بازيکنان ايراني جذاب نيستند!

اوايل دهه 70، حوالي ميدان منيريه تا چهار راه سپه مي شد 2 تا 3 مغازه را يافت که عمده فعاليت شان فروش کتاب هاي ورزشي بود. پشت ويترين آن ها کتاب هايي با مضمون زيبايي اندام ــ که پرفروش ترين بودند ــ آموزش مهارت هاي رزمي و ساير ورزش ها از جمله فوتبال و شطرنج به چشم مي خورد. اوضاع کاسبي اين مغازه ها بر خلاف
شنبه، 29 مرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بازيکنان ايراني جذاب نيستند!

بازيکنان ايراني جذاب نيستند!
بازيکنان ايراني جذاب نيستند!


 

نويسنده: امير وفايي




 

رمان ها، سرگذشت ها و خاطرات ورزشي در ايران و اروپا
 

اوايل دهه 70، حوالي ميدان منيريه تا چهار راه سپه مي شد 2 تا 3 مغازه را يافت که عمده فعاليت شان فروش کتاب هاي ورزشي بود. پشت ويترين آن ها کتاب هايي با مضمون زيبايي اندام ــ که پرفروش ترين بودند ــ آموزش مهارت هاي رزمي و ساير ورزش ها از جمله فوتبال و شطرنج به چشم مي خورد. اوضاع کاسبي اين مغازه ها بر خلاف دکان هاي همجوار که فروشنده لوازم ورزشي بودند سکه نبود، اما کساد هم نبود و کتاب هاي ورزشي نسبتاً قابل قبولي داشتند. آن ها اما رفته رفته با اوج گرفتن انتشار روزنامه ها و مجلات ورزشي و البته تشديد نگاه کاسب کارانه به انتشار کتب ورزشي، محو شدند و امروز در بورس فروش کالاي ورزشي، سراغي از کاغذهايي که اغلب در پستوي مغازه ها خاک مي خورند گرفته نمي شود.
انتشار کتب ورزشي در ايران قبل از آن که به مرحله بلوغ و تکامل برسد اسير نگاه تجاري شد و بسياري از مؤلفان و ناشران با اهدافي غير از ارائه مطالب مفيد و تأثير گذار به بازار، نام خود را روي کتبي که بعضاً حتي چند هفته هم براي جمع آوري مطالب و تأليف آن ها زمان خرج نشده بود، درج مي کردند. آن ها اين کاغذها را زير بغل مي زدند و با برچسب «مؤلف» پله هاي ترقي را طي مي کردند. کتاب هاي آموزشي ــ ورزشي توليد داخل اغلب غير قابل تحمل اند و نمونه هاي ترجمه شده هم اکثراً گنگ و نامفهوم به نظر مي رسند. چهره هاي شناخته شده فوتبال ايران مثل پرويز ابوطالب و برادران معيني کتاب هاي پرشماري را در زمينه آموزش فوتبال منتشر کرده اند اما مخاطب با ورق زدن اين کتاب ها بيش از آن که چيزي بياموزد، دچار سردرگمي مي شود. مثلاً در چند صفحه پشت سر هم به آموزش شوت زدن پرداخته شده و تلاش شده مخاطب با مطالعه سطور توجيه شود چگونه و به کجاي توپ بايد ضربه بزند. در اشکال مربوطه مي بينيم که توپ پس از برخورد صحيح پا با آن مسيري که با نقطه چين نشان داده شده را طي مي کند و به همان جايي مي رود که بايد برود. آن چه در تمرينات عملي به مدت ها کار مداوم نياز دارد و بعضاً مربيان در زمين فوتبال هم از آموزش دادنش به بازيکنان عاجز مي مانند. در اين قبيل کتاب ها کوچک ترين توجهي به خواسته هاي مخاطب نشده و فروش آن ها حتي به اعداد 3 رقمي هم نزديک نمي شود. در عوض، اما مؤلف مي تواند با اتکا به تأليفاتش امتيازات لازم را به دست بياورد و با طي سريع السير مدارج دانشگاهي پسوند دکتر را به نام خود بچسباند.

اساتيد کتاب فروش
 

در حال حاضر در بازار کتاب پر فروش ترين کتب ورزشي آن هايي هستند که توسط اساتيد به دانشجويان تربيت بدني توصيه مي شوند. آن ها ناچارند اين کتاب ها را به عنوان کتب درسي تهيه کنند و اغلب صرفاً با تهيه همين کتاب نمره بالايي به دست مي آورند. در توصيف نگاه شخصي و کاسب کارانه به اين حوزه همين بس که اساتيد حتي انتشار کتاب هاي خود را به انتشاراتي واگذار مي کنند که نمره دانشگاهي بيشتري را براي آن ها در نظر مي گيرد. يعني همکاري با فلان انتشارات 20 امتياز به نمرات دانشگاهي استاد اضافه مي کند و چنان که همان اثر توسط انتشارات ديگري منتشر شود بيشتر از 5 امتياز نخواهد داشت! مجيد جلالي به عنوان يکي از مربيان علم گراي فوتبال ايران و کسي که تأليفاتي در زمينه مربيگري فوتبال و نگارش خاطرات و تجربيات فوتبالي دارد در توصيف روند و قواعد حاکم بر انتشار کتب ورزشي در ايران مي گويد: «بيشتر اين کتاب ها ترجمه صرف هستند و چون بومي نشده اند نمي توانند کمکي به مخاطب بکنند. متأسفانه حتي مربيان ما نه بر اساس مطالعه و پژوهش که به واسطه آن چه در دوران ورزشي خود تجربه کرده اند به کار آموزش مشغول مي شوند. در ورزش ايران محقق و پژوهشگر نداريم و طبيعي است که با چنين معضلاتي رو به رو شويم.» ورزشکاران ايراني چندان اهل مطالعه نيستند و آن هايي هم که هستند خواندن رمان و کتاب داستان را ترجيح مي دهند. محمد نصرتي رمان «گندم» نوشته «م.مؤدب پور» را مي پسندد، عليرضا حيدري عاشق رمان «زورباي يوناني» است و حميد استيلي هم کتاب هاي حوزه روانشناسي را مطالعه مي کند و يکي، دو فوتباليست ديگر هم مثل رودباريان و فرشيد کريمي داريم که اهل مطالعه هستند.

...يک تکه چرم گردباددار
 

بر خلاف اروپا ستاره هاي ورزش ايران علاقه اي به دست به قلم شدن و نگارش خاطرات خود ندارند. هر چند در اروپا هم معمولاً خود ورزشکار خاطراتش را نمي نويسد و از مشاوران يا روزنامه نگاران کمک مي گيرد اما اين روند در ورزش ايران باب نيست و در مواردي در حالي که نيمي از مراحل نگارش کتاب به اتمام رسيده بود ناگهان ورزشکار توافقات قبلي را زير پا گذاشته و کار نيمه تمام رها شده. آن چه در مسير تهيه کتاب خاطرات خداداد عزيزي اتفاق افتاد و او حتي حاضر نبود براي تعريف کردن خاطراتش براي روزنامه گاري که اين پروژه را در دست گرفته بود، وقت بگذارد. تجربه نشان داده ستاره هاي فوتبال ايران خارج از مستطيل سبز جذابيتي براي توده ندارند و شکست تجاري فيلم هايي که با نقش آفريني امثال احمد رضا عابدزاده، علي پروين، جواد زرينچه و ...توليد شدند، گواهي بر اين ادعاست.

پرفروش هاي آن طرف آب
 

کتاب خاطرات روي کين ــ کاپيتان سابق منچستر يونايتد ــ و ديويد بکام در زمره پر فروش ترين کتاب هاي اروپا قرار گرفتند و تاجران اماراتي کتاب تاريخچه افتخارات باشگاه منچستر يونايتد که طول و عرض نامتعارفي داشت را به قيمت 1/6 ميليون دلار خريدند. گفته مي شود علي دايي با همکاري تعدادي از دوستانش در حال نگارش کتاب خاطرات خود است که اگر اين بار ناگهان کار در ميانه هاي راه رها نشود، شايد اتفاق جديدي در فروش کتاب هاي ورزشي در ايران رخ دهد. در اروپا نه تنها سرگذشت هاي ورزشي با استقبال بي حد و حصر مردم مواجه مي شود که حتي کتاب هايي با موضوع ورزش و به خصوص فوتبال هم بازار قابل قبولي دارند. کتاب «زمين پر تب و تاب» به قلم يک هوادار تيم آرسنال که به نقل خاطرات او از بازي هاي ورزشگاه هايبري لندن مي پردازد رکورد فروش جالبي به دست آورد. برخي از فصول اين کتاب آن چنان تأثير گذار بود که مخاطب را با خود به لابه لاي صندلي هاي هواداران آرسنال مي برد. «فوتبال عليه دشمن» نوشته سايمون کوپر با استقبالي بي نظير در اکثر کشورهاي دنيا مواجه شد و در ايران هم به واسطه ترجمه توسط عادل فردوسي پور رکورد قابل توجهي در فروش به دست آورد. کوپر استادانه رابطه محکم بين فوتبال و سياست و اين که چگونه عده اي اميد به زندگي را در نتايج تيم محبوب خود جست و جو مي کنند را به تصوير کشيده است. اشاره به کتاب هاي متعددي که فقط در کشور آلمان در حوزه فوتبال به چاپ رسيده اند، تفاوت نگرش و فرهنگ هواداري در کشورهاي صاحب فوتبال با ساير کشورها را مشخص مي کند. در سال 1970 پيترهانکه زمان معروف «ترس دروازه بان از ضربه پنالتي» را منتشر کرد. 1979 اکارد هنشايد رمان حماسي «سرودي براي چابوم کئون» را نوشت. کئون در آن زمان قهرمان تيم ملي کره جنوبي بود و در اينتراخت فرانکفورت بازي مي کرد. 1980 رور ولف «هياهوي زياد براي بازي ها» را نوشت و در آن به اين سؤال که «آيا بازي فوتبال ادامه زندگي ماست يا زندگي ما، ادامه بازي فوتبال است» پرداخت. بعدها «بازي بعدي هميشه سخت ترين بازي است» و «تئاتر بي پايان پيرامون يک تکه چرم گردباددار» از همين نويسنده منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفت. گونتر گراس در کتاب خاطراتش اهميت زيادي به فوتبال داده و در بخشي از آن در مورد پيروزي آلمان بر مجارستان در فينال جام جهاني 1954 نوشته: «ما قهرمان جهان شديم، دوباره به جهان نشان داديم که وجود داريم، نشان داديم که ديگر مغلوب نيستيم و اين را زير چترهايي که براي نجات از باران در استاديوم ورزشي برن باز کرده بوديم، با صداي بلند خوانديم.» فرانک گوسن در کتاب «براي اين که شنبه است» تماشاي فوتبال در ورزشگاه در روز شنبه را امري عادي و هميشگي توصيف کرده است.

آموزش ضربه ايستگاهي موزي شکل!
 

معدود کتاب هاي خاطرات افراد شناخته شده ورزش ايران در تيراژ بسيار پايين و بدون تبليغات کافي به چاپ رسيده اند و در اغلب آن ها بيش از هر چيز به تسويه حساب هاي شخصي پرداخته شده. مصطفي هاشمي طبا، رييس اسبق سازمان تربيت بدني در سال 1377 کتاب «داستان يک صعود» را که به وقايع نگاري صعود تيم ملي ايران به جام جهاني 1998 اختصاص داشت منتشر کرد. او در اين کتاب به اختلافات محمد مايلي کهن با داريوش مصطفوي و کارشکني هاي امير عابديني در راه صعود تيم ملي به جام جهاني اشاره کرده و کاملاً سياستمدارانه از واکاوي اتفاقاتي که ردپاي برخي رجال سياسي در آن به وجود داشته، طفره رفته است. محمد مايلي کهن هم با همکاري باشگاه سايپا کتابي در خصوص اتفاقات تيم ملي تحت هدايتش قبل از صعود به جام جهاني فرانسه منتشر کرد که البته از توزيع گسترده آن منصرف شد و تنها به صورت بسيار محدود در نمايشگاه کتاب عرضه شد. او بعدها از اين که بخشي از اين کتاب در يک روزنامه پر مخاطب منتشر شد، به سبک خاص خودش گلايه کرد. مايلي کهن در اين کتاب از پرسه زدن هاي بدون اجازه ملي پوشان در دوبي و اين که مجتبي محرمي را به رغم توصيه هاي مسئولان حراست سازمان به تيم ملي دعوت کرده پرده برداشته است. او اکنون قصد دارد کتاب ديگري را درباره 15 روزي که پس از علي دايي هدايت تيم ملي را در دست گرفت و سپس برکنار شد منتشر کند. مايلي کهن در مصاحبه اي مدعي شد دست نوشت هايي که از اين 15 روز در اختيار دارد به بيش از 150 صفحه مي رسد. جالب ترين نمونه رساله اي است که توسط علي فتح ا...زاده، سرپرست فعلي باشگاه استقلال منتشر شده و تمامي مباحث کلي و جزيي فوتبال را در بر مي گيرد. اين کتاب احتمالاً حجيم ترين کتابي است که تاکنون در ورزش ايران منتشر شده و بند بند فوتبال را مورد تجزيه و تحليل قرار داده است. مثلاً روش دويدن و اين که پاها را با چه زاويه اي از زمين بلند کنيم و دوباره بر زمين بگذاريم، انواع و اقسام ضربات ايستگاهي از قبيل ضربه ايستگاهي موزي شکل و غيره، چگونگي تغذيه فوتباليست ها، آموزش انواع دريبل که در آن دقيقاً توضيح داده شده که مثلاً نيم تنه بالايي بدن به کدام سمت برود و پاها به چه شکل عمل کنند به طور مفصل به بحث گذاشته شده و چه بسا اگر فرانس بکن بائر هم چنين کتابي را منتشر مي کرد با اين پرسش مواجه مي شد که اين اطلاعات را از کجا آورده! گفته مي شود فتح ا...زاده اين کتاب را به عنوان تز دکتراي خود منتشر کرده اما يکي از مشاوران او در گفت و گو با يک روزنامه ورزشي مدعي شد بخش قابل توجهي از اين کتاب برگرفته از ترجمه يک کتاب آلماني است.
منبع: تماشاگر، شماره 028



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط