بشر بايد توبه اي کند به عمق تاريخ ...(1)
نويسنده: مهدي احديان
وظايف شيعه در عصر غيبت
در شرمساري ما همين بس که امام زمان ما، همواره به ياد ماست و ما از آن وجود مقدس غافليم .ما چشم به راه ظهور امام عصر هستيم و آن بزرگوار نيز چشم انتظار بيداري ما.
تفاوت شيعه و محب
آري مي توان با عرض محبت به پيشگاه معصومين خود را محب خواند اما هرگز نمي توان با عرض محبت تنها، خود را شيعه دانست روايت زيرين به خوبي براين مطلب دلالت دارد.
«زماني که جناب ولايت مدار حضرت رضا(عليه السلام) در سرزمين مرو به سر مي بردند.گروهي از ايرانيان براي تشرف به محضر حضرت به خراسان رفتند اين گروه وقتي به منزل حضرت رسيدند، در جواب غلام آن حضرت که از کيستي آنان سوال کرد، از جانب حضرت نقل کردند که :«اينان دروغ مي گويند که شيعه اميرالمومنين علي (عليه السلام)هستند درب منزل را نگشاييد و راهشان ندهيد.» ايرانيان نيز بازگشتند.اين ماجرا تا پنجاه ونه روز تکرار شد و حضرت پياپي از پذيرفتن آنان سرباز زدند.
پس از اين مدت آن گروه زائر خسته از آنچه پيش آمده بودتصميم گرفتند که از مرو کوچ کنند اما به منازل خويش باز نگردند چون نمي دانستند جواب خويشان و همشهريان خود را چه بگويند. با اين فکر براي بار شصتم خدمت حضرت رسيدند و از غلام خواستند که تنها يک سوال از حضرت داشته باشند. به امر امام به محضر ايشان رسيدند و علت را سوال کردند که چرا از ملاقات با ايشان منعشان کردند. حضرت فرمودند:«ادعاي شما در مورد شيعه بودن دروغ بود. اثري از تشيع در شما وجود ندارد شيعه اميرالمومنين سلمان است.اويس قرني، رشيد هجري، کميل بن زياد است .»عرض کردند پس چگونه خود را معرفي کنيم؟ فرمودند :«بگوييد ما محبين شما هسيتم .»آنان نيز از گفته خود استغفار کردند و خود را محب خواندند .دراين حال امام تمام قامت برخاستند و فرمودند:«الي الي جلو بياييد! شما از دوستان ما هستيد» ايشان را در آغوش کشيدند بوسيدند و پذيرايي کردند. سپس از غلام پرسيدند:« اين گروه چندروز به منزل ما مراجعه کردند؟ عرض کرد يابن رسول الله !شصت روز .حضرت فرمودند:«از فردا شصت مرتبه به خانه اينان برو و سلام مرا به يکايک آنها برسان واز آنان عذر بخواه !» آنگاه هداياي بسياري به هريک از آنان اهدا نمودند !
مقصود به آداب و تکاليف عصر غيبت اعتقاد و کارهايي است که هر مسلمان خصوصاً شيعيان امام زمان (عليه السلام) بايد داشته باشند .زيرا معتقديم که آن حضرت زنده است و لذا اين امر وظايف و تکاليفي را بر ما واجب مي کند که به برخي از آنان پرداخته خواهد شد.
انتظار منتظران
همه کس طالب يارند، چه هوشيار و چه مست
همه عالم از حيوانات وحشي بياباني گرفته تا شريف ترين اولياء و انبياء از مردان خدا تا خود خداوند همه باري ظهور مهدي موعود (عجل الله تعالي فرجه الشريف)لحظه شماري مي کنند و منتظر قيام ايشان مي باشند. فرج همه انبياء هم درآمدن امام زمان است مانند حضرت عيسي که به صراحت مي گفتند:«انا منتظر روح الله »(2)من چشم به راه امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هستم.
امامان معصوم نيز فرمودند:«وقتي مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بيايد فرج همه ما اهل بيت خواهد بود»بالاتر از اين ها حتي خود خداوند هم چشم به راه ظهور است عجيب است ! خدا هم مي فرمايد پس چشم به راه باشيد که من هم با شما از منتظرانم.
مساله ظهور در بيش از نود روايت صادره ازپيامبر اکرم و اهل بيت اهميت مکرم ايشان مورد تاکيد و بررسي قرار گرفته است که نشان از شدت اهميت مطلب دارد و انتظار ظهور آن حضرت و آمادگي براي اطاعت محض در مقابل اوامر ايشان از وظايف مهم همه مسلمانان است.
انتظار از نظر ريشه لغوي به معناي درنگ در امور،نگهباني، چشم به راه بودن و نوعي اميد داشتن به آينده است . آنچه با مراجعه به کتب لغوي معلوم مي شود اين است که انتظار يک حالت روحي به همراه درنگ و تامل است ولي از اين معنا مي توان دونوع برداشت کرد.
يکي اين که اين حالت رواني و چشم به راهي ،انسان را به عزلت واعتزال و انزوا بکشاند، دست روي دست بگذارد وضعيت فعلي را عحمل کند و به اميد آينده مطلوب فقط انتظار بکشد. برداشت ديگر اين که چشم به راهي و انتظار باعث حرکت پويايي و اقدام و عامل عمل و آمادگي وسيع تر گردد. حال با مراجعه به منابع ديني بايد بررسي کنيم که کدام يک از اين دو نوع برداشت حقيقت انتظار صحيح و مقصود رهبران است.
حقيقت انتظار فرج
عناصر تشکيل دهنده انتظار
1-عنصر عقيدتي: شخص منتظر بايد ايمان راسخي به حتمي بودن ظهور منجي و نجات بخشي او داشته باشد.
2-عنصر نفساني: شخص منتظر بايد در حالت آمادگي دائمي به سر برد.
3-عنصر عملي و سلوکي: شخص منتظر بايد به قدر استطاعت خود در سلوک و رفتارش زمينه هاي اجتماعي و فردي را براي ظهور منجي فراهم نمايد.
اگر هريک از اين سه عنصر اساسي براي انتظار نباشد، انتظار حقيقتاً معنا پيدا نمي کند.
انواع انتظار فرج
1-انتظاري که سازنده است ،تحرک بخش و تعهد آور است .اين انتظار با فضيلت ترين عبادت هاست.
2-انتظاري که ويرانگر است ،بازدارنده است ،فلج کننده است و نوعي اباحيگري محسوب مي شود.
انتظار ويرانگر: انتظار ويرانگر برداشت قشري از مردم در مورد مهدويت و انقلاب مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)است که صرفاً ماهيت انفجاري دارد فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و تبعيض ها و اختناق ها و حق کشي ها و تباهي ها ناشي مي شود.
آنگاه که صلاح به نقطه صفر مي رسد و حق و حقيقت هيچ طرفداري نداشته باشد فرد صالحي در جهان نباشد اين انفجار رخ دهد و دست غيب براي نجات حقيقت ،نه اهل حقيقت(زيرا حقيقت طرفداري ندارد)از آستين بيرون مي آيد.
اين نوع برداشت از آن جهت که با اصلاحات مخالف است و فسادها و تباهي ها را به عنوان مقدمه يک انفجار مقدس، موجه و مطلوب مي شمارد بايد شبکه (ديالکتيکي) خواند. با اين تفاوت که اين تفکر با اصلاحات از آن جهت مخالفت مي شود و تشديد نابساماني ها از آن جهت اجازه داده مي شود که شکاف وسيع تر شود و مبارزه پيگير تر و داغ تر گردد ولي اين تفکر عاميانه فاقد اين مزيت است فقط به فساد و تباهي فتوا مي دهد که خود به خود منجر به نتيجه مطلوب شود.
اين نوع برداشت از ظهور و قيام حضرت مهدي موعود (عجل الله تعالي فرجه الشريف)و اين نوع انتظار فرج که منجر به تعطيلي در حدود و مقررات اسلامي مي شود و نوعي اباحيگري بايد شمرده شود به هيج وجه با موازين اسلامي و قرآني موافقت ندارد.
انتظار سازنده:از مجموعه آيات و روايات اسلامي استفاده مي شود که ظهور مهدي موعود(عجل الله تعالي فرجه الشريف) حلقه اي است از حلقه هاي مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پيروزي نهايي اهل حق منتهي مي شود.سهيم بودن يک فرد در سعادت موقوف به اين است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد.
امامان معصوم در هجران الهي به طور روشن و صريح با ارائه تصويري مناسب از انتظار،روي برداشت اول خط بلان کشيده و براي اينکه هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نکند به قسمت مهم و اساسي مفهوم انتظار اشاره کرده اند که انتظار عمل است آن هم افضل و بزرگ ترين اعمال.آنجا که مي فرمايد:«افضل الاعمال انتظار الفرج من الله عزوجل».
بنابراين بعضي که انتظار را خاموشي و گوشه گيري و اعتزال معرفي کرده و بدين وسيله آن را مورد هجوم قرار داده اند به خطا رفته اند چون حقيقت آن را درک نکرده اند و تيري در تاريکي انداخته اند اينک با توجه به معناي لغوي و روايات پيرامون انتظار مي توان گفت که انتظار نه احتزاز است و نه گوشه گيري و نه مجرد اعتراض و نفي طاغوت ها بلکه انتظار به معناي جامع، عمل واقدام است ،پويايي وحرکت است . انتظار هم جنبه منفي دارد و هم جنبه اثباتي زيرا به معناي آمادگي و اقدام است که احتياج به هر دو جنبه دارد وبه معناي آينده نگري و دگرگوني است که احتياج به زمينه سازي دارد.
انتظار در مکاتب غيرديني
راسل مي گويد:«انتظار منجي و اعتقاد به ظهور نجات بخش در آخرالزمان اختصاص به اديان آسماني ندارد بلکه مکاتب غيرديني و مادي نيز در انتظار ظهور منجي براي جامعه بشريت و گسترش دهنده عدل و داد به سر مي برند.(3)»
ابعاد انتظار
يعني دوره غيبت که دشمنان با انواع شبهه ها مي کوشند تا اعتقادات درست شيعيان را از بين ببرند به برکت قرار گرفتن در سنگر انتظار مرزهاي عقيدتي حفظ مي شود.
در بعد عملي، انتظار به همه اعمال و رفتار انسان جهت مي دهد منتظر بايد در ميدان عمل بکوشد تا زمينه هاي ظهور دولت حق فراهم گردد بنابراين منتظر دراين بخش هم به ساختن خود هم به سامان دادن جامعه همت مي گمارد. در بعد فردي هم به حيات روحي و رواني خود و کسب فضيلت هاي اخلاقي روي مي آورد و هم به تقويت جنبه جسمي و بدني مي پردازد تا نيرويي کارآمد براي جبهه نور باشد.
ويژگي انتظار آن است که آدمي را از محدوده خود فراتر مي برد و او را با تک تک افراد جامعه مرتبط مي سازد يعني انتظار نه تنها در زندگي فردي منتظر مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با جامعه نيز طرح و برنامه دارد و او را به تاثيرگذاري مثبت در جامعه وا مي دارد و از آنجا که شرط ظهور دولت حق آمادگي جمعي است هرکس به اندازه توان خود براي اصلاح جامعه مي کوشد و در برابر هنجارهاي اجتماعي ساکت و بي تفاوت نمي ماند چرا که منتظر مصلح جهاني در انديشه وعمل، مسير صلاح و راستي را طي مي کند.(4)
منبع : ماهنامه موج عصر شماره 13 و 14