با بانک مناجات و دعا مى آید-با قامت عصمت و حیا مى آید
میلاد عبادت است یعنى سجاد-از سوى خدا به سوى ما مى آید[1]
على بن الحسین ـ علیهما السلام ـ؛ مشهورترین لقبش «زین العابدین» و «سجاد» است. در پنجم شعبان سال 38 هـ ق در مدینه منوره دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش حسین بن على ـ علیهما السلام ـ مىباشد. و مادرش به نامهاى «شهر بانو»، «شاه زنان»، «شهر ناز»، «جهان بانویه» «خوله» و... خوانده شده است.[2] آن حضرت دوران کودکى را در مدینه سپرى کرد. حدود دو سال از خلافت جدّش میرالمؤمنین على (علیهالسلام) و ده سال دوران امامت عموى خویش امام حسن مجتبى (علیهالسلام) را شاهد بود. بعد از شهادت امام مجتبى (علیهالسلام) ده سال دوران امامت پدر را درک نمود. بعد از قیام عاشورا در سال 61 هـ ق که امامت به او رسید، با زمامداران زیر معاصر بود: یزید بن معاویه (سال 61 - 64)، عبدالله بن زبیر (61 - 73)، معاویة بن یزید، مروان بن حکم (نه ماه از سال 65)، عبدالملک بن مروان (65 - 86) و ولید بن عبدالملک (86 - 96) و سرانجام در سال 94 یا 95 هجرى به شهادت رسید.[3]
معصومان علیهم السلام هر یک الگوى تامّى براى بشریت بودند. با این حال فرصتهاى زمانى و شرایط محیطى و مکانى، زمینه بروز برخى شیوهها و روشها را به آنها داد. پیامبر اکرم ـ صلى الله علیه و آله ـ در روش حکومت و اخلاق مردمى الگو قرار گرفت، و على (علیهالسلام) شیوه اجراى عدالت و جهاد و صبر و بردبارى را به مردم آموخت و حسین بن على ـ علیهما السلام ـ مکتب جهاد و شهادت و تحمل اسارت را زینت بخشید و حسن بن على ـ علیهما السلام ـ روش صلح با دشمن و تحمل زخم زبانهاى دوستان را به مردم ارائه کرد. و حضرت سجاد (علیهالسلام) نیز روش دعا و سخن گفتن با خدا و خواستن حاجت از او را به مردم تعلیم نمود. و همین طور آموخت که چگونه با دعا مىتوان مسائل مهم اعتقادى، سیاسى، عاطفى، و روحى را بیان نمود.
آنچه پیش رو دارید، نگاهى است گذرا به برخى کلمات حضرت سجاد (علیهالسلام) درباره حضرت مهدى (علیهالسلام) و اهّم دعاهایى که آن حضرت درباره امام زمان (علیهالسلام) ، انتظار آن حضرت، فرج او، دعا براى سلامتى و نصرت او و....فرموده است.
اى آن که عزیز خاطر مایى تو
اى چشم و چراغ عارفان اى سجاد
بیمار نه اى طبیب دلهایى تو
ما خسته عشقیم و مسیحایى تو
بیمار نهاى طبیب دلهایى تو
بیمار نه اى طبیب دلهایى تو[4]
امام سجاد علاوه بر دعاهایى که درباره حضرت مهدى (علیهالسلام) دارد، کلمات و سخنان نغز و زیبایى نیز درباره مسائل مربوط به آن حضرت بیان نموده است که به نمونه هایى اشاره مى شود:
1. زمان خالى از حجت نیست
این حدیث به خوبى نشان مى دهد که در این زمان نیز حجت الهى وجود دارد. منتهى این امام باید معصوم باشد و معرفى شده ازطرف خدا و امامان قبلی، چنان که آن حضرت فرمود: «الامامُ لایکونُ الّا مَعْصُوماً وَ لَیْسَت العِصْمَةُ فى ظاهِرِ الخِلْقَةِ فَیُعْرَفَ بِها وَ کذلِکَ لایَکُونُ الاّ مَنْصُوصاً؛[6] جز معصوم احدى شایسته امامت نیست و چون عصمت یک نشان ظاهرى در خلقت نیست( که همگان) بشناسند، باید امام از طرف خدا (تعیین) و اعلام شود.»
و در خطبه معروف خود در مسجد جامع شام در حضور یزید بن معاویه فرمود: «رسول خدا، و وصى او على (علیهالسلام) ، سید الشهداء (حمزه)، جعفر طیار، دو سبط این امت و مهدى [این امت] از ماست.»[7]
2. راز غیبت و پنهان بودن ولادت
همچنین درباره مخفی بودن مکان آن حضرت فرمود: «لا یَطَّلِعُ عَلی مَوْضِعِهِ اَحَدٌ مِنْ وَلِیٍّ وَلاغَیْرِهِ اِلّا الَّذی یَلی اَمْرَهُ؛[9] هیچ کس از دوست و غیر دوست از اقامتگاه او مطّلع نمی شود، به جز کسی که متصدّی خدمتگزاری اوست.»
3 . غیبت کبرى و صغرى
4. فتنه هاى دوران غیبت
و همچنین فرمود: «مَنْ ثَبَّتَ عَلى وِلایَتِنا فى غَیْبَةِ قائِمِنا أَعطاهُ اللهُ اَجْرَ اَلفَ شَهیدٍ مِثْلِ شُهداءِ بَدْرٍ وَ اُحُدٍ؛ کسى که در زمان غیبت قائم ما (علیهالسلام) بر ولایت ما ثابت و استوار بماند، خداوند به او پاداش هزار شهید مثل شهیدان بدر و احد عطا مى فرماید.»[12]
5. انتظار راستین و پاداش آن
6. یاران مهدى علیه السلام
در جاى دیگر فرمود: «...کَأنّى بِصاحِبِکُمْ قَدْ عَلا فَوْقَ نَجَفِکُمْ بِظَهْرِ کُوفان فى ثَلاثَمأةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلا، جَبرئیلُ عَنْ یَمِینهِ وَ میکائیلُ عَِِنْ شِمالِهِ وَ اِسْرافیلُ أَمامَهُ، مَعَهُ رایَةُ رَسُول الله صلى الله علیه و آله قَد نَشَرها لایَهْوِى بِها الى قَوْم الاّ أَهْلَکَهُم اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ؛[17] گویا صاحب شما (مهدى) را مى بینم که پشت کوفه بالاى نجف در بین سیصد و سیزده نفر قرار گرفته، جبرئیل از راستش، و میکائیل از سمت چپش و اسرافیل جلو آن حضرت قرار دارند. و با او پرچم رسول خدا است که آن را برافراشته است. و بر قومى فرود نمى آید جز آنکه آنها را ] به امر[ خداى عزیز و جلیل هلاک مى کند.»
7. دوران ظهور
* دعاهاى امام سجاد درباره امام زمان علیهماالسلام
پیشتر اشاره شد که یکى از برکات وجود حضرت سجاد (علیهالسلام) ، تعلیم شیوه و روش دعا نمودن است. درباره انتظار مهدى (علیهالسلام) و دعا براى فرج و نصرت آن حضرت و... نیز دعاهاى متعددى وجود دارد که به اهّم آنها اشاره مى شود:
الف. دعا براى ظهور در روز عرفه
در بخش اول چنین مى خوانیم: «اللّهُمَّ اِنَّکَ أَیَّدْتَ دینَکَ فى کُلِّ أَوانٍ بِاِمامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعبادِکَ وَ مَناراً فى بِلادِکَ بَعْد اَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِکَ وَ جَعَلْتهُ الذَّریعَةَ الى رِضْوانِکَ وَ افْتَرَضْتَ طاعَتَهُ وَ حَذَّرْتَ مَعْصِیَتَهُ وَ اَمَرْتَ بِامْتِثالِ اَمْرِهِ و الانْتِهاءِ عِند نَهْیِهِ و اَنْ لایَتَقَدَّمَهُ مُتَقَدِّمٌ و لایَتأَخَّرَ عَنهُ مُتَأخِّرٌ فَهُوَ عِصْمَةُ اللاّئذیْنَ وَ کَهْفُ المؤمِنینَ و عُرْوَةُ المُتَمسِّکینَ وَ بَهاءُ العالمینَ ؛ «بار الها! تو در هر زمان دین خود را به وسیله امامى تایید فرمودهاى که او را براى بندگانت به عنوان عَلَم و در کشورهایت به جاى منار ]هدایت[ برپا داشتهاى؛ پس از آنکه پیمان او را به پیمان خود پیوسته و او را وسیله خشنودى خود ساختهاى و طاعتش را واجب کرده و از نافرمانیش بیم دادهاى و به اطاعت فرمانش و باز ایستادن در برابر نهیش و سبقت نگرفتن بر او و عقب نماندن از او فرمان دادهاى! پس او نگهدارنده پناهندگان و ملجأ مؤمنان و دستاویز متمسکان و جمال و عظمت جهانیان است.»
و در بخش دوم مى خوانیم: «اللّهُمَّ فَاَوْزِعْ شُکرَ ما اَنْعَمْتَ بِهِ علیه وَ اَوْزِعْنا مِثْلَهُ فیهِ و أیِّد مِن لَدُنکَ سُلطاناً نصیراً وَا فْتَحْ لَهُ فتْحاً یَسیراً وَ اَعِنْهُ بِرُکنِکَ الاعَزّ وَ اشْدُد اَزْرَهُ وَ قَوِّ عَضُدَهُ و راعِهِ بِعَیْنِکَ وَاحْمِهِ بِحِفْضِکَ و انْصُرْهُ بِملائِکَتِکَ... ؛ بار الها! پس ولى خود را به شکر آنچه بر او نعمت دادهاى مُلهَم ساز، و ما را نیز به سپاسگزارى نعمت وجود او توفیق ده، و او را از جانب خود سلطنتى یارى دهنده عطا فرماى و درهاى پیروزى را به آسانى بر وى بگشا، و او را به نیرومندترین تکیه گاه خود مدد ده و پشت گرم ساز، و بازویش را نیرو بخش و به چشم عنایت منظورش دار، و به نگهدارى خود حمایتش کن و با فرشتگانت یاریش ده... .»
و در بخش چهارم چنین آمده است: «وَ اَحْىِ بِهِ ما اَماتَهُ الظّالمُونَ مِنْ مَعالِمِ دِینِکَ وَ اجْلَ بِهِ صَدْأ الجَوْرِ عَنْ طَریقَتِکَ وأبْنِ بِهِ الضَّرَّاء عَنْ سَبیِلِکَ وَ أَذِل بِهِ النّاکِبِینَ عَنْ صِراطِکَ و أَمْحَقْ بِهِ بَغاةَ قَصْدِکَ عِوَجاً...؛ و به وسیله او آنچه از نشانههاى دینت توسط ستمگران از بین رفته را زنده ساز، و زنگ جور[ظالمان] را از طریق خویش بزداى، و سختى و ناهموارى را به وسیله او از راه خویش برطرف کن، و منحرفین از صراط [مستقیم] خود را توسط او از میان بردار، و آنانى را که قصد کج ساختن راه تو را دارند هلاک نماى... .»
این همه دستاوردهاى بزرگ حکومت جهانى مهدى است که در قالب دعا در سختترین دوران خفقان و ستم بیان شده است.
و درباره اوصاف یاران مهدى چنین آمده است: «اللّهُمَّ و صَلِّ عَلى أوْلیائِهِمُ المُعتَرِفینَ بِمَقامِهِم، المُتَّبِعینَ مَنْهَجَهُمْ المُقْتَفِینَ آثارَهُمْ...المُنْتَظریْنَ أیّامَهُم المَادّینَ اِلَیْهِم أَعْیُنَهُم...؛ بارالها! رحمت فرست بر دوستان ایشان که معترف به مقام آنها، و تابع راه آنان و پیرو آثار آنهایند، منتظر روزگار ]دولت[ آنها و چشم دوخته به راهشان مى باشند.»[19]
ب. دعاى دیگر براى ظهور و فرج:
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ فَرِّجْ عَنْ آلِ مُحَمَّد وَ اجْعَلْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِالحَقِّ....وَانْصُرْهُمْ وَ انْتَصِر بِهِمْ وَ اَنْجِزْ لَهُمْ ما وَعَدْتَهُم وَ بَلِّغْ فَتْحَ آلَ مُحَمَّد ...؛ خدایا بر محمد و آل او درود فرست و فرج آل محمد را [با ظهور مهدى علیه السلام] برسان، آنها را امامانى که به حق هدایت مى کنند قرار بده و آنها را یارى کن و به وسیله آنها یارى بخش و براى آنها آنچه وعده فرمودى وفا کن و پیروزى آل محمد را برسان... .»
در ادامه، خطاب مخصوص به حضرت حجت شده، مى گوید: «...وَ اَصْلِحْ لَنا اِمامَنا وَ اسْتَصْلِحْهُ وَ اَصْلِحْ عَلى یَدیْهِ و آمِنْ خَوْفَهُ و خَوْفَنا عَلَیْهِ وَ اجْعَلْهُ اللّهُمَّ الذّى تَنْتَصِر بِهِ لِدیْنِکَ ؛ و برای ما اماممان را اصلاح کن و براى او طلب اصلاح کن و با دستان او [جامعه را] اصلاح کن، ترس او را و ترس ما را نسبت به [وجود مبارک] او ایمن گردان و او را کسى قرار بده که به وسیله او دینت را یارى نمایى.»
و در باره دستاوردهاى دوران ظهور مى گوید: «اللّهُمَّ امْلَاءِ الاَرْضَ بِهِ قِسْطاً وَ عَدْلا کَما مُلِئَتْ ظُلماً وَ جَوْراً و امْنُن بِهِ عَلی فُقَراءِ المُسْلِمینَ و اَرامِلِهِمْ وَ مَساکِینِهِم وَ اجْعَلْنى مِنْ خِیارِ مَوالِیهِ وَ شِیعَتِهِ، أَشَدِّ هِمْ لَهُ حُبّاً وَ اَطْوَعِهِمْ لَهُ طَوْعاً ؛ خدایا به وسیله او زمین را پر از عدل و داد کن چنان که از ستم و جور پر گشته است، و به وسیله او بر فقراى مسلمین و یتیمان و بى سرپرستان و از کار افتادگانشان منت گذار و مرا از برگزیدگان دوستان و شیعیانش، و شدیدترین آنها نسبت به او از نظر محبت، و رامترینشان در فرمانبرى قرار ده.»
«وَ اَنْفَذِهِمْ لِامْرِهِ وَ اَسْرَعِهِمْ الى مَرضاتِهِ و اَقْبَلِهِمِ لِقَوْلِهِ وَ اقْوَمِهِم بِاَمْرِهِ وَ ارْزُقنى الشَّهادَةَ بَیْنَ یَدَیْهِ حَتّى اَلْقاکَ وَ انْتَ عَنّى راض؛ و [مرا] نافذترین آنها در مقابل فرمان او، و شتاب کننده ترین شان به سوى خرسندى و رضایت او، و روکننده ترین آنها به سوى سخن او، و پایدارترین شان در امر او قرار ده، و شهادت در پیشگاه او را روزى من گردان، تا تو را در حالى که از من راضى هستى ملاقات کنم.»[20]
پینوشتها:
[1]. سید رضا مؤید.
[2]. دکتر سید جعفر شهیدى، زندگانى على بن الحسین، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، اول، 1365 هـ ش، ص 27 - 29.
[3]. ابن ابى السراج البغدادى، تاریخ الائمه، قم ـ مکتبة بصیرتى، ص 9، مهدى پیشوایى، سیره پیشوایان، ص 234 - 235.
[4]. جواد مشفق.
[5]. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، بیروت دار احیاء التراث، ج 52، ص 92؛ ر.ک: لطف الله صافى، منتخب الاثر، ص 271، کامل سلیمان، روزگار رهائى، ترجمه على اکبر مهدى پور، نشر آفاق، سوم، 1376، ج 1، ص 86.
[6]. روزگار رهائى، همان، ص 87؛ شیخ صدوق، معانى الاخبار، ص 132.
[7] . منتخب الاثر، ص 172، روزگار رهائى، همان، ص 87.
[8] . همان، ص 187، بحارالانوار، همان، ج 51، ص 135.
[9]. بحار الانوار، ج52، ص153 و ج53، ص324؛ منتخب الاثر، ص 251 و 253.
[10]. همان، ص 251، و بحارالانوار، ج 51، ص 134.
[11]. بحارالانوار، همان، ج 51، ص 135، روایت 3.
[12]. همان، ج 52، ص 125.
[13]. منتخب الاثر، ص 244.
[14]. بحارالانوار، ج 52، ص 122، منتخب الاثر، ص 244.
[15]. جن/ 24.
[16]. ینابیع المودّة، ج3، ص 84؛ بشارة المصطفى، ص 62؛ الزام الناصب، ص 32 و 242.
[17]. بحار الانوار، همان؛ ج51، ص135، ح3.
[18]. همان، ج 52، ص 364، و 317؛ الزام الناصب، ص 139.
[19]. ر. ک: صحیفه کامله سجادیه، ترجمه صدرالدین بلاغى، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی تا، در ضمن دعاى 47 روز عرفه، ص 255 - 258؛ «الصحیفة السجادیة الجامعة، قم، مؤسسة الامام المهدى، اول، 1411 هـ ق، ص 322؛ سید رضى الدین على بن طاووس، اقبال الاعمال، بیروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، ص 664؛ المصباح، ابراهیم العاملى الکفعمى، بیروت، منشورات مؤسسة الاعلمى، ص 891.
[20]. اقبال الاعمال، همان، ص 675، الصحیفة السجادیة الجامعة، همان، ص 347؛ محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 98، ص 234؛ ابراهیم عاملى کفعمى، مصباح المتهجد، بیروت، منشورات مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، ص 697.
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
/ج