والدین و اعتماد به نفس نوجوان
منبع : اختصاصي راسخون
در این کتاب نویسنده ضمن توضیح خصوصیات خُلقی و رفتاری نوجوانان به مسائل ایشان و راه حل این مسائل به طور مبسوط می پردازد، از جمله عدم اعتماد به نفس و راه های تقویت آن. یکی از نکات مهمی که نویسنده در خلال اندرزها به آن اشاره دارد این است که والد باید برای تقویت مثبت اندیشی و الگوی نقش، به دنبال کیفیت هایی باشد و بداند که چه و چگونه می خواهد به نوجوان بیاموزد.نویسنده نه تنها رهنمودهای بسیار سودمند برای جوانان، بلکه برای والدین آنها دارد و به والد می آموزد چگونه رفتار کند تا جوانی مطمئن به نفس تربیت کند. با وجود مشکلاتی که همه والدین در طول دوران رشد فرزند با آن روبرو هستند، صحبت و گفتگو با آنها لحظات بسیار هیجان بخش و روح افزائی هم نصیب والدین می کند، و سبب می شود انسان احساس نشاط و جوانی کند و دوست بدارد مثل یک جوان بپوشد و راه رود و...نویسنده ضمناً به پس خوراندهایی اشاره دارد که کمک می کند جوان نگرش واقع بینانه ای نسبت به نقاط قوت و ضعف خود پیدا کند. بالاترین اشتباهی که نویسنده، والدین را از آن بر حذر می دارد «حمایت بیش از حد از نوجوان است».او از والدین می خواهد به جای سعی در کنترل خطرات غیرقابل کنترل، ترس های خود را کنترل کنند. چگونه جوانان را از صدمات زورگوها و قلدرهای مدرسه در امان نگاه دارند، چگونه با رفتارها و گفتارهای مبالغه آمیز آنها برخورد کنند، چگونه به هنگام بحران رابطه، به کمک فرزند بشتابند و او را از خطری که وی را تهدید می کند رها سازند، و در مقابل تمایل آنها به خلوت گزینی و پنهان کاری چه واکنشی نشان دهند. چگونه به منظور تقویت روحیه و اعتماد به نفس با دادن هدیه یا امتیازی آنها را لوس کنند، چگونه موفقیت های بسیار کوچک ولی ارزشمند آنها را ستایش کنند. قبل از اینکه نوجوان خانه را ترک کند برنامه هایی برای اوقات بی-کاری خود ترتیب دهند و پس از ترک خانه به آنها این اطمینان را بدهند که صرف نظر از شکست یا موفقیت آنها، درِ خانه همیشه به روی آنها باز است.در این اثر نویسنده به 21 قانون طلایی اشاره می کند که راهبردهای مهمی برای والدین و نوجوانان به شمار می آید.
کلید واژه: اعتماد به نفس، نوجوان، قانون طلائی، پدر، مادر، والدین.
مقدمه
بنده برای رفع معضل خود باخته گی به دنبال تحقیقاتی بودم تا اعتماد به نفس خود و دوستانم را بالا ببرم و بتوانم اولاً بر موفقیت های خود و ثانیاً بر موفقیت های دوستانم بیفزایم که اتفاقاً به ترجمه این کتاب (اعتماد به نفس در نوجوانان؛ نوشته گیل لیندن فیلد) برخوردم. پس از مطالعه و نکته برداری، چون یادداشت هایی که برداشته بودم تعدادشان زیاد بود و خود از نظر علمی نسبتاً غنی و کامل بود بنده را بر آن داشت تا این یادداشت ها را به صورت مقاله ای در بیاورم و با شاکله ای صریح و بدون گزافه گویی، اینها را در اختیار دوستان و هم وطنان عزیزم قرار دهم تا آنها را ولو در حد اندک، به سوی اعتماد به نفس سوق دهم. امیدوارم این مقاله مرضی الهی و ائمه طاهرین (علیهم السلام) قرار گیرد.لازم به ذکر است این کتاب در 238 صفحه تنظیم شده، و مقصود نویسنده از ارائه این مباحث پرورش نوجوانانی شاد، متکی به نفس و مثبت اندیش می باشد.
هشت چاشنی کلیدی فرد فوق مطمئن به نفس
اعتماد درونی:
اعتماد بیرونی:
ملاقاتی با جوان های فوق مطمئن به نفس
به طور منظم غذاهای بسیار مغذی، با کیفیت بالا صرف می کنند و از خوردن غذاهای چاق کننده و مصرف مشروبات سمی خودداری می کند. در مقابل شب بیداری های پی درپی و خوش گذرانی های شبانه شدیداً مقاومت نشان می دهند و «نه» محکم می گویند. موفقیت های خود را آشکارا و با غرور با سایر جهانیان تقسیم کرده هرگز خود را کوچک نمی شمارند.
2.از خودآگاهی بالایی برخوردارند؛ شما می بینید که آنها:
به هنگام رویارویی با یک تصمیم مشکل یا دو راهی، خیلی مسئله را ساده می گیرند چون به خوبی و آشکارا می دانند چه کاری درست است و چه کاری نادرست.به هدف های خود تحقق می بخشند چون به طور کامل از نقاط قوت و ضعف خود، آگاه هستند و لذا همیشه از موضع قوت عمل می کنند، نه ضعف.
3.هدف های روشن و آشکاری دارند؛ شما می بینید که آنها:
هر روز با شوق و حرارت بسیار از تخت بیرون می آیند، چون زندگیِ رویاییِ روشنی را دنبال می کنند. هدف مند هستند. شما هرگز نمی بینید که آنها در مورد قدمی که باید بعداً بردارند، دچار شک و دو دلی شوند.
4.شدیداً مثبت اندیش هستند؛ شما می بینید که آنها:
با امیدواری درباره نقشه های آینده خود صحبت می کنند. همواره به دنبال بهترین کیفیت، در افراد اطراف خود، می گردند.
5.افرادی که مهارت های ارتباطی بسیار قوی دارند؛ شما می بینید که آنها:
قبل از هرگونه اظهار نظر به دقت و با حوصله گوش می دهند. مشکل خود را با لحنی زیبا، شیوا و مؤثر بیان می کنند
6.در معرفی خود کاملاً مهارت دارند؛ شما می بینید که آنها:
لباس های تمیز و چشمگیر می پوشند. از انتخاب یا خرید لباس هایی که به آنها نمی آید حتی اگر آخرین مد هم باشد، خودداری می کنند. محیط خانه را کاملاً تمیز و جذاب می سازند.
7.می دانند چگونه با قاطعیت عمل کنند؛ شما می بینید که آنها:
با بیانی آرام و منطقی حق خود را طلب می کنند. بیشتر اهل مصالحه و سازش هستند تا مخالفت. از حقوق افرادی که قادر نیستند حق خود را بگیرند دفاع می کنند.
8.بر احساسات خود کاملاً حاکم هستند؛ شما می بینید که آنها:
قبل از هر حادثه هیجان انگیزی نظیر امتحان یا مصاحبه، تمرین های آرامش را به آرامی انجام می دهند. با وجود نومیدی، احساسات خود را کنترل می کنند. به هنگام رویارویی با سختی یا شکست با مثبت اندیشی و پاداش ادامه به کار را مجدداً در خود بیدار می کنند.(2)
)21( قانون طلایی(3)
«برای پیدا کردن اعتماد هرگز دیر نیست.»
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون2: مطمئن باشید که خِرَد شما فقط یک قدم جلوتر است نه بیشتر.
«آیا درباره مسائلی که برای نوجوانان شما و برای پشتیبانی از اعتماد رو به رشد او لازم است به اندازه کافی دانش دارید.»
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون3: سه بار گوش دهید، یک بار صحبت کنید.
«اگر فقط می توانستم یک پیشنهاد برای بهبود بخشیدن به رابطه و حل مسائل خانوادگی ارائه دهم، آن پیشنهاد این بود که سعی کنیم شنونده خوبتری باشیم... شنونده خوب بودن، یک هنر است اگر چه به هیچ وجه کار غامض و پیچیده ای نیست.» (ریچارد کارلسون)
«با دقت و توجه گوش کردن، روش مؤثر برای نشان دادن احترام شما نسبت به نوجوانان و تغذیه عزت نفس اوست.»
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون4: اول بیندیش بعد سخن بگو.
«کلید برقراری یک ارتباط خوب این است که خودتان باشید و به صورت یک یادگار عصر حجر دور از دسترس نباشید.»
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون5: با هم و به طور مکرر «کتاب قانون» را مرور کنید.
«انعطاف پذیر کردن تدریجی قوانین خانه، به نوجوان شما، هم آزادی و هم حداقل های مجاز را می دهد... پس هدف، رها کردن قفس بازی بچه نیست بلکه، به تدریج بزرگ کردن آن است».(استیوچاک)
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون6: هدفتان در نود درصد برخوردها، رسیدن به راه حل باشد.
«تعارض اگر چه دردناک است ولی می تواند منجر به یادگیری و رشد شود. گاهی از شکست در برقراری ارتباط، راه پیشرفتی باز می شود.» (شیدامان رو)
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون7: به آنها کمک کنید تا راه سود و زیان خود را کشف کنند.
«دوست داریم این را بدانی که اگر چیزی با ارزش، در کاری که من انجام می دهم، مشاهده می کنی، تصادفی به دست نیامده، بلکه به علتِ داشتن جهت و مقصود واقعی بوده است.» (ونسان ون گوگ)
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
(12)خصوصیت افراد خودجوش:
2.امیدواری: با منفی بینی آنها چالش کنید، حتی وقتی اوضاع بر وفق مراد نیست.
3.عزت نفس سالم: به آنها یادآور شوید و این را تأیید کنید که آنها شایستگی موفقیت را دارند و استحقاق این را دارند که با آنها به گونه ای احترام آمیز برخورد شود.
4.تشنه چالش بودن: افق دید آنها را توسعه دهید و به آنها کمک کنید هدف هایی را انتخاب کنند که توانایی بالقوه آنها را بالا می برد.
5.تشویق پایدار: سعی نکنید بیش از حد از آنها حمایت کنید. به آنها نشان دهید چگونه اضطراب و ترس خطر کردن را از خود دور سازند.
6.انرژی بی پایان: آنها را تشویق کنید (غُر نزنند) تناسب اندام خود را حفظ کنند؛ غذای سالم بخورند، استراحت کافی داشته باشند.
7.سازماندهی نظام دار: به آنها کمک کنید برنامه های منظم، روش ها و شیوه های قابل اعتمادی برای خود تدوین و تنظیم نمایند.
8.برنامه ریزی دقیق و موشکافانه: به آنها نشان دهید چگونه، خلاصه برنامه، راهبردها و برنامه های قدم به قدم برای خود تهیه کنند.
9.تصمیم گیری قاطعانه: به آنها نشان دهید چگونه از شیوه های تصمیم گیری استفاده کرده و نقشه های محتملی برای خود بکشند.
10.ذهن خوانی: آنها را تشویق کنید ذهن خود را بخوانند و در مقابل این وسوسه که رفتار، باورها و واکنشهای هیجانی آنها را بیان کنید، خودداری نمایید.
11. خود بخشایشی صمیمانه: با رفتار خود تنبیهی آنها مبارزه کنید و آنها را تشویق کنید از اشتباهات خود پند گرفته و به جلو حرکت کنند.
12.از موفقیت خود لذت ببرند: آنها را تشویق کنید نور و تابش خود را زیر بوته پنهان نسازند. به آنها کمک کنید هرگونه موفقیتی، حتی کوچک آن را جشن بگیرند.
قانون8: هنگام انتخاب های سخت، از ترفند «کشیدن» استفاده کنید نه «هل دادن».
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
(10)روش سریع برای بالا بردن حس اعتماد به نفس در نوجوانان
1.کاری که در حال انجام آن هستید متوقف ساخته فقط گوش کنید و گوش کنید.
2.به آنها بگویید به چه دلیل آنها را می پرستید، دوست دارید، یا می ستایید.
3.یکی از نقاط قوت ایشان را که خودشان هم به آن اعتراف دارند، به ایشان یادآوری کنید.
4.یک یا دوتا از موفقیت های سخت به دست آمده گذشته ایشان را یادآوری کنید.
5.پس خوراندی که آنها از شخص ثالث نظیر معلم یا یکی از دوستانشان دریافت کرده اند، به آنها یادآوری کنید.
6.اجازه دهید آنها حرف های شما را هنگامی که به گرمی مشغول تحسین آنها به شخص دیگری هستید بشنوند.
7.غذای مورد علاقه آنها را تهیه کنید.
8.عقیده و اظهار نظر آنها را جویا شوید.
9.بدون هیچ گونه دلیلی هدیه کوچکی برای آنها خریده بسته بندی کرده به آنها بدهید.
10. کارت تشویقی برای آنها نوشته و در جایی که چشم آنها به آن می خورد قرار دهید.ناراحتی خود را با آنها در میان بگذارید.ارزش های کلیدی خود را برای آنها بیان کنید.نمونه های الهام بخشی را برای آنها مثال بزنید.«وظیفه شماست به نوجوان خود کمک کنید برای خود تصمیم گیری کند نه این که برای آن تصمیم بگیرید. آن را وارد بحث و گفتگو کنید و اندرز خود را به شکل سؤال ها و پیشنهادات ملایم (نه پرخاشگرانه) مطرح کنید». (استیوچاک)آنها را تشویق به استراحت و حفظ آرامش کنید.روش های تصمیم گیری را به آنها نشان دهید.
راهبردهای تصمیم گیری:
2.تمام مسائلی را که در ارتباط با تصمیم گیری است به ذهن بیاورید و بدون تأمل یا قضاوت ارزشی کردن، روی کاغذ یادداشت کنید. مثل: بهداشت، پول، حرمت نفس، رنجش دیگران، وفاداری، ترس و ...
3.یک ورق کاغذ را به چهار ستون تقسیم کنید.
4.در ستون اول مسائل را فهرست وار بیاورید، آنهایی را که ربط ندارند حذف کنید.
5.ستون دوم را درجه بندی کنید (از یک تا 10 امتیاز)، که اهمیت موضوع را بر حسب نیازها و نگرانی های اخیر شما نشان می دهد.
6.در ستون سوم درجه بندی دیگری را بر حسب احساسات قلبی خود انجام دهید.
7.ستون چهارم هدف های بلند مدت و رؤیایی زندگی خود را بر حسب تقدم و تأخر بیاورید.
8.بعد کاغذ دیگری بردارید و به چهار ستون تقسیم کنید و فهرست را بر حسب اولویتهای نیازها و نیز احساسات خود چینش کنید.
9.امتیازاتی را که آورده اید با هم مقایسه نمائید و تصمیم گیری کنید.
10. یک نقشه احتمالی بکشید تا در صورتی که نقشه های شما به صورت غیر منتظره نقش بر آب شد، بتوانید مسائل را تحمل کنید.کتابی در مورد این موضوع برای آنها خریداری یا قرض کنید.برای خود پشتیبانی پیدا کنید و ناراحتی خود را با آن در میان بگذارید تا مشکل جوانتان را به خوبی حل کنید.
قانون9: بر حسب شرایط نوجوانان از ایشان در خواست کمک کنید.
«یکی از راه های کشف و بالا بردن توانایی های طبیعی بچه ها، سپردن کارهای با اهمیت به آنها در محیط خانواده است...وقتی بچه ها از کارهای خانه شکایت می کنند، بهتر است والدین دقت کنند و ببینند انجام چه نوع کارهایی را از بچه های خود خواسته اند.» (لورایشین استپ)
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون10: تعهد خود را با صرف وقتی که برایتان بسیار گران بهاست، ثابت کنید.
«هیچ راهی برای نشان دادن عشق و حمایت خود به نوجوانتان، جز با صرف کردن وقت با آنها وجود ندارد.»
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون11: از اینکه یک والد پیش بینی پذیر هستید نه یک همدم، بسیار خوب راضی باشید.
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون12: به هنگام واکنش نشان دادن، صادق و هوشیار باقی بمانید.
«نوجوانانی که در حال طی کردن دوران شکست یا موفقیتی هستند، بالأخص در مورد مطالبی که مربوط به خودشان می شود، بسیار آسیب-پذیرند. آنها نیاز به پس خوراند خوبی دارند تا دیدِ احترام آمیزی نسبت به خد پیدا کنند.» (جکی گوردن و گیلیان گرانت)«نوجوان ها نیاز به گرفتن پس خوراند برای رشد نقطه نظری دقیق و واقع بینانه نسبت به نقاط قوت و ضعف خود دارند.»
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون13: برای نوجوانتان یک تور ایمنی (و نه لحاف ایمنی) باشید.
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون14: با قلدرها، هم برای آنها و هم با آنها مبارزه کنید.
چرا باید جلوی قلدری گرفته شود: در زیر نمونه هایی از پیامدهای دراز مدت غافل ماندن از زورگویی آمده است. قربانیان احتمال دارد:افراد ناموفق از آب دربیایند چون حرمت نفس آنها پایمال شده است و انرژی آنها روی هیجانات منفی از قبیل رنجش، احساس گناه و ترس به هدر رفته است.از نشانگان فیزیکی استرس نظیر سر درد، تهوع، تنش عضلات، رنج می برند.خشم خود را فرو می دهند و افسرده و بدبین می شوند.هرجا، فرد مقتدر و صاحب اختیاری باشد. از مقابله خودداری یا به گونه ای ناموزون با او کنار می آیند.زیاده از حد انعطاف پذیر می شوند.در پنهان کردن احساسات واقعی خود مهارت پیدا می کنند و لذا کمتر قادر هستند روابط صمیمانه و رضایت بخشی داشته باشند.منزوی و گوشه گیر می-شوند.استعدادهای خود را از ترس حسادت و غبطه سایرین پنهان می سازند.به این باور، خو می گیرند که هیچ فایده ای بر مبارزه علیه هرگونه بی-عدالتی مترتب نیست.سایه قربانیان را رها می کنند تا از خودشان دفاع کنند.خودشان زورگو می شوند.قلدرها احتمال دارد:قلدر بازی را در سراسر زندگی ادامه دهند. نهایتاً تنها و از نظر اجتماعی طرد می شوند با وجود ظاهری مقتدر از اعتماد به نفس پایین و خشم درونی رنج می برند.نسبت به دنیا بدبین و مأیوس می شوند و بر اساس باورهای خود عمل می کنند.به جنایت رو می آورند. (مطالعاتی در نروژ نشان داد شش نفر از 10 نفر قلدرهای مدرسه تا 24 سالگی جرمی مرتکب شده بودند.)به تدریج خشمگین تر و یا سرخورده تر شده و نهایتاً خطری جدی برای خود و یا دیگران به شمار می آیند.
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون15: نوجوان ها را برای بازی های پُرنشیب و فراز هیجانی مجهز سازید.
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
پنج گام جهت مثبت اندیشی
2.به یاد آوردن: تجربه ای از گذشته را که به شما کمک کرد احساس آرامش و راحتی کنید با جزئیات کامل آن به یاد آورید. از قوه تجسم خود برای دوباره زنده کردن این صحنه به طور فیزیکی و هیجانی استفاده کنید. واکنش حواس پنجگانه خود را به خاطر بیاورید.
رنگ ها، شکل ها و حالات مثبت صورت را مجسم کنید. همه صداهای صحنه را به یاد آورید. خود را در حال لمس کردن شیئی در آن صحنه مجسم کنید و بافت اشیاء را حس کنید.
3.دوباره مجسم کردن: برای چند دقیقه از احساسات ناشی از این تجربه لذت ببرید. حالا به احساسات خود شدت دهید و سعی کنید این احساسات را عمیقاً حس کنید. توجه کنید در بدنتان چه اتفاقی می افتد یا نمی افتد.
4.لنگر: هنگامی که متوجه احساسات شدت یافته خود هستید، کلمه خاصی (نظیر آرامش، سکون، خونسردی) را بر زبان آوریده و حرکت کوچکی به بدن خود دهید. این می تواند دست زدن به یکی از اعضای بدن یا حرکت یک عضو به حالتی ویژه باشد. ( برای نمونه دو انگشت دست را به هم قلاب کردن یا دو ضربه کوچک روی ران نواختن) اگر حرکتی به بدن می دهید مطمئن باشید حرکتی است که می تواند در ملاء عام انجام شود، بدون آن که کسی متوجه شود.
5.تکرار: گام سوم و چهارم قبل از اینکه به حالت عادی برگردید چند بار تکرار کنید.زمانی که به گونه ای موفقیت آمیز وضعیت آرام را در مغز تثبیت می کنید، صرفاً با حرکت بدن یا گفتن کلمه ای، فوراً احساس آرامش بر شما حاکم می گردد. آن وقت است که متوجه می شوید می توانید این تمرین را در زندگی واقعی هم امتحان کنید.مراقب علائم اخطار دهنده و مسائل هیجانی بالقوه جدی باشید.در صورت مشاهده یکی از نشانگان زیر، نوجوان خود را قویاً تشویق کنید به یک دکتر متخصص یا درمانگر رجوع کند.
6.رفتار وسواسی یا تشویقی: به میزانی که مانع از آن شود که آنها بتوانند کاری را که مایل اند یا نیاز به انجام آن دارند، انجام دهند (بسیاری از نوجوانان دوره های متوسط وسواس یا تشویق را پشت سر می گذارند یا بخشی از فرایند خود اکتشافی یا واکنشی در مقابل استرس شدید است که آنها تحت فشار آن هستند.)
7.اختلال در خواب: به طور منظم (به ویژه سحرخیز بودن)
8.اختلال غذایی: که منجر به نوسان دائمی در وزن یا از دست دادن اضافه وزن شدید می گردد.
9.خودآزاری: نظیر بریدن یا سوزاندن بدن یا مصرف زیاد از حد دارو (تا همه چیز را فراموش کنند)
10.کناره گیری: اوقات زیادی را در تنهایی به سر بردن به طوری که به رابطه با خانواده و دوستان صدمه بزند. خودداری کردن از قبول دعوت های اجتماعی که معمولاً باید از آن لذت ببرند.
11.خشونت نسبت به افراد یا اشیاء.
12.عدم موفقیت: مرتب نمره های پایین و پایین تر آوردن.
13.تَوَهّم: ظاهراً به صدایی پاسخ گفتن، گویی کسی آنها را صدا کرده در حالی که کسی در اطراف نبوده است.
خشم قابل کنترل
سه روش ممکن برای مهار کردن خشم:
این زمانی است که ما خشم خود را به طور آشکار نشان نمی دهیم، و در عوض آن را «فرو» یا «قورت» می دهیم. شما اغلب می توانید نشانگان غیرلفظی را راحت تر از لفظی شناسایی کنید، که مؤدبانه یا غیرخشمگینانه باشد. به دنبال عضلات سفت شده باشید. نظیر لب ها، بازوها و پاهای ضربدر شده، چشمان کمی بسته و حرکات صدمه آور جزیی، نظیر جویدن ناخن ها یا گاز گرفتن لب ها، به بدن ضربه وارد آودرن، خاراندن آن و بغض به گلو بردن.
فواید آن:
این عمل به طور موقت آرامش را بر قرار می کند به ما کمک می کند به آنچه نیاز داریم یا می خواهیم، برسیم.ما را از توسل به خشونت باز می دارد، چون به صورت تهدید دیده نمی شود.زمانی برای تجدید قوا به ما می دهد تا نقشه بکشیم یا کسب حمایت کنیم. ما می توانیم آنچه می خواهیم بگوییم یا انجام دهیم، به دقت آماده سازیم. عدالت را بر قرار سازیم یا نومیدی را از بین ببریم. ما می توانیم اطلاعاتی گردآوری کرده و حمایت مورد نیاز که شانس موفقیت ما را افزایش می دهد، به دست آوریم.در طی مذاکرات می تواند سودمند باشد. سکوت اختیار کردن سبب می شود ما آرام و منطقی به نظر برسیم و روی دستور جلسه تمرکز کنیم.
مضار آن:
این وسوسه انگیز است که چنانچه خشم را برای طولانی مدت سرکوب کنید، بعد به علت ترس از مقابل شد با موقعیت آزاردهنده خودداری کنید یا آن را به فراموشی بسپارید.تنش زیادی شروع به افزایش در بدن ما می کند. سرکوب کردن خشم به طور مکرر سبب نشانگان استرس از قبیل سردرد، اختلالات معده و سایر دردها و ناراحتی ها می شود. اگر به طور منظم خشم خود را فرو دهید هم از نظر روحی و هم جسمی مشکل پیدا می کنید. چنانچه خشم خود را به طور منظم فرو دهید این عمل منجر به افسردگی یا وسواس یا رفتارهای خود مخرب (نظیر: زیاد نوشیدن، کم خوردن، با سرعت رانندگی کردن) می گردد.ممکن است متوجه شویم که به طور غیر مستقیم در صدد کارهای تلافی جویانه هستیم.در دراز مدت رابطه ما همیشه صدمه می بیند، رنجش سبب ایجاد جوهای نامساعد و پی فرصت گشتن برای شروع دعوا و مرافعه می شود. ضمناً برای افراد مشکل می شود به یکدیگر اعتماد کنند یا به طور خودبه خود برخورد متقابل داشته باشند.این خطر هم وجود دراد که افراد بی گناه مبدل به قربانی شوند، خشم ناشی از نومیدی های گذشته اغلب متوجه هدف هایی می گردد که قدرت کمتری دارند یا متوجه افرادی می شود که می دانیم می توانیم به آنها اعتماد کنیم.این خطر وجود دارد که دیگری صدمه ببیند. خشم سرکوب شده می تواند به طور ناگهانی زمانی که ما زیاده از حد تحت فشار یا خسته هستیم متوجه شخص دیگری در زمان غیر مشخصی گردد. یک نفر ممکن است ناآگاهانه حرفی بزند یا کاری انجام دهد که موجب «آتش زدن به خرمن شود» این خطر هم وجود دارد که این شخص کسی باشد که واقعاً قدرت صدمه زدن چنین فردی حیرت زده از حرکت طرف مقابل، می تواند به این جمله ناعادلانه به طور پرخاشگرانه یا خشونت آمیزی پاسخ گوید.
2.روش پرخاش گرانه:
این زمانی است که ما با رفتارهای تهدید کننده مخرب، صدمه آور، یا وحشیانه پاسخ می گوییم. شناخت این رفتارها معمولاً ساده است. کلمات به کاربرده شده معمولاً توهین آمیز و محکوم کننده هستند. شخص خشمگین ممکن است صدای خود را بالا ببرد، خیره شود، پوزخند بزند به جلو خم شود و دست های خود را به حالت تهدیدآمیزی حرکت دهد. حتی اگر ذهن ما این نشانگان را دریافت نکند، جسم ما از آنها غافل نیست، و به طور خودکار متوسل به یک واکنش «ستیز یا فرار» می گردد.
فواید آن:
می تواند موجب ترس و جاخالی کردن شود (برای نمونه: زورگویی های حیرت برانگیز یا ترسو)عدم خشنودی، اذیت شدن و عدم رضایت ما حتی در صورت نادیده گرفتن شده، از خاطر نمی روند.مقداری از تنش را که معمولاً خشم به وجود می آورد، در بدن رها می سازیم.
مضار آن:
فرد مقابل ممکن است خشمگین یا هراسناک شود و به طور واقعی یا ذهنی فرار کند (با متوقف ساختن ذهن) یا دعا را شروع کند.به اشیاء یا محیط ممکن است صدمه یا خرابی وارد شود. اگر ما نتوانیم به فرد توهین کننده حمله کنیم معمولاً به چیز دیگری حمله می کنیم.بنابراین حتی آنهایی که تصور می کنند شما حق دارید عصبانی شوید ممکن است سکوت اختیار کنند. کمتر افرادی دوست دارند درگیر دعوا و مرافعه شوند.ما فرصت ها را نمی بینیم، خشم پرخاش گرانه مغز ما را دچار حالت بدبینی می کند، بنابراین گوش و چشم های ما، اگر کسی عقب نشینی کند، متأسفم بگوید، یا پیشنهاد صلح و آشتی نماید، ممکن است متوجه نشود.امکان دارد احترام و اعتماد افراد مورد ارزش خود را از دست بدهیم. گاهی هر چقدر هم که پوزش بخواهیم ولی خاطره رفتار به خود را نمی توانیم از ذهن ها بزداییم. رفتار پرخاش گرانه مستقیم، بسیاری از مردم را به وحشت می اندازد و در برخی از فرهنگ ها خانواده یا سازمان ها بخشش ناپذیر است.
3.روش قاطعانه:
این زمانی است که ما به طور صریح و آرام احساسات خود را بیان می کنیم. طرز ایستادن یا نشستن ما آرام و مطمئن است. اگر هدف ما مقصر شمردن کسی به علت رفتار خودخواهانه، صدمه زننده، ناعادلانه یا تهدیدآمیز باشد، ما راحت به آنها تذکر می دهیم که چه تغییراتی را از آنها انتظار داریم و ضمناً مسئولیت واکنش هیجانی خود را نیز به عهده می گیریم. برای نمونه شما می توانید بگویید: «تو دوباره صحبت مرا قطع کردی کم کم دارم عصبانی می شوم، بنابراین قبل از این که حرفی را شروع کنم نیاز دارم ابتدا خودم را آرام کنم».
فواید آن:
مردم اغلب ناراحت نمی شوند و کمتر احتمال دارد واکنش دفاعی از خود نشان دهند. آنها احساس می کنند در مقابل خشمی که بر آنها عارض شده یا باید به گفتگو ادامه دهند یا سکوت کنند.رفتار قاطعانه بیشتر موجب واکنش لفظی یا فکری می شود تا هیجانی یا فیزیکی. امکان این که آنها یک مرتبه دچار «خشم شدید» شوند خیلی کم است.امکان سوء تفاهم را کم می کند چون خشم، به طور صریح و روشن بروز می کند و فرد به حرف های تند و زننده متوسل نمی شود.اعتماد و احترام متقابل افزایش پیدا می کند. چون هر کس می داند در کجا قرار دارد و اصولاً اغلب مردم به صداقت، بیشتر اهمیت می دهند حتی اگر آنچه می شنوند، مورد پسندشان نباشد.
مضار آن:
ممکن است حرف ها شنیده نشود، به ویژه اگر طرف مقابل آشکارا، عصبانی، پُرتنش یا گرفتار مشغولیات ذهنی باشد و یا از آدم های قلدر و زورگو باشد.زمانی که عدم ثبات و ناپایداری زیادی وجود دارد، امکان بدتر شدن اوضاع می رود. اگر قایق زیاده از حد شکننده باشد،، فرو می پاشد و چنان چه راهی برای رساندن سرنشین ها به ساحل نباشد، همگی غرق می شوند. بنابراین برخی از افراد خیلی ضعیف، یا رابطه های متزلزل، نمی-توانند فشار کوچک ترین انتقاد و رنجش خاطری را تحمل کند.امکان دارد مدت زیادی طول بکشد تا طرف مقابل واکنش نشان دهد.چنان چه موقعیت خطرناک باشد، خشم پرخاش گرانه نیاز به واکنشی فوری و عملی مناسب و به موقع دارد.
چگونه خشم خود را فرو نشانید.
گام دوم: زمیناکنون با گذاشتن دو پا به طور محکم روزی «زمین» و نگاه داشتن شیء محکمی، به طور کامل و استوار باِیستید. بعد با شروع یک فعالیت دنیوی ذهنتان را «متوجه زمین سازید» نظیر شمردن معکوس از ده تا صفر، یا شمردن کلیه اشیایی که در اطرافتان وجود دارد.اگر وقت بیشتری دارید خود را برای کوتاه مدت سرگرم کاری کنید تا به طور موقت ذهنتان را منحرف سازد.
گام سوم: تنش اکنون با انقباض و انبساط برخی از عضلات، تنش را از آنها دور کنید. شما می توانید مچ ها را باز و بسته کنید. اخم کنیم، شست-های خود را باز و بسته کنید.اگر باز هم وقت دارید با انجام یک حرکت فیزیکی پر تلاش خودتان را از انقباض بیشتر بیرون آورید.
گام چهارم: تنفس نهایتاً برای پنج دقیقه چند نفس عمیق و آرام بکشید.اگر فرصت دارید یک تمرین آرامش که نیاز به کنترل دفعات تنفسی دارد، نظیر تمرین تمرکزی یا یوگا انجام دهید.
قانون16: در بحران های ارتباطی راهنما و تشکین دهنده آن ها باشید.
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها
چگونه زخم های هیجانی را تسکین دهیم.
گام دوم: احساساتتان را درک و حس کنید.محل ساکتی را پیدا کنید که با خیال راحت مقداری از هیجانات خود را بیرون بریزید. این می-توند آمیزه ای از احساسات، نظیر غم، نومیدی و خشم باشد. موزیک و عکس های قدیمی هم می توانند خاطرات را زنده کنند.
گام سوم: استراحت و توجه به خود مطمئن باشید که مقدار کافی استراحت کرده و غذای مغزی صرف کرده اید. اجازه دهید دیگران از شما مراقبت کنند و تا آنجا که می توانید از محبت اطرافیان، خود را برخوردار سازید.
گام چهارم: ضرر را به گونه ای جبران کنید.راهی برای جبران رنجش و صدمه ای که متحمل شده اید، پیدا کنید. این زمان خوبی است برای آن که به خودتان برسید و در کنار دوستان ویژه خود باشید.
گام پنجم: تغییر نگاه
اکنون (و نه در وقت دیگری) وقت آن رسیده که از زاویه ای مثبت نه منفی به آنچه اتفاق افتاده نگاه کنید. به همه چیزهایی که یاد گرفته اید و تجارب خوبی که ضمن آن کسب کرده اید، به علاوه صدمه ای که متحمل شده اید، فکر کنید. با افرادی دیگری که می توانند به آنچه اتفاق افتاده نگاهی بی طرفانه بیندازید و با شخص ثالثی که می تواند به موضوع از زاویه دیگری نگاه کند، صحبت کنید. ضمناً سودمند است اگر با افرادی که تجربه مشابهی را پشت سر گذاشته اند، و اکنون بهبودی پیدا کرده اند گفتگو کنید.
قانون17: به اشتیاق آنها به خلوت گزینی و پنهان کاری به طور نا آشکار واکنش نشان دهید.
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون18: گاهی از اینکه بچه ها را با برآوردن نیازهای بیشتر لوس کنید، نهراسید.
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون19: رویدادهای مهم و موفقیت ها را جشن بگیرید.
«شادی قسمت شده با دیگران، شادی دو برابر شده است.» (ضرب المثل انگلیسی)
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون20: رؤیای تازه ای برای خود پیدا کنید و آن را زنده نگاه دارید.
«اگر قصرهایی در خیال ساخته اید، لزومی ندارد آنها را از هم بپاشید؛ بگذارید آنها سرجایشان باشند. فقط کافی است زیر بنایی زیر آنها قرار دهید.» (هنری دیویدتورو)
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
قانون21: همیشه راه را برای بازگشت بچه ها باز بگذارید:
رهنمودهای مهم برای پدر، مادرها:
نتیجه گیری
مباحثی که در این مقاله به آنها پرداخته شد و نتایجی که از این مقاله عاید ما می گردد به شرح ذیل می باشد:
1- باید ابتداءً به نوجوان خود اعتماد به نفس را یاد دهیم.
2- از تجارب جوانان فوق مطمئن به نفس و والدین آنها استفاده کرده و آنها را به کار بگیریم.
3- تمامی قانون های طلائی که ذکر شد را به نحو احسن و بدون کم و کاست و به ترتیب انجام داده و پیگیری کنیم.
پي نوشت ها :
1.گیل لیندن فیلد، اعتماد به نفس در نوجوانان، ص15.
2.همان، صص16و17.
3. چون قوانین بسیار پراکنده اند، آدرس صفحات آن را ذکر نمی کنیم.
1.لیندن فیلد، گیل، اعتماد به نفس در نوجوانان، ترجمه توراندخت تمدن، انتشارات آرین، چاپ اوّل، تهران، 1384ش.
/ع