چگونه فرهنگ وقف گسترش یابد؟

چگونه فرهنگ وقف گسترش یابد؟ از چه نهادهایی برای گسترش وقف استفاده کنیم؟ راهکارهای گسترش فرهنگ وقف چیست؟ پاسخ را در این مطلب راسخون جویا شوید.
سه‌شنبه، 31 خرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چگونه فرهنگ وقف گسترش یابد؟

مقدّمه
سنّت حسنه‌ی وقف، یک پدیده‌ی دیرپای بشری است که ریشه در عقل، منطق و طبیعت انسان دارد. وقف، در همه‌ی ادیان الهی و حتّی آیین‌های شبه‌دینی و تمد‌ّن‌های بشری به اشکال و صور مختلف و منطبق بر آیین و سنن و فرهنگ هر جامعه، وجود داشته و دارد.

امّا آن‌چه مهم است این‌که؛ «گرچه ممکن است صورت ظاهری و نیز آیین مربوط به مسأله‌ی وقف یا شبه وقف در کشورهای مختلف و بین اقوام مختلف متفاوت باشد، ولی در همه‌ی جهان و ادیان یکی بیش نیست و آن عبات‌است از:

جاودان‌قرار دادن تمام یا قسمتی از ثروت خود در راه خدا به منظور بهره‌گیری فرد یا افرادی از جامعه‌ی بشری در درازمدّت از درآمد و منافع آن.»(دانش‌پور و ریاحی سامانی، ۱۳۸۸، ص۲۰)

حال که وقف یک سنّت حسنه و یکی ازافتخارات فرهنگ غنی اسلام و یکی از اهرم‌های مؤثّر اعتقادی و فرهنگی برای جبران نارسایی‌ها و نیازمندی‌های جامعه در ابعاد مختلف محسوب می‌شود،.

بنابراین ضرورت دارد برای ترویج این عمل پسندیده و ارزشمند در جامعه برنامه‌ریزی و تلاش‌های گسترده‌ای صورت گیرد. باید با توسعه‌ی موقوفات فضایی سرشار از معنویت ایجاد شود تا در آن‌ فضا مشکلات فقرا و دردمندان برطرف گردد.

کمبودها و نیازهای اجتماعی تأمین شود، زمینه‌ی رشد و تعالی و سعادت و پیشرفت نوجوانان و جوانان فراهم گردد. خیرخواهی و غیرخواهی جایگزین سودجویی و خودخواهی شود، تکاثر و تفاخر از میان برود و صدقات جاریه و باقیات‌الصّالحات به جای آن بنشیند.

طبعاً چنین جامعه‌ای به کمال و سعادت خواهد رسید و آینده‌‌ای روشن و درخشان در پیش رو خواهد داشت.در این مقاله، برخی از راه‌های ترویج فرهنگ وقف و نیکوکاری و توسعه‌ی موقوفات در جامعه مورد بررسی قرار گرفته است،

امّا قبل از آن مفهوم و معنای وقف، بیان و اهمیت توسعه‌ی آگاهی به عنوان پیش‌شرط توسعه و ترویج فرهنگ وقف تبیین شده است.

نگاهی به مفهوم و تعاریف وقف
در فرهنگ‌های فارسی از «وقف» و «اوقاف» تعاریف گوناگونی شده است که مشابهت‌های زیادی با هم دارند.

در فرهنگ معین(ص۱۱۱۰ و ۱۱۸۳) وقف به معنای ایستادن، درنگ‌کردن؛ تخصیص ملک یا مالی برای مصرف‌کردن در اموری که وقف‌کننده تعیین کرده است؛ درنگ‌کردن در بین کلام و دوباره‌ حرف‌زدن. آمده است.

فرهنگ عمید(۱۳۶۳، ص۲۴۶۵) وقف را«چیزی می‌داند که از ثروت خود جدا کند تا در کارهای عام‌المنعه از آن استفاده کنند.» در فرهنگ الفبایی‌ـ قیاسی عنوان وقف به «زمین یا ملک یا مستغلّی داده شده است.

که برای مقصود معینی در راه خدا اختصاص می‌دهند تا درآمد آن به مصرف امور خیریه و از پیش تعیین‌شده برسد و نیز انحصار چیزی به کسی یا چیزی.» .

و در تعریف اوقاف(جمع وقف) آمده است: «املاک و اموال و چیزهایی که برای کمک به بینوایان و یا بر مزارها و مساجد و یا امور دیگر وقف کرده باشند.»(معراجی، ۱۳۸۵، ص۹۲)

«وقف عبارت است از حبس مالی که انتفاع از آن با بقاء عین مال ممکن باشد و تصرّف در اصل مال ممنوع و مقطوع گردد و منافع رقبه به قصد قربت در کار «بِرّ» هزینه شود»

وقف به زبان ساده‌تر عبارت از این است که انسان تمام یا قسمتی از اصل ثروت منقول یا غیرمنقول خود را طبق شرایط خاصی از فروش و توارث و ... منع کند و جاودان نماید.

اما بهره و درآمد آن ثروت را در راه خدا (خدمت به خلق خدا، شخص یا اشخاص معلوم، یا عموم مردم، دانشگاه، بیمارستان، مدرسه و ...) هزینه نماید.این معنی در بین فقها و حقوق‌دانان و قانون‌گذاران به عبارت‌های مختلف بیان شده است.

در صدر اسلام، در اخبار و احادیث و عرف جامعه و وقف‌نامه‌های به جای مانده از حضرت علی(ع) و سایر صحابه، به جای واژه‌ی وقف، از واژه‌ی صدقه، استفاده می‌شده است.

ز آن‌جایی که وقف با سایر صدقات فرق داشته، با پسوند «جاریه» وقف را از سایر صدقات متمایز کرده، از وقف به «صدقه جاریه» تعبیر می‌کرده‌اند.(دانش‌پور و ریاحی سامانی، ۱۳۸۸، ص۱۵۲-۱۵۳)

انواع وقف:
وقف به اعتبار موقوفٌ علیه دونوع است:
۱- وقف عام ۲- وقف خاص
وقف عام: اگر مصارف موقوفه مخصوص دسته یا طبقه‌ی معین نباشد، آن را وقف عام گویند. مانند: وقف بر فقرا، مدارس و مساجد و وقف برای روضه‌خوانی امام حسین(ع) و ائمه‌ی اطهار، موقوفاتی که به وسیله‌ی اقلیت‌های دینی برای معابد وامور عام‌المنفعه اختصاص یافته وقف عام تلقی می‌شود. وقف عام نیز خود به دو رویه عمل می‌شود:

وقف انتفاعی: یعنی اگر واقف نظرش از وقفی که نموده، تحصیل درآمد نباشد و استفاده‌ی عامّه داشته باشد وقف انتفاعی است. مانند: وقف بر مساجد، مدارس، ساختن پل و غیره.

وقف منفعتی: یعنی منظور واقف از وقف مال یا اموال تحصیل درآمد باشد و عناوین عامه دارد. مثل: وقف به تعزیه‌داری امام حسین(ع)، اطعام، تهیه‌ی دارو و درمان، کمک به فقرا، کمک دانش‌آموزان کم‌بضاعت وغیره که سازمان اوقاف وامور خیریه یا متولّیان محترم موقوفات وظیفه دارند.

برابر نیّات واقفان خیراندیش منافع و درآمد حاصل از موقوفات را به مصرف مقرّر وقف‌نامه برسانند.وقف خاص: وقفی است که برای شخص یا اشخاص یا اولاد و احفاد وقف شده باشد، پس اگر مصرف وقف مختص گروهی معین باشد آن را وقف خاص می‌گویند مانند: وقف بر اولاد و افراد و گروه یا طبقه‌ی مخصوص ازمردم.

توسعه‌ی آگاهی پیش‌شرط توسعه‌ی فرهنگ وقف
پیش‌شرط و مقدّمه‌ی هدایت افکار و اندیشه‌ی انسان‌ها و جلب مشارکت آنان در هر زمینه‌ای نیازمند افزایش آگاهی آنهاست. به عبارت دیگر، آگاهی به عنوان یکی از سرمایه‌های اجتماعی و از جمله پیش‌شرط‌های اساسی، اعتماد اجتماعی و نیز مشارکت، در بحث توسعه از اهّمیت ویژ‌ه‌ای برخوردار است.

آگاهی شهروندان و توجّه آنان به ضرورت توسعه‌ی جامعه، روش‌ها و ابعاد آن، حسّ مسؤولیت‌پذیری آنان را افزایش داده و مشارکت آنان را در توسعه‌ تا حدّ قابل توجّهی تضمین می‌کند.

توجّه و آگاهی به مسائل منطقه‌ای و نیازهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و اطّلاع از وضعیت جامعه، همگی به عنوان بخشی از سرمایه‌ی اجتماعی به حساب می‌آیند و میزان آگاهی شهروندان یک جامعه نسبت به امور عمومی و مورد نیاز، از جمله شاخص‌های سرمایه‌ی اجتماعی است.

آگاهی مسیر را برای اعتمادورزیدن هموار می‌کند و به دنبال آن مشارکت و حضور در فعالیت‌های اجتماعی تحقّق می‌یابد.(ناطق‌پور، ۱۳۸۲، ص۱۳۱-۱۳۲)

«آگاه‌نمودن برای ایجاد انگیزه، آگاه‌نمودن برای درک عمل، آگاه‌نمودن به منظور احترام و اعتنا به شخصیت افراد و ایجاد مسؤولیت در آنها بسیار اثرگذار است.»(پناهی و یزدان‌پناه، ۱۳۸۳، ص۱۰۲ به نقل از نیک‌گهر، ۱۳۵۶، ص۱۲۹)

بر این اساس، ترویج فرهنگ وقف و گسترش موقوفات که نیازمند مشارکت وسیع اجتماعی افراد است بر بستر«آگاهی» شکل می‌گیرد. بنابراین، گسترش فعاّلیت‌های اطّلاع‌رسانی و آگاه‌سازی در عرصه‌ی وقف، از ضروری‌ترین اموری است که باید مدّنظر متولّیان امر قرار گیرد.

به منظور آگاه‌سازی آحاد جامعه نسبت به وقف دو نکته‌ی مهم و اساسی باید مدّنظر قرار گیرد:

۱) تبیین جایگاه و اهّمیت وقف:
نخست مردم مسلمان و دین‌باور باید بر این اصل مهم آگاهی یابند که سنّت حسنه‌ی وقف از جمله‌ی امور برای تقرّب به خدا و اطاعت از فرامین اوست.

«بنا به فتوای بسیاری از فقهای مسلمان، مِلک و مال وقف‌شده پس از انجام صحیح تشریفات وقف، از حوزه‌ی ملکیت و مالکیت واقف خارج شده و به حوزه‌ی ملکیت و مالکیت خداوند درآمده است. فقط منافع مال، طبق نظر واقف مندرج در وقف‌نامه، مورد بهره‌گیری موقوف‌علیهم قرار می‌گیرد و بس.»(دانش‌پور و ریاحی سامانی، ۱۳۸۸، ص۱۲۹)

افزایش آگاهی مردم از اهّمیت وقف و تأثیر آن در رفع نیازهای اجتماعی و هم‌چنین پاداش‌های معنوی مترتّب بر این اقدام پسندیده، در جلب مشارکت آنان در این عرصه تأثیر بسزایی دارد.

۲) بهره‌گیری از روش های مناسب و تأثیرگذار:
برای انتقال این ارزش و آگاهی باید از روش‌های مناسبی بهره گرفت. روش‌هایی که طیف وسیعی از آحاد جامعه را در بر بگیرد و به مرور زمینه‌ی گسترش فرهنگ وقف را در جامعه فراهم آورد.
نکته‌ی مهمّی که در این زمینه حائز اهّمیت است این‌که اقدامات فرهنگی نیاز به زمان و استمرار دارند.

بنابراین هر حرکتی در این راستا باید با دقّت، برنامه‌ریزی و استمرار همراه باشد تا به نتیجه‌ی مطلوب و موردنظر منتهی گردد.در این قسمت از مقاله به برخی از راه‌کارهای عملی در این زمینه اشاره می‌شود:

· معرّفی جلوه‌های زیبای وقف و موقوفات و تبیین آثار ماندگار آنها
در بررسی موقوفات به نمونه‌های بسیار زیبا و جالبی برمی‌خوریم که نشان از روح لطیف انسانی و نگاه بلند واقفان باهمّت دارد. بی‌تردید، مصارف تعیین‌شده در برخی از وقف‌نامه‌ها، بیانگر اندیشه‌ی بلند، روح انسان‌دوستانه، نیت خیرخواهانه‌ی نیکوکارانی است.

که در هر دوره با تشخیص نیازهای اجتماعی زمان خویش به وقف اموال و دارایی خویش اقدام کرده‌اند. هرچند شاید، امروز برخی از این مصارف، مصداق خویش را از دست داده باشند، اما هم‌چنان تازگی و اهّمیت خود را حفظ کرده‌اند و الگویی ماندگار از انسان‌دوستی، خیرخواهی و یاریگری برای بشریت به شمار می‌روند.

آشنایی با چنین نمونه‌هایی برای مردم، بسیار انگیزه‌بخش است. در ترویج فرهنگ وقف و نیکوکاری، می‌توان مواردی از این دست و آثار مترتّب بر آن را تبیین و تشریح کرد و از جریانات و داستان‌های مرتبط با وقف بهره‌ گرفت. به عنوان مثال:

واقفی قسمتی از اموال و املاک خود را وقف کرده است که عواید آن را برای هزینه‌ی شکایت ستمدیدگان از عمال دیوان و مأموران دولت خرج کنند.

واقف دیگری مقرّر می دارد که از عواید موقوفه برای زوّار کفش و پاپوش تهیه کنند و دیگری شتران خود را وقف می کند تا زوّار در مسیر زیارتی خود از آنها استفاده کنند.(صادقی گلدار، ۱۳۸۵، ص۵۵)

ابن بطویه می‌نویسد: روزی در یکی از کوچه‌های دمشق می‌گذشتم. غلام بچه‌ای را دیدم که از دستش یک کاسه‌ی چینی که در دمشق«صحن» نامیده می‌شود، افتاد و بشکست.

مردم گرداگرد او جمع شدند. یکی از آن‌میان گفت که غم نخور شکسته‌های کاسه را جمع کن، ببریم پیش رئیس اوقاف ظروف. غلام خرده‌ها را جمع کرد و آن مرد همراه او پیش رئیس اوقاف مزبور رفت و پول ظروف را گرفت و به او داد.(همان، ص۵۷)

در لبنان موقوفه‌ای است که از عوایدآن باید دو نفر هر روزه در بیمارستان‌ها بر بالین بیماران حاضر شوند، و در حالی‌که با هم نجوا می‌کنند - به طوری‌که مریض صدای آن دو را بشنود-

این جملات را به صورت عادی رد و بدل کنند: «می‌بینیم که از روز گذشته خیلی بهتر است! چشمانش را ببین! قیافه‌اش را نگاه کن!» به نحوی که بیمار صدای آنها را بفهمد و با این تلقین معتقد شود که بیماری وی رو به بهبودی است و صحّت یافتن او حتمی خواهد بود... (همان، ص۵۸)

صلاح‌الدین ایوبی در قلعه‌ی دمشق مراکزی را برای امداد به زنان شیر‌ده وقف کرده بود، بدان‌گونه که در آن‌جاها دو ناودان تعبیه کرده بودند، که هر هفته دو روز، از یکی شیر و از دیگری آمیزه‌ای از آب و شکر می‌ریخت، تا زنان شیردهی که با کمبود شیر روبه رو بودند، از آنها استفاده کنند و برای نوزادان خود ببرند.(همان، ص۵۹)

فردی هم ملکی را وقف می‌کند که از درآمد آن برای طعمه‌ی سگ‌های کور و خرید خشت لحد فقرا و حفر قبر برای آنان استفاده شود!

خرید لباس عروس با زینت و زیور‌آلات تا فقرا به نوبت از آن استفاده کنند، تهیه‌ی جهیزیه، ادای قرض بدهکاران آبرومند، راه‌سازی و نگه‌داری و سنگ‌چین‌کردن راه، ساخت بیمارستان، مدرسه، دانشگاه، کتاب‌خانه، حمام، کاروان‌سرا، حفر قنات، غرس اشجار و درختان میوه برای زیبایی شهر و استفاده‌ی عابران،.

تأمین تجهیزات سربازان و مجاهدان، تهیه‌ی بذر برای زارعان، وقف برای ارشاد و نصیحت مردم، صله‌ی ارحام، فرونشاندن خشم‌ها، تأمین یخ سقّاخانه، وقف برای گُل‌کاری و ایجا فضای دل‌پذیر و امّیدبخش در بیمارستان جهت انبساط خاطر بیماران و ده‌ها نمونه‌ی دیگر از مواردی است که در طول تاریخ وقف مورد توجّه واقفان بوده است.

همان‌طور که می بینیم هرکدام از این موارد جنبه‌های عام‌المنفعه‌ی انسانی و تربیتی داشته و به مقتضای زمان و نیازهای جامعه، باعث رفع مشکلات گروهی از مردم بوده است. این امر هم‌چنین می‌تواند به تبیین نیازهای روزِ جامعه‌ و ضرورت توجّه واقفان به این مهم کمک کند.

· معرّفی واقفان خیراندیش به جامعه
هرچند بسیاری از افراد خیر که پا در مسیر وقف و توسعه‌ی موقوفات گذاشته‌اند، هیچ نیازی به معرّفی و تشویق ندارند و عموماً کمترین تمایلی به طرح اقدامات مفید و ارزشمند خود نشان نمی‌دهند،

امّا این امر وظیفه‌ای را از دوش مسؤولان و متولّیان برنمی‌دارد. معرّفی افراد خیر و نیکوکار و انعکاس اقدامات ارزشی و ماندگار آنان می‌تواند به صورتی کارآمد بر فضای معنوی جامعه تأثیر بگذارد.

با معرّفی واقفان نیک‌اندیش که با توان و سرمایه‌ی خویش زمینه‌ی رفع بخشی از مشکلات جامعه و خدمت به مردم را فراهم آورده‌اند، بذر عاطفه و خیرخواهی در جامعه کشت می‌شود و عطر خوش معنویت، ایثار، اخلاص و دیگرخواهی در فضای جامعه پراکنده می‌گردد.

مجموعه‌ای ازفعالیت‌های اطّلاع‌رسانی و ترویجی در قالب برگزاری جشنواره‌ی تجلیل از واقفان در هر شهر و منطقه، معرّفی آنان به جامعه به وسیله‌ی رسانه‌های گروهی به ویژه روزنامه های محلی،ساخت فیلم، چاپ و انتشاریادنامه‌ی واقفان و ...

از جمله کارها و اقدامات ضروری است که می‌تواند بر روند فرهنگ وقف و خیرخواهی در جامعه تأثیر مثبت بگذارد. این‌گونه است که می‌توان از خیرخواهان و نیکوکاران الگوهای شایسته‌ای برای دیگران ساخت.

· ایجاد فضای مناسب برای مشارکت بیشتر بانوان در عرصه‌ی وقف
کنکاش و بررسی در تاریخ وقف نشان می دهد؛ زنان همواره نقشی مؤثّر و ارزشمند در این عرصه‌ی مقدّس داشته‌اند. برخی از بانوان متمکّن و توانمند با مشارکت در امور خیر و وقف اموال و دارایی خویش نقشی ماندگار از خود برجای گذاشته‌اند. علاوه بر آن بسیاری از زنان، مشوّق همسران خویش برای انجام کارهای خیر و عام‌المنفعه هستند که البتّه تعداد آنان کم نیست.
به جرأت می‌توان گفت؛ در این عرصه گاهی زنان گوی سبقت را از مردان ربوده و از آنان هم پیش افتاده‌اند.مطالعه در احوال این بانوان خیراندیش و ایثارگر بیانگر این واقعیت است که برخی از آنان از تمام وجود و هستی خویش در این راه مایه گذاشته‌اند:

«یکی از این بانوان خیر[۱] که با فروش خانه‌ی مسکونی و تمام دارایی خود مدرسه‌ای ساخته است و خودش در حسینیه‌ای که شوهرش بنا نهاده، زندگی می‌کند،وی در پاسخ به سؤال بعضی که می‌گویند: چرا این‌جا زندگی می‌کنی؟ می‌گوید: «خدا سفارش همسایه‌ها را کرده است و من همسایه‌ی خدا هستم.»

این زن می‌گوید: «خدا شاهد است که هیچ چیزی ندارم. یک انگشتر هم ندارم. هرچه داشتم و نداشتم، فروختم و دادم برای مدرسه. ان‌شاءالله به حقّ پنج‌تن، همه‌ی بنده‌های خدا که دارند، به دلشان بیفتد و کار خیر کنند.»

هم‌چنین نمونه‌های زیادی وجود دارد که مادران معظّم شهدا و یا زنان دیگر که فرزندان خود را در حوادث مختلف از دست داده‌اند، به یادبود آنان، نسبت به ساخت مدرسه‌، کتاب‌خانه و ... اقدام کرده‌اند که قطعاً کاری بسیار شایسته و ماندگار تلقّی می‌شود.»(سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور، بی‌تا، ص۱۴۲)

تبیین و تفسیر اهداف، انگیزه‌ها و آثار اقدامات این بانوان، نمونه‌ و الگوی مناسب و ارزشمندی برای سایر زنان کشور است و می‌تواند بستر مناسب و وسیعی برای توسعه‌ی موقوفات در سراسر جامعه فراهم سازد.

توجه به اهمیت جایگاه آموزش و پرورش در ترویج فرهنگ وقف و نیکوکاری.
در پیام یونسکودر سال‌های ۹۲ و ۹۶ چنین آمده:«اگر قرار است پیشرفتی در جامعه حاصل شود باید از مدرسه شروع کرد و ... »(رؤوف، ۱۳۷۸، ص۶)یعنی مدارس اساس و زیربنای هر حرکت و تحوّل در جامعه هستند و می‌توانند نقش بسیار مهم و ماندگاری ایفا نمایند.

الوین تافلر(ترجمه: کامرانی، ۱۳۷۲، ص۴۱۱) می‌گوید: «امروزه، بیش از هر زمان دیگر، آینده‌ی انسان تقریباً به طور کامل در گرو آموزش و پرورش است.»

بنا به اعلام یونسکو در گزارش جهانی: «تقریباًَ از هر پنج انسانی که امروز زندگی می‌کند، یک نفر یا شاگرد است یا در نظام آموزش رسمی به عنوان معلم خدمت می‌کند.»(صالح‌پور، ۱۳۸۳، ص۱۹۱ به نقل از یونسکو۱۹۹۱)

امروز نظام آموزشی ما بیش از سیزده میلیون دانش‌آموز و بیش از یک میلیون نیروی آموزشی و اداری شاغل را در عرصه‌ی تعلیم و تربیت در پوشش و مدیریت خود دارد.

از این جهت، در بین سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی کشور، آموزش و پرورش بیش از همه در تکوین و شکل‌دهی رفتار و فرهنگ و اندیشه‌ی نسل جدید سهیم است؛

زیرا اولاً؛ هیچ سازمان و یا نهاد فرهنگی به گستردگی وزارت آموزش و پرورش از نظر دسترسی رسمی، حضوری، مستمر و مؤثّر به نسل رشد یابنده نمی‌باشد. ثانیاً؛ آموزش و پرورش، حسّاس‌ترین، مستعدترین و تأثیرپذیرترین مقطع سنّی نسل آینده را به طور قانونمند و هدفمند در سیطره‌ی اختیار خود دارد.

ثالثاً؛ افزون بر دانش‌آموزان، اولیای آنان نیز به شکل مستقیم و غیر مستقیم در چرخه‌ی فعالیت‌های فرهنگی و تربیتی این نهاد قرار می‌گیرند.(کریمی، ۱۳۸۱، ص ۹)

بر این اساس، با توجه به گستردگی حیطه‌ی عمل‌کرد و نفوذ آموزش و پرورش، این نهاد می‌تواند در راستای ترویج فرهنگ وقف و نیکوکاری و توسعه‌ی موقوفات، به نحو مؤثّری عمل نماید.

قطعاً ارتباط بین ادرات کلّ اوقاف و امور خیریه با ادارات کلّ آموزش و پرورش در مراکز استان‌ها وهم چنین ادارات شهرستان‌ها می‌تواند زمینه‌ی اقدامات فرهنگی گسترده‌ای را در مدارس به وجود آورد. ضمن این‌که باید جایگاه وقف و موقوفات در کتاب‌ها و متون درسی دانش‌آموزان و رشته‌های مرتبط دانشگاهی تعیین و تبیین شود.

ترویج فرهنگ وقف
به طور کلّی می‌توان گفت: مدیران و معلّمان مدارس از جهات مختلف می‌توانند در جهت ترویج فرهنگ وقف و نیکوکاری نقش مؤثّری ایفا کنند.

الف) ایجادپیوند و ارتباط افراد خیر با مدرسه و دانش‌آموزان
یکی از اقدامات مؤثّری که می‌تواند در مدارس انجام گیرد، تجلیل از نیکوکاران و خیران و معرّفی آنان به دانش‌آموزان است. به عنوان مثال؛ خیر و خیرانی که در ساخت مدرسه‌ی محل تحصیل دانش‌آموزان مشارکت داشته‌اند،

به مدرسه دعوت و طی مراسم ویژه‌ای مورد تجلیل و احترام قرار گیرد. آنها می‌توانند با بیان اهداف خود از وقف زمین یا ساخت مدرسه و یا هر بنای دیگر، به عنوان یک الگوی عملی مورد توجّه دانش‌آموزان قرار گیرند.

علاوه بر آن می‌توان شرایطی فراهم آورد که دانش‌آموزان در گروه‌های پژوهشی درخصوص کارهای واقفان و افراد خیر محلّ خود تحقیق و بررسی و گزارش آن را در کلاس درس مربوط(مثلاً درس دین و زندگی، انشاء و ...) و یا در قالب روزنامه‌ی دیواری ارائه نمایند.

به هر حال اگر هدف ما تربیت نسلی خیراندیش و نیکوکار است باید بستر و زمینه‌ی آن را فراهم آوریم. این کار باید با ظرافت و رعایت شرایط سنّی دانش‌آموزان انجام گیرد.

ب) دادن اطّلاعات و آگاهی‌های لازم به دانش‌آموزان در زمینه‌ی وقف و نیکوکاری در فرصت‌های مختلف از جمله هفته‌ی وقف.

ج) مدارس از جمله مراکز آموزشی هستند که معمولاً برای رفع مشکلات عمرانی، تأمین تجهیزات آموزشی به طور مستقیم یا غیرمستقیم با افراد خیر و نیکوکار ارتباط دارند.

اعتماد جامعه به فرهنگیان و نفوذ اجتماعی آنان از یک سو و علاقه‌مندی افراد خیر و واقفان نیکوکار به توسعه‌ و بهسازی فضاهای آموزشی از سوی دیگر زمینه و فرصت مناسبی برای شناسایی و ارتباط با این افرادوایجاد انگیزه بیشتر در آنان برای استمرار فعالیت های خیر خواهانه است.

استفاده از جایگاه و توان شوراهای اسلامی شهر و روستا.
در اصل یک‌صدم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است:
برای پیشبرد سریع برنامه‌های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم با توجّه به مقتضیات محلّی، اداره‌ی امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورای ده، بخش‌، شهر، شهرستان یا استان صورت می‌گیرد که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب می‌کنند.(تیموری، ۱۳۸۳، ص۲۱۰)

شوراهای اسلامی شهر و روستا به عنوان مهم‌ترین نهادها و انجمن‌های محلّی که از پشتوانه‌ی مردمی برخوردارند، نقش مهمّی را در آگاه‌سازی و اطّلاع‌رسانی به مردم و جلب مشارکت آنان ایفا می‌کنند.

آنها از یک‌سو از پشتوانه‌ی اعتماد اجتماعی برخوردارند و از سوی دیگر در چهارچوب قانون وظیفه دارند ضمن شناسایی کمبودها و نارسایی‌های جامعه‌ای که نمایندگی آن را برعهده گرفته‌اند، زمینه‌ی رفع مشکلات و کاستی‌ها را فراهم آورند.

بند «ل» ماده‌ی ۶۸قانون شوراها وظایف و اختیارات شورای اسلامی روستا را این‌گونه تعریف می‌کند:

فراهم‌نمودن زمینه‌ی مشارکت و جلب همکاری مردم در جهت ایجاد و توسعه‌ی نهادهای مدنی، کتاب‌خانه و مراکز فرهنگی، بهبود و ارتقای فرهنگی اقشار مختلف به ویژه جوانان و بانوان و برنامه‌ریزی در انجام خدمات اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، اموزشی، سوادآموزی و سایر امور با موافقت و هماهنگی مراجع ذی‌ربط.(تیموری، ۱۳۸۳، ص۲۳۱)

هم‌چنین بندهای ۵ و ۶ و ۷ ماده‌ی ۷۱ وظایف شوراهای اسلامی شهر را چنین مقرر می‌نماید:بند۵- برنامه‌ریزی درخصوص مشارکت مردم در انجام خدمات اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی با موافقت دستگاه‌های ذی‌ربط.

بند۶- تشویق و ترغیب مردم درخصوص گسترش مراکز تفریحی، ورزشی و فرهنگی با هماهنگی دستگاه‌های ذی‌ربط.

بند۷- اقدام درخصوص تشکیل انجمن‌ها و نهادهای اجتماعی، امدادی، ارشادی و تأسیس تعاونی‌های تولید و توزیع و مصرف، نیز انجام آمارگیری، تحقیقات محلّی و توزیع ارزاق عمومی با توافق دستگاه‌های ذی‌ربط.(همان، ص ۲۳۵)

همان‌طور که ملاحظه می شود شوراهای اسلامی به لحاظ علاقه‌مندی به پیشرفت، توسعه و آبادانی شهر یا روستای خود از یک‌سو و دارا بودن اختیارات قانونی ، میدان فعّالیت و نفوذ اجتماعی وهم چنین توان ارتباط مؤثّر با مردم از سوی دیگر، شرایط بسیار مناسبی برای ایجاد انگیزه در شهروندان و جلب مشارکت و همکاری آنان دارند.

نمایندگان شوراها به دلیل آشنایی با شرایط و مقتضیات محل و تشخیص نیازها می‌توانند هدایت‌گر مردم برای انجام اقدامات خیرخواهانه و گسترش فرهنگ وقف باشند.

بی‌تردید ارتباط مؤثّر و تنگاتنگ ادارات اوقاف و امور خیریه و تعامل سازنده‌ی آنان با اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا می‌تواند بستر مناسبی برای ترویج و توسعه‌ی فرهنگ وقف و نیکوکاری در جوامع محلّی فراهم سازد.

استفاده از جایگاه و توان سازمان‌های مردم‌نهاد[۲] و مؤسّسات خیریه.
در جهان امروز سازمان‌های مردم نهاد و تشکّل‌های غیردولتی(Non government organization) که به اختصارNGO نامیده می‌شوند در توسعه‌ی پایدار جوامع نقش مهم و اساسی ایفا می‌کنند.
از نظر بانک جهانی، انجمن‌های خیریه که بودجه‌ی خصوصی را صرف توسعه،‌ توزیع غذا و خدمات مشاوره‌ای خانوادگی و ساماندهی نیازمندان می‌نمایند، تعاونی‌های مستقل، انجمن‌های اجتماعی، انجمن‌های مذهبی، انجمن‌های خدماتی و گروه‌های زنان شامل سازمان‌های غیردولتی می‌گردند.

در یکی دیگر از تعاریف سازمان‌های بین‌المللی آمده است: «سازمان غیردولتی، ‌تشکّل یا سازمانی از گروه‌های داوطلب مردمی است که غیردولتی،‌ غیرانتفاعی بوده و هدف آن رفع نیاز کُلّ جامعه یا گروه‌هایی از جامعه می‌باشد. (بهاءالدینی، ۱۳۸۴، ص۱۷)

در مجموع می‌توان گفت: NGOها پدیده‌ای مؤثّر در عرصه‌ی مدیریت و مشارکت اجتماعی هستند که در جهت تحقّق اهداف انسان‌دوستانه مانند افزایش و تقویت منافع تهی‌دستان و نیازمندان، کاهش فقر، رفع تبعیض، حفظ محیط زیست، کاهش آلام و دردهای بشری و ... به صورت تخصّصی فعالیت می‌کنند.

این سازمان‌ها که ریشه در تاریخ گذشته‌ی بشر دارند، پس از دولت و بخش خصوصی به عنوان سومین محور توسعه قلمداد می‌شوند.(کاربخش راوری و تویسرکانی راوری، ۱۳۸۸۱)

سازمان‌های مردم‌نهاد، دارای مزایای گسترده‌ای هستند که ناشی از نوع ساختار و ماهیّت داوطلبانه‌ی آنهاست. به نظر سرنیا(۱۹۸۸) این سازمان‌ها دارای مزایایی به شرح زیر هستند:

۱. سازمان‌های غیردولتی با بهره‌گیری از نیروی انسانی داوطلب و جذب منابع مالی می‌توانند با هزینه‌ی بسیار پایین اهدافی را محقّق سازند که دیگر سازمان‌ها توان تحقّق آنها را با این میزان از هزینه ندارند.

۲. سازمان‌های غیردولتی با دسترسی ساده و آسان به افراد فقیر و نیازمند، کمک در مناطق دور دست و متروک می‌توانند اثربخشی بیشتری را از خود نشان دهند، در حالی‌که واحدهای دولتی به علّت خصلت تمرکزگرایانه‌ای که دارند، چنین قابلیتی را ندارند و مؤسسات بخش خصوصی نیز فاقد انگیزه برای ارائه‌ی چنین کمک‌هایی هستند.

۳. سازمان‌های غیردولتی، به منزله‌ی واحدهای بسیج‌کننده‌ی محلّی، قدرت عمل بالایی در مقیاس محلّی را دارند. آنها می‌توانند مشارکت مردمان محلّی را جلب و گروه‌های داوطلب را سازماندهی کنند که با همیاری هم اهداف توسعه را در مناطق، عملی سازند.

۴. سازمان‌های غیردولتی می‌توانند موقعیّت و نیازهای منطقه را به درستی و از نزدیک تشخیص داده، خود را به آسانی به شرایط و نیازهای منطقه‌ای تطبیق دهند. این مزیّت موجب می‌شود تا برنامه‌های توسعه با دقّت و سرعت بیشتری عملی گردند.

۵. سازمان‌های غیردولتی با استقرار در محلّه‌ها و مناطق، موجب توسعه و رشد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مردمان محلّی می‌گردند. افراد منطقه با عضویّت در این‌گونه سازمان‌ها از شیوه‌های و روش‌های جدید مشارکت آگاه می‌شوند.

۶. سازمان‌های غیردولتی با فعّالیّت‌های آموزشی، ترویجی و ارشادی خود، موجبات توانمندسازی جامعه‌ی پیرامون خود را فراهم می‌سازند.

۷. سازمان‌های غیردولتی با طرح مسایل تازه و مشخص‌ساختن نیازهای محلّی در ذهن افراد پرسش‌های جدیدی را مطرح می‌سازند که موجد بروز خلاّقیت و نوآوری در آنان می‌گردد. علاوه بر این کارکردهایی چون:
- اطّلاع‌رسانی و آگاه‌سازی عمومی
- بسیج مردم(جلب مشارکت‌های مردمی)
- گسترش نظارت عمومی
- بسیج منابع(جلب سرمایه)(غفاری و نیازی، ۱۳۸۶، ص۱۷۷-۱۷۸) از ویژگی‌های سازمان‌های غیردولتی و مردم‌نهاد است.

همان‌طور که ملاحظه می‌شود سازمان‌های مردم‌نهاد و مؤسّسات خیریه در بطن جوامع محلّی شکل گرفته و به خوبی امکان ارتباط با آحاد جامعه و جلب مشارکت آنان را دارند. بنابراین می‌توان از این ظرفیت در جهت ترویج فرهنگ وقف و توسعه‌ی موقوفات بهره گرفت. به تعبیر دیگر؛ این موسّسات بنا به ماهیت عملکردشان می‌توانند محور توسعه‌ی موقوفات قرار گیرند.

مؤسّسات خیریه و سازمان‌های مردم‌نهاد در هر منطقه می‌توانند در جهت ترغیب و تشویق افراد خیر و نیکوکار به وقف تمام یا بخشی از اموالشان برای تحقّق این اهداف اقدام نمایند.

تجربه ثابت کرده‌است اگرمردم یک محل و افرادخیر اطمینان‌خاطر پیدا کنند که اموال و دارایی آنان می‌تواند در راه رفع مشکلات اجتماعی و زدودن فقر و تباهی از چهره‌ی جامعه مفید و مؤثّر واقع شود.

و چون چشمه‌ای جوشان همواره جاری و ساری باشد و سازمان‌ها یا افرادی هستند که می‌توانند زمینة‌ساز اجرای نیت‌های خیرخواهانه‌ی آنان باشند و علاوه بر آن شرایط و ضوابط خاصّی بر هزینه‌کرد سرمایه‌ی آنان حاکم است، بیشتر تمایل نشان می‌دهند که در این عرصه‌ها گام بردارند.

بنابراین، مدیران و متولّیان این مؤسّسات و سازمان‌ها باید ساز و کارهایی فراهم کنند تا این اطمینان‌خاطر در افراد متمکّن و توانمند ایجاد شود. قطعاً شناسایی این افراد و پیشنهاد وقف اموال و دارایی‌ها‌ـ‌ با رعایت اصل وسعت دید.

و آینده‌نگری‌ـ می‌تواند هم به توسعه و ترویج فرهنگ وقف کمک کند و هم در پرتو آن بسیاری از مشکلات این مؤسّسات و درنتیجه معضلات و نابسامانی‌های اجتماعی رفع شود.

مساجد و بقاع متبرّکه‌ موقوفات وقف‌آفرین.
از دیرباز مساجد به عنوان مراکز و مکان‌هایی برای هرگونه حرکت و جنبش سازنده و ارتقاء آگاهی و بیداری اقشار جامعه مورد استفاده بوده‌اند. این مراکز الهی و معنوی از عوامل مهم و مؤثّر در پیشبرد فرهنگ تحوّلات اجتماعی و فرهنگی به شمار می‌روند. مساجد کانون تجمّع انسان‌های مؤمن و دین‌داری است که از آموزه‌های دینی تأثیر می‌پذیرند.


از دیگرسو روحانیان به عنوان مبلّغان دین، که هدایت معنوی مردم را در این مسیر برعهده دارند از نفوذ و توانایی زیادی برخوردار هستند. آنها می‌توانند با روش‌های جذّاب و انگیز‌ه‌آفرین به خوبی مردم را با تبعات انفاق و نیکوکاری و ثمرات وقف آشنا سازند.

اگر شرایطی به وجود آید تا در تمام مساجد کشور که دارای روحانی هستند و هم‌چنین در ایام ماه مبارک رمضان، دهه‌ی اول محرّم و هفته‌ی وقف، یک حرکت‌ فراگیر در جهت ترویج فرهنگ وقف و آگاهی‌بخشی مردم در این عرصه صورت گیرد.

آن‌وقت می‌توان تصوّر کرد که چه تحوّلات عظیمی اتّفاق خواهد افتاد. البتّه، ذکر این نکته، ضروری به نظر می‌رسد که در حال حاضر نیز چنین اقداماتی دراکثر مناطق کشور در جریان است،

امّا، قطعاً با یک برنامه‌ریزی هدف‌مند و مستمر و هماهنگی با سازمان تبلیغات اسلامی و سایر دستگاه‌های متولّی و آموزش روحانیان می‌توان به ثمرات و نتایج مطلوب و ارزشمندی دراین عرصه دست یافت.

علاوه بر مساجد، بقاع متبرّکه و امام‌زادگان نیز کانون‌های معنوی و مراکز تربیت انسانی و تقرّب به ذات اقدس الهی به شمار می‌روند. بسیار دیده شده برخی انسان‌ها در مواجهه با مشکلات، مصائب و ناگواری‌ها زمانی که از همه‌جا ناامید شده‌اند.

به عنوان آخرین نقطه و روزنه‌ی امید به امام‌زادگان پناه آورده و با راز و نیاز و توسّل به خداوند، گره از مشکلات آنان گشوده، جان تازه‌ و امید دوباره‌ای در وجودشان دمیده شده و با انگیزه‌ و نیروی مضاعف زندگی را از سرگرفته‌اند. بنابراین، این مکان‌ها کارکردی وسیع و همه‌جانبه در تقویت دین‌داری و رشد و تعالی فرهنگی جامعه دارند.

«زمانی که زائران در فضایی سرشار از نشاط معنوی و روحانیت قرار می‌گیرند، اندیشه‌هایشان به سوی عالم معنی پر می‌گشاید، خود را در حضور حضرت حق می‌بینند و انگیزه‌ی کار خیر و نیکوکاری در آنان افزایش می‌یابد. تجربه نشان می‌دهد .

«زائران در گذشته هر‌جا که گام می‌نهادند، اغلب مایه‌ی خیرات و برکات بسیار بودند. استمرار سنّت وقف و موقوفات را به میزان زیاد مدیون زائران بوده‌ایم.»(ملاّصالحی، شماره‌ی۵۲، سال سیزدهم، ۱۳۸۴، ص۷۰)

آموزش متولّیان و اعضای هیأت امنای بقاع متبرّکه و زیارت‌گاه‌ها و ایجاد فضای آگاهی‌بخش و اعتمادآفرین می‌تواند زمینه‌ی توسعه‌ی وقف و موقوفات را فراهم آورد.

بهره‌گیری از اجتماعات معنوی و جلسات مذهبی.
یکی از ویژگی‌های جامعه‌ی دینی ما تشکیل اجتماعات معنوی و برگزاری جلسات مذهبی است. این مراسم و جلسات می‌تواند به عنوان یک ظرفیت ارزشمند در جهت ترویج فرهنگ وقف و نیکوکاری مورد استفاده قرار ‌گیرد.

می‌توان از جلسات دعا و روضه‌خوانی که حتّی در دورافتاده‌ترین مناطق و روستاها و معمولاً در فضای معنوی خاصّی شکل می‌گیرند، به عنوان محور این امر مقدّس استفاده کرد. در این میان نقش مدّاحان و روحانیان حائز اهمیت بسیار است.

آنها می‌توانند با شناسایی کمبودها و نارسایی‌هایی که در منطقه یا روستا وجود دارد و ضمن بهره‌گیری از احادیث و روایات انسان‌ساز ائمه‌ی اطهار و پیام‌های سازنده‌ی بزرگان دین، آیات عظام و مراجع تقلید و تبیین اهمیت رفع هرکدام از نیازهای موجود، انگیزه‌ی لازم را در مردم ایجاد کنند.

نکته‌ی مهم در این خصوص، جهت‌دهی نیات مردم به سوی انجام کارهایی است که به رفع نیازهای اساسی جامعه منجر می‌شود. مثلاً مکرّر دیده می‌شود در یک روستای کوچک چندین مسجد و حسینیه احداث می‌شود در حالی که ممکن است آن روستا فاقد یک مدرسه‌ی مناسب یا خانه‌ی بهداشت و یا زمین ورزشی باشد.

استفاده از فضای رسانه‌ای.
عصر حاضر«عصر سلطه‌ی ارتباطات» نام گرفته است. امروز رسانه‌های گروهی نقش بسیار مؤثّری در مقوله‌ی اطّلاع‌رسانی، آگاهی‌بخشی و شکل‌دادن به افکار عمومی دارند. به تعبیر دیگر؛ رسانه‌ها دارای کارکردهای متنوّعی هستند.

نهادی‌کردن نظام ارزشی و باورهای اعتقادی، افزایش مشارکت و توسعه‌ی فرهنگ از جمله این کارکردها به شمار می‌رود. این رسانه‌ها باید اهّمیت، اهداف و مقاصد متنوّع وقف و نحوه‌ی اجرای این سنّت حسنه را به عنوان یک وظیفه‌ی ملّی و دینی، ترویج و زمینه‌ی گسترش آن را در جامعه فراهم آورند.

رادیو و تلویزیون به عنوان مهم‌ترین وسایل ارتباط‌جمعی از نفوذ زیادی در بین اقشار جامعه برخوردارند. بنابراین در این میان رسانه‌ی ملّی و مراکز صدا و سیما در سطح استان‌ها باید نقش مؤثّری را در این زمینه ایفا کنند.

تهیه‌ی گزارش‌ها و فیلم‌های مستند برای معرّفی واقفان و موقوفات، ارائه‌ی مباحث کارشناسی به منظور تبیین ارزش و اهّمیت خیرخواهی و نیکوکاری و آثار مثبت و ماندگار وقفِ اموال و دارایی‌ها از جمله کارهای مهمّی است که باید هموراه مدّنظر متولّیان و گردانندگان رسانه‌ی ملّی باشد.

رسانه‌های گروهی و به ویژه نشریات محلّی، باید ضمن جمع‌آوری اطّلاعات لازم در باب وقف و موقوفات، جلوه‌ای از جمال واقفان خیراندیش و خیراندیشان واقف را برای نسل امروز به نمایش بگذارند و زمینه‌ی آشنایی آنان با وقف و موقوفات را فراهم آورند.

باید از لابه‌لای وقف‌نامه‌ها، چهره‌ی نورانی انسان‌های ریزبین و بلنداندیشی را جست‌و‌جو و به جامعه معرّفی کنند، که روح عالی انسانی را برای همیشه‌ی تاریخ به نمایش گذارده‌اند. آنهایی که با توجّه به نیازهای زمانه‌ی خویش صدقات جاریه‌ی ارزشمندی بر جای نهاده‌اند.

علاوه بر رسانه‌ی ملّی و نشریات محلّی، فصل‌نامه‌ی فرهنگی، تحقیقی، اجتماعی و تاریخی«وقف میراث جاویدان» نیز دارای رسالت بزرگی در این عرصه است. هرچند این نشریه دارای محتوای ارزشمندی است،

ولی مطالب آن به گونه‌ای است که امکان استفاده‌ی عموم مردم وجود ندارد، علاوه بر آن شمارگان نشریه جوابگوی نیازهای جامعه‌ی ما نیست، بنابراین پیشنهاد می‌شود همراه با هر شماره، ویژه‌نامه‌ای در شمارگان وسیع برای یک استان منتشر گردد.

این ویژه‌نامه می‌تواند به مقتضای فرهنگ، شرایط و نیازهای هر استان طرّاحی شود. توزیع این نشریه در شمارگان وسیع در سطح ادارات، سازمان‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها و ... بر ترویج فرهنگ وقف مؤثر است.

بهره‌گیری از تجربه‌های دیگران.
یکی از راه های رشد و تعالی جوامع و پیشرفت بشر استفاده از تجربه‌های دیگران است. در آیین مقدّس اسلام و رهنمودهای پیشوایان دینی و سخنان حکیمان و اندیشمندان بر بهره‌گیری از تجربه‌های دیگران تأکید فراوان شده است.

مولای متّقیان امام علی(ع) در این‌باره می‌فرمایند:«با مردان آزموده و صاحب‌تجربه هم‌نشین باش، زیرا که اینان متاع پر ارج تجربه‌های خود را به گران‌ترین بها(یعنی فداکردن عمر خود) فراهم کرده‌اند و تو آن متاع گران‌قدر را با ارزان‌ترین قیمت(یعنی صرف چند دقیقه وقت) به دست می‌آوری.»(ابن‌ابی‌الحدید، ۱۳۳۷، ج ۲۰، ص ۲۷۳)

استفاده از تجربه‌های دیگران به بسط و گسترش اندیشه، توانایی و مهارت ما می‌انجامد، روش‌های جدیدی را به ما می‌آموزد و راه‌های تازه‌ای برای رسیدن به اهداف بلند معنوی و انسانی فرا روی ما می‌گشاید.

هرچند در کشور ما وقف به عنوان یک سنّت حسنه و یکی از یادگارهای ارزشمند اسلام از سابقه‌ی دیرینه‌ای برخوردار است و با اتّکا به پشتوانه‌ای دینی و اعتقادی از رشد فکری و فرهنگی مردم ایران حکایت می‌کند،

امّا این امر به معنای بی‌نیازبودن ما از تجربه‌های دیگران در این عرصه نمی‌باشد، چرا که وقف، ریشه در ادیان و ملل دیگر نیز به اشکال و عناوین مختلف وجود داشته و دارد.

به تعبیر دیگر خیرخواهی و نیکوکاری وجه اشتراک همه‌ی ادیان آسمانی و تمدّن‌های بشری محسوب می‌شود و تاریخ جهان، بیانگر این واقعیت است که همواره انسان‌هایی با نیّات خیرخواهانه و انسان‌دوستانه به اختصاص بخش یا همه‌‌ی اموال خود برای ساماندهی امور معنوی، رفع محرومیت‌ها و توسعه‌ی رفاه اجتماعی همّت گماشته‌اند.

برخی از کشورهای دنیا موقوفه‌خیز بوده و دارای بنیادها و انجمن‌هایی هستند که در جهت منافع همگانی فعّال می‌باشد و اهداف سود‌جویانه و انتفاعی ندارند.

در بعضی از این کشورها وقف‌کردن، کاری محبوب و مورد علاقه‌ی مردم است و عدّه‌ای علاقه دارند بخشی از درآمدهای اقتصادی را در مسیر مقاصد عام‌المنفعه صرف نمایند.

بنابراین در راستای ترویج فرهنگ وقف باید فرصتی فراهم شود تا علاقه‌مندان آگاهی‌های لازم را درباره‌ی سوابق تاریخی و نحوه‌ی نگاه و عمل‌کرد دیگران به دست آورند.

آشنایی با تجربه‌های سایر ملل در عرصه‌ی وقف دو پیامد مثبت و مهم دارد:
۱- همان‌طور که بیان شد این تجربه‌ها، راه‌ها و روش‌های تازه‌ای را فراروی برنامه‌ریزان و علاقه‌مندان قرار می‌دهد و زمینه‌ی گسترش فرهنگ وقف را فراهم می‌آورد.

۲- با توجه به فراگیربودن این فرهنگ در اقصی نقاط جهان، فرصتی برای افزایش آگاهی دست‌اندرکاران و علاقه‌مندان از اقدامات و فعّالیت‌های وقفی در سایر کشورها فراهم می‌شود. این فرصت می‌تواند به تقویّت انگیزه‌ی مخاطبان برای حرکت در این مسیر بیانجامد.

جهت‌دهی به نیات واقفان.
ترویج فرهنگ وقف نیازمند توجه به مسائل زیادی است. یکی از مهم‌ترین مواردی که باید در این مسیر مدّنظر متولّیان امر قرار گیرد، جهت‌دادن نیّت واقفان ارجمند در مسیر نیازهای واقعی جامعه‌ی امروز است.

بسیاری از نیازهای جامعه در هر عصر و مکان متفاوت است، هرچند در گذشته انسان‌های شریف و بزرگواری با نیّات خیرخواهانه و با توجّه به شرایط محیطی و اجتماعی و نیازهای روز جامعه، مبادرت به وقف اموال خود برای مصارف خاص نموده‌اند.

امّا امروز پس از گذشت سال‌ها و قرن‌ها به دلیل تحوّلات سریع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، برخی از این مصارف مصداق خود را از دست داده‌اند. هرچند که بر اساس ضوابط و شرایط خاص، درآمد این موقوفات در جهتی نزدیک و مرتبط به نیّت واقف هزینه می‌گردد،

ولی می‌توان از این تجربه استفاده کرد و ضمن ارائه‌ی مشاوره و راهنمایی واقفان محترم آنها را تشویق کرد که اولاً؛ نیات خود را بر اساس نیازهای واقعی جامعه قرار دهند و ثانیاً؛ محدوده‌ی نیّت خود را گسترش داده و شرایط آینده‌ی جامعه را نیز در نظر بگیرند،

قطعاً، هرچه امکان بهره‌برداری از موقوفات در راستای گسترش علم و دانش، رفاه اجتماعی و خدمت به بندگان خدا در ابعاد مختلف بیشتر باشد، نتیجه و ثمره‌ی بیشتری نیز عاید واقفان خیراندیش و نیکوکار خواهد شد و آن ها از اجر معنوی بیشتری برخوردار می‌گردند.

به عنوان مثال شاید امروز به هر اندازه که وقف درآمدی بر برگزاری مجالس روضه‌ی حضرت سیدالشهداء(ع) مؤثر و ارزشمند باشد- که در جای خود لازم است- به همان میزان ساخت یک فیلم مذهبی در ارتباط با حادثه‌ی عظیم عاشورا، مفید و مؤثرّ واقع می‌شود.

چرا که از این راه بهتر می‌توان اقشار مختلف مردم به ویژه کودکان و نوجوانان را با حماسه‌ی خونین و جاودان عاشورا و پیامدهای آن آشنا کرد.

برخی از نیازهای ضروری جامعه‌ی امروز را می‌توان به شرح زیر برشمرد:
۱- مراکز مشاوره و خدمات روان‌شناختی برای ارائه‌ی خدمات ویژه به نوجوانان، جوانان، زوج‌های جوان و ... به منظور ایجاد یک جامعه‌ی پویا و سالم؛
۲- مراکز درمانی بیماران خاص که هزینه‌های نگه‌داری آنان در شرایط عادّی از عهده‌ی بسیاری از خانواده‌ها خارج است؛

۳- مراکز علمی و آموزشی برای آموزش مهارت‌های زندگی و راه و روش خوب‌زیستن در دنیای پر فتنه و آشوب امروز به ویژه بر اساس آموزه‌های دینی و قرآنی؛
۴- مراکز نگه‌داری، درمان و بازتوانی آسیب‌دیدگان اجتماعی و ایجاد زمینه‌ی برگشت آنان به دامن خانواده و جامعه؛

۵- مراکز نگه‌داری و آموزش معلولان، بیماران روانی و ...؛
۶- مراکز شبانه‌روزی نگه‌داری و آموزش ایتام و کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست و یا فاقد سرپرست مؤثر و توانمند؛

۷- توسعه و تجهیز مراکز موجود به ابزار و امکانات مورد نیاز؛
۸- فعالیت‌های پژوهشی و تحقیقاتی در زمینه‌های مختلف؛

۹- مدرسه، کتاب‌خانه و مراکز بهداشتی در برخی مناطق شهری و روستایی؛
۱۰- مراکز حمایت از ازدواج آسان برای جوانان؛
۱۱- اماکن ورزشی به منظور غنی‌سازی اوقات فراغت کودکان و نوجوانان و رشد وتعالی آنان.

انسجام فکری و حرکتی چند جانبه برای کشترش وقف

هر چند با دور شدن از صدر اسلام و روی کار آمدن غاصبان حکومت اسلامی، ضربات جبران ناپذیری بر ارزش های مکتبی وارد شد، اما در عین حال، سنت وقف گسترش یافت و از انحصار بر فقرا خارج شد و به تأسیس مراکز علمی و تأمین زندگی عالمان و ایجاد کتاب خانه ها و مراکز عالم المنفعه تعمیم یافت.

امروزه وقف به معنای داشتن سرمایه مازاد بر نیاز خود و خانواده است که برای رضای خدا، وقف عام یا خاص است، اما واقعیت وقف چیز دیگری است که حتی با کم ترین هزینه می توانیم وقف بزرگی را به ثبت برسانیم.
همان گونه که مساجد و تکایا و هیئت های عزاداری مردمی اداره می شوند و هر کس به هراندازه می تواند در این موقوفات سهیم باشد، می توانیم مراکز علمی، پژوهشی و آزمایشگاهی را با مسأله وقف توان مندتر کنیم.

آیا ایجاد تعاونی های وقف در هرمنطقه ای که نیاز عمومی مردم را بر طرف کند، نمی تواند حرکتی در جهت گسترش فرهنگ وقف باشد؟ آیا نباید مردم را با وقف آشنا کنیم؟

آیا ایجاد انگیزه و لیست کردن نیازهای عمومی که فقط صرف نیازهای جسمی نباشد، بلکه تمام جنبه های نیازهای بشر مسلمان را در برداشته باشد، نمی تواند وقف را هدف مند کند و به سمت تعالی موقوفات سوق دهد؟

در منشورهایی که از طرف دیوان سنجر به حکام صادر می شد، می نوشتند که متولیان وقف را باید ازنظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، جزو مظاهرخاص پیشرفت و رفاه جامعه بدانیم.

ثروت طبق آموزه های دینی ما بعد از درگذشت یک نفر به خانواده هایی انتقال می یابد و ممکن است این انتقال در مسیر دینی مصرف نشود. چه زیباست که صاحبان ثروت، قبل از فوت و انتقال ثروت، موقوفاتی را برای نسل خود یا برای عموم در نظر بگیرند که انتقال ثروت در مسیر دینی خودش قرار بگیرد.

یکی از پدیده های جالب و با اهمیت در شهرهای اسلامی، تداوم املاک از طریق قوانین اسلامی وقف وارث بود. براساس نوشته ها، وقف به واقف اجازه می دهد که املاکش را برای استفاده دائمی بهره برداران، اهدافش را نسبت به انتقال منافع، تعیین بهره برداران و دیگر موضوعات مربوط ماندگار سازد.

وقف علاوه بر آثار مذهبی، فرهنگی، آموزشی و اقتصادی ، آثار جغرافیایی مهمی دارد. در برخی مناطق که پدیده وقف گسترش یافته، چهره جغرافیایی آن مناطق دگرگون شده است. هم چنین وقف در سیما و چشم انداز جغرافیایی شهرها مؤثر بوده است.

همان طور که برای هر سنت نیک احتیاج به تبلیغ و آگاهی داریم، شایسته است مبلغینی برای وقف تربیت شوند که وقف را به صورت یک نظام شناخته شده به مردم معرفی و از هدر رفتن ثروت ها و موازی کاری ها جلوگیری کنند.

شاید به این تابلو برخورد کرده باشید که نوشته مسجد فلان یا حسینیه فلان بانی ندارد، ولی نظارت بر موقوفات دارد و در جهت پیشرفت وقف کمک کار خوبی به نظر می رسد.

مثلاً با ایجاد نمازخانه ای مناسب در یک مدرسه، محل مناسبی برای نماز و عبادت دانش آموزان فراهم می شود و هم می تواند سالن امتحانات و سالن ورزشی و محلی برای جلسات باشد. استفاده چند منظوره و سازماندهی شده از وقف باعث رغبت مردم در ایجاد فضاهای مورد نیاز در هر منطقه ای می شود.

استفاده از مسجد در موارد خاص که فقط اقامه نماز باشد، باعث شده برخی مساجد مخروبه و خالی از نمازگزار باشد. برای موقوفات، باید نظامی تعریف شود. اگر شهرسازان و متولیان شهرسازی، جایگاه موقوفات را از قبل در کالبد شهرها، پیش بینی و در دستور کار خود قرار داده باشند، عملاً مشکلی برای مکان یابی نخواهیم داشت.

چه زیبا می شود اگر کنار چند مجتمع مسکونی، یک مجتمع فرهنگی که شامل مسجد، ورزش گاه، کتاب خانه، کتاب فروشی و شهربازی وجود داشته باشد. جدا بودن اماکن فرهنگی از یک دیگر و نبود یک راهنمای جامع شهری باعث شده اوقات جوانان تلف شود.

چرا که عده ای به جای کتاب خانه، پارک را برای مطالعه کردن انتخاب می کنند؟ آیا جای فضاهای متناسب برای مطالعه کردن در کشور خالی نیست؟ غالباً فضاهای آموزشی ما شادابی و طراوت شان را از دست داده و به مکانی آموزشی تبدیل شده اند.

مهم این است که برای گسترش فرهنگ وقف یک انسجام فکری و حرکتی چند جانبه از سوی نهادهای مختلف و مردمی صورت بگیرد که وقف به عنوان یک آموزه دینی و لازم الاجرا، مثل نماز و روزه در جامعه مطرح شود که ان شاء الله جامعه فردا را پویاتر و متعالی تر ببینیم.


نتیجه‌گیری، جمع‌بندی و پیشنهادها
وقف به عنوان سنّت حسنه‌ی نبوی(ص) در طول قرن‌ها، تأثیر شگرفی در رشد و اعتلای علمی، فرهنگی و اجتماعی داشته است.

بسیاری از مسلمانان در طول تاریخ براساس احساس وظیفه و انگیزه‌های مقدّس و خیرخواهانه‌ آثار ماندگار زیادی از خود بر جای گذاشته‌اند. آثاری که به عنوان باقیات‌الصّالحات گره‌گشای بسیاری از مشکلات مردم و رفع کمبودها و نارسایی‌های اجتماعی شده است.

تأسیس هزاران مرکز علمی، آموزشی، فرهنگی، رفاهی، درمانی و عبادی و ... از آن جمله است. نیازهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و هم‌چنین ضرورت حفظ روحیه‌ی خیرخواهی، ایثار و نوع‌دوستی ایجاب می‌کند، این سنّت حسنه تقویت و روز به روز گسترش یابد، تا امکان رشد و اعتلای جامعه بیش از پیش فراهم آید.

بنابراین وقف این چشمه‌ی زلال عشق و خیراندیشی باید هم‌چنان جوشان بماند و بر کرانه‌ی کویر زندگی جاری باشد، تا دردمندان و نیازمندان از برکت آن بهره‌مند شوند و آسایش و آرامش را تجربه کنند. بی‌پناهان به پناه‌گاهی امن دست یابند و علم و دانش، توسعه یابد و زمینه‌ی رفع مشکلات جامعه فراهم گردد.

یکی از مهم‌ترین پیش‌شرط‌ها و اساسی‌ترین نیازها در این حوزه، افزایش آگاهی و اطّلاعات مردم از مقوله‌ی وقف و موقوفات است که باید با استفاده از روش‌ها و ابزارهای مناسب و مؤثّر در این جهت گام برداشت.

هرچند در این مقاله سعی شد راه‌کارهای عملی ترویج فرهنگ وقف و نیکوکاری و توسعه‌ی موقوفات که بر افزایش سطح آگاهی جامعه اثرگذار است، تبیین گردد، امّا در جمع‌بندی نیز فهرست‌وار بر مواردی که می‌تواند به تحقّق اهداف مربوط به توسعه و ترویج فرهنگ وقف کمک کند، تأکید می‌شود:

۱. برگزاری همایشی با عنوان«نقش شوراهای اسلامی در ترویج و توسعه‌ی فرهنگ وقف» به منظور دادن اطّلاعات و آگاهی‌های لازم به اعضای شوراها و تقویت پُل ارتباطی بین نهاد وقف و مردم شهرها و روستاهای هر استان.

۲. برگزاری همایش«نقش سازمان‌های مردم‌نهاد و تشکّل‌های غیردولتی در ترویج و توسعه‌ی فرهنگ و سنّت حسنه‌ی وقف» با دعوت از همه‌ی اعضای هیأت مدیره و مسؤولان همه‌ی مؤسّسات خیریه و سازمان‌های مردم‌نهاد مربوطه.

۳. برنامه‌ریزی برای معرّفی واقفان و تبیین آثار مثبت وقف و موقوفات هر منطقه در نشریات محلّی هر استان و شهر.
۴. تشویق و ترغیب دانشجویان برای انجام پایا‌ن‌نامه‌های دوره‌ی کارشناسی و کارشناسی ارشد در حوزه‌ی وقف.

۵. تشویق دانش‌آموزان و دانشجویان به ویژه‌ رشته‌های علوم اجتماعی برای انجام کارهای پژوهشی در حوزه‌ی وقف.
۶. برگزاری سالیانه‌ی جشنواره‌ی وقف و تقویت فعالیت‌های علمی، فرهنگی و هنری در این عرصه با استفاده از ابزارهای هنری، فیلم، تآتر، داستان، سرود و ...
.
۷. ایجاد زمینه‌ی بازدید دانش‌آموزان و دانشجویان از مراکز درمانی، علمی، فرهنگی و آموزشی موقوفه به منظور آشناساختن آنها با اهّمیت وقف در رفع مشکلات و توسعه‌ی رفاه اجتماعی.

۸. چاپ و انتشار زندگی‌نامه‌ی واقفان خیراندیش به شکلی زیبا و تأثیرگذار از نظر محتوا، نوع نگارش و ... به منظور قدردانی از آنان و ایجاد انگیزه‌ی در جامعه.

۹. برگزاری مراسم بزرگداشت واقفان در مراکز آموزشی(مدارس و دانشگاه‌ها و ... ) و مراکز درمانی به صورت سالیانه.(در مدارس می‌توان از همکاری انجمن اولیاء و مربیان و در دانشگاه‌ها از انجمن‌های دانشجویی کمک گرفت.)

۱۰. انجام فعالیت‌های گسترده‌ی تبلیغی از طریق نصب تابلوهای مناسب با جذابیت و زیبایی خاص در سطح شهرها.

۱۱. نصب تابلوی معرّفی واقفان در مراکز و اماکن درمانی، علمی و آموزشی که از راه وقف و تأسیس و اداره‌ می‌شوند و اشاره‌ی فهرست‌وار به اهمیت هرکدام از این مراکز در افزایش سطح رفاه اجتماعی و خدمت به مردم


پی‌نوشت‌ها:
[۱] . خانم شمس سلامت.
[۲] . تشکل غیردولتی یا سازمان‌های مردم‌نهاد عبارت است از نهادی مستقل، بدون وابستگی به دولت، که به دست افرادی خیرخواه و بشردوست اداره می‌شود. آنها برای انجام هدفی مشترک و معین، گرد هم آمده‌اند تا خدمات مشخّصی را به صورت داوطلبانه و غیرانتفاعی انجام دهند و نسبت به مردمی که برای خدمت به آنان اعلام موجودیت نموده‌اند، احساس مسؤولیت می‌کنند. در مجموع ویژگی‌هایی چون غیرانتفاعی‌بودن، مردمی بوده، وابسته‌نبودن به دولت، عضویت داوطلبانه، پاسخ‌گویی به جامعه و غیرسیاسی‌بودن از ویژگی‌های اصلی سازمان‌ها و تشکّل‌های غیردولتی محسوب می‌شوند.(غفاری و نیازی، ۱۳۸۶، ص۱۷۳)

منابع و مآخذ
۱. ابن ابی‌الحدید(۱۳۳۷): شرح نهج‌‌البلاغه، چاپ اول، ج۲، قم، کتاب‌خانه‌‌ی عمومی آیت‌الله مرعشی نجفی.
۲. بهاء‌الدینی، محسن(۱۳۸۴): تشکل‌های غیردولتی استان کرمان، کرمان، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان کرمان.
۳. تافلر، الوین(۱۳۷۲): شوک آینده، ترجمه: حشمت‌الله کامرانی، تهران.
۴. تیموری، کاوه(۱۳۸۳):آشنایی با شوراهای اسلامی، تهران، انتشارات نوآوران علم.
۵. دانش‌پور، علی و نادر ریاحی سامانی(۱۳۸۸): چرا و چگونه وقف کنیم؟، چاپ اول، تهران، سازمان چاپ و انتشارات.
۶. رؤوف، علی(۱۳۷۸): یاددادن برای یادگرفتن، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، انتشارات مدرسه، تهران
۷. سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور(بی‌تا): جلوه‌های عشق(یادنامه‌ی خیرین مدرسه‌ساز)، تهران، سازمان نوسازی، تجهیز مدارس، کشور.
۸. صادقی گلدار، احمد(۱۳۸۵): مقدمه ای بر فرهنگ وقف، چاپ دوم، تهران، کومه.
۹. عمید(۱۳۶۳): فرهنگ فارسی عمید، چاپ اول، تهران، چاپ سپهر.
۱۰. غفاری، غلامرضا و محسن نیازی(۱۳۸۶): جامعه‌شناسی مشارکتی، تهران، نشر نزدیک.
۱۱. کاربخش راوری، ماشاءالله و فاطمه تویسرکانی راوری(۱۳۸۸): نقش و جایگاه آموزش در توانمندسازی سازمان‌های مردم‌نهاد با تأکید بر روش‌های خلاّق(مجموعه مقالات همایش سازمان‌های مردم‌نهاد)، کرمان، اداره‌کل امور اجتماعی استانداری کرمان.
۱۲. کریمی، عبدالعظیم(۱۳۸۱): آموزش به مثابه پرورش، پژوهشکده‌ی تعلیم و تربیت، تهران.
۱۳. معراجی، سعید(۱۳۸۵): وقف سنّت ماندگار، تهران،بنیاد پژوهش و توسعه‌ی فرهنگ وقف.
۱۴. معین، محمد(۱۳۸۱): فرهنگ معین، چاپ اول، تهران، انتشارات امیرکبیر.
۱۵. ناطق‌پور، محمدجواد(۱۳۸۲): آموزش شورای اسلامی گامی در افزایش مشارکت و توسعه(مجموعه مقالات و سخنرانی‌های همایش شوراهای اسلامی) ، تهران، انتشارات پژواک جامعه.

فصل‌نامه‌ها:
۱. پناهی، محمدحسین و لیلا یزدان‌پناه: اثر ویژگی‌های فردی بر مشارکت اجتماعی، فصل‌نامه‌ی علوم اجتماعی، شماره‌ی ۲۶، تابستان ۱۳۸۳.
۲. صالح‌پور، معصومه: بررسی رضایت شغلی دبیران دبیرستان‌ها با تعهد سازمانی آنان در آموزش و پرورش نواحی ۴، ۶، و ۷ مشهد در سال تحصیلی۸۲-۸۱، فصل‌نامه‌ی مدیریت در آموزش و پرورش، شماره‌های۳۷-۳۸-۳۹-۴۰، دوره‌ی دهم، بهار، تابستان، پاییز، زمستان ۱۳۸۳.
۳. ملاصالحی، حکمت الله: زیارت و دیانت یا جهانگردی و سیاحت، فصل نامه وقف میرات جاویدان، شماره ۵۲ ، سال سیزدهم، زمستان ۱۳۸۴.



منبع:
نشریه انتظار نوجوان، شماره61



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.