ده اشتباه بزرگ والدين
نويسنده: رزيتا شاهرخ
والدين هميشه دوست دارند فرزنداني خوب و با ادب داشته باشند و همه تلاش خود را براي رسيدن به اين منظور انجام مي دهند. ولي در بعضي مواقع راه را اشتباه انتخاب مي کنند و نتيجه معکوس مي گيرند. همان قدر که رسيدگي به کودک و توجه به نيازهاي او اهميت دارد، بيش از حد اعتنا کردن و يا شايد زياده روي در بعضي از امور، بازده خوبي نداشته باشد و درست خلاف آن چيزي شود که شما انتظار داريد. در اينجا نکات مهمي که باعث بيراهه رفتن در امر تربيت کودکان مي شود، آمده است:
1- لوس کردن فرزند: همه والدين فرزندان خود را دوست دارند و تمام آنچه دارند و ندارند را براي فرزندان خود طالب هستند که به هر حال هزينه بر است. پدر ومادرهاي زيادي هستند که با اين محبت افراطي باعث لوس شدن فرزند شده و تازه بچه ها با داشتن اين همه چيز خوشحال به نظر نمي رسند. اين باعث مي شود که کودکان هرگز راضي به نظر نرسند و مدام تقاضا و توقع بيشتري داشته باشند.
2- تربيت نامناسب: زماني که شما اين قدر تنبلي به خرج مي دهيد که فرزندان خود را به طور صحيح تربيت کنيد، در نتيجه اين وظيفه خطير را به عهده اطرافيان فرزندتان قرار مي دهيد. هرگز به فرزند خود اجازه ندهيد که در خانه طوري رفتار کند که انگار به سياره شيطنت و بازيگوشي پا گذاشته است. زيرا همين رفتار را در خانه ديگران هم خواهد داشت و اصلا خوشايند نيست. در حالي که بايد خارج از خانه مودب تر و بهتر از منزل باشند. اگر شما نتوانيد آنها را به طور صحيح تربيت کنيد ديگران اقدام مي کنند.
3- عدم مشارکت درمدرسه فرزندان: بعد از خانه، مدرسه محلي است که بچه ها در آن بيشتري ساعت را حضور دارند و بنابراين معلمان و هم سن و سالان نقش مهمي در زندگي آنها دارند. در نتيجه شما نبايد از مدرسه فرزندتان فاصله بگيريد و خود را درگير مسايل مربوط به آنها نکنيد. مهم حضو يکي از شماست. شما حتي بايد از طريق تلفن و يا حضوري با معلم فرزندتان در تماس باشيد. اين نشان دهنده حساسيت شما بر روي تربيت و رشد فرزندتان است و معلم را ملزم به دقت و هوشياري بيشتري نسبت به تربيت فرزندتان مي کند.
4- عدم اعتدال در تشويق فرزندان: زماني که فرزند خود را تشويق مي کنيم، باعث افزايش عزت نفس آنها مي شويم. اما بايد مراقب بود که در اين موارد حد اعتدال را رعايت کنيم. اجازه دهيد که تشويق در وقت مناسب و تنها زماني که کار فرزندتان واقعا لايق تشويق است اين کار انجام شود. اگر براي کار معمولي که انجام داده اند از آنها خيلي زياد قدرداني کنيد باعث مي شود که کودکان نسبت به ارزش واقعي دست آورد خود دچار انحراف فکري شوند.
5- عدم اعطاي مسووليت به فرزندان: فرزند شما نبايد به خاطر انجام کارهاي عادي و معمولي چيزي دريافت کنند. چون آنها عضوي از خانواده هستند، نه ميهمان حاضر در هتل هر کس که در خانه زندگي مي کند موظف به انجام امور مربوط به خانه است. از شستن ظروف گرفته تا گردگيري و ...
تشويق کودکان براي انجام کارهاي فوق العاده لازم است البته نه در کارهايي که وظيفه عادي هر عضو خانواده است. بچه بايد بخشي از مسووليت زندگي مشترک با خانواده را به دوش بگيرد. آنها برده شما نيستند اما مطمئن باشيد که در تعطيلات و مرخصي دايم هم، به سر نمي برند.
6- عدم رفتار صحيح با همسر: هر طور که با همسر خود رفتار کنيد، به عنوان الگو براي آينده آنها خواهيد بود. يعني آنها نيز دقيقا همين طور با همسر خود رفتار خواهند کرد. اگر به صورت غير صحيح با همسر خود رفتار کنيد و مدام در حال مشاجره باشيد. آنها نيز به همين سبک رفتار مي کنند. بچه ها بيشتر از آنچه شما به عنوان نصيحت به آنها گوشزد مي کنيد، از رفتار شما پيروي مي کنند. اگر با همسر خود با احترام و توام با عشق رفتار کنيد، ارزش خانواده را به فرزند خود نشان مي دهيد و به علاوه آنها از داشتن يک پناهگاه امن در اين دنياي وحشي بيشتر احساس امنيت مي کنند.
7- داشتن توقعات غير واقعي از فرزند: اگر با کودکان سر و کله مي زنيد، از آنها انتظارات معقول و منطقي داشته باشيد، به خصوص بچه هاي کوچک. اگر براي شام جايي دعوت هستيد و از کودک دو ساله خود انتظار داريد که درست مانند يک شاهزاده کوچک رفتار کند، سخت در اشتباهيد. اگر در خيال و روياي خود انتظار داريد که فرزندتان يک ستاره ورزشي و يا علمي شود، در حالي که او تنها مايل به نوازندگي پيانو است، لازم است راجع به توقع خود تجديد نظر کنيد. انتظار شما از آنها بايد شادي آنها باشد.
8- عدم آموزش براي دفاع از خود و خواسته هايشان: خيلي از والدين تمام نياز فرزندان را برآورده مي کنند و به اين ترتيب ارزش کار سخت و عدم وابستگي را در فرزند از بين مي برند. به اين ترتيب نسلي از آدم هاي بي خاصيت و به اصطلاح پهلوان پنبه، ظهور خواهد کرد. بچه هاي امروزه انتظار دارند که همه کارها برايشان انجام شود. اينکه آنها را محکم و پر طاقت تربيت کنيد و از آنها بخواهيد که امور خود را انجام دهند، دليل عدم دوست داشتن آنها نيست، بلکه نشانه عشق واقعي است.
9- تحميل کردن گرايش و تفکر خود به فرزندان: اجازه دهيد که بچه ها بچگي کنند. والدين نبايد تمايلات و گرايش و نقطه نظرهاي خود را به فرزندشان تحميل کنند. اينکه فرزند خود را از اشتياق هاي خود آگاه کنيد خوب است اما آنها را تحميل نکنيد. اجازه دهيد همان طور که هستند رشد کنند، بدون تحميل عقايد و خواسته هاي شما.
10- عدم وفاي به قول و عهد: اگر فرزندتان را به خاطر نقاشي روي ديوار تهديد به تنبيه کردن مي کنيد، حتما اين کار را انجام دهيد. متاسفانه پيروي از قول هايي که به فرزندتان مي دهيد زندگي را کمي سخت مي کند اما افزايش اعتماد به گفته شما چيزي مهم تر است. اگر شما به گفته هاي خود عمل نکنيد، بچه ها به اين ترتيب مي رسند که بين قول و عمل شما تناسبي نيست و در نتيجه به شما اعتماد نخواهند کرد.
منبع: راز موفقيت شماره 187
1- لوس کردن فرزند: همه والدين فرزندان خود را دوست دارند و تمام آنچه دارند و ندارند را براي فرزندان خود طالب هستند که به هر حال هزينه بر است. پدر ومادرهاي زيادي هستند که با اين محبت افراطي باعث لوس شدن فرزند شده و تازه بچه ها با داشتن اين همه چيز خوشحال به نظر نمي رسند. اين باعث مي شود که کودکان هرگز راضي به نظر نرسند و مدام تقاضا و توقع بيشتري داشته باشند.
2- تربيت نامناسب: زماني که شما اين قدر تنبلي به خرج مي دهيد که فرزندان خود را به طور صحيح تربيت کنيد، در نتيجه اين وظيفه خطير را به عهده اطرافيان فرزندتان قرار مي دهيد. هرگز به فرزند خود اجازه ندهيد که در خانه طوري رفتار کند که انگار به سياره شيطنت و بازيگوشي پا گذاشته است. زيرا همين رفتار را در خانه ديگران هم خواهد داشت و اصلا خوشايند نيست. در حالي که بايد خارج از خانه مودب تر و بهتر از منزل باشند. اگر شما نتوانيد آنها را به طور صحيح تربيت کنيد ديگران اقدام مي کنند.
3- عدم مشارکت درمدرسه فرزندان: بعد از خانه، مدرسه محلي است که بچه ها در آن بيشتري ساعت را حضور دارند و بنابراين معلمان و هم سن و سالان نقش مهمي در زندگي آنها دارند. در نتيجه شما نبايد از مدرسه فرزندتان فاصله بگيريد و خود را درگير مسايل مربوط به آنها نکنيد. مهم حضو يکي از شماست. شما حتي بايد از طريق تلفن و يا حضوري با معلم فرزندتان در تماس باشيد. اين نشان دهنده حساسيت شما بر روي تربيت و رشد فرزندتان است و معلم را ملزم به دقت و هوشياري بيشتري نسبت به تربيت فرزندتان مي کند.
4- عدم اعتدال در تشويق فرزندان: زماني که فرزند خود را تشويق مي کنيم، باعث افزايش عزت نفس آنها مي شويم. اما بايد مراقب بود که در اين موارد حد اعتدال را رعايت کنيم. اجازه دهيد که تشويق در وقت مناسب و تنها زماني که کار فرزندتان واقعا لايق تشويق است اين کار انجام شود. اگر براي کار معمولي که انجام داده اند از آنها خيلي زياد قدرداني کنيد باعث مي شود که کودکان نسبت به ارزش واقعي دست آورد خود دچار انحراف فکري شوند.
5- عدم اعطاي مسووليت به فرزندان: فرزند شما نبايد به خاطر انجام کارهاي عادي و معمولي چيزي دريافت کنند. چون آنها عضوي از خانواده هستند، نه ميهمان حاضر در هتل هر کس که در خانه زندگي مي کند موظف به انجام امور مربوط به خانه است. از شستن ظروف گرفته تا گردگيري و ...
تشويق کودکان براي انجام کارهاي فوق العاده لازم است البته نه در کارهايي که وظيفه عادي هر عضو خانواده است. بچه بايد بخشي از مسووليت زندگي مشترک با خانواده را به دوش بگيرد. آنها برده شما نيستند اما مطمئن باشيد که در تعطيلات و مرخصي دايم هم، به سر نمي برند.
6- عدم رفتار صحيح با همسر: هر طور که با همسر خود رفتار کنيد، به عنوان الگو براي آينده آنها خواهيد بود. يعني آنها نيز دقيقا همين طور با همسر خود رفتار خواهند کرد. اگر به صورت غير صحيح با همسر خود رفتار کنيد و مدام در حال مشاجره باشيد. آنها نيز به همين سبک رفتار مي کنند. بچه ها بيشتر از آنچه شما به عنوان نصيحت به آنها گوشزد مي کنيد، از رفتار شما پيروي مي کنند. اگر با همسر خود با احترام و توام با عشق رفتار کنيد، ارزش خانواده را به فرزند خود نشان مي دهيد و به علاوه آنها از داشتن يک پناهگاه امن در اين دنياي وحشي بيشتر احساس امنيت مي کنند.
7- داشتن توقعات غير واقعي از فرزند: اگر با کودکان سر و کله مي زنيد، از آنها انتظارات معقول و منطقي داشته باشيد، به خصوص بچه هاي کوچک. اگر براي شام جايي دعوت هستيد و از کودک دو ساله خود انتظار داريد که درست مانند يک شاهزاده کوچک رفتار کند، سخت در اشتباهيد. اگر در خيال و روياي خود انتظار داريد که فرزندتان يک ستاره ورزشي و يا علمي شود، در حالي که او تنها مايل به نوازندگي پيانو است، لازم است راجع به توقع خود تجديد نظر کنيد. انتظار شما از آنها بايد شادي آنها باشد.
8- عدم آموزش براي دفاع از خود و خواسته هايشان: خيلي از والدين تمام نياز فرزندان را برآورده مي کنند و به اين ترتيب ارزش کار سخت و عدم وابستگي را در فرزند از بين مي برند. به اين ترتيب نسلي از آدم هاي بي خاصيت و به اصطلاح پهلوان پنبه، ظهور خواهد کرد. بچه هاي امروزه انتظار دارند که همه کارها برايشان انجام شود. اينکه آنها را محکم و پر طاقت تربيت کنيد و از آنها بخواهيد که امور خود را انجام دهند، دليل عدم دوست داشتن آنها نيست، بلکه نشانه عشق واقعي است.
9- تحميل کردن گرايش و تفکر خود به فرزندان: اجازه دهيد که بچه ها بچگي کنند. والدين نبايد تمايلات و گرايش و نقطه نظرهاي خود را به فرزندشان تحميل کنند. اينکه فرزند خود را از اشتياق هاي خود آگاه کنيد خوب است اما آنها را تحميل نکنيد. اجازه دهيد همان طور که هستند رشد کنند، بدون تحميل عقايد و خواسته هاي شما.
10- عدم وفاي به قول و عهد: اگر فرزندتان را به خاطر نقاشي روي ديوار تهديد به تنبيه کردن مي کنيد، حتما اين کار را انجام دهيد. متاسفانه پيروي از قول هايي که به فرزندتان مي دهيد زندگي را کمي سخت مي کند اما افزايش اعتماد به گفته شما چيزي مهم تر است. اگر شما به گفته هاي خود عمل نکنيد، بچه ها به اين ترتيب مي رسند که بين قول و عمل شما تناسبي نيست و در نتيجه به شما اعتماد نخواهند کرد.
منبع: راز موفقيت شماره 187