طلايه دار استقلال

چهره برخي از شاخص ترين مناديان استقلال و آزادي اين مرز و بوم، در غباري از فراموشي، از يادها رفته است. معدودي هم كه در جريان تبليغات رسانه اي و به شكلي مناسبتي و سالي يك بار، به بررسي زندگي و سيره عملي آنها پرداخته مي شود، از اين نقصان، بهره كافي و وافي برده اند و نگاه رايج و كليشه اي و از سر اداي تكليف به انديشه و عمل
دوشنبه، 6 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
طلايه دار استقلال

طلايه دار استقلال
طلايه دار استقلال


 





 
چهره برخي از شاخص ترين مناديان استقلال و آزادي اين مرز و بوم، در غباري از فراموشي، از يادها رفته است. معدودي هم كه در جريان تبليغات رسانه اي و به شكلي مناسبتي و سالي يك بار، به بررسي زندگي و سيره عملي آنها پرداخته مي شود، از اين نقصان، بهره كافي و وافي برده اند و نگاه رايج و كليشه اي و از سر اداي تكليف به انديشه و عمل آنها، به حق امكان واكاوي باژگونه از سيره عملي و انديشه هاي آنان را به نيكي فراهم آورده است!
در اين رهگذر، بزرگاني چند را نيز مي توان يافت كه از دايره همين تحليلهاي رسمي و فرهنگ ساز! نيز محروم مانده و بخت آن را داشته اند كه به جاي تحريف شخصيت و تفكر، از نعمت فراموشي تاريخي برخوردار باشند. آيت الله كاشاني اما، از اين نعمت هم محروم مانده و تمامي كساني كه در دوران حيات وي كمر به مخدوش ساختن چهره مبارز، مومن مثال زدني او بسته بودند. همچنان اين وظيفه كار ساز تاريخي را بر عهده اخلاف خويش نهاده اند و اينان نيز الحق، در غيبت و تغافل متوليان فرهنگي، تمامي امكانات خويش را به كار گرفتند تا كساني را كه سوداي مبارزه با ظلم و استعمار و استبداد را در سر مي پرورانند، از يكي از شاخص ترين الگوها و مصاديق باز ظلم ستيزي و آگاهي به شيوه هاي عملي مبارزاتي، محروم سازند و اگر نبود تجليل فاخر امام از اين مجاهد كم نظير، او همچنان از تحريفات و افتراهائي كه به رغم گذشت نيم قرن از رحلت او، همچنان باشدت و حدت ادامه داشت، بهره مند مي شد، دور از دسترس نسلهاي انقلابي باقي مي ماند و در سايه تلاش دشمنان هميشگي دين و ملت، متاع آبروي خويش را همچنان در بازار تزوير به حراج مي نهاد.

طلايه دار استقلال

اين همه كم مهري كه تصادفي دانستن آن بي ترديد تن به ساده لوحي خواهد زد، در حالي امكان پذير بوده است (و هنوز نيز!) كه رهبران شاخص انقلاب، همواره بر پيشگامي و زمينه ساز بودن اين مبارز كم نظير در ايجاد رويداد عظيم انقلاب اسلامي، صحه گذاشته اند. همه جانبه و پيگير به شخصيت آيت الله كاشاني، چه در زمان حيات وي چه پس از آن، به نيكي مبين جايگاه و تاثير كار ساز او در مبارزه با استعمار است كه اگر چنين نبود، صرف اين همه سرمايه هاي مالي و فرهنگي براي امحاي وي و بالاتر از آن تحريف واقعيتهاي پيراموني زندگي او، آن هم از سوي كساني كه هر گام و كلامشان حسابي دارد و كتابي، معقول به نظر نمي رسد و بار ديگر دليل محكمي است بر اين امر كه دشمنان اين آئين و اين ملت، هماره بيشترو پيشتر از ما، بزرگمردان مبارز و تسليم ناشدني ما را مي شناسند و پيش از آنكه ما به شناخت آنان و بهره گيري از حضور دشمنان نائل آئيم، آنان را از ما مي گيرند تجربه هاي تلخ از دست دادن بي شماري از اينان در آغازين سالهاي انقلاب از آن جمله است.
ما بر اين باوريم كه مروري كوتاه به كارنامه عملي مرحوم آيت الله كاشاني در عرصه سياست و جهاد، خود آفتابي است دليل آفتاب و هر صاحب انديشه و مروتي را به تجليل از او برخواهد انگيخت كه از مناصب و نعمات دنيوي، همه متاعي توانست داشت و همه را در راه اعتلاي فرهنگ و زندگي مردمان خويش، به بازار ايثار و ايمان آورد، بي چشمداشت سپاسي كه در زمان بي مهريها و تهمتها، هماني بود كه در دوران رياستهائي كه تنها كودكان را دلخوش مي سازد و مردان خدا را با اين بازيچه ها كاري نيست و آنچه مي كنند از براي خشنودي آن يگانه اي است كه نه فراموشي را به ساحت او راهي است و نه مجاهدان در راه خويش را تنها مي گذارد. بازشناسي و مروري عالمانه و صبورانه بر زندگي «كاشانيها» و «مدرسها» و «شيخ فضل الله نوريها» و امثالهم، اينك از ضرورتهاي فرهنگي زمانه ماست.
مرحوم آيت الله كاشاني پس از سالها مبارزه عليه استعمار انگليس در عراق، پس از ورود به ايران و مشاهده برخي از سرخوردگيهاي ناشي از وقايع تلخ مشروطه در ميان علما و روحانيون و عدم تمايل آنان نسبت به حضور در عرصه هاي سياست و مبارزه، با ايجاد يك جريان فكري و تبليغي پرثمر، آنان را به بازگشت به ميدان مجاهدت در راه استقلال و آزادي كشور فراخواند و به طور نسبي، اين منطق را تثبيت كرد كه اگر عالمان و زعماي قوم نسبت به امور سياسي بي تفاوت بمانند. ميدان را براي تركتازي استعمارگران و ايادي داخلي آنها بازخواهند گذاشت. او در مقطعي كه بسياري از علما و متدينين، به پديده هاي سياسي و حتي علمي دنياي جديد به ديده ترديد و حتي انگار مي نگريستند و اقبالي به مباحثي چون انتخابات و پارلمانتاريسم نداشتند، با تلاشي مجدانه به تبيين و تفسير اين پديده ها پرداخت و از طعن طاعنان نهراسيد.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 16




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط