك مرد عادل زنا را ثابت نمیكند بلكه در مورد شهود مذكور حد قذف طبق احكام قذف جاری میشود.»
مورد دیگر، قتل غیر عمد است كه شهادت زنان میتواند در اثبات آن مؤثر باشد.
بند ب ماده 237 مقرر میدارد:
«قتل شبیه عمد یا خطا با شهادت دو مرد عادل یا یك مرد عادل و دو زن عادل یا یك مرد عادل و قسم مدعی ثابت میشود.»
ب - در قوانین مدنی
«در شاهد بلوغ، عقل، عدالت، ایمان و طهارت مولد شرط است.»
در مقررات مربوط به آئین دادرسی مدنی و كیفری نیز كه در حال حاضر مجری استیا مشخصا شرایطی برای شاهد ذكر نشده و یا اگر شرایطی هم ذكر شده بحثی از زن و مرد بودن شاهد بمیان نیامده است. در قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب نیز كه اخیرا به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و هنوز تصویب نهایی و قابلیت اجرا پیدا نكرده و در بخش مربوط به كیفری شرایطی كه باید شاهد دارا باشد ذكر شده ولی از جنسیتشاهد سخنی بمیان نیامده است ماده 663 مصوب فعلی مقرر میدارد:
«در مواردی كه قاضی به شهادت شاهد بعنوان دلیل شرعی استناد مینماید لازم استشاهد دارای شرایط زیر باشد: 1- بلوغ، 2- عقل، 3- ایمان، 4- طهارت مولد، 5- عدالت، 6- عدم وجود انتفاع شخصی برای شاهد یا رفع ضرر از وی، 7- عدم وجود دشمنی بین شاهد و طرفین دعوی، 8- عدم اشتغال به تكدی و ولگردی.»
در بخش مربوط به مقررات مدنی نیز به شهادت استناد شده و در مورد صلاحیتشهود به شرایط مندرج در بخش كیفری ارجاع شده است. (ماده 228) و جالب این است كه در این مورد شورای نگهبان در اظهار نظری كه نسبتبه این مصوبه مجلس نموده اظهار داشته باید مواردی كه زنها میتوانند شهادت بدهند مشخص گردد. با این ترتیب باید منتظر بود كه در مصوبه اصلاحی مجلس در آئین دادرسی مدنی موارد و میزان ارزش شهادت زنان بدانگونه كه در فقه آمده بیان شود.
2 - شهادت زن در نظریه رایج فقها
اجمالا میتوان گفت وضع شهادت زن از نظر فقها به این ترتیب است:
1 - در امور كیفری در حدود و یا به تعبیر فقها در حق الله، اصولا شهادت زن ارزشی ندارد و موجب اثبات جرم نمیشود جز در مورد زنا كه با شهادت سه مرد عادل و دو زن عادل زنای موجب حد جلد یا رجم و با شهادت دو مرد عادل و چهارزن عادل زنای موجب حد جلد ثابت میشود.
2 - در امور حقوقی و یاحق الناس اصولا امور غیر مالی با شهادت زنان نه بصورت انفراد نه با انضمام به مردان قابل اثبات نیست.
3 - در امور مالی شهادت دو زن به انضمام یك مرد میتواند موجب اثبات دعوی شود.
4 - در برخی موارد محدود ممكن است موضوع را فقط با شهادت زنان ثابت كرد و آن مواردی است كه عادتا مردان نمیتوانند بر آن اطلاع پیدا كنند مانند تولد طفل، بكارت، عیوب باطنی زنان، حیض و امثال اینها. علی الاصول هر جا شهادت زنان قابل پذیرش است، شهادت دو زن معادل شهادت یك مرد بحساب میآید.
5 - در برخی از موارد شهادت زنان میتواند مقداری از مورد شهادت را اثبات كند نه همه مورد خواسته را. مثلا در مورد شهادت بر وصیت اگر چهار زن شهادت دهند كه فردی مقداری از مال خودراوصیت كرده است، وصیت ثابت میشود. ولی اگر سه زن شهادت دادند سه چهارم آن ثابت میشود. اگر دو زن شهادت دادند نصف و اگر فقط یك زن شهادت بر وصیت دهد یك چهارم مورد وصیت ثابت میشود. و همین طور در مورد شهادت بر حیات داشتن جنینی كه متولد شده ومرده استشهادت یك زن یك چهارم سهم الارث را برای بچه ثابت میكند، شهادت دو زن نصف و همین طور سه زن سه چهارم و چهارزن تمام سهم الارث را برای او ثابتخواهد نمود.
این ترتیبی كه ذكر شد، تقریبا در تمام كتب فقهی با اندك اختلافی در برخی از فروع آمده استبعنوان نمونه تقسیم بندی محقق در شرایع را ذكر میكنیم. وی میگوید: حقوق بر دو قسم است: حق الله و حق الناس;
در قسم اول یعنی حق الله برخی فقط با شهادت چهار مرد ثابت میشود مثل زنا و لواط و مساحقه، فقط زنا با سه مرد و دو زن و دو مرد و چهار زن نیز ثابت میشود ولی البته حد رجم با شهادت دو مرد و چهار زن ثابت نمیشود، بعضی از اقسام حق الله نیز با دو شاهد مرد ثابت میشود كه آنها عبارتند از حدودی مانند سرقت، شرب خمر و ارتداد.
هیچ یك از اقسام حق الله با یك شاهد و دو زن و یا با یك شاهد و قسم مدعی و یا با شهادت زنان به تنهایی و لو خیلی زیاد باشند ثابت نمیشود.
و اما حق الناس یا حقوق آدمی سه دسته است:
1 - دستهای كه فقط با دو شاهد مرد ثابت میشوند كه عبارتند از: طلاق، خلع، وكالت، وصیت و نسب و رؤیت هلال.
2 - دستهای از حقوق كه با دو شاهد مرد و یك شاهد مرد و دو شاهد زن و یك شاهد مرد با قسم ثابت میشوند و عبارتند از: دیون و اموال و عقود معاوضی چون بیع، صلح، اجاره و مساقات و رهن و جرمی كه موجب دیه است.
3 - دستهای از حقوق كه با شهادت زن و مرد جداگانه یا به ضمیمه یكدیگر ثابت میشوند وعبارتند از: ولادت، حیات جنین هنگام ولادت (استهلال) عیوب باطنی زنان.
آنگاه میگوید: در مورد دیون و اموال شهادت دو زن با یك مرد و شهادت دو زن با قسم پذیرفته میشود و شهادت زنان به تنهایی هر چند زیاد باشند قابل قبول نیست. و شهادت یك زن برای یك چهارم میراث بچهای كه زنده متولد شده و فوت كرده و نیز یك چهارم وصیت پذیرفته میشود. و علی الاصول هر جا شهادت زنان پذیرفته میشود اقلا باید چهار زن باشند. (3)
علاوه بر فقهای شیعه، فقهای اهل سنت نیز تقریبا بر همین منوال نظر دادهاند و علی الاصول شهادت زنان را در حدود و قصاص و امور غیرمالی نپذیرفتند و در امور مالی شهادت دو زن را معادل یك مرد قابل پذیرش دانستهاند. (4)
البته از برخی فقها نیزخلاف این نظر رایج نقل قول شده است، چنانكه مثلا به نقل ابن قدامه در كتاب المغنی، دو تن از فقهاء اهل سنتبه نامهای عطا و حماد معتقدند در حدود و قصاص نیز شهادت یك مرد و دو زن پذیرفته است. چنانكه در بین فقهای شیعه نیز به نقل صاحب جواهر، ابوعلی معتقد بوده كه شهادت زنان با مردان در حدود و انساب و طلاق پذیرفته میشود. (5)
در هر حال قدر مسلم و مشتركی كه در این نظریات فقهی وجود دارد، محدودیتشهادت زن نسبتبه قلمرو شهادت مرد و پایینتر بودن ارزش شهادت زن نسبتبه مرد است; زیرا همانگونه كه دیدیم در بسیاری از موارد یعنی در حدود و قصاص و امور غیر مالی اصولا شهادت زن پذیرفته نمیشود. در امور مالی هم كه شهادت زن قابل پذیرش است علی الاصول شهادت زنان به تنهایی قابل قبول نیستبلكه باید منضم به شهادت مرد باشد و شهادت دو زن معادل شهادت یك مرد است. و فقط در برخی موارد استثنایی یعنی مواردی كه اصولا اطلاع از آنها در حیطه كاری زنان است، شهادت آنان بدون انضمام به مردان قابل پذیرش است ولی در آنجا هم همچنان میزان ارزش شهادت زن نصف مرد است. و علی الاصول هر جا شهادت زنان به تنهایی هم پذیرفته شود، باید چهار زن شهادت بدهند. (6) حال ببینیم مبنای این نظر فقهی و این تفاوت چیست؟ و فقهاء بر چه پایهای چنین نظریاتی دادهاند. طبیعتا مبنای عمده فتاوی فقها، قرآن و سنت است كه در مقسمت بعد به ترتیب وضع شهادت زن را در قرآن و سنتبررسی میكنیم.
پينوشتها:
1) قانون مجازات اسلامی مشتمل بر 497 ماده مصوب كمیسیون امور قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی (كه ماده 5 آن به تصویب مجمع تشخیص مصلحت رسیده است) در سال 1370 و مدت اجرای آن 5 سال تعیین شد ولی در اسفند ماه 1375 با تصویب مجلس شورای اسلامی عینا برای ده سال دیگر تمدید شد.
2) در قانون مدنی ارزش شهادت بسیار محدود ذكر شده بود ولی در اصلاحیه سال 1361 و سپس سال 1370 موادی كه ارزش شهادت را محدود میكرد حذف شد واصلاحاتی هم در برخی مواد دیگر بعمل آمد.
3) ر.ك: مسالك الافهام فی شرح شرایع الاسلام، ج 14، متن شرایع در مسالك از صفحه 245 تا 259 و نیز بهمین مضمون دیگر كتب فقهی از جمله: امام خمینی، تحریر الوسیله، ج 2، ص 446; آقای خوئی، مبانی تكملة المنهاج، ج 1، ص 118-129; علامه حلی و پسرش فخرالمحققین، ایضاح الفوائد فی شرح القواعد، صص 431-436; قطب الدین راوندی، فقه القرآن، ج 1، ص 428; جواهر الكلام، ج 41، صص 154-178; شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیه، ص 194; ابن ادریس، سرائر، ج 2، ص 137 و سایر كتب فقهی با اندكی اختلاف در برخی از فروع.
4) ر.ك: ابن قدامه، مغنی، ج 9، صص 147-151 و امام شافعی، احكام القرآن، دو جلد در یك جلد، ج 2، صص132-134.
5) جواهر الكلام، ج 41، پیشین، ص 160.
6) مسالك الافهام، پیشین، ص 258 و سایر منابع فقهی یاد شده.
ادامه دارد...
/ج