3 نکته کوچک

ديرور بهترين دوستم ار من خواست تا به ليواني که 50 درصد از آن پر بود بنگرم و بعد پرسيد: چطور اين ليوان را مي بيني؟ درون آن چيست؟ با خودم گفتم: آهان، من جواب اين سوال را خوب مي دانم! افراد بدبين و منفي باف مي گويند: نصف ليوان خالي است، و خوشبين ها و مثبت انديش ها مي گويند: نيمه بيوان
دوشنبه، 21 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
3 نکته کوچک

3 نکته کوچک
3 نکته کوچک


 

نويسنده: ناهيد مومن خاني




 

براي ايجاد تغييرات بزرگ
 

1- عمر جاودانه که نداريم!
 

پس: محدوديت ها و حصار ها را بشکنيد،
ترس ها و نگراني ها را به باد بسپاريد،
از خطاي يکديگر گذشت کنيد،
براي چيزهاي لذت بخش وقت بگذاريد،
واقعا عشق بورزيد،
بخنديد، بدون آنکه جلويش را بگيريد
...
مطمئن باشيد به خاطر اينکه هرگز افسوس چيزي را نخورده ايد، هميشه خوشحال خواهيد بود!

2- نيمه پر، نيمه خالي!؟
 

ديرور بهترين دوستم ار من خواست تا به ليواني که 50 درصد از آن پر بود بنگرم و بعد پرسيد: چطور اين ليوان را مي بيني؟ درون آن چيست؟
با خودم گفتم: آهان، من جواب اين سوال را خوب مي دانم! افراد بدبين و منفي باف مي گويند: نصف ليوان خالي است، و خوشبين ها و مثبت انديش ها مي گويند: نيمه بيوان پر است. پس بادي به غبغب انداختم و جواب دادم: نصف ليوان پر است.
دوستم گفت: نصف ليوان پر است؟ اشتباه کردي.
- چرا اشتباه کردم؟ نمي خواهي بگويي که نيمه آن خالي است؟
- نه، به هيچ وجه. باز هم فکر کن.
من که گيج شده بودم گفتم: 50 درصد از آن پر است؟
- نه، اصلا. اين ليوان کاملا پر است!!!
- چطور ممکن است؟ تو خودت داري مي بيني که تمام آن پر نيست.
- حتي اگر 50 درصد آن مايع و 50 درصد ديگرش هوا باشد؟!
- اوه!
حرف او کاملا حقيقت داشت و من اصلا تا آن موقع به اين موضوع فکر نکرده بودم.
به نظر شما اين جريان در مورد خيلي از چيزهايي که ما آنها را خالي و تهي مي بينيم صدق نمي کند؟ براي مثال داراييتان را در نظر بگيريد. شما چقدر مي ارزيد؟ آيا ميليونر هستيد؟
شما هم ميليونر هستيد ولي از آن خبر نداريد! دست راستتان چقدر ارزش دارد؟ دست چپتان چطور؟ چشم هايتان چي؟ آيا چشم هاي خود را يک ميليون مي فروشيد؟ پاهايتان چقدر مي ارزند؟ حس هايتان چطور؟
بدون شک در زندگي شما مواهبي وجود دارند که حاضر نيستيد آنها را با چندين ميليون پول معاوضه کنيد. اما فقط اينها نيستند! به عنوان نمونه، خلاقيت خود را در نظر بگيريد: همين يکي به تنهايي ميليون ها مي ارزند. همچنين شخصيت شما، چون شما تک هستيد و هيچ کس مثل شما نيست.
حتما مي گوييد: خوب، همه اينها درست، ولي اينها من را ثروتمند نمي کنند.
اين برداشت اشتباه است. ثروت شما بي نهايت است اما نيرويي درون شما آن را ناديده گرفته و به نيستي مي کشاند. در واقع، آنچه که موجب ثروتمند شدن شما مي شود توسط نيروهاي مخالف دروني سرکوب مي شوند. اين نيروها عبارتند از: ترس از فقر، کمبود يا عدم اعتماد به نفس، ترس از انتقاد ديگران، و تمام نداهاي دروني مبني بر بدشانس و بي چيز بودنتان که مرتب مي گويند: ديگران، شرايط، نبودن فرصت ها، اطرافيان، رکود اقتصادي، جهاني شدن، افرادي که کلاه سرم گذاشتند و ... موجب بي پولي من هستند. تا زماني که نتوانيد بر اين نداهاي درونيتان غلبه کنيد، مثل بقيه در جا خواهيد زد و هميشه در روياي ثروتي که هرگز به آن نخواهيد رسيد، مي مانيد.
مي توانيد به شکايت و گله کردن ادامه بدهيد و نيز به اين که خود را متقاعد سازيد که خوب، زندگي همين است.
اما جور ديگر هم مي شود عمل کرد. ولي دقت داشته باشيد:
اگر فکر مي کنيد در اين شرايط فعلي کاري از شما ساخته نيست، موفق نخواهيد شد؛
اگر فکر مي کنيد ثروت براي ديگران است نه براي شما، ثروتمند نخواهيد شد؛
اگر فکر مي کنيد شايسته سرنوشت بهتري نيستيد، خوب اين اتفاق نخواهد افتاد؛
و احتمالاً نااميد و دلسرد مي شويد.
شايد قبلا گزارشي يا خبري در مورد افرادي که هواپيمايشان در يک نقطه دوردست سقوط کرده بود شنيده باشيد. آنها مجبور شده بودند با سرما و گرسنگي مقابله کنند و حتي براي زنده ماندن از گوشت مردار تغذيه کنند. تمام کساني که از اين حادثه جان سالم به در بردند روحيه و طرز تفکري حيرت انگيز داشتند. آنها زنان و مردان بزرگ در تجارت، هنرمندان، مخترع ها و يا سياستمداران استثنايي بودند.
بدون شک، ترس هاي آنها در برابر ترس هاي روزمره ما خيلي بزرگ تر و جدي تر بودند. ولي آنها بر ترس هايشان پيروز شدند. آنها حصارهاي محدوديت هاي خود را شکستند.
در واقع، همه چيز در ذهن انسان شکل مي گيرد: هم ترس ها و محدوديت ها، و هم راه غلبه بر آنها و پيش رفتن.
پس حصارهاي ذهن خود را بشکنيد. هيچ مانعي وجود ندارد مگر اينکه شما آنها را مانع فرض کنيد! مرحله بعد از آن، سعي و تلاش، و پشتکار شما براي موفق شدن و به ثروت رسيدن است.
براي پيروزي در اين دو مرحله با خودتان شرط ببنديد.
ليوان شما پر است. براي درک آن فقط بايد به ذهن خود رجوع کنيد و نتايج را از آن بيرون بکشيد.

3- فقط با برداشتن يک قدم ديگر، موفقيت در دستان شما خواهد بود!
 

قطعا فقط معلولان جسمي نيستند که به موفقيت هاي بزرگ و چشمگيري مي رسند. عدم آموزش کافي، فقر، مشکلات روزمره، تمام اينها مي توانند به عنوان اهرمي در مسير موفقيت هاي آتي شما نقش داشته باشند!
و حتي فراتر از آن، بسياري از مردان موفق در زمينه تجارت اقرار داشته اند که اغلب بلافاصله پس از يک شکست بزرگ به موفقيتي بزرگتر دست يافته اند.
تحقق اين قانون جادويي و جالب را وقتي که وسوسه و فکر تسليم شدن و رها کردن به سراغتان مي آيد به خاطر بياوريد:
بيشتر وقت ها، فقط با برداشتن يک قدم ديگر، موفقيت در دستان شما خواهند بود.
"مارک فيشر"
منبع: موفقيت شماره 181



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما