چگونه پدر ايدهآلي باشيد؟
نویسنده:ريحانه دوستدار
نگران مسئوليتهاي يک پدر خوب نباشيد. پدر خوب بودن به اين معني نيست که شما بايد هميشه در حال راهنمايي کودکتان باشيد و يا اينکه شما نبايد بگذاريد که او اصلاً مريض شود. براي پدر خوب بودن بيش از هر چيز بايد همسر خوبي باشيد. شما بايد پيش از تولد کودکتان مسئوليتهاي يک همسر خوب بودن را پذيرفته باشيد، پس اگر ميخواهيد پدري خوب باشيد، ياد بگيريد که همسر خوبي باشيد.
اگر تنها يک چيز وجود داشته باشد که کودکتان از شما بخواهد، اين است که در خانهاي سرشار از عشق و آرامش زندگي کند. پس يک زندگي با ثبات بسازيد. پدران خوب اين ضمانت را براي فرزندانشان فراهم ميکنند.
به همسرتان کمک کنيد و به او اجازه بدهيد که ساعتهايي را صرف کارهاي خودش کند. حقيقت اين است که وظايف مادر در دوران نوزادي بسيار بيشتر از وظايف يک پدر است. زماني که کودک به دنيا ميآيد مادران بسياري از مسئوليتهاي نوزادشان را به شکلي غريزي انجام ميدهند. مادر بودن به مراتب از پدر بودن سختتر است و به همين دليل است که شما وظيفه داريد حمايت بيشتري از همسرتان بکنيد. او نياز به اوقات مخصوص به خودش دارد و شما بايد آن را برايش فراهم کنيد. گرچه که او با علاقه همه انرژي و توانش را براي نگهداري از نوزادش بگذارد.
بهترين کاري که ميتوانيد براي همسرتان انجام بدهيد اين است که براي او زنگ تفريح درست کنيد. به او پيشنهاد بدهيد که به ديدن دوستش برود و شما مراقب کودکتان باشيد. به او بگوييد که اگر دوست دارد به يک کلاس ورزش برود و يا با دوستانش به خريد يا پارک برود. همسر شما به اين کارها احتياج دارد. حتي اگر هرگز به زبان نياورد. اگر ميخواهيد پدر خوبي باشيد بايد پيش از آن همسر خوبي باشيد. همسر شما حق دارد که از زندگياش بهرهمند بشود، پس همراهيش کنيد.
اگرکودک بايد تميز شود، شما داوطلب اين کار باشيد. هر کاري که لازم هست را انجام بدهيد و بيداريهاي شبانه را فرصتي بدانيد که ميتوانيد در کنار همسرو کودکتان باشيد. شايد اين کار اصلاً آسان نباشد. ممکن است براي شما که بايد صبح زود به سرکار برويد خيلي هم سخت باشد. اما با همه سختي اش بعد از چند روز شما به اين شرايط جديد عادت ميکنيد. به ياد داشته باشيد که همسرتان در طول شبانهروز همه اين کارها را به تنهايي انجام ميدهد. اين قدم شما ميتواند به همسرتان انرژي بيشتري بدهد تا همه روزهاي آينده را هم با عشق و علاقه براي شما و کودکش وقت بگذارد.
کودک شما معناي عشق و دوستي را از راه تماس جسمي ميشناسد. او را به آغوش بگيريد، ببوسيد، قلقلک بدهيد و ببوييد. همه اينها راههايي است که کودکتان علاقه شما را به خودش ميشناسد. بعضي از پدران از اين نوع ابراز علاقه ميترسند. آنها بنابر خلق و خو و يا تربيتشان هرگز به کودکشان ابراز احساسات نميکنند و اين کار را براي خودشان بد و زشت ميدانند. آنها سعي ميکنند با فراهم کردن رفاه و برآوردن نيازهاي مادي کودک به او محبت نشان دهند در حاليکه هيچکدام از آنها نيازهاي عاطفي کودک را برآورده نميکنند. با کودکتان بازي کنيد و بگذاريد او همانطور که به آغوش مادرش پناه ميبرد به آغوش شما بيايد و از شما محبت ببيند.
مطمئن باشيد که هرگز از اينکه به کودکتان محبت کنيد، پشيمان نخواهيد شد. زيرا اين سادهترين پيام حمايتياي است که به کودکتان ميدهيد. اگر کودکتان را از محبت خودتان بهرهمند کنيد او هرگز در لحظات سخت زندگيش بيتکيهگاه نخواهد بود.
همانگونه که انتظار داشتيد در کودکي با شما رفتار ميشد با کودکتان رفتار کنيد. کمي به چگونگي بزرگ شدن خودتان برگرديد. به اين فکر کنيد که پدرتان چگونه به شما نشان داده است که دوستتان دارد و يا چه کارهايي را انجام داده است که اين حس به شما دست نداده است. او چگونه به شما مفهوم نظم را ياد داده است و يا چگونه شما را تشويق کرده است، چگونه از شما انتقاد کرده است. اگر شما حس کرديد که پدرتان، پدري خوب بوده است، شما اين شانس را داريد که همان رفتار را با کودکتان داشته باشيد.
با کودکتان بدرفتاري نکنيد، اين کار را با همسرتان نيز انجام ندهيد. هيچگاه هيچ دليلي وجود ندارد که به شما اجازه دهد همسرتان را کتک بزنيد و يا کودکتان را تنبيه بدني کنيد. اين نهايت بزدلي و شرارت است که يک مرد در هر مکان و موقعيتي به يک زن و يا کودک آسيب جسمي بزند. حتي اگر يک بار شما کودکتان و يا مادر او را کتک بزنيد، غيرممکن است که شما در ذهن او پدري خوب باشيد. اگر شما اين کار را انجام دهيد، هر کار ديگري که انجام دهيد جبران اين موضوع را نميکند. پس از اين کار جداً خودداري کنيد.
درکنار تنبيه بدني، از ناسزا گفتن به کودکتان نيز خودداري کنيد. هيچگاه به او نگوييد احمق، دروغگو و يا هر چيز ديگر که به او اين حس را منتقل کند از ديگر کودکها کمتر است. هدف خود را اين قرار دهيد که به کودکتان عشق و توجه زيادي دهيد و همچنين اعتماد به نفس او را بالا ببريد.
ممکن است توصيههاي زيادي به شما براي تربيت کودکتان بشود و يا هر کسي از روش شما انتقاد کند، گاهي آنها متناقضاند، بنابراين بسيار دقت کنيد که به کدام توصيهها رفتار کنيد. متأسفانه هيچ خط مرزياي وجود ندارد، در بعضي مواقع هيچ روش اثبات شده براي بزرگ کردن کوک وجود ندارد. براي زماني که کودکتان گريه ميکند، يک کتاب توصيه ميکند که او را در آغوش بگيريد، ديگري ميگويد او را به حال خود رها کنيد، کتاب سوم ميگويد ابتدا او را بغل کنيد و بعد او را به حال خود رها کنيد، کتاب چهارم... . پس بايد خودتان تصميم بگيريد چه کاري مناسب است.
پس چگونه بايد فهميد کدام توصيهها درستاند؟ شما نميتوانيد بفهميد. پس بايد شما ابتدا کمي تحقيق کنيد و بعد خودتان تصميم بگيريد. اگر شما تنها يک کتاب در اين زمينه بخوانيد احتمالاً طبق همان روش رفتار ميکنيد که ممکن است اشتباه باشد، پس با ديگر والدين صحبت کنيد، کتاب بخوانيد، مجله کودکان بخوانيد، از اينترنت استفاده کنيد تا اطلاعات بيشتري به دست بياوريد، آنگاه تصميم بگيريد که کدام روش مناسبتر است.
هيچگاه توصيهاي را که فکر ميکنيد مناسب نيست، انجام ندهيد. اگر شما حس خوبي به يک روش نداريد، احتمالاً براي کودک شما مناسب نيست. مثلاً در اينترنت هزاران مقاله براي تربيت وجود دارد که همه آنها مناسب نيستند. پس توصيهها را گوش دهيد و سپس به فکر و قلب خود اعتماد کنيد، با اين کار معمولاً شما اشتباه بزرگ انجام نميدهيد.
لحظاتي که شما با کودکتان هستيد به سرعت ميگذرد، پس سعي کنيد از اين لحظات نهايت لذت را ببريد. سعي کنيد کارهايتان را سريعتر تمام کنيد تا با خانواده وقت بيشتري را بگذرانيد. سعي کنيد هراز گاهي يک روز را مرخصي بگيريد و خانواده را به يک پارک بازي ببريد. سعي کنيد خودتان کودکتان را از مدرسه به خانه بياوريد و از هر فرصتي براي بازي با او استفاده کنيد. شما در پيري نميگوييداي کاش بيشتر پشت ميز کارم بودم بلکه ميگوييد کاش بيشتر با کودکم وقت ميگذراندم.ياد بگيريد که کودکان از پدرهايشان چه چيزهايي ميخواهند. براي آنها شغل شما، مدالهايي که گرفتهايد، تشويقهايي که شدهايد و يا رده اداري شما اهميت زيادي ندارد، آنها توجه و زمان شما را ميخواهند. آنها دوست دارند با شما باشند، آنها دقت شما، گوش، عقايد، تمرکز شما را ميخواهند و آنها ميخواهند نزديک پدرشان باشد. اگر دقت کنيد متوجه ميشويد وقتي شما در خانه هستيد کودکتان خوشحالتر است، حتي اگر شما بر روي کاناپه خوابيده باشيد، زيرا پدر هنوز پيش اوست. تنها همين که شما نزديکش باشيد برايش کافي است. حال اگر پدر مدت زمان کافي نزديک کودک نباشد چه اتفاقي ميافتد؟ مشکل از همينجا آغاز ميشود. کودک شروع بدرفتاري ميکند که توجه پدرش را جلب کند، البته اين کار را به روشي عاقلانه از نظر شما انجام نميدهد. در مجموع کودکاني که مدت زمان مناسبي را با پدرش ميگذراند، رفتار مناسب تري نسبت به ديگر کودکان دارد.
حال که شما ميدانيد او چه ميخواهد، ميتوانيد بشتر از با او بودن لذت ببريدتوجه داشته باشيد که شما براي او الگويي هستيد و تمام حرفها و عملکرد شما توسط کودکتان تحليل ميشود. شما قهرمان او هستيد. پس سعي کنيد با رفتار مناسبتان به او بفهمانيد که چگونه بايد رفتار کرد.
منبع:http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
اگر تنها يک چيز وجود داشته باشد که کودکتان از شما بخواهد، اين است که در خانهاي سرشار از عشق و آرامش زندگي کند. پس يک زندگي با ثبات بسازيد. پدران خوب اين ضمانت را براي فرزندانشان فراهم ميکنند.
عادي کردن زندگي پس از تولد کودک
به همسرتان کمک کنيد و به او اجازه بدهيد که ساعتهايي را صرف کارهاي خودش کند. حقيقت اين است که وظايف مادر در دوران نوزادي بسيار بيشتر از وظايف يک پدر است. زماني که کودک به دنيا ميآيد مادران بسياري از مسئوليتهاي نوزادشان را به شکلي غريزي انجام ميدهند. مادر بودن به مراتب از پدر بودن سختتر است و به همين دليل است که شما وظيفه داريد حمايت بيشتري از همسرتان بکنيد. او نياز به اوقات مخصوص به خودش دارد و شما بايد آن را برايش فراهم کنيد. گرچه که او با علاقه همه انرژي و توانش را براي نگهداري از نوزادش بگذارد.
بهترين کاري که ميتوانيد براي همسرتان انجام بدهيد اين است که براي او زنگ تفريح درست کنيد. به او پيشنهاد بدهيد که به ديدن دوستش برود و شما مراقب کودکتان باشيد. به او بگوييد که اگر دوست دارد به يک کلاس ورزش برود و يا با دوستانش به خريد يا پارک برود. همسر شما به اين کارها احتياج دارد. حتي اگر هرگز به زبان نياورد. اگر ميخواهيد پدر خوبي باشيد بايد پيش از آن همسر خوبي باشيد. همسر شما حق دارد که از زندگياش بهرهمند بشود، پس همراهيش کنيد.
در تغذيه کودک به همسرتان کمک کنيد
اگرکودک بايد تميز شود، شما داوطلب اين کار باشيد. هر کاري که لازم هست را انجام بدهيد و بيداريهاي شبانه را فرصتي بدانيد که ميتوانيد در کنار همسرو کودکتان باشيد. شايد اين کار اصلاً آسان نباشد. ممکن است براي شما که بايد صبح زود به سرکار برويد خيلي هم سخت باشد. اما با همه سختي اش بعد از چند روز شما به اين شرايط جديد عادت ميکنيد. به ياد داشته باشيد که همسرتان در طول شبانهروز همه اين کارها را به تنهايي انجام ميدهد. اين قدم شما ميتواند به همسرتان انرژي بيشتري بدهد تا همه روزهاي آينده را هم با عشق و علاقه براي شما و کودکش وقت بگذارد.
ابراز عشق کنيد
کودک شما معناي عشق و دوستي را از راه تماس جسمي ميشناسد. او را به آغوش بگيريد، ببوسيد، قلقلک بدهيد و ببوييد. همه اينها راههايي است که کودکتان علاقه شما را به خودش ميشناسد. بعضي از پدران از اين نوع ابراز علاقه ميترسند. آنها بنابر خلق و خو و يا تربيتشان هرگز به کودکشان ابراز احساسات نميکنند و اين کار را براي خودشان بد و زشت ميدانند. آنها سعي ميکنند با فراهم کردن رفاه و برآوردن نيازهاي مادي کودک به او محبت نشان دهند در حاليکه هيچکدام از آنها نيازهاي عاطفي کودک را برآورده نميکنند. با کودکتان بازي کنيد و بگذاريد او همانطور که به آغوش مادرش پناه ميبرد به آغوش شما بيايد و از شما محبت ببيند.
مطمئن باشيد که هرگز از اينکه به کودکتان محبت کنيد، پشيمان نخواهيد شد. زيرا اين سادهترين پيام حمايتياي است که به کودکتان ميدهيد. اگر کودکتان را از محبت خودتان بهرهمند کنيد او هرگز در لحظات سخت زندگيش بيتکيهگاه نخواهد بود.
همانگونه که انتظار داشتيد در کودکي با شما رفتار ميشد با کودکتان رفتار کنيد. کمي به چگونگي بزرگ شدن خودتان برگرديد. به اين فکر کنيد که پدرتان چگونه به شما نشان داده است که دوستتان دارد و يا چه کارهايي را انجام داده است که اين حس به شما دست نداده است. او چگونه به شما مفهوم نظم را ياد داده است و يا چگونه شما را تشويق کرده است، چگونه از شما انتقاد کرده است. اگر شما حس کرديد که پدرتان، پدري خوب بوده است، شما اين شانس را داريد که همان رفتار را با کودکتان داشته باشيد.
مثل خودتان باشيد
با کودکتان بدرفتاري نکنيد، اين کار را با همسرتان نيز انجام ندهيد. هيچگاه هيچ دليلي وجود ندارد که به شما اجازه دهد همسرتان را کتک بزنيد و يا کودکتان را تنبيه بدني کنيد. اين نهايت بزدلي و شرارت است که يک مرد در هر مکان و موقعيتي به يک زن و يا کودک آسيب جسمي بزند. حتي اگر يک بار شما کودکتان و يا مادر او را کتک بزنيد، غيرممکن است که شما در ذهن او پدري خوب باشيد. اگر شما اين کار را انجام دهيد، هر کار ديگري که انجام دهيد جبران اين موضوع را نميکند. پس از اين کار جداً خودداري کنيد.
درکنار تنبيه بدني، از ناسزا گفتن به کودکتان نيز خودداري کنيد. هيچگاه به او نگوييد احمق، دروغگو و يا هر چيز ديگر که به او اين حس را منتقل کند از ديگر کودکها کمتر است. هدف خود را اين قرار دهيد که به کودکتان عشق و توجه زيادي دهيد و همچنين اعتماد به نفس او را بالا ببريد.
ممکن است توصيههاي زيادي به شما براي تربيت کودکتان بشود و يا هر کسي از روش شما انتقاد کند، گاهي آنها متناقضاند، بنابراين بسيار دقت کنيد که به کدام توصيهها رفتار کنيد. متأسفانه هيچ خط مرزياي وجود ندارد، در بعضي مواقع هيچ روش اثبات شده براي بزرگ کردن کوک وجود ندارد. براي زماني که کودکتان گريه ميکند، يک کتاب توصيه ميکند که او را در آغوش بگيريد، ديگري ميگويد او را به حال خود رها کنيد، کتاب سوم ميگويد ابتدا او را بغل کنيد و بعد او را به حال خود رها کنيد، کتاب چهارم... . پس بايد خودتان تصميم بگيريد چه کاري مناسب است.
پس چگونه بايد فهميد کدام توصيهها درستاند؟ شما نميتوانيد بفهميد. پس بايد شما ابتدا کمي تحقيق کنيد و بعد خودتان تصميم بگيريد. اگر شما تنها يک کتاب در اين زمينه بخوانيد احتمالاً طبق همان روش رفتار ميکنيد که ممکن است اشتباه باشد، پس با ديگر والدين صحبت کنيد، کتاب بخوانيد، مجله کودکان بخوانيد، از اينترنت استفاده کنيد تا اطلاعات بيشتري به دست بياوريد، آنگاه تصميم بگيريد که کدام روش مناسبتر است.
هيچگاه توصيهاي را که فکر ميکنيد مناسب نيست، انجام ندهيد. اگر شما حس خوبي به يک روش نداريد، احتمالاً براي کودک شما مناسب نيست. مثلاً در اينترنت هزاران مقاله براي تربيت وجود دارد که همه آنها مناسب نيستند. پس توصيهها را گوش دهيد و سپس به فکر و قلب خود اعتماد کنيد، با اين کار معمولاً شما اشتباه بزرگ انجام نميدهيد.
قدر فرصت هارا بدانيد
لحظاتي که شما با کودکتان هستيد به سرعت ميگذرد، پس سعي کنيد از اين لحظات نهايت لذت را ببريد. سعي کنيد کارهايتان را سريعتر تمام کنيد تا با خانواده وقت بيشتري را بگذرانيد. سعي کنيد هراز گاهي يک روز را مرخصي بگيريد و خانواده را به يک پارک بازي ببريد. سعي کنيد خودتان کودکتان را از مدرسه به خانه بياوريد و از هر فرصتي براي بازي با او استفاده کنيد. شما در پيري نميگوييداي کاش بيشتر پشت ميز کارم بودم بلکه ميگوييد کاش بيشتر با کودکم وقت ميگذراندم.ياد بگيريد که کودکان از پدرهايشان چه چيزهايي ميخواهند. براي آنها شغل شما، مدالهايي که گرفتهايد، تشويقهايي که شدهايد و يا رده اداري شما اهميت زيادي ندارد، آنها توجه و زمان شما را ميخواهند. آنها دوست دارند با شما باشند، آنها دقت شما، گوش، عقايد، تمرکز شما را ميخواهند و آنها ميخواهند نزديک پدرشان باشد. اگر دقت کنيد متوجه ميشويد وقتي شما در خانه هستيد کودکتان خوشحالتر است، حتي اگر شما بر روي کاناپه خوابيده باشيد، زيرا پدر هنوز پيش اوست. تنها همين که شما نزديکش باشيد برايش کافي است. حال اگر پدر مدت زمان کافي نزديک کودک نباشد چه اتفاقي ميافتد؟ مشکل از همينجا آغاز ميشود. کودک شروع بدرفتاري ميکند که توجه پدرش را جلب کند، البته اين کار را به روشي عاقلانه از نظر شما انجام نميدهد. در مجموع کودکاني که مدت زمان مناسبي را با پدرش ميگذراند، رفتار مناسب تري نسبت به ديگر کودکان دارد.
حال که شما ميدانيد او چه ميخواهد، ميتوانيد بشتر از با او بودن لذت ببريدتوجه داشته باشيد که شما براي او الگويي هستيد و تمام حرفها و عملکرد شما توسط کودکتان تحليل ميشود. شما قهرمان او هستيد. پس سعي کنيد با رفتار مناسبتان به او بفهمانيد که چگونه بايد رفتار کرد.
منبع:http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج