بيشتر از مسايل خودت، راه حل داشته باش!

مي خواهيد اسمش را طرح اضطراري بگذاريد يا راه فرار؛ مي خواهيد اسمش را نقشه دوم بگذاريد يا راه کار ثانوي، فرقي نمي کند اما هيچ وقت به يک راه حل براي مسايل زند گي اکتفا نکنيد و سعي کنيد هميشه براي مسايل و مشکلات زند گي خود در حوزه هاي مختلف راه حلهاي مختلفي داشته باشيد. به خودتان حق انتخاب د هيد تا در شرايط مختلف
سه‌شنبه، 14 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بيشتر از مسايل خودت، راه حل داشته باش!

بيشتر از مسايل خودت، راه حل داشته باش!
بيشتر از مسايل خودت، راه حل داشته باش!


 

نويسنده:احمد حلت




 
مي خواهيد اسمش را طرح اضطراري بگذاريد يا راه فرار؛ مي خواهيد اسمش را نقشه دوم بگذاريد يا راه کار ثانوي، فرقي نمي کند اما هيچ وقت به يک راه حل براي مسايل زند گي اکتفا نکنيد و سعي کنيد هميشه براي مسايل و مشکلات زند گي خود در حوزه هاي مختلف راه حلهاي مختلفي داشته باشيد. به خودتان حق انتخاب د هيد تا در شرايط مختلف بسته به قيد ها و محدوديت هاي پيش بيني نشده، از بين راه حل هاي در دسترس بهينه ترين و کم دردسرترين واکنش را برگزينيد. به خاطر تنبلي خود را پايبند يک واکنش و يک پاسخ کليشه اي و ثابت نکنيد تا به وقت ضرروت مجبور شيود حتما در چهارچوب همان تک پاسخي که داريد محروميت ها و آسيب هاي زيادي را متحمل شويد.
اين مقاله را بسيار صريح و واضح در همين ابتدا نقل کرد م تا متوجه اهميت فوق العاده آن شويد. اين مقاله که اگر آن را آويزه گوش خود سازيد و در زند گي هنگام برخورد با مسايل مختلف از آن استفاده کنيد آن قدر ارزشمند است که مي تواند شما را در مقابل مشکلات زند گي بيمه کند و شخصيتي شکست ناپذير را براي شما رقم بزند.
اين مقاله مي گويد اگر مساله اي مقابل تو قرار گرفت به اولين راه حل قالبي اکتفا نکن و احساس نکن که همه چيز ختم به خير شده است. بلکه هر وقت مساله اي مقابلت ظاهر شد کمي مکث کن و به دقت روي جواب هاي محتمل فکر کن.بهترين روش براي يافتن راه حل هاي مختلف اين است که با متغيرهاي مساله بازي کني. يعني بگويي اگر اين عامل کم و زياد شود مساله چقدر تغيير مي کند و بعد ميزان تحمل و استقامت راه حل خود در مقابل اين تغييرات را ارزيابي کني. براي نمونه فرض کن همين الان يک زلزله به قدرت پنج ريشتر به مدت ده ثانيه همه چيز را لرزاند. گيريم به خاطر استحکام ساختماني که در آن نشسته ايد حادثه ناگواري رخ نداد و فقط چند تا تابلو و آيينه زمين افتادند و چند تا وسيله ناپايدار سقوط کردند. شما هم از ترس بلافاصله کنار يک مانع پناه گرفتيد. حال که زلزله آمد و رفت شاد نباش که خوب جايي ايستاد م و يا ساختمان امتحان خود را پس داد و يا خوب شد تابلو آن سمت ديوار نصب شده بود. بلکه به اين فکر کن که اگر زلزله قدرتش کمي بيشتر بود و يا زمان حضورش بيشتر از ده ثانيه مي شد و يا بيشتر از يک بار تکرار مي شد آيا واکنش هاي چند د قيقه قبل کفايت مي کرد و يا بايد تدبيري ديگر مي انديشيديد؟ و بلافاصله از خود سوال کنيد چه کارهاي بيشتري از شما براي حفاظت از جان خود و اطرافيان و کاهش آسيب هاي بعد از مصيبت برمي آمد. سپس با حوصله تک تک اين راه حل هاي اضافي را براي خودتان به د قت مرور کنيد.
طوري که انگار به تک تک آنها نياز داريد. خواهيد ديد که بعد از مدتي شما به دايره المعارف جواب و راه حل تبديل خواهيد شد و هرچه زمان بيشتري بگذرد و تجربيات بيشتري به همين شکل راه حل يابي چند گانه شوند، سرانجام شما به توانايي بسيار جالبي دست پيدا مي کنيد که ديگران از آن محروم هستند و آن توانايي "فرار مشکل از مقابل شما" خواهد بود. دليلش هم کاملا روشن است شما به محض اين که وارد جايي شويد به جاي اين که مشکل ساز و مشکل آفرين باشيد، مشکل گشا و چاره ساز خواهيد بود و به خاطر رشد ذ هني که در راه حل يابي مسايل قبلي پيدا کرده ايد مي توانيد به راحتي مشکلات پيش نيامده را حدس بزنيد و آنها را قبل از وقوع از صحنه حذف کنيد.
يک مثال ساده ديگر ياد گيري رانند گي اتومبيل يا هر وسيله نقليه ديگر است. شما براي ياد گرفتن رانند گي اتومبيل ابتدا به کلاس مي رويد و به طور فشرده با ساختار اتومبيل و نقش و وظيفه قطعات اصلي آن آشنا مي شويد. سپس چند ساعتي در سطح شهر در کنار يک استاد به تمرين عملي مي پردازيد و سرانجام در آزمون شرکت مي کنيد و قبول مي شويد و گواهينامه مي گيريد. اما گرفتن گواهينامه دليل تسلط شما به رانند گي نيست، بلکه چيز ديگري هم لازم است و آن داشتن راه حل هاي مختلف براي سناريوها و يا شرايط مختلف حين رانند گي است.
اگر در يک روز آفتابي جاده مستقيم بود و هيچ اتومبيل هم در دور و بر نبود طبيعي است که رانند گي نبايد چندان مشکل باشد و با چند حرکت ساده فرد مي تواند به راحتي و با سرعت زياد رانند گي کند. اما اگر شب بود و هوا توفاني و جاده تاريک و پرپيچ و خم و بسيار شلوغ بود آن وقت چي؟ مي بينيد ديگر آن چند حرکت ساده جوابگو نخواهد بود و نياز به واکنش هاي پيچيده تر و هوشمندانه تر و حساب شده تري مطرح مي شود. حال اگر کسي در هواي صاف و آفتابي شروع کرد به تمرين براي شرايط سخت و يا قبل از يک سفر تابستاني اتومبيل را بازبيني کامل و وارسي صد در صد کرد آيا بايد به او خنديد و کارش را بيهوده قلمداد کرد؟! معلوم است که نه! او دارد تعداد جواب هاي در دسترس خود را براي مقابله با حداکثر مسايل احتمالي حتي الامکان بيشتر مي سازد و به اين ترتيب دايره امنيت و آرامش خود و خانواده اش را وسيع تر مي کند.
خوب به تفاوت دانش آموزان واقعا ممتاز و آنها که از طريق حفظ جواب هاي قالبي نمره بالا مي آورند د قت کنيد. دانش آموزان واقعا ممتاز، بانک راه حل هستند. براي همين اگر صورت مساله کمي تغيير کرد و از زاويه متفاوتي مساله مطرح شد، آنها يکه نمي خورند و گيج نمي شوند و دستانشان براي تسليم و درخواست کمک بالا نمي رود. آنها مساله را قبلا از زواياي مختلف حل کرده اند. حتي گاهي اوقات خودشان را جاي طراح مساله گذاشته اند و متغيرها و مجهولات را عوض کرده اند و امکان سنجي طرح مساله به شيوه هاي مختلف را سنجيده اند و مورد آزمون قرار داده اند. تعداد راه حل هاي آنها بيشتر از پاسخ هاي مورد نياز براي يک مساله است. بد نيست بدانيد که اسم ديگر شاگردان واقعا ممتاز در دانشگاه هاي معتبر "جويند گان مساله" است. يعني آنها دنبال مساله مي گردند چون احساس مي کنند پيشاپيش راه حل آن را حتما در بانک جواب هاي خود دارند و اگر هم نداشته باشند با استقبال از مشکل و مساله جديد و کاوش راه حل هاي متعدد و چندگانه به تعداد بيشتري جواب دست مي يابند.
با همين قياس اگر در زند گي اين اشخاص مساله و مشکلي رخ نمايد آنها با آغوش باز از آن استقبال مي کنند چرا که يک مشکل براي آنها نويد ظهور چند جواب جديد است و هرچه تعداد پاسخ ها و راه حل هاي يک فرد در زند گي بيشتر باشد آن شخص قوي تر است و زند گي شاد تر و هيجان انگيزتري را تجربه مي کند.
اين مقاله در عين ساد گي از ديد افراد موفق ويژگي جذابي دارد که در زير آن را مي بينيم. ابتدا يک بار ديگر جمله طلايي اين مقاله را با هم مي خوانيم: "سعي کن در زند گي تعداد راه حل هايت بيشتر از مشکلاتت باشد."

حال اين جمله را به انتهاي جملات زير اضافه کنيد.
 

-اگر مي خواهي در زند گي به آرامش عميق و تضميني دست يابي... (سعي کن در زند گي تعداد راه حل هايت بيشتر از مشکلاتت باشد!)
-اگر مي خواهي در فعاليت هاي اجتماعي و تحصيلي و ارتباطي خودت غافلگير نشوي...
-اگر مي خواهي در مواقع بحران به اطرافيان و همنوعان خودت بيشترين کمک را برساني پس...
-اگر مي خواهي تعداد مشکلات و دردسرهايي که فرا راه تو و خانواده ات سبز مي شود به حداقل ممکن برسد و زند گي بي دردسر و آرامي داشته باشي پس ...
-اگر مي خواهي از شر فشارها و تنش هاي ناگهاني در عرصه هاي مختلف زند گي رهايي يابي و يک افت و خيز ساده باعث شکنند گي ساختار زند گي تو و اطرافيانت نشود پس ...
-اگر مي خواهي محدوديت راه حل هاي در دسترست سبب نگردد که در مقابل همراهانت بي حرمتي سر تعظيم فرود آوري پس ...
دوباره جملات بالا را که با اگر شروع مي شوند و به نکته طلايي اين مقاله تمام مي شوند، مرور کنيد. آيا متوجه شديد که داشتن تعداد جواب هاي اضافي چه ارج و قرب و عزت و احترام وصف ناپذيري را بريا شما در زند گي فراهم مي سازد و ميزان اوقات شادي بخش شبانه روز شما را تا حد شگفت انگيزتري بالا مي برد؟!
پس همين الان دست به کار شويد و به جواب ها و راه حل ها و پاسخ هايي که به مشکلات و مسايل مختلف زند گي خود مي د هيد بيشتر دقت کنيد. بخصوص روي واکنش هاي شتابزده و ناخودآگاه و عادتي خود بيشتر تامل کنيد. به خاطر داشته باشيد که عمده اتفاقات ناگوار در آن حوزه از زند گي به وقوع مي پيوندند که تعداد واکنش هاي صحيح ما در آن حوزه کمتر است و وقتي واکنشي را شتابزده و بدون فکر و حساب نشده از خود بروز مي د هيم در حقيقت به زبان بي زباني مي گوييم که راه حل ارزشمندي براي اين مساله نداريم و در نتيجه همين مساله مي تواند به بزرگ ترين نقطه ضعف ما در زند گي تبديل شود.
سپس تلاش کنيد تا به راه حل ها و واکنش هاي بقيه آد م ها در قبال مشکلات زند گيتان در حوزه هاي مختلف دست يابيد. ببينيد بقيه آد م ها وقتي به مشکلي برمي خورند چه واکنشي از خود نشان مي د هند و آيا اين واکنش درست هست يا نه و آنها را از شر مشکل رها مي کند يا خير! به خاطر داشته باشيد که حتما لازم نيست خود تان گرفتار آن مشکل شويد تا برايش راه حلي يابي کنيد. هر وقت بيکار شديد و فرصتي براي استراحت يافتيد هم زمان براي مسايل ديگران هم راه حل جست و جو کنيد. به خودتان نگوييد اين مشکل آنهاست و به من ربطي ندارد. بر عکس از اين اتفاق به عنوان بهترين فرصت براي يافتن بيشترين تعداد جواب هاي موثر و محتمل استفاده کنيد. چرا که خودتان درگير مشکل نيستيد و از بيرون مساله را بررسي مي کنيد لذا ذ هني بازتر و آسوده تر داريد و مي توانيد به پاسخ هاي مؤثرتر، منطقي تر، متنوع تر و خلاقانه تري هم دست يابيد. مرحله بعد دسته بندي راه حل ها و پاسخ ها و واکنش ها و گروه بندي بر اساس وجوه مشترک و استخراج قاعده مشترک براي اين گروه هاست. به اين ترتيب واقعي بود ن راه حل ها آشکار مي شود و راه حل هاي تکراري خود به خود حذف مي شوند و تعدد و تنوع واقعي راه حل ها آشکار مي گردد. فراموش نکنيد که تعداد واقعي راه حل هاي موثر و چاره ساز مورد اشاره اين مقاله است نه راه حل هاي کاذب و نمايشي و ناقص و غيرواقعي. در مرحله دسته بندي و راست آزمايي حقيقي بود ن وموثر بود ن راه حل ها مشخص مي شود و شما مي توانيد مطمئن باشيد که دچار مشکل خود فريبي نشده ايد و به وقت ضرورت واقعا براي مشکل و مساله اي که پيش مي آيد چند ين راه حل کارآمد و موثر در اختيار داريد.براي شروع همين الان مي توانيد دست به کار شويد.
منبع:موفقيت 192



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط