معقول و منقول (مهارت هاي دوست يابي)
چند تا پيام به نظرخودمون معقول و منقولند، براتون نقل مي كنم. اين پيام ها براي بيان مهارت هاي دوست يابي و تقويت روابط اجتماعي، خيلي خيلي معقولند و البته قابل نقل. به همين خاطر ما اسمشو معقول و منقول گذاشتيم. البته قضاوت نهايي با شماست؛
مي دونيد كه تقويت كردن روابط اجتماعي و مهارت هاي دوست يابي يه فراينده؛
يعني يه اتفاق نيست. فرايند يعني چيزي كه آغاز و پاياني نداره؛ يعني نمي تونيم به به مدت زمان مشخص، يا به چند تا عامل محدودش كنيم. ازابتداي ورود به اجتماع، بايد براي تقويت روابط اجتماعي و ياد گرفتن مهارت هاي اين كار تلاش كنيم و هيچ وقت خودمونو بي نياز از روابط اجتماعي ندونيم؛ چون همون لحظه كه فكر مي كنيم همه دوستامونو پيدا كرديم و ديگه به دوست جديدي نياز نداريم، پايان همه دوستي هاي ما خواهد بود. اينكه گفتيم، يه «پيش معقول و منقول» بود در باب اهميت روابط اجتماعي. و اما دوست داشتن خودمون؛ اولين قدم در فرايند تقويت روابط اجتماعي كه حرفشو زديم، اينه كه خودمونو دوست داشته باشيم؛ چون ممكنه در روابط اجتماعي، اون قدر خودمونو غرق در توجه كردن به ديگران كنيم كه از خودمون غافل بشيم و به هركسي اجازه بديم كه ما رو به انجام دادن كارهايي كه خودش مي خواد، وادار كنه. بايد براي خودمون ارزش و احترام قائل بشيم؛ خودكم انكاري، بدترين سرطانيه كه به سرمون مي ياد. اگر ما خودمونو فرد محترم و ارزشمندي بدونيم، اطرافيانمون براي رسيدن به هدف هاشون، پاشونو روي شونه هاي ما نمي ذارن، بلكه با ادب و احترام به سمت ما مي يان.
دومين معقول و منقول: به خودتون اعتماد كنيد.
توانايي چرخيدن در اطراف اتاقي كه پراز جمعيته و معرفي كردن خودمون همراه با يك لبخند پيروزمندانه، اعتماد به نفس رو بالا مي بره. اعتماد به نفس، با غرور و خودبيني خيلي فرق داره و اين بايد هميشه يادمون بمونه.
و اما معقول و منقول سوم: شنونده هاي خوبي باشيم.
براي به دست آوردن محبت و اعتماد افراد لازمه كه شنونده خوبي باشيم. نبايد فقط به صداي طرف مقابلمون گوش كنيم، بلكه بايد با قلبمون صحبت هاش رو پذيرا باشي و با لبخند تأييد كنيم. مهم، شنونده خوب بودنه و اينكه هركلمه ازحرف هاي طرف مقابلو رو بشنويم، البته اگه مخالفتي هم داريم، مي تونيم با لبخند و محترمانه بيان كنيم. چراكه «نزاكت، نظافت دركلامه.
چهارمين معقول و البته منقول: صادقانه و بي ريا عمل كنيد.
بايد به شخصيت خودمون پايبند باشيم. ريا و دورويي باعث افت عملكرد ما مي شه و صداقت و پاكي باعث افزايش توانايي و اعتبارمون؛ چون كسي كه نقش بازي مي كنه، نمي تونه رفتار شخصي رو داشته باشه كه ازته دل، ديگران رودوست داره.
و اما معقول و منقول پنجم: توانايي «نه» گفتن و رفتار شجاعانه رو داشته باشيم. بعضي ها هستن كه كوركورانه و با دهاني باز، به دنبال نوازش و محبت ديگران هستن. اين افراد محبتي رو جست وجو مي كنن كه ممكنه به قيمت از دست دادن آزادي شون هم باشه. مسلماً چنين افرادي رابطه خوبي با خودشون ندارن و محتاج اين هستن كه ديگران بهشون بگن: تو خوبي. اين آدم ها براي كسب احترام و نوازش از سوي ديگران و داشتن احساس خوب، به ماشين سرويس ديگران تبديل مي شن؛ يعني به يه ماشين بله گو تبديل مي شن. اينها همون هايي هستن كه پشت صفحه شطرنجي شده تلويزيون دوست ناباب رو علت رفتارهاي ناهنجار و ضد اجتماعي خودشون مي دونن. آخه يادشون رفته كه توي بازي زندگي، اگه «حفظ توپ» نكنن از شرايط گُل مي خورن!
بايد يادمون باشه كه روابط اجتماعي به طور عام و دوستي ها به طور خاص، خيلي وقتا مي تونه مسير زندگي ما رو تغيير بده. اين تغيير مي تونه در جهت اهداف عاليه زندگي ما باشه يا بالعكس. اتفاق ها زاده انتخاب ها هستن. هنوز معقول هاي زيادي درباره مهارت هاي دوست يابي باقي مونده، اما فرصت كم اجازه نقل اون ها رو به ما نمي ده. اين بحث، تلنگري بود كه درباره نحوه ارتباط هامون فكر كنيم. شما مي تونيد معقول و منقول هاي ديگه اي به چيزهايي كه گفته شد، اضافه كنيد. معقول هاي شما مي تونه حاصل تجربه شخصي شما يا نتيجه مطالعات شما دراين زمينه باشه. درباره نكته هايي كه فكرمي كنيد بايد به معقول هاي ما اضافه بشه، با ما تماس بگيريد و نظرخودتونو در ميون بگذاريد.
ضرورت روابط دوستانه
بعضي وقتا آدم بي حوصله مي شه و حال هيچ كاري رو نداره. به قول قديمي ها، پيچ تلويزيون رو مي چرخونه و روشنش مي كنه، ولي هيچ برنامه اي سرجاش نمي شوندش! بعضي ها مي گن خوب برو يه كتاب بردار و شروع كن به خوندن، اما وقتي توي اين حال و هوا هستي، چند صفحه بيشتر زير دستت دوام نمي ياره. حالا اگه تو همين حال بي حالي، يكي از دوستات با كمك خدابيامرز «گراهام بل» سراغي ازت بگيره، ديگه بي حوصله ام و حال ندارم و كلافه ام و... معني نداره. اون جاست كه صداي دلنواز دوست گرامي از پس سيم هاي تلفن، همچون ماده اي نيروزا وارد عمل مي شه. قبل ازاون حتي حوصله نگاه انداختن به تلويزيونو نداشتي، ولي يك دفعه تمام حواس پنج گانه، حس و حال پيدا مي كنن. عقربه هاي كوچيك و بزرگ ساعت، تغيير موقعيت مي دن و تو هنوز داري در اوج هيجان، قصه شيرين كاري هاي ديروز و برنامه هاي پر هيجان فردا رو مي گي. مي دوني چرا اين طوري مي شه؟ يه كم به روابط و ارتباط هاي دوستان با هم توجه كنيد. دراين رابطه ها هيچ كس متكلم وحده نيست. صحبت، مقدمه و متن و پايان نداره. هرکس از هردري كه بخواد وارد موضوع مي شه و همه، فرصت ابراز وجود دارن. خيلي محكم با هم مخالفت نمي كنن. همه براي حرف زدن و شنيدن واقعاً انرژي مي ذارن. همه بدون محدوديت مي خندن. در واقع، رابطه دوستي يه رابطه افقييه، برعكس رابطه هاي ديگه كه بيشتر عمودي و از بالا به پايين هستن. رابطه دوستي، رابطه ايه كه هيچ كس احساس برتري يا فروتري نداره. شايد به خاطر همينه كه مي گن والدين بايد با بچه هاشون دوست باشن، يا زن و شوهرا بايد مثل دو تا دوست زندگي كنند و... همه اين صحبتا، اهميت رابطه دوستانه رو توي زندگي آدما نشون مي ده و نشون مي ده كه چقدر آدما به اين رابطه احتياج دارن.
زندگي توي انزوا ممكنه، ولي كسي رو سعادت مند نمي كنه. راه سعادت آدم ها از ميون مردم مي گذره. اگه كسي فكر مي كنه كه فقط بايد گليم خودشو از آب بيرون بكشه، بايد بدونه كه تار و پود همه گليم هاي عالم به هم پيوستهاس.
منبع: نشريه گلبرگ- ش116
مي دونيد كه تقويت كردن روابط اجتماعي و مهارت هاي دوست يابي يه فراينده؛
يعني يه اتفاق نيست. فرايند يعني چيزي كه آغاز و پاياني نداره؛ يعني نمي تونيم به به مدت زمان مشخص، يا به چند تا عامل محدودش كنيم. ازابتداي ورود به اجتماع، بايد براي تقويت روابط اجتماعي و ياد گرفتن مهارت هاي اين كار تلاش كنيم و هيچ وقت خودمونو بي نياز از روابط اجتماعي ندونيم؛ چون همون لحظه كه فكر مي كنيم همه دوستامونو پيدا كرديم و ديگه به دوست جديدي نياز نداريم، پايان همه دوستي هاي ما خواهد بود. اينكه گفتيم، يه «پيش معقول و منقول» بود در باب اهميت روابط اجتماعي. و اما دوست داشتن خودمون؛ اولين قدم در فرايند تقويت روابط اجتماعي كه حرفشو زديم، اينه كه خودمونو دوست داشته باشيم؛ چون ممكنه در روابط اجتماعي، اون قدر خودمونو غرق در توجه كردن به ديگران كنيم كه از خودمون غافل بشيم و به هركسي اجازه بديم كه ما رو به انجام دادن كارهايي كه خودش مي خواد، وادار كنه. بايد براي خودمون ارزش و احترام قائل بشيم؛ خودكم انكاري، بدترين سرطانيه كه به سرمون مي ياد. اگر ما خودمونو فرد محترم و ارزشمندي بدونيم، اطرافيانمون براي رسيدن به هدف هاشون، پاشونو روي شونه هاي ما نمي ذارن، بلكه با ادب و احترام به سمت ما مي يان.
دومين معقول و منقول: به خودتون اعتماد كنيد.
توانايي چرخيدن در اطراف اتاقي كه پراز جمعيته و معرفي كردن خودمون همراه با يك لبخند پيروزمندانه، اعتماد به نفس رو بالا مي بره. اعتماد به نفس، با غرور و خودبيني خيلي فرق داره و اين بايد هميشه يادمون بمونه.
و اما معقول و منقول سوم: شنونده هاي خوبي باشيم.
براي به دست آوردن محبت و اعتماد افراد لازمه كه شنونده خوبي باشيم. نبايد فقط به صداي طرف مقابلمون گوش كنيم، بلكه بايد با قلبمون صحبت هاش رو پذيرا باشي و با لبخند تأييد كنيم. مهم، شنونده خوب بودنه و اينكه هركلمه ازحرف هاي طرف مقابلو رو بشنويم، البته اگه مخالفتي هم داريم، مي تونيم با لبخند و محترمانه بيان كنيم. چراكه «نزاكت، نظافت دركلامه.
چهارمين معقول و البته منقول: صادقانه و بي ريا عمل كنيد.
بايد به شخصيت خودمون پايبند باشيم. ريا و دورويي باعث افت عملكرد ما مي شه و صداقت و پاكي باعث افزايش توانايي و اعتبارمون؛ چون كسي كه نقش بازي مي كنه، نمي تونه رفتار شخصي رو داشته باشه كه ازته دل، ديگران رودوست داره.
و اما معقول و منقول پنجم: توانايي «نه» گفتن و رفتار شجاعانه رو داشته باشيم. بعضي ها هستن كه كوركورانه و با دهاني باز، به دنبال نوازش و محبت ديگران هستن. اين افراد محبتي رو جست وجو مي كنن كه ممكنه به قيمت از دست دادن آزادي شون هم باشه. مسلماً چنين افرادي رابطه خوبي با خودشون ندارن و محتاج اين هستن كه ديگران بهشون بگن: تو خوبي. اين آدم ها براي كسب احترام و نوازش از سوي ديگران و داشتن احساس خوب، به ماشين سرويس ديگران تبديل مي شن؛ يعني به يه ماشين بله گو تبديل مي شن. اينها همون هايي هستن كه پشت صفحه شطرنجي شده تلويزيون دوست ناباب رو علت رفتارهاي ناهنجار و ضد اجتماعي خودشون مي دونن. آخه يادشون رفته كه توي بازي زندگي، اگه «حفظ توپ» نكنن از شرايط گُل مي خورن!
بايد يادمون باشه كه روابط اجتماعي به طور عام و دوستي ها به طور خاص، خيلي وقتا مي تونه مسير زندگي ما رو تغيير بده. اين تغيير مي تونه در جهت اهداف عاليه زندگي ما باشه يا بالعكس. اتفاق ها زاده انتخاب ها هستن. هنوز معقول هاي زيادي درباره مهارت هاي دوست يابي باقي مونده، اما فرصت كم اجازه نقل اون ها رو به ما نمي ده. اين بحث، تلنگري بود كه درباره نحوه ارتباط هامون فكر كنيم. شما مي تونيد معقول و منقول هاي ديگه اي به چيزهايي كه گفته شد، اضافه كنيد. معقول هاي شما مي تونه حاصل تجربه شخصي شما يا نتيجه مطالعات شما دراين زمينه باشه. درباره نكته هايي كه فكرمي كنيد بايد به معقول هاي ما اضافه بشه، با ما تماس بگيريد و نظرخودتونو در ميون بگذاريد.
ضرورت روابط دوستانه
بعضي وقتا آدم بي حوصله مي شه و حال هيچ كاري رو نداره. به قول قديمي ها، پيچ تلويزيون رو مي چرخونه و روشنش مي كنه، ولي هيچ برنامه اي سرجاش نمي شوندش! بعضي ها مي گن خوب برو يه كتاب بردار و شروع كن به خوندن، اما وقتي توي اين حال و هوا هستي، چند صفحه بيشتر زير دستت دوام نمي ياره. حالا اگه تو همين حال بي حالي، يكي از دوستات با كمك خدابيامرز «گراهام بل» سراغي ازت بگيره، ديگه بي حوصله ام و حال ندارم و كلافه ام و... معني نداره. اون جاست كه صداي دلنواز دوست گرامي از پس سيم هاي تلفن، همچون ماده اي نيروزا وارد عمل مي شه. قبل ازاون حتي حوصله نگاه انداختن به تلويزيونو نداشتي، ولي يك دفعه تمام حواس پنج گانه، حس و حال پيدا مي كنن. عقربه هاي كوچيك و بزرگ ساعت، تغيير موقعيت مي دن و تو هنوز داري در اوج هيجان، قصه شيرين كاري هاي ديروز و برنامه هاي پر هيجان فردا رو مي گي. مي دوني چرا اين طوري مي شه؟ يه كم به روابط و ارتباط هاي دوستان با هم توجه كنيد. دراين رابطه ها هيچ كس متكلم وحده نيست. صحبت، مقدمه و متن و پايان نداره. هرکس از هردري كه بخواد وارد موضوع مي شه و همه، فرصت ابراز وجود دارن. خيلي محكم با هم مخالفت نمي كنن. همه براي حرف زدن و شنيدن واقعاً انرژي مي ذارن. همه بدون محدوديت مي خندن. در واقع، رابطه دوستي يه رابطه افقييه، برعكس رابطه هاي ديگه كه بيشتر عمودي و از بالا به پايين هستن. رابطه دوستي، رابطه ايه كه هيچ كس احساس برتري يا فروتري نداره. شايد به خاطر همينه كه مي گن والدين بايد با بچه هاشون دوست باشن، يا زن و شوهرا بايد مثل دو تا دوست زندگي كنند و... همه اين صحبتا، اهميت رابطه دوستانه رو توي زندگي آدما نشون مي ده و نشون مي ده كه چقدر آدما به اين رابطه احتياج دارن.
زندگي توي انزوا ممكنه، ولي كسي رو سعادت مند نمي كنه. راه سعادت آدم ها از ميون مردم مي گذره. اگه كسي فكر مي كنه كه فقط بايد گليم خودشو از آب بيرون بكشه، بايد بدونه كه تار و پود همه گليم هاي عالم به هم پيوستهاس.
منبع: نشريه گلبرگ- ش116
/ج