دلايلي چند بر محكوميت بمباران شيميايي سردشت
عثمان مزين : مدرس دانشگاه و دبير كميته حقوقي انجمن حمايت از مصدومين شيميايي سردشت
هدف اصلي و اساسي در هر جنگي، به دست آوردن پيروزي است. طرفهاي درگير به انحاء مختلف سعي مي كنند در خاتمه ي جنگ به عنوان نيروهاي غالب شناخته شوند، لذا براي رسيدن به آن از تمامي راهكارها و قابليتهاي خود استفاده مي كنند.
جنگ هشت ساله ايران و عراق از ويرانگرترين جنگهاي منطقه و دهه هاي اخير است كه آثار سوئي را براي هر دو طرف بر جاي گذاشته است. هر چند آغازگر بودن كشور عراق و تأييد متجاوز بودن وي طي گزارشات منتشره سازمان ملل متحد براي مسئول شناختن دولت عراق كافي است. اما بررسي اقدامات صورت گرفته توسط حاكمان عراق، علاوه بر افزايش آگاهي نسبت به زواياي آن، موجب خواهد بود تا راهكارهايي براي جلوگيري يا كاهش اقدامات مشابه توسط حاكمان جبار اتخاذ گردد.
اگر با ديد حقوقي به جنايات صدام حسين و هيئت حاكمه عراق نگريسته شود، بسياري از حقايق روشن و طرق جبران خسارت وارده و يا راهكارهاي مناسب به منظور جلوگيري از تكرار اين گونه جنايات مشخص مي شوند.
«عوامل شيميايي به تركيباتي اطلاق مي شود كه در صورت كاربرد موثر عليه انسان، حيوان يا گياه، منجر به مرگ يا ضايعات قابل توجه دائمي يا موقتي در ساختار اندامي آنها مي شود.» اما «مواد بيولوژيكي مشتمل بر ارگانيسم هاي زنده، قطع نظر از ماهيت يا مواد عفوني مشتق شده از آنهاست كه باعث بيماري يا مرگ انسانها، حيوانات يا گياهان مي شود و اثر آنها براي تحت تأثير قرار دادن ارگانيسم يك شخص، حيوان يا گياه، به قدرت تخريبي آنها بستگي دارد. » پس مواد شيميايي عواملي هستند كه به صورت جامد، مايع يا گاز تهيه شده اند و انتشار اين مواد موجب مرگ يا ضايعات دائمي يا موقتي در ساختار اندامي انسان، حيوان و گياه مي شوند ؛اما عوامل بيولوژيكال به صورت باكتري، قارچ و ويروس و يا ميكروبي هستند كه خود يا مواد مترشحه از آنان به تدريج موجب نابودي انسان، حيوان يا گياهان مي شوند.
با توجه به زنده بودن مواد بيولوژيك، آنان در بدن موجود زنده باقي مي مانند و به مناطق مختلف و به مسافتهاي دور منتقل مي شوند؛ اما مواد شيميايي فاقد اين قدرت هستند و صرفا در مكان توزيع شده، موجب كشتار و نابودي مي شوند؛ در نتيجه از ديدگاه حقوقي نيز استعمال و كاربرد سلاحهاي بيولوژيك مذموم تر است.
بر اساس پژوهشهاي كارشناسان مربوطه، تسليحات كشتار جمعي به كار رفته توسط حكومت بعث عراق از نوع تسليحات شيميايي بوده اند.
حتي اگر بپذيريم كه كشتن نيروي مقابل هدف اصلي منع نشده جنگ است، آيا ايجاد سوختگي هاي شديد،تاولهاي دردناك، از دست دادن بينايي، تهوع،سرفه هاي شديد و درد آور،مشكلات حاد ريوي،مرگهاي سخت و جانکاه و نابودي اعصاب و روان كه در اثر بمباران شيميايي به وجود مي آيند، براي پيشبرد جنگ ضروري و لازمند ؟ اين اثرات، لازمه جنگ و درگيري نيستند، بلكه زائد و غير ضرورند، هر چند كشتن و سلب حيات صراحتا ممنوع نشده، اما حقوق بين الملل، كشتن نيروهاي متخاصم و دشمن را در هر شرايطي نمي پذيرد.بديهي است كه صدمات زائدي كه موجب مرگ تدريجي مي شوند و به برخي از آنها اشاره شد، اقبح هستند. به موجب ماده 2 كنوانسيون منع به كارگيري سلاحهاي شيميايي مصوب 1925 ميلادي استفاده از تسليحات شيميايي حتي در جبهه هاي جنگ و عليه نيروهاي نظامي ممنوع و استفاده كننده از آن قابل تعقيب است پس به طريق اولي استفاده از اين تسليحات در مناطق مسكوتي قبيح تر است.
جنايات صورت گرفته عليه مردم سردشت فاجعه اي است بس عظيم و هدف اصلي اين انجمن علاوه بر احقاق حقوق كشته شدگان و مصدومين، آشنايي جهانيان با فاجعه و جلوگيري از تكرار آن در ديگر نقاط است.
علاوه بر آن كشوري كه در يك يا چند جبهه درگير است و تمامي نيروي خود را مصروف جبهه هاي مورد نظر مي كند، چنانچه به ناگاه و از نواحي ديگر مورد حمله قرار گيرد، با توجه به غير قابل پيش بيني بودن آن حمله، شرايط دشواري به وجود مي آيد، مخصوصا اگر منطقه مورد حمله، مسكوني و افراد حاضر در آن نيز غيرنظامي باشند. با در نظر گرفتن عدم آمادگي غير نظاميان براي مواجهه با حمله به دشمن، كشور متخاصمي كه در اثر حمله به مناطق غير نظامي و كشتار افراد غير رزمنده براي خود پيروزي هايي را كسب كرده است، بايد اين پيروزي را دليل رذالت خود بداند نه مايه مباهات.
حملات نظامي، بيشتر به قصد تصرف سرزمين دشمن يا بازپسگيري مناطق از دست رفته قبلي، صورت مي گيرند. از بُعد نظامي، حمله به شهرستان مرزي سردشت، به قصد بازپسگيري آن نبوده، چون اين شهر يك شهر ايراني محسوب مي شود و حتي يك نفر از نيروهاي عراقي وارد اين شهر نشده و آن را تصرف نكرده بودند. فراتر از اين، نيروهاي عراقي در سال 66 برنامه اي براي ورود به خاك ايران نداشتند و لذا قصد سردشت نيز در ميان نبوده است. حكومت عراق در حمله به سردشت مقاصد ديگري داشته است كه برخي از آنها عبارتند از :
اثبات عصبيت بعثي، دشمن ديرينه با ملت كُرد، ايجاد سردرگمي در بين نظاميان ايران، كاستن از توجه نيروهاي ايراني به جبهه هاي جنوب كه در آن جبهه ها، نيروهاي عراقي شكستهاي فجيعي را متحمل شده بودند.
اصطلاح«غيرنظامي» بايد به طور موسع تفسير شود و در آن «موقعيت » مورد توجه قرار گيرد. اين اصطلاح، نيروهاي مسلح و نيروهاي مدافعي را هم كه به دليل جراحت، بيماري، مرخصي، و... دست از جنگ كشيده اند، در بر مي گيرد و نيروهاي پليس و يا نيروهاي دفاعي محلي هم غير نظامي تلقي مي شوند، لذا هر گاه جمعيت غير نظامي مورد تجاوز يا حمله قرار مي گيرد، از لحاظ مقررات حقوق بين الملل، جرم و جنايت جنگي محسوب مي شود. در صورت استفاده از سلاحهاي شيميايي، با توجه به نابودي و مصدوميت تمامي افراد حاضر، به سختي مي توان از ورود صدمه به غير نظاميان خودداري كرد و تفكيك غيرنظاميان از نظاميان غير ممكن است. معمولا افراد نظامي آموزشهاي لازم و كافي درباره نحوه مواجهه با سلاحهاي شيميايي را فرا گرفته اند، اما غير نظاميان فاقد آگاهي و دانش لازمه هستند، در نتيجه افراد غير نظامي در برابر حملات شيميايي آسيب پذيرند. بر اساس اعترافات و اظهارات مقامات عراقي و گزارشهاي منتشره توسط هيئتهاي خارجي، مدارك و اسناد سازمان ملل و... بيشترين مناطق مورد حمله توسط گازهاي شيميايي، مناطق غيرنظامي و مسكوني بوده و در مواردي هم كه به اهداف نظامي حمله شده، اغلب افراد غير نظامي صدمه ديده اند، در حالي كه حتي يك گزارش مبني بر استفاده نيروهاي ايراني از اين گونه تسليحات دريافت نشده است.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 20
هدف اصلي و اساسي در هر جنگي، به دست آوردن پيروزي است. طرفهاي درگير به انحاء مختلف سعي مي كنند در خاتمه ي جنگ به عنوان نيروهاي غالب شناخته شوند، لذا براي رسيدن به آن از تمامي راهكارها و قابليتهاي خود استفاده مي كنند.
جنگ هشت ساله ايران و عراق از ويرانگرترين جنگهاي منطقه و دهه هاي اخير است كه آثار سوئي را براي هر دو طرف بر جاي گذاشته است. هر چند آغازگر بودن كشور عراق و تأييد متجاوز بودن وي طي گزارشات منتشره سازمان ملل متحد براي مسئول شناختن دولت عراق كافي است. اما بررسي اقدامات صورت گرفته توسط حاكمان عراق، علاوه بر افزايش آگاهي نسبت به زواياي آن، موجب خواهد بود تا راهكارهايي براي جلوگيري يا كاهش اقدامات مشابه توسط حاكمان جبار اتخاذ گردد.
اگر با ديد حقوقي به جنايات صدام حسين و هيئت حاكمه عراق نگريسته شود، بسياري از حقايق روشن و طرق جبران خسارت وارده و يا راهكارهاي مناسب به منظور جلوگيري از تكرار اين گونه جنايات مشخص مي شوند.
سلاح شيميايي چيست ؟
«عوامل شيميايي به تركيباتي اطلاق مي شود كه در صورت كاربرد موثر عليه انسان، حيوان يا گياه، منجر به مرگ يا ضايعات قابل توجه دائمي يا موقتي در ساختار اندامي آنها مي شود.» اما «مواد بيولوژيكي مشتمل بر ارگانيسم هاي زنده، قطع نظر از ماهيت يا مواد عفوني مشتق شده از آنهاست كه باعث بيماري يا مرگ انسانها، حيوانات يا گياهان مي شود و اثر آنها براي تحت تأثير قرار دادن ارگانيسم يك شخص، حيوان يا گياه، به قدرت تخريبي آنها بستگي دارد. » پس مواد شيميايي عواملي هستند كه به صورت جامد، مايع يا گاز تهيه شده اند و انتشار اين مواد موجب مرگ يا ضايعات دائمي يا موقتي در ساختار اندامي انسان، حيوان و گياه مي شوند ؛اما عوامل بيولوژيكال به صورت باكتري، قارچ و ويروس و يا ميكروبي هستند كه خود يا مواد مترشحه از آنان به تدريج موجب نابودي انسان، حيوان يا گياهان مي شوند.
با توجه به زنده بودن مواد بيولوژيك، آنان در بدن موجود زنده باقي مي مانند و به مناطق مختلف و به مسافتهاي دور منتقل مي شوند؛ اما مواد شيميايي فاقد اين قدرت هستند و صرفا در مكان توزيع شده، موجب كشتار و نابودي مي شوند؛ در نتيجه از ديدگاه حقوقي نيز استعمال و كاربرد سلاحهاي بيولوژيك مذموم تر است.
بر اساس پژوهشهاي كارشناسان مربوطه، تسليحات كشتار جمعي به كار رفته توسط حكومت بعث عراق از نوع تسليحات شيميايي بوده اند.
1. نقص فاحش حقوق جنگ
2.ممنوعيت ايجاد بلا و مصائب زائد
حتي اگر بپذيريم كه كشتن نيروي مقابل هدف اصلي منع نشده جنگ است، آيا ايجاد سوختگي هاي شديد،تاولهاي دردناك، از دست دادن بينايي، تهوع،سرفه هاي شديد و درد آور،مشكلات حاد ريوي،مرگهاي سخت و جانکاه و نابودي اعصاب و روان كه در اثر بمباران شيميايي به وجود مي آيند، براي پيشبرد جنگ ضروري و لازمند ؟ اين اثرات، لازمه جنگ و درگيري نيستند، بلكه زائد و غير ضرورند، هر چند كشتن و سلب حيات صراحتا ممنوع نشده، اما حقوق بين الملل، كشتن نيروهاي متخاصم و دشمن را در هر شرايطي نمي پذيرد.بديهي است كه صدمات زائدي كه موجب مرگ تدريجي مي شوند و به برخي از آنها اشاره شد، اقبح هستند. به موجب ماده 2 كنوانسيون منع به كارگيري سلاحهاي شيميايي مصوب 1925 ميلادي استفاده از تسليحات شيميايي حتي در جبهه هاي جنگ و عليه نيروهاي نظامي ممنوع و استفاده كننده از آن قابل تعقيب است پس به طريق اولي استفاده از اين تسليحات در مناطق مسكوتي قبيح تر است.
جنايات صورت گرفته عليه مردم سردشت فاجعه اي است بس عظيم و هدف اصلي اين انجمن علاوه بر احقاق حقوق كشته شدگان و مصدومين، آشنايي جهانيان با فاجعه و جلوگيري از تكرار آن در ديگر نقاط است.
3. در نظر نگرفتن تفاوت بين نظاميان و غير نظاميان
علاوه بر آن كشوري كه در يك يا چند جبهه درگير است و تمامي نيروي خود را مصروف جبهه هاي مورد نظر مي كند، چنانچه به ناگاه و از نواحي ديگر مورد حمله قرار گيرد، با توجه به غير قابل پيش بيني بودن آن حمله، شرايط دشواري به وجود مي آيد، مخصوصا اگر منطقه مورد حمله، مسكوني و افراد حاضر در آن نيز غيرنظامي باشند. با در نظر گرفتن عدم آمادگي غير نظاميان براي مواجهه با حمله به دشمن، كشور متخاصمي كه در اثر حمله به مناطق غير نظامي و كشتار افراد غير رزمنده براي خود پيروزي هايي را كسب كرده است، بايد اين پيروزي را دليل رذالت خود بداند نه مايه مباهات.
حملات نظامي، بيشتر به قصد تصرف سرزمين دشمن يا بازپسگيري مناطق از دست رفته قبلي، صورت مي گيرند. از بُعد نظامي، حمله به شهرستان مرزي سردشت، به قصد بازپسگيري آن نبوده، چون اين شهر يك شهر ايراني محسوب مي شود و حتي يك نفر از نيروهاي عراقي وارد اين شهر نشده و آن را تصرف نكرده بودند. فراتر از اين، نيروهاي عراقي در سال 66 برنامه اي براي ورود به خاك ايران نداشتند و لذا قصد سردشت نيز در ميان نبوده است. حكومت عراق در حمله به سردشت مقاصد ديگري داشته است كه برخي از آنها عبارتند از :
اثبات عصبيت بعثي، دشمن ديرينه با ملت كُرد، ايجاد سردرگمي در بين نظاميان ايران، كاستن از توجه نيروهاي ايراني به جبهه هاي جنوب كه در آن جبهه ها، نيروهاي عراقي شكستهاي فجيعي را متحمل شده بودند.
اصطلاح«غيرنظامي» بايد به طور موسع تفسير شود و در آن «موقعيت » مورد توجه قرار گيرد. اين اصطلاح، نيروهاي مسلح و نيروهاي مدافعي را هم كه به دليل جراحت، بيماري، مرخصي، و... دست از جنگ كشيده اند، در بر مي گيرد و نيروهاي پليس و يا نيروهاي دفاعي محلي هم غير نظامي تلقي مي شوند، لذا هر گاه جمعيت غير نظامي مورد تجاوز يا حمله قرار مي گيرد، از لحاظ مقررات حقوق بين الملل، جرم و جنايت جنگي محسوب مي شود. در صورت استفاده از سلاحهاي شيميايي، با توجه به نابودي و مصدوميت تمامي افراد حاضر، به سختي مي توان از ورود صدمه به غير نظاميان خودداري كرد و تفكيك غيرنظاميان از نظاميان غير ممكن است. معمولا افراد نظامي آموزشهاي لازم و كافي درباره نحوه مواجهه با سلاحهاي شيميايي را فرا گرفته اند، اما غير نظاميان فاقد آگاهي و دانش لازمه هستند، در نتيجه افراد غير نظامي در برابر حملات شيميايي آسيب پذيرند. بر اساس اعترافات و اظهارات مقامات عراقي و گزارشهاي منتشره توسط هيئتهاي خارجي، مدارك و اسناد سازمان ملل و... بيشترين مناطق مورد حمله توسط گازهاي شيميايي، مناطق غيرنظامي و مسكوني بوده و در مواردي هم كه به اهداف نظامي حمله شده، اغلب افراد غير نظامي صدمه ديده اند، در حالي كه حتي يك گزارش مبني بر استفاده نيروهاي ايراني از اين گونه تسليحات دريافت نشده است.
و كلام آخر:
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 20
/ج