روان شناسي اورژانس
نويسنده: بهزاد تريوه
شايد براي شما هم اتفاق افتاده باشد که در يکي از روزهاي آرام زندگي تان، در حالي که وقت خود را با صرف قهوه و ديدن سريال تلويزيوني پر مي کنيد، ناگهان درب خانه محکم به صدا درآيد و اين آرامش را به چالش بکشد. با عجله در را باز مي کنيد و دوست عزيزتان را با چشم هاي پف کرده و قرمز، با دستان لرزان، همراه با نگراني شديد در چهره اش مي بينيد. اول شوکه مي شويد که اين هياهو به خاطر چيست؟ اما با کمي آرامش، او را به داخل راهنمايي مي کند. او هم چنان گريه مي کند و مانند ديگ بخار، آماده ي منفجر شدن است.
اين وضع نسبتاً ناخوشايند روزانه متأسفانه در بسياري از کلينيک ها روان شناسي و روان پزشکي جريان دارد؛ براي نمونه فردي که با همسرش به مشکل بزرگي رسيده و از لحاظ هيجاني، برانگيخته و سرگردان است، به دنبال جايي مي گردد که بتواند اين غول هيجان را به زمين بکوبد.
در اين مؤسسات، به ندرت مي توان مراجعي را يافت که پس از پايان جلسه ي مشاوره ي خود، چهره اي مأيوس و غمگين به خود گرفته باشد. در عوض، اين افراد هنگام خداحافظي، لبخندي رضايت بخش و از ته دل دارند که خبر از ضمير آسوده شان دارد.
متخصصان روان شناسي و مشاوره عموماً در زمينه اي تخصص ديده اند که آگاهي از بخش هايي از آن، مي تواند براي شما خواننده ي عزيز، بسيار مفيد باشد؛ در اين خصوص، به چند مهارت مهم که در جلسات روان شناسي از آن ها استفاده مي شود، اشاره شده تا بهتر بتوانيد به دوست عصباني و ناراحت خود کمک نماييد:
«همدلي» با«همدردي» تفاوت دارد؛ در همدلي، شما خود را با تمام هيجانات و احساسات تان، با فرد مقابل همراه مي کنيد اما در همدردي، رابطه ي نزديکي با او برقرار نمي کنيد.
1- طبيعي بودن حالش را توضيح دهد. (هر کسي ممکن است در مواقعي، عصباني و برانگيخته شود.)
2- به برخي از باورها و اعتقادات نامعقولش بپردازيد؛ براي نمونه اگر گفت: «او هيچ وقت نبايد روز تولد مرا فراموش کند.»بهتراست بگوييد:«او نيز انسان است و ممکن است وقايع مهمي را فراموش کند.»
3-عوامل تأثيرگذار پنهان را هوشيارانه کشف کند. براي نمونه، در جواب بگوييد: «ممکن است دلمشغولي ها يا شغل طاقت فرساي همسرت موجب فراموشي اش شده.»
اگر مي خواهيد بهترين کمک را به او دهيد، او را به يک روان شناس معرفي کنيد. اگر مقدور بود، با هماهنگي خودش برايش وقت مشاوره بگيريد. اين کار شما مانند امدادگري ست که مصدومان سوانح را تا بيمارستان، زنده نگه مي دارد و بقيه ي خدمات پزشکي را به متخصصان بيمارستان مي سپارد.
منبع: نشريه شادکامي- شماره 76
اين وضع نسبتاً ناخوشايند روزانه متأسفانه در بسياري از کلينيک ها روان شناسي و روان پزشکي جريان دارد؛ براي نمونه فردي که با همسرش به مشکل بزرگي رسيده و از لحاظ هيجاني، برانگيخته و سرگردان است، به دنبال جايي مي گردد که بتواند اين غول هيجان را به زمين بکوبد.
در اين مؤسسات، به ندرت مي توان مراجعي را يافت که پس از پايان جلسه ي مشاوره ي خود، چهره اي مأيوس و غمگين به خود گرفته باشد. در عوض، اين افراد هنگام خداحافظي، لبخندي رضايت بخش و از ته دل دارند که خبر از ضمير آسوده شان دارد.
متخصصان روان شناسي و مشاوره عموماً در زمينه اي تخصص ديده اند که آگاهي از بخش هايي از آن، مي تواند براي شما خواننده ي عزيز، بسيار مفيد باشد؛ در اين خصوص، به چند مهارت مهم که در جلسات روان شناسي از آن ها استفاده مي شود، اشاره شده تا بهتر بتوانيد به دوست عصباني و ناراحت خود کمک نماييد:
همدلي:
«همدلي» با«همدردي» تفاوت دارد؛ در همدلي، شما خود را با تمام هيجانات و احساسات تان، با فرد مقابل همراه مي کنيد اما در همدردي، رابطه ي نزديکي با او برقرار نمي کنيد.
هم خواني:
توجه مثبت نامشروط:
شنونده ي خوبي باشيد:
احساسات اش را منعکس کنيد:
خلاصه کردن:
بينش و پايان دادن:
1- طبيعي بودن حالش را توضيح دهد. (هر کسي ممکن است در مواقعي، عصباني و برانگيخته شود.)
2- به برخي از باورها و اعتقادات نامعقولش بپردازيد؛ براي نمونه اگر گفت: «او هيچ وقت نبايد روز تولد مرا فراموش کند.»بهتراست بگوييد:«او نيز انسان است و ممکن است وقايع مهمي را فراموش کند.»
3-عوامل تأثيرگذار پنهان را هوشيارانه کشف کند. براي نمونه، در جواب بگوييد: «ممکن است دلمشغولي ها يا شغل طاقت فرساي همسرت موجب فراموشي اش شده.»
اگر مي خواهيد بهترين کمک را به او دهيد، او را به يک روان شناس معرفي کنيد. اگر مقدور بود، با هماهنگي خودش برايش وقت مشاوره بگيريد. اين کار شما مانند امدادگري ست که مصدومان سوانح را تا بيمارستان، زنده نگه مي دارد و بقيه ي خدمات پزشکي را به متخصصان بيمارستان مي سپارد.
خودسرانه از داروهاي آرام بخش استفاده نکنيد:
منبع: نشريه شادکامي- شماره 76