قانون گرایی در سیره و گفتار معصومان علیهم السلام

یکی از راهکارهای مهم ایجاد جامعه قانونمند، وضع قوانین مناسب است; قوانینی که با فطرت بشر همخوانی داشته و با نیازهای آن هماهنگ باشد. از سوی دیگر، قانون گذار باید بر اساس مصالح و مفاسد اجتماعی و فردی قانون وضع کند. بر این اساس، اگر همه شرایط برای شکل گیری جامعه ضابطه مند وجود داشته باشد، ولی قوانین عادلانه و مناسب وضع نشود، جامعه هدفمند شکل نمی گیرد. گرچه شعار قانون گرایی در جامعه غربی از شعارهای اصلی است
سه‌شنبه، 28 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قانون گرایی در سیره و گفتار معصومان علیهم السلام

قانون گرایی در سیره و گفتار معصومان علیهم السلام
قانون گرایی در سیره و گفتار معصومان علیهم السلام


 

پدید آورنده : علیرضا انصاری




 

بهترین قوانین
 

یکی از راهکارهای مهم ایجاد جامعه قانونمند، وضع قوانین مناسب است; قوانینی که با فطرت بشر همخوانی داشته و با نیازهای آن هماهنگ باشد. از سوی دیگر، قانون گذار باید بر اساس مصالح و مفاسد اجتماعی و فردی قانون وضع کند. بر این اساس، اگر همه شرایط برای شکل گیری جامعه ضابطه مند وجود داشته باشد، ولی قوانین عادلانه و مناسب وضع نشود، جامعه هدفمند شکل نمی گیرد. گرچه شعار قانون گرایی در جامعه غربی از شعارهای اصلی است; ولی با توجه به ساختار قانون گذاری آن، در این جوامع بیشتر از جوامع دیگر قداست قانون شکسته می شود; زیرا در ساختار این جوامع آزادیهای غیر معقول، لذت گرایی و اصالت فردی (1) از معیارهای مهم جعل قانون است; این معیارها با مصالح اجتماعی تضاد دارد و از موانع ایجاد جامعه ضابطه پذیر شمرده می شود. از سوی دیگر، در جوامع غربی خردمندان، که به تمام ابعاد انسان و نیازهای او آگاهی ندارند، قانون وضع می کنند; از این رو، قوانین سعادت آور نیست. بر همین اساس، قوانین این جوامع معمولا دستخوش تغییر و تحول شده، اجتماع را در هرج و مرج فرو می برد. برخی از نظریه پردازان غرب، در تبیین مفاهیم اخلاقی، معیارهای افعال پسندیده را قدرتمندی (2) ، لذت گرایی (3) ... ذکر کرده اند که با مؤلفه ها و راهکارهای ایجاد جامعه ضابطه پذیر در تضاد است. متاسفانه مبانی چنین مکتب هایی سبب شد جنایتکارانی مانند هیتلر تمام جنایات خود را بر این گونه مکاتب اخلاقی مبتنی و مستند کنند.
واقعیت این است که ایجاد جامعه ضابطه مند تنها با بهره گیری از قوانین الهی امکان پذیر است. در ساختار قانون گذاری اسلام تمام راهکارها و ویژگیهای جامعه قانونمند وجود دارد. این ویژگیها عبارت است از:

1 - الهی بودن قوانین
 

در جامعه دینی قانونگزار خداوند است; (ان الحکم الا لله) (4) خداوند به تمام ابعاد مادی، معنوی، نیازها، مصالح و مفاسد بشر آگاهی دارد. (5) و در وضع قوانین منفعت شخصی و گروهی را در نظر نمی گیرد. در اسلام قانون بر اساس مصالح و مفاسد فردی و اجتماعی وضع می شود. چنانکه بسیاری از اندیشوران شیعه بر این باورند (6) و معصومان علیهم السلام نیز بدین امر اشاره کرده اند. (7) امام صادق(ع) می فرماید: ما می بینیم که خداوند متعال چیزهایی را حلال کرده است که مردم برای زندگی و ادامه آن به آن نیازمندند و برای آنان مصلحت و فایده ای دارد; و چیزهایی را حرام کرده است که مورد نیاز بشر نیست و موجب فساد و نیستی است. (8)

2 - تلفیق شرع و عقل
 

یکی از ویژگیهای قوانین اسلام تلفیق شرع و عقل است. برخی تصور کرده اند که دین با خرد ورزی و عقل مداری تضاد دارند، در حالی که این دو مکمل یکدیگرند. از این رو، در فرهنگ شیعی عقل یکی از منابع اجتهاد به حساب آمده، مردم به و اسلام عقل را پیامبر باطنی می داند. (10) علی(ع) یکی از اهداف بعثت انبیا را رشد عقلانی جامعه بشری شمرده است: خداوند پیامبران خود را برانگیخت و انبیا را پیاپی میان مردم فرستاد تا آنان را به انجام دادن پیمان فطری وادارکنند... و عقل های خفته و نهفته در ضمیرشان را بیدار و فعال سازند. (11)
تاریخ بشر نیز نشان می دهد که برای ایجاد جامعه قانونمند باید از عقل و شرع بهره گرفت.

3 - هماهنگی با فطرت
 

یکی از ویژگیهای قوانین اسلام فطری بودن آن است. چنانکه در قرآن به آن اشاره شده است. (12) مفسرانی مانند علامه طباطبایی، همسویی با فطرت را از ویژگیهای قوانین اسلام دانسته است. (13) گوستاولوبون نیز بر این باور است که قوانین اسلامی طبیعی ترین قوانین بوده و همین سبب تمدن و گسترش اسلام شده است. اثر تمدن و سیاسی اسلام واقعا شگفت آور است. کشور عربستان در عصر جاهلیت عبارت بود از چند ولایت کوچک و یک عده قبایل خود سری که همیشه باهم مشغول جنگ خانگی و قتل و غارت بودند; ولی در جریان یک قرن از ظهور پیغمبر اسلام دامنه این دیانت از دریای سند تا اندلس وسعت پیدا کرد و در تمام این ممالک که بیرق اسلام در اهتزاز بود ترقیاتی که از هر حیث پیدا شد در حقیقت حیرت انگیز بوده است; وعلت عمده آن اینکه عقاید اسلامی کاملا موافق با قواعد و اصول طبیعی (بوده) و از خواص این عقاید آن است که اخلاق عمومی را تسویه کرده (است.)...» (14)

4 - معادباوری
 

دانشمندان بر این باورند که برای اجرای قوانین و جلوگیری از قانون گریزی ضمانت اجرایی لازم است. از این رو، صاحب نظران، حکومت و نظارت عمومی را عوامل حاکمیت قانون شمرده اند. در نظام سیاسی اسلام نیز حکومت و امر به معروف و نهی از منکر ضامن اجرای قوانین شناخته شده اند; ولی معاد نیز به یاری آن دو آمده است. معادباوری سبب می شود که انسانها حقوق شهروندان را رعایت کرده، کمتر مرتکب گناه شوند. از سوی دیگر، کسانی که حرمت قانون را شکسته اند، باید توبه کنند. توبه نوعی گرایش به قانون است. چنانکه زنی خدمت رسول اکرم(ص) آمده، عرض کرد: مرتکب زنا شدم پاکم ساز. (15) به نمونه زیر توجه فرمایید:
یکی از دوستان با فضیلت علی(ع) لغزید و اجرای حد بر وی واجب شد. علی(ع) پنجه راستش را برید. او آن را به دست چپ گرفت و در حالی که از انگشتانش خون می چکید، سمت خانه حرکت کرد. ابن کوای خارجی و آشوبگر با سیمایی سرشار از ترحم گفت: چه کسی دستت را برید؟
مرد پاسخ داد: علی بن ابی طالب امیرمؤمنان... امام هدایت و پیشتاز به سوی بهشت های نعمت... به خدا سوگند، جز به حقی که خدا قرار داده است دستم را نبرید...; (16) این دو نمونه نقش معادباوری در گرایش مردم به قانون را نشان می دهد. آخرت گرایی سبب می شود برخی از مردم حتی در مکان های خلوت نیز گناه نکرده، مصالح جامعه را رعایت کنند. پس قیامت گرایی در ایجاد جامعه قانونمند نقش اساسی دارد.

آشنایی با قوانین
 

یکی از راهکارهای مهم شکل گیری جامعه قانونمند، آشنایی با قوانین است. در فرهنگ اسلام، قانون شناسی اهمیتی ویژه دارد. از این رو، تعلیم معارف قرآن در شمار اهداف پیامبر اسلام(ص) جای داشت. (17) امامان معصوم علیهم السلام، با توجه به شرایط زمان و مکان خویش، می کوشیدند معارف دین گسترش یابد و مردم با آن آشنا شوند. از این رو، حوزه های تعلیمی داشتند و صدها فقیه، مفسر و... تربیت می کردند. بعد از امامان علیهم السلام اندیشوران شیعی باتدوین صدها کتاب فقهی، علمی... و تربیت دین شناسان در گسترش دین باوری نقشی اساسی داشتند. واقعیت این است که خیلی از قانون گریزی ها به علت عدم آگاهی از قوانین به وجود می آید. اگر این پرسش مطرح شود که برای ایجاد جامعه ضابطه مند، توسعه سیاسی اولویت دارد یا توسعه اقتصادی؟
در جواب باید گفت: آشنایی با معارف دین که می توان از آن به عنوان توسعه فرهنگی - به معنای خاص - تعبیر کرد، اولویت دارد. با ترویج معارف دین می توان، به توسعه سیاسی و اقتصادی سمت و سو داد. اگر توسعه سیاسی بدون تعلیمات دینی صورت گیرد، جامعه میدان رقابت و جنگ قدرت خواهد شد. با ترویج معارف دین، انتقادهای سازنده و تشکلهای سیاسی مکمل همدیگر می شوند. احزاب و گروه های سیاسی بابهره گیری از معارف دین مقام رفیع انسان را شناخته، قداست و حرمت دیگران را حفظ می کنند. از سوی دیگر، اگر سیاستمداران بدانند از دیدگاه اسلام حکومت و سوء استفاده از آن خیانت است (19) ، هرگز شکست رقیبان سیاسی خود را پیروزی به شمار نمی آورند. چنانکه در جامعه غربی خارج کردن رقیبان از صحنه سیاست بزرگترین پیروزی به حساب می آید. علی(ع)، به دلیل ولویت بهره گیری از معارف دین، بعد از تشکیل حکومت نخست مردم را به تقواگرایی و یادگیری احکام الهی فرا خواند. توسعه اقتصادی بدون توسعه فرهنگی موفق نخواهد بود; زیرا توسعه اقتصادی منهای تعلیمات دینی سبب دنیاگرایی خواهد شد. با بهره گیری از تعالیم دین می توان مفاسد ربا، گرانفروشی و... را بیان کرد و سیاست اقتصادی سالم را به وجود آورد. از سوی دیگر، با رعایت دستورهای دین می توان تحریم و فشارهای اقتصادی را تحمل کرد و با ترویج فرهنگ قناعت، ایثار و کمک به همنوعان سیاست فقرزدایی را گسترش داد.

حفظ و اجرای قوانین
 

یکی از مؤلفه های ایجاد جامعه ضابطه پذیر، صیانت و اجرای قوانین است. از این رو، قوه مجریه در ساختار حکومتها اهمیتی ویژه دارد. در منش و گفتار معصومان علیهم السلام حفظ و اجرای قوانین از جایگاهی ممتاز برخوردار است. پیامبر(ص)، بدون آنکه تحت تاثیر جو حاکم بر جامعه قرار گیرد، قانون را اجرا می کرد; چنانکه گوستاولوبون به آن اشاره کرده است. (20) از سوی دیگر، آن حضرت همگان را به قیام علیه حاکمان ستمگر، قانون شکن و دین ستیز فراخواند:
ایها الناس من رای سلطانا جائرا مستحلا لحرم الله ناکثا لعهدالله مستاثرا لفی ءالله متعدیا لحدودالله فلم یغیر علیه بقول و فعل کان حقا علی الله ان یدخله مدخله ...» (21)
ای مردم! هرکس حاکم ستمگری را ببیند که حرام الهی را حلال کرده، پیمان او را شکسته، بیت المال را ظالمانه به خویش اختصاص داده و از مرز قوانین الهی تجاوز کرده است و علیه او با گفتار و عمل برنیاشوبد، شایسته است که خدا او را با همان ستمگر محشور گرداند.
امام علی(ع) نیز یکی از اهداف حکومت خود را اجرای احکام الهی بیان کرد (22) و امام حسن(ع) در علل صلح خود فرمود:
«انی خشیت ان یحنث المسلمون عن وجه الارض فاردت ان یکون للدین ناعی » (23)
من ترسیدم ریشه مسلمانان از زمین کنده شود. خواستم برای پاسداری و حفاظت از دین نگهبانی باقی بماند.
سکوت، صلح و قیام امامان معصوم علیهم السلام برای حفظ و اجرای قوانین الهی صورت می گرفت. به نمونه زیر توجه فرمایید: روزی فاطمه(س) علی(ع) را دعوت به قیام می کرد که فریاد مؤذن برخاست و بانگ «اشهد ان محمدا رسول الله » در فضا پیچید. علی(ع) به زهرا(س) فرمود: آیا دوست داری این فریاد خاموش شود؟
فرمود: نه.
فرمود: سخن من جز این نیست. (24)
آن حضرت همچنین فرمود: «سلامة الدین احب الینا من غیره » (25)
سلامت دین و مصونیت آن نزد ما از هرچیز دیگر محبوب تر است.
متاسفانه بعد از رحلت پیامبر(ص) امامان علیهم السلام از صحنه سیاست کنار نهاده شدند و قانون شکن ترین انسانها به قدرت دست یافتند; رهبرانی که به نام دین حکومت می کردند، ولی دین ستیز بودند و قوانین اسلامی را اجرا نمی کردند. (26) معاویه نماز جمعه را روز چهار شنبه خواند. (28) و یزید اصل دین را با پرسش رو به رو ساخت. (29) قانون شکنی رهبران ستمگر سبب شد قانون گریزی جامعه اسلامی را فراگیرد. در چنین فضایی، امام حسین(ع) یکی از اهداف قیام خود را اصلاح امت اسلامی بیان کرد و ایجاد جامعه قانونمند، مبتنی بر سیره پیامبر(ص) و علی(ع)، را ضروری دانست. (30) امروزه اگر رهبران جهان اسلام در پی ایجاد جامعه ضابطه مند هستند، باید قوانین اسلام را اجرا کنند و برای منافع شخصی و جناحی حرمت و قداست قانون را نشکنند. آیت الله جعفر سبحانی در این باره می نویسد: «یکی از ارکان حیات اجتماعی انسان حاکمیت قانون عادلانه است که جان و مال افراد جامعه را از تجاوز متجاوزان صیانت کند. و مهمتر از آن اجرای قانون است، تا آنجا که مجری قانون در اجرای آن دوست و دشمن و دور و نزدیک نشناسد و در نتیجه قانون از صورت کاغذ و مرکب بیرون آید و عدالت اجتماعی تحقق یابد. » (31)
امام خمینی قدس سره عقیده دارد که در سایه اجرای قوانین الهی مدینه فاضله به وجود می آید. آن بزرگوار می فرماید: «.. . تا پس از این روشن شود که قانون اسلام در تمدن جهان پیشقدم همه قانونهاست و با عملی شدن آن مدینه فاضله تشکیل می شود...» (32)

پي‌نوشت‌ها:
 

1 - مجله معرفت، شماره 28، ص 58 و59.
3 - 2 - کلیات فلسفه، ریچارد پاپکین.
4 - سوره یوسف، آیه 40.
5 - سوره فاطر، آیه 35.
6 - اسلام و مقتضیات زمان، ج 2، ص 27.
7 - مستدرک الوسایل، ج 16، ص 165; وسایل الشیعه، کتاب اطعمه و اشربه و الفصول المهمه، ص 99.
8 - علل الشرایع، ج 1، ص 93.
9 - سوره آل عمران، آیه 191; سوره اعراف، آیه 176; سوره رعد، آیه 3.
10 - اصول کافی، ج 1، ص 16; مجله حکومت اسلامی، شماره 6، ص 12.
11 - نهج البلاغه صبحی صالح، ص 43.
12 - سوره روم، آیه 30; تفسیرالمیزان، ج 16، ص 193; مجمع البیان، ج 4، ص 303; تفسیر نمونه، ج 16،417; الکشاف، ج 3، ص 478 و479.
13 - تفسیرالمیزان، ج 16، ص 193.
14 - تمدن اسلام و عرب، ص 144.
15 - سنن دارمی، ج 2، ص 180.
16 - بحارالانوار، ج 40، ص 281 و 282.
17 - سوره جمعه، آیه 2.
18 - سوره نساء، آیه 21; نهج البلاغه، نامه 5.
19 - شرح نهج البلاغه شهیدی، ص 312.
20 - تمدن اسلام و عرب، ص 108 و109.
21 - تاریخ طبری، ج 4، ص 304; الکامل فی التاریخ، ج 3، ص 408.
22 - نهج البلاغه فیض، خطبه 131.
23 - حیاة الامام الحسن بن علی(ع)، ج 2، ص 269; حقایق پنهان از زندگانی امام حسن(ع)، ص 197.
24 - سیری در نهج البلاغه، ص 184.
25 - همان. ص 181.
26 - البدایة و النهایة، ج 8، ص 136; النصائح الکافیه، ص 100; الغدیر، ج 10، ص 214.
27 - فرهنگ آفتاب، ج 5، ص 2641.
28 - مروج الذهب، ج 3، ص 32.
29 - روضة الواعظین، ص 191; لهوف، ص 108; مقاتل الطالبیین، ص 80.
30 - مناقب ابن شهرآشوب، ص 89; بحار، ج 44، ص 329; عوالم امام حسین(ع)، ص 179.
31 - فروغ ولایت، ص 327 و 328.
32 - در جستجوی راه از کلام امام، دفتر دهم، ص 11.

منبع:حوزه.نت
ارسال توسط کاربر محترم سایت :savin125125




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.