خورشيد و ساختار فيزيكي آن در قرآن (3)

در آيات متعددي از خورشيد و حركت هاي آن ياد شده است بسياري از مفسران و متخصصان كيهان شناسي در اين مورد اظهار نظر كرده اند. آياتي كه در اين مورد به آنها استناد شده است عبارتند از: « وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأَجَلٍ مُّسَمًّى». (رعد، آيه 2) « وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا» (يس، آيه 38) و خورشيد به [سوي] قرارگاه
دوشنبه، 4 مهر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خورشيد و ساختار فيزيكي آن در قرآن (3)

 خورشيد و ساختار فيزيكي آن در قرآن (3)
خورشيد و ساختار فيزيكي آن در قرآن (3)


 

نويسندگان: طيبه بلوردي، مطهره صادقي(*)




 

9- حركات خورشيد
 

در آيات متعددي از خورشيد و حركت هاي آن ياد شده است بسياري از مفسران و متخصصان كيهان شناسي در اين مورد اظهار نظر كرده اند. آياتي كه در اين مورد به آنها استناد شده است عبارتند از: « وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأَجَلٍ مُّسَمًّى». (رعد، آيه 2) « وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا» (يس، آيه 38) و خورشيد به [سوي] قرارگاه ويژه خود خورشيد در قرار گاه خود در حركت است. واژه «مستقر» به معني: جاي ثابت و مشخصي است كه شيء يا فرد در آن است ضمن اين كه به اين طرف و آن طرف نيز رفت و آمد مي كند.
نكته آيه: خورشيد در قرار گاه خود در حركت است. در تفسير الميزان، لام به معناي «الي» (خورشيد به سوي قرارگاه خود روان است) آمده است. (طباطبايي، محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، ج17، ص79) و در جايي ديگر، لام براي غيات «تا» باشد (خورشيد تا قرار گاه خود روان است). كلمه مستقر در «لمستقر» ممكن است ميمي، يا اسم زمان و يا اسم مكان باشد. پس بدين معناست «خورشيد به طرف قرار گرفتن خود حركت مي كند» و يا تا آن جا كه قرار گيرد حركت مي كند.» يعني تا سر آمدن اجل آن و يا زمان استقرار و يا محل استقرارش حركت مي كند. (طباطبايي، محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن،1417ق، ج17، ص 89) « با چشم غير مسلح مي توان حركت ظاهري ستاره را كه ناشي از چرخش و گردش زمين است، ديد. ولي اندازه گيري هاي دقيق نشان مي دهند كه ستاره خود داراي حركت مي باشد و مكانش واقعا تغيير مي كند، اما به علت فاصله بسيار زياد، تغيير مكان آن نامحسوس است.» (پاول هاج، ص 18)
چرخش زمين به دور خورشيد بر روي مدارش اين تصور را به وجود مي آورد كه خورشيد تدريجاً در طول يك سال در ميان ستاره ها به طرف مشرق منحرف مي شود. اين حركت آهسته سالانه به طرف شرق توسط حركت روزانه فوق العاده سريع تر به طرف غرب پوشيده مي شود. ستاره ها به علت فاصله زيادشان از ناظر زميني در حركت به سوي شرق شركت ندارند. مسير حركت ظاهري خورشيد در ميان ستاره ها، اكليپتيك ( دايره البروج- سطح مدار زمين) ناميده مي شود. به نظر مي رسد كه خورشيد در طول يك سال يا 1/4 365روز زاويه اي برابر 360 درجه را مي پيمايد يعني يك دور كامل در آسمان مي زند بنابر اين حركت به طرف شرق خورشيد بر روي سطح مداري در حدود يك درجه در روز است. (اتو استروو، بورليندز، هلن پيلانس، ص 23)زمين در حاليكه به دور خورشيد گردش مي كند به سوي آن شتاب داده مي شود، بنابر اين بايد نيرويي وجود داشته باشد كه زمين را به سوي خورشيد بكشاند خورشيد زمين را با نيرويي( 10×3/5 به توان 27 )دين جذب مي كند از طرف ديگر زمين به خورشيد نيرويي برابر ولي در جهت مخالف وارد مي كند، با در نظر گرفتن اين كه جرم خورشيد 1033×2 است نمي توان با استفاده از قانون دوم نيوتن شتاب خورشيد را تعيين نمود
F= m a
A= f / m
10×2 به توان 33 / ( 10×3/5 به توان 27 ) = شتاب خورشيد
مجذور ثانيه/ سانتيمتر 6-10= شتاب خورشيد (اتو استروو، بورليندز، هلن پيلانس، ص 43)
حركت ويژه: مقدار تغيير زاويه اي مكان ستاره را حركت ويژه مي نامند. حركت ويژه بر حسب ثانيه قوسي اندازه گيري مي شود و مقدار آن معمولاً بسيار كمتر است يك ثانيه قوسي در سال است. عموما براي اندازه كپگيري حركت ويژه، دو بار از مكان ستاره عكس برداري مي كند. فاصله زماني بين اين دو عكس برداري، مي توان مولفه ديگر حركت ستاره را آشكار كرد. اثر دوپلر عبارت است از تغيير طول موج نور يا ديگر امواج رسيده از يك منبع نسبت به ناظر دور يا نزديك مي شود. مولفه اي كه به كمك اثر دوپلر اندازه گيري مي شود آن مولفه كه در راستاي خطر ديد ما قرار دارد و سرعت شعايي ستاره ناميده مي شود.
حركت فضايي: اگر بتوان هم حركت ويژه و هم سرعت شعاعي يک ستاره را اندازه گرفت، آن گاه با تركيب آنها مي توان حركت كل و راستاي حركت ستاره را تعيين كرد. با اين كار، حركت فضايي ستاره به دست مي آيد. خورشيد در ميان ستارگان نزديك حركت مي كند و سرعت آن به طرف "صورت فلكي جاثي" است. حركت خاص: حركت فضايي واقعي ستاره نسبت به ستارگان دوردست زمينه يا بك چارچوب مرجع، حركت خاص ناميده مي شود. حركت خاص خورشيد نسبت به ستارگان نرديك، حدود 20 كيلومتر در ثانيه است؛ ولي اگر به جاي ستارگاه نزديك، ستارگان زمينه كهكشان خودمان به عنوان چارچوب مرجع در نظر گرفته شوند، حركت خاص خورشيد 250 كيلومتر در ثانيه به دست مي آيد. اين تفاوت ناشي از آن است كه اكثر ستارگان كهكشان محلي ما به دور مركز آن در گردشند. (پاول هاج، ص 21-10)

10- چرخش خورشيد
 

يكي از دو روش اساسي كه براي به دست آوردن زمان تناوب چرخش خورشيد به كار مي رود بر اساس مشاهده لكه هاي خورشيدي قرار دارد. در سال 1630 شاينر متوجه شد كه لكه هاي خورشيدي موجود در نزديكي استوا سريع تر از لكه هاي واقع در عرض هاي بالاتر حركت مي كنند. از اين رو اظهار نظر نموده كه تناوب چرخش تابع عرض خورشيدي بوده و در استوا كمترين مقدار خود را داراست. در سال 1863 كارينگتون تناوب چرخش استوايي خورشيد را 24/96 روز به دست آورد در حال يك كه در عرض 35 درجه اين مقدار برابر 26/83 روز مي باشد. براي عرض هايي كه در آنها معمولاً لك ها ظاهر نمي شوند روش ديگري به كار مي رود كه بر اساس تغيير مكان دوبلري خطوط طيفي قرار دارد. در بيناب لبه اي كه از ما دور مي شود خطوط به طرف قرمز و در بيناب لبه اي كه به ماه نزديك مي شود خطوط به طرف بنفش تغيير مكان مي دهند. لبه شرقي از رابطه زير به دست مي آيد: تناوب چرخش تناوب چرخش =2KM/2پيR/Sec = سرعت استوايي چرخش تناوب چرخش خورشيد به طرف قطبين و همچنين با ارتفاع در شيد سپهر افزايش مي يابد. (، ص 275) « وَسَخَّر لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَآئِبَينَ» (ابراهيم، آيه 33) خداوند خورشيد و ماه را در حالي كه هر دو در حال حركت هستند، به نفع شما مقهور و مسخر گردانيد. كلمه داب به معناي ادامه مير است و داب در آيه به معناي عادت هميشگي و مستمر است به طوري كه دائما بر يك حال بماند. (طباطبايي، ج12، ص 324) « وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ» (انبياء، آيه 33) اوست آن كسي كه شب و روز و خورشيد و ماه راپديد آورده است. هر كدام از اين دو در مداري (معين) شناورند.
"فلك" در لغت به معناي كشتي است و فلك به معناي مجراي كواكب است كه به سبب شباهت آن با كشتي (در شناور بودن) فلك ناميده شده است. (راغب، ماده فلك، ص) و "يسبحون"، از ماده «سباحت» در اصل به معناي حركت سريع در آب و هواست. (راغب، ماده سبح) و همچنين به معناي جريان و شناي در آب است. يعني اين كه سير كرات در فضا را شناي در فضا نامند. اين آيه براي زمين اثبات شب و روز مي كند. (طباطبايي، ج14، ص 324) خورشيد داراي حركات وضعي و انتقالي است كه حركت وضعي آن در مدت زماني 25 روز براي نقاط واقع در استواي خورشيد و 30 روز براي نقاط نزدكي قطبهاي خورشيدي طول مي كشد كه علت زمان متفاوت حركت چرخشي، حالت توده گازي بودن اين ستاره است كه باعث مي شود سرعت چرخش يكسان نباشد. به عبارتي از استواي خورشيد به سمت عرضهاي بالاتر سرعت چرخش كمتر مي شود.

11- حركت انتقالي همراه با كهكشان (حركت دوراني)
 

« لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ» (يس، آيه 40) نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد، و نه شب به روز پيشي جويد و هر كدام از آنها در مسير خود شناورند.
آيت اللّه مكارم شيرازي در تفسير اين آيه دو احتمال مي دهند: « يك: حركت خورشيد به حسب حس ما يا حركت ظاهري 0حركت كاذب روزانه خورشيد كه در اثر حركت زمين به خطا ديده مي شود و عرف دوم اين حركت را به خورشيد نسبت مي دهند.) . دوم: منظور از شناور بودن خورشيد در فلك خود، حركت آن همراه با منظومه شمسي و همراه با كهكشاني كه ما در آن قرار داريم، مي باشيم؛ هر چند كه امروزه ثابت شده است كه منظومه شمسي ما جزئي از كهكشان عظيمي است كه به دور خود در حال گردش است.
در پايان، اين آيه « في فلك يسبحون» را اشاره به حركت دوراني خورشيد مي داند. (مكارم شيرازي، ج18، ص 386-389) كلمه «يسبحون» كه به معناي شنا كردن است، احتمال دارد مراد از آن هر دو حركت وضعي و انتقالي باشد. (قريشي، ج4، ص 68) و نيز گفته شده يسبحون از ماده "سباحت" در اصل به معني حركت سريع در آب و هوا است. اشاره به حركت سريع كرات آسماني مي كند. (مكارم شيرازي، ج18، ص 385)
يكي از صاحب نظران نيز پس از آن كه حركت دوراني خورشيد را هر 200 ميليون سال يك بار با سرعت 225 كيلومتر در ثانيه به دور مركز كهكشان مي داند به آيه 2 سوره رعد و 33 سوره ابراهيم براي اثبات حركت خورشيد استناد مي جويد. (نوري، 1370ش، ص 26 و 35-36)
«قرآن، فلك را چون دريايي مي داند، كه اجرام در آن حركت دارند و شناورند. منظور فضايي است كه اين اجرام بر آن حركت مي كنند و مدار حركتشان را در آن فضا تعيين مي كنند. نه آن چنان كه قدما مي گفتند: فلك حركت مي كندو آنها در فلك ثابت اند. قرآن از ابتدا «فرضيه فلكيات» قديم را مردود دانسته است... پس از اين ايه مي توان استفاده برد كه اجراي علوي، همه در حركت اند و اين چيزي است كه نجوم جديد اثبات مي كند.» (مصباح يزدي، ص 252) خورشيد در يكي از بازوهاي مارپيچي كهكشان راه شيري (معروف به جبار) قرار گرفته و در مدار معين خود مدام (در بازوي جبار) در حال گردش است. بنابر اين جمله علاوه بر آيت ها ممكن است اجرام كل منظومه شمسي را هم شامل باشد. (سليمي، 194، 1381) :كلمه «كل« ممكن است اشاره به ماه و خورشيد همچنين ستارگان باشد كه از كلمه «ليل» استفاده مي شود. (مكارم شيرازي، ج13، ص 399)
حركت انتقالي در درون كهكشان راه شيري (حركت طولي) « وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا» (يس، آيه 38) و خورشيد به [سوي] قرار گاه ويژه خود خورشيد در قرار گاه خود در حركت است.
« آخرين و جديدترين تفسير آيه همان است كه، حركت خورشيد با مجموعه منظومه شمسي در وسط كهكشان ما به سوي يك سمت معين و ستاره دوردستي كه آن را ستاره "وگا" ناميده اند، مي باشد.» (مكارم شيرازي، ج18، ص 382) در تفسير نمونه «جريان» را به معناي حركت طولي مي داند. (پاول هاج، ص 388) «اين حركت به سوي قرارگاه شايد همان حركت خورشيد به سوي ستار وگا باشد كه علم نجوم امروز بدان پي برده است و اين معجزه علمي قرآن است.» (نوري، 1370ش، ص 26 و 35-36)

12- حركت وضعي خورشيد
 

در تفسير نمونه در تفسير آيه « وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا» آمده است: (بعضي ديگر آن «تجري» را اشاره به حركت وضعي كره آفتاب دانسته اند؛ زيرا مطالعات دانشمندان به طور قطع ثابت كرده كه خورشيد به دور خود گردش مي كند.» «لام» در «المستقرلها» به معناي «في» در) است. (مكارم شيرازي، ج18، ص 382) در اين صورت معنا اين گونه مي شود: «خورشيد در قرار گاه خود جريان دارد.» و به دور خود مي چرخد.

13- حركات دروني خورشيد
 

به نظر مي رسد كه كلمه «تجري» در آيه « وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا» معناي ديگري را نيز بدهد. يعني بين كلمه «تحرك» و تجري» تفاوتي هست و آن اين كه كلمه «تحرك» فقط حركت را مي رساند مثل حركت اتومبيلي كه به جلو يا عقب مي رود ولي زير و رو نمي شود. اما كلمه «تجري» در مورد مايعات مثل آب به كار مي رود كه در هنگام حركت علاوه بر جلو رفتن، زير و رو هم مي شود و بر سر هم مي خورد. (رضايي اصفهاني، 1385، ج1، ص178)
امروزه دانشمندان كشف كرده اند كه خورشيد علاوه بر حركت وضعي، انتقالي طولي، انتقالي دوراني داراي يك حركت ديگر هم هست؛ چرا كه درون خورشيد هميشه انفجارات هسته اي صورت مي گيرد تا انرژي نوراني و گرما را توليد كند و روشني بخش ما باشد. 50 و همين انفجارات باعث زير و رو شدن مواد مذاب داخل خورشيد شده و گاه تا كيلومترها به بيرون پرتاب مي شود. (اريك اوبلاكر، ترجمه بهروز بيضاوي، ص 20)
به عبارت ديگر، خورشيد فقط حركت نمي كند بلكه مثل آب جريان دارد و هميشه زير و رو مي شود؛ و اين لطافت تعبير قرآني غير از طريق وحي نمي تواند صادر شده باشد و از اين رو ممكن است اعجاز علمي قرآن را برساند.
تذكر: در اين جا ممكن است گفته شود كه با توجه به كاربرد واژه «تجري» در قرآن كه در مورد حركت ماه و خورشيد هر دو بكار رفته است « وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأَجَلٍ مُّسَمًّى» (رعد، آيه 2) در حالي كه ماه از مواد مذاب تشكيل نشده است. پس هميشه، واژه تجري به معناي مذاب بودن، متعلق به جريان (مثل آب و خورشيد نيست. بلكه اين تعبير كنايه است كه در اين موارد فضا را مثل يك اقيانوسي در نظر گرفته است كه ماه و خورشيد مثل يك كشتي در آن شناور هستند. پس از اين واژه دلالت قطعي بر يك معنا (شناور بودن يا مذاب بودن) در مورد خورشيد ندارد. از اين رو نمي توان گفت كه اعجاز علمي قرآن را ثابت مي كند. (رضايي اصفهاني، ج1، ص 179)

14- مدارها
 

حركت اجرام آسماني در قرآن بدين شكل بيان مي شود: « وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ» (انبياء، آيه 33) و اوست كسي كه شب و روز و خورشيد و ماه را كه هر يك در مدار معيني سير مي كنند، بيافريد. حركت خورشيد هم در مداري مشخص به دين شكل بيان مي شود:
« وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ» (يس-38) و (نيز) خورشيد كه دائم به سوي قرارگاه خويش روان است. اين فرمان خداي مقتدر دانا است.
اين حقيقت بيان شده در قرآن در عصر مدرن و به كمك قوي ترين تلسكوپ ها و ماهواره هاي تحقيقاتي به اثبات رسيده است و طبق بيان متخصصين خورشيد در مداري با نام سلارAX با سرعت بسيار زياد 720 هزار كيلومتر در ساعت در حركت مي باشد، با توجه به اين مطلب خورشيد در روز فاصله اي معادل 17280000 كيلومتر را طي مي كند و همراه با خورشيد تمام سياره هاي منظومه شمسي نيز در حركت مي باشند و همچنين طبق مطلب بالا تمامي ستاره ها هم داراي اين چنين حركتي مي باشند.
حركت كليه اجرام آسماني در مداري معين و مشخص هم بدين شكل بيان مي شود: « وَالسَّمَاء ذَاتِ الْحُبُكِ» (ذاريات- 7) و قسم به اسمان كه در آن راه هاي بسيار است. در جهان تقريباً حدود 200 ميليارد كهكشان وجود دارد كه هر كدام ار اين كهكشان ها به طور متوسط داراي 200 ميليارد ستاره مي باشند كه بيشتر آنها داراي سياره مي باشند كه همانند منظومه شمسي به دور ستاره مركزي در گردش مي باشند.
تمامي اين اجرام آسماني بر روي مداري دقيق و منظم ميلياردها سال است كه در حركت مي باشند حركتي كه در هماهنگي كامل با ديگر اجرام و داراي نظمي بسيار دقيق مي باشد. بعضي از اين سياره ها داراي قمر مي باشند، كه آنها هم در مداري معين و منظم در حركتند و مسئله مهم تر اينكه همانگونه كه در بالا توضيح داده شد كهكشان ها هم در مسيري مشخص در حركتند و در مسشير اين حركت جمعي هيچ يك از اجرام آسماني با ديگري برخورد نمي كند، مدار آنها داراي تقاطع نمي باشد. مشاهدات دانشمندان نشان داد كه حتي زماني كه بعضي از هكشان ها با يكديگر برخورد كردند انتظار مي رفت كه يكي از آنها توسط ديگري از بين برود و يا بعضي از اجزاء آن دو نابود شود، وليكن هيچ اتفاقي روي نداد و آن دو كهكشان بدون هيچ مشكلي از كنار يكديگر گذشتند.
انسانها آن زمان قطعاً داراي تلسكوپ هاي قوي، ماهواره هاي تحقيقاتي و تكنولوژي نبودند كه بتوانند ميليونها كيلومتر آن طرف زمين را مشاهده كنند، گذشته از آن در مسائل علمي هم داراي جا و مكان كنوني نبودند در كل در آن زمان امكان گفتن اين مطلب كه آسمان داراي راه هاي بسياري است وجود نداشت.
خورشيد در يك مدار تقريباً دايره اي و با سرعت معلوم به دور مركز كهكشان گردش مي كند سرعت گردش آن به اندازه گيري سرعت ظاهري اجرام نسبتا ثابت، نظير كهكشان هاي نزديك، محاسبه مي شود. مدار اين ستارهاز قوانين كپلر پيروي مي كند با رصد كهكشان ها در بخش هاي گوناگون آسمان، مي بينيم كه عده اي از آنها به خورشيد نزديك ميشوند در حالي كه عده ديگر در جهت مخالف حركت مي كنند. با اين روش، سرعت گردش خورشيد حدود 250 كيلومتر در ثانيه به دست آمده است. و چون فاصله آن از مركز كهكشان حدود 10000 پارسك است، به راحتي مي توان زمان تناوبش را حساب كرد. نخست، محيط داير مدار آن را به دست مي آوريم كه چيزي در حدود 60 هزار پارسك مي شود. سپس با تبديل سرعت 250 كيلومتر در ثانيه به پارسك در سال، مي بينم كه خورشيد در هر 240 ميليون سال يك بار به دور كهكشان مي چرخد. (پاول هاج، ص 207)

پي نوشت ها :
 

*اعضاي هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد سيرجان.
 

منبع: نشريه فصلنامه ي قرآني کوثر، شماره 34... .



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط