قاليچه ايراني مشعل المپيک فرهنگي صلح

کارتابل ها و پوشه هايي که براي خودشان جاي زيادي اشغال کرده و تقريباً همه ميز کارش را پوشانده اند تنها چيزي نيست که از دشواري مسئوليت و مشغله او حکايت مي کند. صداي زنگ تلفن دفتر کار و همراهي که مکرر در ميان مصاحبه زنگ مي خورند، مراجعه مديران مجموعه تاريخي فرهنگي سعدآباد که از چندي قبل به استقبال مراسم يک
شنبه، 19 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قاليچه ايراني مشعل المپيک فرهنگي صلح

 قاليچه ايراني مشعل المپيک فرهنگي صلح
قاليچه ايراني مشعل المپيک فرهنگي صلح


 

نويسنده:پريسا جلالي




 

گپ و گفتي با عشرت شايق، ايده پرداز قاليچه صلح و دوستي
 

کارتابل ها و پوشه هايي که براي خودشان جاي زيادي اشغال کرده و تقريباً همه ميز کارش را پوشانده اند تنها چيزي نيست که از دشواري مسئوليت و مشغله او حکايت مي کند. صداي زنگ تلفن دفتر کار و همراهي که مکرر در ميان مصاحبه زنگ مي خورند، مراجعه مديران مجموعه تاريخي فرهنگي سعدآباد که از چندي قبل به استقبال مراسم يک سالگي قاليچه صلح و دوستي و جشنواره هاي مختلف آن رفته اند از ديگر حکايت ها است. با همه اين رفت و آمدها و فشار کاري، آرامش و صلح را وقتي با طمأنينه و آسودگي خاطر به همه سؤالاتمان پاسخ مي دهد، مي توان ديد. عشرت شايق که تجربه نمايندگي مجلس هفتم را بر عهده دارد علي رغم مسئوليت در منزل با فشارکاري و مشغله نا آشنا نيست و به قول برخي مديران مجموعه فعال ترين مدير زني معرفي مي شود که کم نظير است.
ما حصل گفت و گوي يک ساعته با مدير مجموعه سعدآباد را پيرامون ايده صلح و دوستي که وي آن را در فرش ايراني به عنوان سمبل هنر و تمدن ايراني يافته است در ذيل مي خوانيم.
- با توجه به مسخ صلح و آرامش در برنامه هاي جنگ غرب به نظر شما صلح واقعاً به چه معناست؟
- صلح نه به معناي تسليم شدن است و نه به معناي رنگ باختن. رنگ سفيد نمادي از صلح و دوستي است. بله در عين حال رنگ تسليم هم هست اما رنگ سفيد که در بين سبز هميشه سرافراز و داراي رشد و تعالي در پرچم جمهوري اسلامي ايران و قرمزي که به معناي شهادت و ايثارگري جاي گرفته است، نماد صلح و آرامش و به مفهوم ارزشمند نام جلاله پروردگار هم مزين شده است. سفيد در پرچم تسليم به حق است و توحيد، نه تسليم به دشمن. مفهومش ايجاد صلح و صفا تحت لواي توحيد و ارزش هاي الهي است. از سوي ديگر وقتي به تمدن ايران نگاه مي کنيم هيچ زمان در تمدن 7 هزار ساله ايراني نشانه اي از بت پرستي و الهه پرستي نمي بينيم. بلکه هميشه ايران دين توحيدي داشته و تسليم شدن به حق ضامن صلح و صفا و دوستي است.
- تا رسيدن به صلح چقدر راه است؟
- قتل عام، جنگ و درگيري در جهان و تعرض ها جامعه جهاني را در حال حاضر به سمتي سوق مي دهد که تفکر و انديشه انساني را نابود کند. وقتي خشونت در وجود انساني رسوخ کند و با روحياتش عجين شود و تحت تأثير تبليغ بردگي و بندگي جنسي در جهان و جاهليت مدرن قرار گيرد، ديگر به انسانيت فکر نخواهد کرد. در حالي که مي بينيم مردمي که طينت پاکي دارند با مشاهده اين ظواهر بيشتر به سمت اخلاقيات رجوع کنند و احساس نيازشان به صلح چندين برابر مي شود. در تبليغات رسانه هاي غربي چندان روي اين موضوعات زوم نمي شود بلکه ايران به عنوان کشوري خشن با مردمي تروريست(!) معرفي مي شود.
- به نظر شما علت چيست؟
از آنجا که هجمه هاي تبليغاتي و بوق هاي تبليغاتي و تريبون هاي دنيا در دست سلطه جويان است طبيعي است صداي اين کشور توحيدي به جايي نرسد. به راحتي انرژي صلح آميز ما را زير سؤال مي برند و ما را در ليست تروريست ها قرار مي دهند. با سياه نمايي هاي ويژه، ايران را ناقض حقوق بشر معرفي مي کنند و فيلم 300 براي ما مي سازند. وظيفه رسانه هاي ما است که حرکت هاي ريشه دار فرهنگي و متمدن ايران را در کنار تبليغ تخت جمشيد و نمادهاي تاريخي با موقعيت استراتژيک ايران يا خليج فارس و محصولات فرهنگي و اقتصادي اش معرفي کنند. همانطور که ما فرش را به عنوان نماد صلح معرفي کرديم.
- چه شد که فرش را به عنوان نماد صلح و دوستي برگزيديد؟
- ما بايد کاري انجام مي داديم که از همه کشورهاي دنيا بيايند و با تفکر صلح جويانه ايران همراهي کنند. در واقع فکر صلح و دوستي تفکر نو و بديعي است که همه با آن همراهي مي کنند. از آنجا که مقام معظم رهبري سال 87 را سال نوآوري و شکوفايي معرفي کردند، تصميم گرفتيم اقدام نو و بديعي در بخش فرهنگي داشته باشيم که در يک کادر بسته محدود نشود. بلکه همه جهان به نوعي در آن سهم و مشارکت داشته باشند.
- چرا فرش؟ هنرهاي ديگري هم مي توانست جايگزين شود.
- ما فقط به دنبال توليد يک کار نبوديم. بلکه دو بعد مشارکت جهاني و قابل فهم بودن اهميت بيشتري داشت. اگر به سراغ اجراي سمفوني جهاني مي رفتيم براي همگان قابل فهم نبود. فقط اجراي پانتوميم اين ويژگي را داشت که باز هم کسي نمي توانست سهيم باشد بلکه همه مخاطب آن قرار مي گرفتند. بنابراين بافتن قاليچه در ذهنم تداعي شد. سنت ديرين ايراني که چشمان زيباي دخترکان ايراني به پاي آن ريخته شده و زانوان مردان بسياري در پاي دارهاي آن فلج شده است. حاصل دسترنج اساتيد توانمند ايراني با نقوش و معماري زيباي ايراني اسلامي و گره هايي که مي توانند الهام بخش دوستي و صفا و صلح باشند. مشارکت هم در باب گره زدن معنا مي شد و هر گره را يک شخصيت مي توانست به نام خود بزند. علاوه بر اين هر گره پيوند عميق آن شخص را با مردم ايران تداعي مي کرد ضمن آنکه به دشواري بافتن فرش به عنوان هنر ايراني پي مي برد. البته پيش درآمد توليد نخ ها از مراحل ريسندگي تا رنگ کردن آن و مشقاتي که دارد خود بسيار مفصل و طويل است و پشت صحنه آن مي تواند قابل تأمل باشد. رنگ فرش تداعي گر قوميت ها و زبان هاي مختلف ملل، نقش آن نشانه دست تواناي آفريدگار در خلقت زيبايي ها، تار و پود آن نماد محبت و دوستي و گره هاي آن نمايانگر عشق و عطوفت بين مردم دنياست بنابراين مناسب ترين نماد براي صلح تلقي مي شود. از طرفي فرشي که گره هاي بيشتري دارد، ارزش بالاتري هم پيدا مي کند، بنابراين هر چه تعداد بيشتري بر فرش صلح و دوستي گره بزنند، ارزش آن نيز در ميان جهانيان بيشتر خواهد شد. براي ارزشمندتر شدن اين حرکت فرهنگي تصميم گرفتيم گره هاي فرش از سوي اشخاص متعدد از سراسر جهان از مقامات خارجي و داخلي گرفته تا ديگر اقشار مردمي زده شود، در اين صورت همه مي توانستند فارغ از طبقه اجتماعي و اقتصادي در بافتن فرش صلح و دوستي مشارکت کنند و همه افراد از سراسر جهان مي توانند گره عشق و محبت بر دار صلح و دوستي بزنند.
-به مقامات و شخصيت هاي خارجي اشاره کرديد. چه نظري داشتند؟ اصلاً برايشان جالب بود؟
- رؤساي جمهور، نخست وزيران، معاونان، نمايندگان مجلس، نويسندگان، هنرمندان، روشنفکران و شهروندان عادي از 116 کشور جهان مثل فرانسه، پرتغال، الجزاير، سومالي و کويت بر تار و پود فرش صلح و دوستي گره زده اند و کشورهاي مختلف نيز براي حضور در ايران تمايل نشان داده اند. همچنين برخي از سفراي خارجي با نوشتن نظرات و يادداشت هايي، پيام هاي خود را که حاوي صلح و دوستي جهاني است براي بازديد کنندگان به يادگار گذاشته اند. مثلاً سفير پرتغال در پيام خود آموختن طرز بافت فرش زيباي ايراني را در زندگي خود افتخار بزرگي دانسته است. ميشل عون رييس جمهور سابق لبنان که کشورش هميشه به خاطر تخاصم غده سرطاني اسرائيل و گردانندگان انگليسي و آمريکايي مورد تعرض بوده مي گفت" آنقدر جنگ را خاتمه دادن و ايجاد صلح سخت است که بافتن فرش و گره زدن بر آن". برخي از گره زنندگان هم آرزو کردند. مثلاً تيم ملي تکواندوي تايوان ابراز اميدواري کردند دنياي بدون جنگ داشته باشيم يعني معلوم است هنوز اين کشور که در گردونه جنگ خاوردور مورد تعرض بوده صلح را يک آرزو مي داند. معاون فرهنگي وزارت امور خارجه اتريش، پروفسور بينيت لنار تسون استاد دانشگاه سوئد، رابرت چمبرز از مؤسسه مطالعات و توسعه انگليس، همچنين مقامات و سفرا و اساتيد ديگر کشورهاي آسيايي، اروپايي و آمريکايي مهماناني بودند که گره نمادين زدند. در کنار دار قالي اصلي، داري آموزشي هم گذاشته ايم تا افراد قبل از گره زدن به دار اصلي، نحوه گره زدن و بافتن را آموزش ببينند، البته بايد بگويم افراد تا گره زدن را ياد نگيرند به سراغ دار اصلي نمي روند، خوشبختانه هنر فرشبافي در ذات ايرانيان نهفته است و ايراني ها از همه بافندگان با استعدادتر بودند و در کمترين زمان ممکن، بهترين گره ها را نسبت به افراد ديگر کشورها مي زدند.
- چطور است که همه از صلح مي گويند اما شاهد جنگ و خونريزي در گوشه و کنار دنيا هستيم؟
- تعدادي از مقامات کشورهاي اروپايي يادداشت هايي از صلح و دوستي نوشته و امضا کرده اند که برخي از آنها امروز موضع گيري هايي دارند که با نوشته هايشان مغاير است. اتفاقاً وقتي علت اين تعارض را مي پرسيم ادعا مي کنند به خاطر مصلحت کشور و يا برخي مسايل داخلي مجبور شده اند سياست جنگ طلبانه اتخاذ کنند. رابينسون فيلمساز آمريکايي ديگر فردي بود که پس از گره زدن برايمان نوشت "نمي توانيم صلح را بدون دوستي داشته باشيم مفتخر هستيم جديدترين گره را بر اين قاليچه بزنيم." خب مردم درک مي کنند که صلح بدون دوستي ممکن نيست يعني اگر بخواهيم صلح برقرار کنيم و براي آشتي ابتدا بايد کينه ها را کنار بگذاريم. مذاکره ايران با آمريکا هم مي تواند مصداق خوبي باشد. همان مفهوم تلويحي که رابينسون تأکيد کرد و پرداخت غرامات ايران از سوي آمريکا و رفع کدورت هاي پيشين است.
- لطفاً از برنامه هاي جانبي پروژه صلح و دوستي هم برايمان بگوييد.
- مراسم تولد يک سالگي قاليچه صلح و دوستي به عنوان نماد پروژه صلح، چهارم مرداد ماه با حضور سفراي کشورهاي حاضر که پيش از اين حضور داشته و بر قاليچه گره نمادين زده اند برگزار مي شود. در اين مراسم تنديس جشنواره به همراه لوح تقدير به مهمانان خارجي اعطا خواهد شد. تنديس صلح و دوستي شامل پرنده آزادي است که بر نيمي از کره زمين چيره شده به همراه يکي از اسلوب هاي فرش همچنين پر پرواز صلح و دوستي نقش بسته شده که جوانه زده و گره فرش در گوشه تنديس جاي گرفته است. جشنواره خبر، گزارش، عکس براي خبرنگاران و عکاسان، جشنواره هاي مختلف هنري در بخش هاي خوشنويسي، طراحي، صنايع دستي، شعر و ادب، پوستر و هنرهاي تجسمي، فيلم کوتاه و مستند سازي، در بخش پژوهشي مقالات تحقيقي و پايان نامه هاي دانشجويي همچنين با توجه به فضاي خشونت بار مجازي جشنواره وبلاگ نويسي با موضوع صلح و دوستي ترتيب داده شده است تا بتوان به ايجاد فضاي صلح و آرامش در جهان کمک کرد.
-در مصاحبه هاي قبلي از اهداي اين قاليچه به يونسکو خبر داديد. کي اين اتفاق خواهد افتاد؟
- قاليچه صلح و دوستي به ابعاد تقريباً 2 در 1/5 است که تصميم گرفتيم در مقر يونسکو نصب شود. اما قصدمان اين نيست که فوراً آن را تکميل کنيم و بفرستيم. بلکه مي خواهيم جشنواره هاي مختلفي که برگزار خواهد شد ماحصل و خروجي قوي داشته باشند که يک سالن صلح و دوستي در سازمان ملل به صلح و آثار برتر جشنواره ها اختصاص يابد. مجموع اين جشنواره ها المپيک فرهنگي صلح خواهد بود که نگين و مشعل آن قاليچه صلح و دوستي خواهد بود. البته اين آثار تنها به آثار ايرانيان منحصر نيست بلکه از هر کشور و فرهنگي خواهد بود. البته طي نامه نگاري هايي تلاش کرديم صلح و دوستي موضوع کار تمامي کشورها شود و در کشور خود به برپايي جشنواره هاي صلح بپردازند.
-با توجه به برنامه ها و جشنواره هاي فرهنگي صلح در مجموعه سعدآباد، شنيديم ناآرامي و اغتشاشات اخير در ميدان تجريش نتوانست موزه هاي سعدآباد را به تعطيلي بکشاند.
پس از برپايي انتخابات، ميدان تجريش چند روزي ناآرام بود و اراذل و اوباش قصد داشتند اين منطقه را ناامن کنند ما هم تصميم گرفتيم تا جايي که امکان دارد درهاي کاخ موزه سعدآباد را به روي بازديد کنندگان باز نگه داريم. کافي بود موزه ها تعطيل شوند بلافاصله سفره خانه هاي خبرپراکني در بوق و کرنا مي کردند که ناامني حتي موزه هاي ايران را هم به تعطيلي کشاند. البته براي برخي دوستان رفت و آمد در اين مسير مشکل بود و نگران بودند ديرتر سرکارشان حاضر شوند با اين وجود حتي براي لحظه اي اينجا تعطيل نشد. حتي تا دير وقت چون مسئول پايگاه بسيج هستم افراد مي آمدند و راجع به اوضاع وقت جلسه مي گذاشتيم و اخبار رصد مي شد و بحث مي کرديم البته اين وظيفه اي بود که دوست داشتيم در صحنه مبارزه باشيم و در عين حال به مسئوليتي که داشتيم عمل کنيم.
-ساعت کار مجموعه سعدآباد تا ساعت 18 است چه چيزي باعث مي شد تا ساعات پاياني شب شما و همکارانتان اينجا بمانيد؟
- درست است که اين مجموعه فرهنگي تاريخي است اما بطن مسئوليت دستگاه فرهنگي همان آرامش بخشي به جامعه است. در واقع مأموريت اصلي تمام نهادهاي فرهنگي ايجاد آرامش در جامعه و صلح است. آرامشي که به تعبير قرآن کريم به "سکينه" ياد مي شود به عنوان جايزه اي که به بندگان مؤمن خداوند که جامعه را به سمت ارزش هاي الهي و رسالت انبيا سوق دهند اعطا مي شود. همان آرامشي که حضرت امام (ره) بنيانگذار و معماري که ترجمان اسلام را مطرح کردند و ذهن جوانان ايران و بسياري از ممالک را با آن متحول ساختند و در سخنان و رفتارشان قبل و بعد از انقلاب مشهود بود.
_ آيا اين آرامش مي تواند پشتوانه اي براي ايجاد صلح در جهان باشد؟
- کسي که آرامش ندارد يعني پشتوانه ندارد. سران ممالک پشتوانه شان احزاب سرمايه دار ليبراليستي يا سازمان هاي اطلاعاتي است. حرف هايشان با تشويش خاطر بيان مي شود و از آنجا که وعده هايشان برخلاف مصالح جمعي و با اتکا به همان پشتوانه ها است پس از چندي مواضع خود را با توجه به منافع پشتوانه ها تغيير مي دهند. پايمردي امام راحل و در ادامه مسير، پايمردي رهبر معظم انقلاب و جواناني که به ايشان تأسي کردند موفقيت هاي زيادي را نصيب جامعه ايران کرده است يکي از اينها دست يافتن به آرامش داخلي است.
منبع: نشريه زن روز، شماره 2191.



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط