وضعيت علوم انساني در دانشگاه ها از منظر مقام معظم رهبري (2)

با‌آنكه برخي علوم انساني منشأ ايراني و اسلامي دارد، با رنگ و لعاب غربي دوباره تنظيم گرديده و به صورت علم درآورده شده است. برخي علوم ديگر نيز در غرب توليد شده است. اينها محتواي غالب انساني ما را تشكيل مي دهد. علاوه براين، بسياري از رشته‌هاي علوم انساني در كشور ما در بعد نظري متوقف گرديده و به جنبه عملي و بومي
پنجشنبه، 5 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وضعيت علوم انساني در دانشگاه ها از منظر مقام معظم رهبري (2)

بررسي وضعيت علوم انساني در دانشگاه هاي ايران از منظر مقام معظم رهبري؛ چالش‌ها و راه‌كارها(2)
وضعيت علوم انساني در دانشگاه ها از منظر مقام معظم رهبري (2)


 

نويسندگان :مرضيه مروتي*و محمدجواد مروتي **




 

2. غربي بودن محتواي علوم انساني و لزوم بومي سازي
 

با‌آنكه برخي علوم انساني منشأ ايراني و اسلامي دارد، با رنگ و لعاب غربي دوباره تنظيم گرديده و به صورت علم درآورده شده است. برخي علوم ديگر نيز در غرب توليد شده است. اينها محتواي غالب انساني ما را تشكيل مي دهد. علاوه براين، بسياري از رشته‌هاي علوم انساني در كشور ما در بعد نظري متوقف گرديده و به جنبه عملي و بومي كردن آنها كمتر توجه شده است. مقام معظم رهبري با تأکيد براين مطلب مي فرمايد:
شكي نيست كه بسياري از علوم انساني، پايه ها و مايه هاي محكمي در اينجا دارد؛ يعني در فرهنگ گذشته خود ما. ما در بخشي از رشته هاي علوم انساني، قرنها جلوتر از دنيا هستيم. خيلي جلوتر از كساني هستيم كه امروز در اين رشته در دنيا سرآمد به حساب مي آيند. چرا اينها را دنبال نكنيم؟ در رشته هاي گوناگون علوم انساني؛ ادبيات، فلسفه، تاريخ، هنر، ما خيلي سابقه داريم. بعضي از علوم انساني ديگر هم هست كه اگرچه از غرب آمده، اما اگر درست دقت كنيم، خميرمايه آن كه عبارت از عقلانيت و تجربه گرايي است، از تفكر و روح ايراني- اسلامي است. اروپاي خرافاتي نمي توانست زيست شناسي و اقتصاد و مديريت و روانشناسي و جامعه شناسي را به اين شكل تنظيم كند. اين، سوغات تفكر علم گرايي و تجربه گرايي شرق و عمدتاً ايران اسلامي بود كه رفت در آنجا و به اين تحول منتهي شد.(1)
ايشان غربي بودن علوم انساني را يكي از چالش‌هاي مهم اين علوم در جامعه ما مي داند و مي فرمايد:
برخي از علوم انساني توليد شده غرب است؛ يعني به عنوان يك علم، وجود نداشته، اما غربي ها كه در دنياي علم پيشروي كرده اند، اينها را هم به وجود آورده اند؛ مثل روانشناسي و علوم ديگر، امروز
غربي ها يك منطقه ممنوعه اي در زمينه علوم انساني به وجود آورده اند؛ در همه بخشهاي مختلف، از اقتصاد و سياست و جامعه شناسي و روانشناسي بگيريد تا تاريخ و ادبيات و هنر و حتي فلسفه و حتي فلسفه دين. يك عده آدم ضعيف النفس هم دلباخته اينها شده اند و نگاه مي كنند به دهن اينها كه ببينند چه مي گويند، هرچه آنها گفته اند، برايشان مي شود وحي مُنزل، اين است كه بد وغلط است. مثلاً چند تا فكر داراي اقتدار علمي، در يك نقطه دنيا به يك نتيجه اي رسيده اند، اين معنايش اين نيست كه هرآنچه كه آنها فهميده اند، درست است.(2)
رهبرفرزانه انقلاب، بومي سازي را راهكار مناسبي در مرتفع نمودن اين مسئله معرفي نموده و مي فرمايد:
...هم براي سرجمع كردن، مدون كردن، منظم كردن و نظام‌مند كردن آنچه كه خودمان داريم، به يك تفكر و تجربه علمي احتياج داريم، هم براي مواد و پايه هايي كه آنها در اين علم جمع آورده اند، به يك نگاه علمي احتياج داريم. اما گرفتن پايه هاي يك علم از يك مجموعه خارج از محدوده مورد قبول ما، به معناي قبول نتايج آن نيست. مثل اين مي ماند كه شما يك كارخانه را وارد مي كنيد، آنها با اين كارخانه يك چيز بد درست مي كرده اند، حالا شما با آن كارخانه، يك چيز خوب درست مي كنيد؛ هيچ اشكالي ندارد. ما تلفيق بين علوم انساني غربي و علوم انساني اسلامي، اگر به معناي مجذوب شدن، دلباخته شدن، مغلوب شدن و جوزده شدن در مقابل آن علوم نباشد، قبول داريم و اشكال ندارد. ببينيد در علوم انساني، تفكر ايماني و ميراث عظيم و عميق شما، به شما چه مي گويد. شما به مباني خودتان نگاه كنيد؛ ما تاريخ، فلسفه، فلسفه دين، هنر و ادبيات، و بسياري از علوم انساني ديگري كه ديگران حتي آنها را ساخته اند و به صورت يك علم درآورده اند- يعني يك بناي علمي به آن داده اند- مواد آن در فرهنگ و ميراث علمي، فرهنگي و ديني خود ما وجود دارد. بايد يك بناي اينچنين و مستقل بسازيم.(3)
3. الگوگيري بي قيدوشرط از نظريه هاي غربي ولزوم نوآوري و نظريه پردازي بومي
چالش ديگري كه لازم است به آن اشاره كرد اين است كه ما در زمينه علوم انساني بيشتر مصرف كننده بوده ايم تا توليد كننده؛ به گونه‌اي كه در بسياري از دانشگاهها و مراكز آموزشي و پژوهشي تنها به ترجمه متون غربي بسنده شده و محتواي آن بدون هيچ قيد وشرطي پذيرفته شده است و اگر وضعيت به همين ترتيب ادامه يابد، دور از انتظار نيست كه علوم انساني در دانشگاهها، فرآورده هايي غيرمرغوب و مسموم براي جامعه توليد كند. مقام معظم رهبري با انتقاد از شيوه ترجمه گرايي و الگو گرفتن بي قيد و شرط از نظريه ها و توليدات غربي علوم انساني، مي فرمايد:
مسئله توليد علم فقط مربوط به علوم پايه، تجربي و...نيست بلكه شامل همه علوم واز جمله علوم انساني است. ما بخصوص در زمينه علوم انساني، برخلاف آنچه كه انتظار مي رفت و توقع بود، حركت مناسب و خوبي نكرده ايم، بلكه مفاهيم گوناگون مربوط به اين علم را- چه در زمينه اقتصاد و چه در زمينه هاي جامعه شناسي، روانشناسي و سياست- به شكل وحي مُنزل از مراكز و خاستگاه هاي غربي گرفته ايم و به صورت
فرمولهاي تغييرنكردني در ذهنمان جا داده ايم و براساس آن، مي خواهيم عمل و برنامه خودمان را تنظيم كنيم! گاهي كه اين فرمولها جواب نمي دهد و خراب درمي آيد، خودمان راملامت مي كنيم كه ما درست بكار نگرفته ايم؛ درحالي كه اين روش، روش غلطي است. ما درزمينه علوم انساني احتياج به تحقيق و نوآوري داريم. مواد و مفاهيم اساسي اي هم كه براساس آن مي توان حقوق، اقتصاد، سياست و ساير بخش هاي اساسي علوم انساني را شكل داد و توليد و فراوري كرد، به معناي حقيقي كلمه در فرهنگ عريق و عميق اسلامي ما وجود دارد كه بايد از آن استفاده كنيم. البته در اين قسمت، حوزه و استادان مؤمن و معتقد به اسلام مي توانند با جست وجو و تفحص، نقش ايفا كنند. اينجا ازآن جاهايي است كه ما بايد به توليد علم برسيم.(4)
از ديدگاه اسلام، علم في نفسه يك حقيقت و معني واحد است و همه دانش هايي كه درخدمت اسلام و مسلمانان باشند و به رشد و پيشرفت علمي، ديني و فرهنگي جامعه اسلامي كمك كنند، علوم ديني بشمار آمده و فراگيري آنها مورد تأکيد و احترام اسلام است و آنچه مهم است خلوص نيت و الهي بودن انگيزه تحصيل است.(5)
رهبرمعظم انقلاب اسلامي راهكار اين مسئله را نظريه پردازي و توليد علم برمي شمرند و مي افزايد:
آنچه كه من مي توانم به عنوان راهنمايي و راهبرد كلي به شما عرض كنم، تلاش و مجاهدت جوانانه و پيگير است. شما كه دانشگاهيد، فعاليت شما فعاليت دانشگاهي است؛ بايد درس بخوانيد، تحقيق كنيد، به فكر نظريه سازي باشيد. ما در زمينه علوم انساني احتياج داريم به نظريه سازي. بسياري از حوادث دنيا حتي در زمينه هاي اقتصادي و سياسي و غيره، محكوم نظرات صاحب نظران در علوم انساني است؛ در جامعه شناسي، در روانشناسي، در فلسفه، آنها هستند كه شاخص ها را مشخص مي كنند. در اين زمينه ها ما بايد نظريه پردازيهاي خودمان را داشته باشيم و بايد كاركنيم؛ بايد تلاش كنيم؛ دانشجو بايد تلاش كند به هرحال، دراين چيزهايي كه عقب هستيم بايد خودمان را جلو ببريم و خودمان ابداع كنيم؛ ترجمه نكنيد.(6)
ايشان با انتقاد از برخورد منفعلانه با نظريه هاي غربي در مورد اقتصاد، جامعه شناسي، روانشناسي وعلوم سياسي خاطرنشان مي كند: «مفاهيم و مباني اساسي حقوق، سياست، اقتصاد و ساير علوم انساني در اسلام وجود دارد و استادان متعهد دانشگاه ها و علماي حوزه ها مي توانند با نظريه پردازي و نوآوري علمي در اين عرصه ها، به حركت عمومي كشور كمك كنند»(7) مقام معظم رهبري همچنين با اشاره به انديشه هاي غربي علوم انساني، مسئله توليد علم را شامل همه علوم از جمله علوم انساني دانسته و مي فرمايند:
همين نهضت نرم افزاري و توليد علم كه بنده گفته ام، در دانشگاه شما و در رشته علوم انساني، همين است كه هرچه مي توانيد بيشتر بياموزيد و تحقيق كنيد. البته همان طور كه گفتم، اساتيدي هستند كه فرآورده هاي انديشه هاي غربي در علوم انساني، بت آنهاست.
درمقابل خدا مي گويند سجده نكنيد؛ اما در مقابل بت ها به راحتي سجده مي كنند؛ دانشجوي جوان را دست او بدهي، بافت و ساخت فكري او را همان طوري كه متناسب با آن بت خود اوست مي سازد؛ اين ارزشي ندارد و درست نيست. بنده به اينطور افراد، هيچ اعتقادي ندارم. اين استاد هرچه
هم دانشمند باشد وجودش نافع نيست. مضراست. امروز خوشبختانه ما دانشمندان جوان مؤمن و تحصيل كرده هاي باايمان داريم كه مي توانند يك حركت علمي فراگير وبه معناي واقعي كلمه، در عرصه علوم انساني به وجود آورند؛ از اينها بايد استفاده بشود. مواظب باشيد دچار آن بت پرستي نشويد؛ آن كسي كه در فلسفه، اقتصاد، علوم ارتباطات و سياست، همان حرفي كه از دهن يك متفكر غربي درآمده، آن را حجت مي داند، حالا گاهي اوقات آن حرف هم در خود غرب نسخ شده!
ازاين نمونه ها زياد داريم. يك مطلبي را چهل، پنجاه سال پيش، يك فيلسوف اجتماعي يا سياسي در غرب گفته و بعد آمدند ده تا نقد برآن نوشته اند؛ اين آقا تازه به حرف آن پنجاه سال قبل دست يافته و به عنوان حرف نو، به داخل كشور مي آورد و با بَه بَه و چَه چَه آن را به خورد دانشجو و شاگرد و محيط خودش مي دهد؛ از اين قبيل هم داريم. چقدر براساس همين نظرات اقتصادي غربي، بانك جهاني و مجامع پولي و مالي جهاني به ملتها و دولتها برنامه ها دادند و چقدر از طرف خود غربيها عليه آنها موارد نقض نوشته شده! باز هم كساني را داريم كه همان توصيه ها را مي‌آيند عيناً تكرار مي كنند و عيناً همان نسخه ها را مي نويسند. اين غلط است. تحقيق علمي به معناي فقط فراگيري و تقليد نيست؛ تحقيق، ضد تقليد است اين كار، كار شماست.(8)

پي نوشت ها :
 

*(دانشجوي كارشناسي ارشد، دانشگاه شيراز)
**(دانشجوي دانشگاه مهندسي دانشگاه شيراز)
1- بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با نخبگان جوان12شهريور1386.
2- ديدار با مسئولان، استادان و دانشجويان دانشگاه امام جعفر صادق،29دي1384.
3- همان.
4- بيانات رهبرمعظم انقلاب اسلامي در ديدار با جمعي از استادان دانشگاههاي سراسر كشور، 8آبان1382.
5- مرتضي مطهري، ده گفتار، ص146؛ احمدحسين شريفي، آيين زندگي،ص59.
6- بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با اساتيدو دانشجويان دانشگاههاي شيراز،14ارديبهشت1387.
7- ديدار با استادان و فرزانگان علمي و دانشگاهي، 8آبان1382.
8- ديدار با مسئولان، استادان و دانشجويان دانشگاه امام جعفر صادق،29دي1384.
 

منبع:نشريه معرفت، شماره153..



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط