آيا پايان جرثقيل ها؟
نويسنده:آرش راهبر
«افشا گري هاي نسل تازه فوق سنگين وزنه برداري ايران درباره دوپينگ و حاشيه هاي تيم ملي»
از سال 1999 بود که به مدال آوري وزنه برداران ايران در صحنه هاي جهاني عادت کرديم. اول از همه شاهين نصيري نيا مدال طلاي جهان را بعد از سال ها به سينه آويخت. بعد هم دو طلاي المپيک سيدني حسابي خوش به حالمان کرد و ايران را در زمره مدعيان وزنه برداري قرار داد. از سال 2001 تا 2006 هم کوروش باقري، محمد علي فلاحتي نژادي و حسين رضا زاده چند مدال جهاني و المپيک ديگر خزانه ورزشي ايران اضافه کردند. لطفاً کمي صبر کنيد! قصه ما تاريخ نگاري نيست. مي خواهيم بگوييم که اگر روزگاري وزنه برداري ايران سهم مهمي در تهييج افکار عمومي داشت و مدال آوري هايش خبرساز مي شد حالا سه، چهار سالي است که بيشتر اخبار و واکنش ها در زمينه وزنه برداري حواشي يک موضوع هولناک دور مي زند؛ «دوپينگ». درچند هفته اخير هم داستان دوپينگي شدن تعدادي از وزنه برداران ملي پوش حجم نگراني ها و ناراحتي هاي عمومي را به شدت بالا برده است.
در هفته هاي اخير منازعات عجيب و بي سابقه اي در زمينه وزنه برداري شروع شده و وزنه برداران نامدار ايران به جاي هالتر و وزنه هاي سنگين، يکديگر را به زمين کوفته اند.
شايد اگر رشيد شريفي ــ وزنه بردار اصفهاني در دسته فوق سنگين ايران و جانشين حسين رضازاده در المپيک پکن ــ اين قدر درون گرا و کم حرف نبود، مجادلات از ماه ها قبل آغاز شده بود. رشيد شريفي اولين نام بزرگي بود که در تابستان به عنوان يک دوپينگي معرفي و مجبور شد دوران محروميت چهارساله را در پيش گيرد؛ وزنه بردار اصفهاني اي که به تازگي در تهران پاگير شد و پول رهن يک سقف را براي خانواده اش جور کرده بود، ناباورانه درباره مثبت شدن آزمايش دوپينگ خود گفت: «خودم هم نفهميدم چه شد؟». وزنه بردار سنگين وزن ايران که در المپيک 2008 مقام ششم را به دست آورده بعد از مثبت شدن آزمايش خود به سکوتي خود خواسته رفت و طولي نکشيد که حتي اهل و عيال را از تهران برداشت و به اصفهان بازگشت. او يک بار ديگر گفت که منتظر مذاکره افشارزاده يا رضازاده با رئيس فدراسيون جهاني مي ماند و اميدوار است دوباره روي تخته برگردد و وزنه بزند. او البته از اينکه هفت ماه به او حقوق نداده اند و پارامترهاي مسابقات آسيايي ژاپن را هم به طور کلي فراموش کرده اند گلايه خفيفي کرد ولي دوباره سکوت کرد و از نظرها محو شد.
سريال دوپينگ اما با معرفي انوش آرمک و اميد نائيج از سوي فدراسيون جهاني وزنه برداري ادامه پيدا کرد؛ آن هم درست چند روز بعد از معرفي شدن حسين رضازاده به عنوان سرپرست فدراسيون رضا زاده در روز معارفه گفته بود: «قدرتمندتر از گذشته دوپينگ را کنترل مي کنيم». اين شعار او اما يخش نگرفت چون در فاصله کوتاهي ماجراي دوپينگ نائيج و سعيد علي حسيني انگشت اتهام را به سوي کادر فني تيم ملي و رياست فدراسيون نشانه رفت.
حرف هاي سعيد علي حسيني يکي از پر سروصدا ترين افشاگري هاي ورزش ايران در سه دهه اخير بود و به گفت و گوي مشهور محمد دادکان پس از جام جهاني 2006 پهلو مي زد. افشاگري قهرمان فوق سنگين جوانان جهان و اميد آينده ايران در رده برزگسالان چنان ناگهاني بود که با واکنش خاصي از سوي سرپرست فعلي فدراسيون و مدير سابق تيم هاي ملي مواجه نشد و کسي در مقام پاسخگويي برنيامد. هنوز گرد و خاک ناشي از اين مجادله لفظي فروکش نکرده بود که صحبت هاي رشيد شريفي ــ مرد خاموش فوق سنگين ــ وضعيت را پيچيده تر کرد. شريفي که حالا مدتي است قيد حضور در صحنه وزنه برداري را زده و در اصفهان به فروش روغن ماشين مشغول است هم کادر فني را متهم کرد که آنها در اردوهاي تيم ملي، وزنه برداران را تشويق به استفاده از مواد نيروزا مي کردند؛ «ما قرباني مسائل پشت پرده شده ايم. در اردو به ما دارو هم مي دادند و مي گفتند نگران نباشيد. مي گفتند اگر مأموران آژانس مبارزه با دوپينگ هم بيايند ما همه چيز را درست مي کنيم. اما حالا مي گويند رشيد خودسر دارو مصرف کرده. پس چرا علي حسيني را که شانس اصلي کسب مدال در رقابت هاي جهاني بوده نتوانستند کنترل کنند که خودسر دارو مصرف نکند؟»
رشيد شريفي حتي پا را فراتر گذاشته و مي گويد که مسؤولان کادر فني در صورت مصرف نکردن دارو از سوي وزنه برداران با آنها برخورد مي کرده اند. او رفتار ايوانف را در قبال اعلام دوپينگ نه نفر از وزنه برداران در سال 2005 مردانه توصيف کرد و گفت: «ايوانف گفت من مقصر بودم و همه چيز را به گردن گرفت اما حالا...».
برخورد مسؤولان فدراسيون و سازمان تربيت بدني در اين باره بسيار شتاب زده، جانبدارانه و دور از دلايل حقوقي بوده است. عجيب تر از همه، اين حميد سجادي بود که در اظهار نظري وزنه برداران را متهم اصلي در اين ماجرا خواند و آنها را به رفتار خودسرانه در مورد مصرف مواد نيرو زا متهم کرد. اين واکنش البته با صحبت هاي نامطلوب بهرام افشارزاده هم همراه شد و دبير کل کميته ملي المپيک و رئيس سابق فدراسيون وزنه برداري هم به جاي آنکه بر پايه تحقيق و تفحص از ماجراي پيش آمده حرف بزند صرفاً به دفاع از شخصيت رضازاده پرداخت و وزنه برداران را هم در برابر خود قرار داد.
از سوي ديگر تلاش مجلس براي ورود به اين قضيه هم چندان پررنگ نبود. نماينده اردبيل از دخالت مجلس در اين باب صحبت کرد و حجت الاسلام يحيي زاده ــ رئيس کميسيون تربيت بدني مجلس ــ هم به سازمان توصيه کرد که فعلاً هم اعزام هاي وزنه برداري را معلق کند اما اين واکنش ها هيچ يک چاره کار نبود.
حالا وزنه برداران دوپينگي ايران منتظر ديدار مجدد با تاماش آيان هستند و ظاهراً قرار است بهرام افشازاده و دکتر شريف اوايل بهمن راهي مجارستان شوند و در اين باره با رئيس فدراسيون جهاني مذاکره کنند. پرونده علي حسيني هنوز باز است و رأي نهايي در مورد آن صادر نشده اما ظاهراً اميد زيادي هم به ختم به خير شدن آن وجود ندارد. وزنه برداران هم به جز رشيد شريفي که حالا دنبال شناسايي مرغوبيت روغن هاي بازار اتومبيل است، قصد دارند به دادگاه عالي ورزش (CAS) شکايت ببرند. ماجراي اين شکايت ها هم هر چه باشد به احتمال فراوان تأثيري در از دست رفتن يک نسل قابل اعتنا نخواهد داشت. راستي براي يک مدال طلاي جهاني چقدر بايد سرمايه گذاري کرد؟
حالا بايد به اين نکته توجه کنيد که اين دو وزنه بردار از قضا با هم هم عصر بودند و رقيب جدي يکديگر محسوب مي شدند. در کنار آنها غول هايي چون والنتين کراستف بلغاري و روني وللر آلماني و حتي چمرکين روسي هم همگي در اوج قرار داشتند.
حسين رضازاده در المپيک سيدني در شرايطي قهرمان شد که در کنار او جابر سالم، وللر و چمرکين 260 کيلوگرم را در دو ضرب زدند. اما اين آخرين بار بود که حداقل در دو ضرب رقيبي براي رضازاده پيدا شد. او دوبار در يک ضرب مدال طلا را به حريفان داد اما در دو ضرب هيچ کس بيش از 250 کيلوگرم را در دوران او نزد تا رقابت را گرما ببخشد. در واقع هيچ رقيب مهمي در ده سال اخير وجود نداشت که حداقل آرامش ذهني و روحي وزنه بردار پرمدال ايران را در هم بريزد. شايد اگر روس ها هم در اين مدت يک کورلوويچ ديگر داشتند، همين مدال ها هم به ما نمي رسيد. خوش شانسي هم جزئي از ورزش است؛ کما اينکه بدشانسي فعلي در فوق سنگين وزنه برداري ايران هم به شدت آزار دهنده است.
منبع:همشهري جوان، شماره 249
از سال 1999 بود که به مدال آوري وزنه برداران ايران در صحنه هاي جهاني عادت کرديم. اول از همه شاهين نصيري نيا مدال طلاي جهان را بعد از سال ها به سينه آويخت. بعد هم دو طلاي المپيک سيدني حسابي خوش به حالمان کرد و ايران را در زمره مدعيان وزنه برداري قرار داد. از سال 2001 تا 2006 هم کوروش باقري، محمد علي فلاحتي نژادي و حسين رضا زاده چند مدال جهاني و المپيک ديگر خزانه ورزشي ايران اضافه کردند. لطفاً کمي صبر کنيد! قصه ما تاريخ نگاري نيست. مي خواهيم بگوييم که اگر روزگاري وزنه برداري ايران سهم مهمي در تهييج افکار عمومي داشت و مدال آوري هايش خبرساز مي شد حالا سه، چهار سالي است که بيشتر اخبار و واکنش ها در زمينه وزنه برداري حواشي يک موضوع هولناک دور مي زند؛ «دوپينگ». درچند هفته اخير هم داستان دوپينگي شدن تعدادي از وزنه برداران ملي پوش حجم نگراني ها و ناراحتي هاي عمومي را به شدت بالا برده است.
در هفته هاي اخير منازعات عجيب و بي سابقه اي در زمينه وزنه برداري شروع شده و وزنه برداران نامدار ايران به جاي هالتر و وزنه هاي سنگين، يکديگر را به زمين کوفته اند.
شايد اگر رشيد شريفي ــ وزنه بردار اصفهاني در دسته فوق سنگين ايران و جانشين حسين رضازاده در المپيک پکن ــ اين قدر درون گرا و کم حرف نبود، مجادلات از ماه ها قبل آغاز شده بود. رشيد شريفي اولين نام بزرگي بود که در تابستان به عنوان يک دوپينگي معرفي و مجبور شد دوران محروميت چهارساله را در پيش گيرد؛ وزنه بردار اصفهاني اي که به تازگي در تهران پاگير شد و پول رهن يک سقف را براي خانواده اش جور کرده بود، ناباورانه درباره مثبت شدن آزمايش دوپينگ خود گفت: «خودم هم نفهميدم چه شد؟». وزنه بردار سنگين وزن ايران که در المپيک 2008 مقام ششم را به دست آورده بعد از مثبت شدن آزمايش خود به سکوتي خود خواسته رفت و طولي نکشيد که حتي اهل و عيال را از تهران برداشت و به اصفهان بازگشت. او يک بار ديگر گفت که منتظر مذاکره افشارزاده يا رضازاده با رئيس فدراسيون جهاني مي ماند و اميدوار است دوباره روي تخته برگردد و وزنه بزند. او البته از اينکه هفت ماه به او حقوق نداده اند و پارامترهاي مسابقات آسيايي ژاپن را هم به طور کلي فراموش کرده اند گلايه خفيفي کرد ولي دوباره سکوت کرد و از نظرها محو شد.
سريال دوپينگ اما با معرفي انوش آرمک و اميد نائيج از سوي فدراسيون جهاني وزنه برداري ادامه پيدا کرد؛ آن هم درست چند روز بعد از معرفي شدن حسين رضازاده به عنوان سرپرست فدراسيون رضا زاده در روز معارفه گفته بود: «قدرتمندتر از گذشته دوپينگ را کنترل مي کنيم». اين شعار او اما يخش نگرفت چون در فاصله کوتاهي ماجراي دوپينگ نائيج و سعيد علي حسيني انگشت اتهام را به سوي کادر فني تيم ملي و رياست فدراسيون نشانه رفت.
چون پرده برافتد
حرف هاي سعيد علي حسيني يکي از پر سروصدا ترين افشاگري هاي ورزش ايران در سه دهه اخير بود و به گفت و گوي مشهور محمد دادکان پس از جام جهاني 2006 پهلو مي زد. افشاگري قهرمان فوق سنگين جوانان جهان و اميد آينده ايران در رده برزگسالان چنان ناگهاني بود که با واکنش خاصي از سوي سرپرست فعلي فدراسيون و مدير سابق تيم هاي ملي مواجه نشد و کسي در مقام پاسخگويي برنيامد. هنوز گرد و خاک ناشي از اين مجادله لفظي فروکش نکرده بود که صحبت هاي رشيد شريفي ــ مرد خاموش فوق سنگين ــ وضعيت را پيچيده تر کرد. شريفي که حالا مدتي است قيد حضور در صحنه وزنه برداري را زده و در اصفهان به فروش روغن ماشين مشغول است هم کادر فني را متهم کرد که آنها در اردوهاي تيم ملي، وزنه برداران را تشويق به استفاده از مواد نيروزا مي کردند؛ «ما قرباني مسائل پشت پرده شده ايم. در اردو به ما دارو هم مي دادند و مي گفتند نگران نباشيد. مي گفتند اگر مأموران آژانس مبارزه با دوپينگ هم بيايند ما همه چيز را درست مي کنيم. اما حالا مي گويند رشيد خودسر دارو مصرف کرده. پس چرا علي حسيني را که شانس اصلي کسب مدال در رقابت هاي جهاني بوده نتوانستند کنترل کنند که خودسر دارو مصرف نکند؟»
رشيد شريفي حتي پا را فراتر گذاشته و مي گويد که مسؤولان کادر فني در صورت مصرف نکردن دارو از سوي وزنه برداران با آنها برخورد مي کرده اند. او رفتار ايوانف را در قبال اعلام دوپينگ نه نفر از وزنه برداران در سال 2005 مردانه توصيف کرد و گفت: «ايوانف گفت من مقصر بودم و همه چيز را به گردن گرفت اما حالا...».
پايان تلخ يک رويا
برخورد مسؤولان فدراسيون و سازمان تربيت بدني در اين باره بسيار شتاب زده، جانبدارانه و دور از دلايل حقوقي بوده است. عجيب تر از همه، اين حميد سجادي بود که در اظهار نظري وزنه برداران را متهم اصلي در اين ماجرا خواند و آنها را به رفتار خودسرانه در مورد مصرف مواد نيرو زا متهم کرد. اين واکنش البته با صحبت هاي نامطلوب بهرام افشارزاده هم همراه شد و دبير کل کميته ملي المپيک و رئيس سابق فدراسيون وزنه برداري هم به جاي آنکه بر پايه تحقيق و تفحص از ماجراي پيش آمده حرف بزند صرفاً به دفاع از شخصيت رضازاده پرداخت و وزنه برداران را هم در برابر خود قرار داد.
از سوي ديگر تلاش مجلس براي ورود به اين قضيه هم چندان پررنگ نبود. نماينده اردبيل از دخالت مجلس در اين باب صحبت کرد و حجت الاسلام يحيي زاده ــ رئيس کميسيون تربيت بدني مجلس ــ هم به سازمان توصيه کرد که فعلاً هم اعزام هاي وزنه برداري را معلق کند اما اين واکنش ها هيچ يک چاره کار نبود.
حالا وزنه برداران دوپينگي ايران منتظر ديدار مجدد با تاماش آيان هستند و ظاهراً قرار است بهرام افشازاده و دکتر شريف اوايل بهمن راهي مجارستان شوند و در اين باره با رئيس فدراسيون جهاني مذاکره کنند. پرونده علي حسيني هنوز باز است و رأي نهايي در مورد آن صادر نشده اما ظاهراً اميد زيادي هم به ختم به خير شدن آن وجود ندارد. وزنه برداران هم به جز رشيد شريفي که حالا دنبال شناسايي مرغوبيت روغن هاي بازار اتومبيل است، قصد دارند به دادگاه عالي ورزش (CAS) شکايت ببرند. ماجراي اين شکايت ها هم هر چه باشد به احتمال فراوان تأثيري در از دست رفتن يک نسل قابل اعتنا نخواهد داشت. راستي براي يک مدال طلاي جهاني چقدر بايد سرمايه گذاري کرد؟
خوش شانس ترين قوي ترين مرد جهان
حالا بايد به اين نکته توجه کنيد که اين دو وزنه بردار از قضا با هم هم عصر بودند و رقيب جدي يکديگر محسوب مي شدند. در کنار آنها غول هايي چون والنتين کراستف بلغاري و روني وللر آلماني و حتي چمرکين روسي هم همگي در اوج قرار داشتند.
حسين رضازاده در المپيک سيدني در شرايطي قهرمان شد که در کنار او جابر سالم، وللر و چمرکين 260 کيلوگرم را در دو ضرب زدند. اما اين آخرين بار بود که حداقل در دو ضرب رقيبي براي رضازاده پيدا شد. او دوبار در يک ضرب مدال طلا را به حريفان داد اما در دو ضرب هيچ کس بيش از 250 کيلوگرم را در دوران او نزد تا رقابت را گرما ببخشد. در واقع هيچ رقيب مهمي در ده سال اخير وجود نداشت که حداقل آرامش ذهني و روحي وزنه بردار پرمدال ايران را در هم بريزد. شايد اگر روس ها هم در اين مدت يک کورلوويچ ديگر داشتند، همين مدال ها هم به ما نمي رسيد. خوش شانسي هم جزئي از ورزش است؛ کما اينکه بدشانسي فعلي در فوق سنگين وزنه برداري ايران هم به شدت آزار دهنده است.
منبع:همشهري جوان، شماره 249
/ج