رضايت؛ رمز خوشبختي‌خانواده

از عارفي پرسيدند: بنده راضي کيست؟ پاسخ داد: زماني که در سختي همانند راحتي و آسايش از خداي خويش شکرگزار باشد. امام على(ع) در دعاى خود مى‏فرمود: «پروردگارا! توفيق توكل بر خودت و واگذارى امور به خود و راضى‏ بودن به مقدراتت و تسليم بودن به امرت را نصيبم گردان، تا اينكه دوست
سه‌شنبه، 8 آذر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رضايت؛ رمز خوشبختي‌خانواده

رضايت؛ رمز خوشبختي‌خانواده
رضايت؛ رمز خوشبختي‌خانواده


 

نويسنده:مرضيه رجب تهراني




 
از عارفي پرسيدند: بنده راضي کيست؟ پاسخ داد: زماني که در سختي همانند راحتي و آسايش از خداي خويش شکرگزار باشد.
امام على(ع) در دعاى خود مى‏فرمود: «پروردگارا! توفيق توكل بر خودت و واگذارى امور به خود و راضى‏ بودن به مقدراتت و تسليم بودن به امرت را نصيبم گردان، تا اينكه دوست نداشته باشم مقدم شدن آنچه را مؤخّر كرده‏اى، و يا به تأخير افتادن آنچه را مقدم ساخته‏اى، اى پروردگار جهانيان».
بسياري از مشکلات خانواده‌ها ناشي از انتظارات بي‌حدي است که اعضاي خانواده از يکديگر دارند. اگر از جانب مقابل پاسخ داده نشود به ناراحتي منجر مي‌شود. از آنجا که خانواده اولين محيطي است که منشِ فرزندان در آن شکل مي‌گيرد و والدين اولين مربياني هستند که قادرند فرزندان خويش را با صفت نيکوي رضايت آشنا سازند، اين نوشتار قصد بيان اثرات مثبت رضايت در خانواده به استناد قرآن و روايات را دارد.

رضايت در قرآن
 

رضايت بنده از خدا در دو زمينه زير است.

1ـ فرمان‌هاي الهي
 

در فرمان‌هاي الهي نظير حجاب، جهاد، نماز، ترک گناهاني چون دروغ و غيبت مصلحت‌هايي نهفته است که ما از آن بي‌خبريم.
«كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ آن تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ آن تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّه‌يعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» (بقره،216)
شايد رعايت حجاب براي خانم‌ها يا شرکت در جهاد براي مردها بدون انگيزه الهي سخت و ناپسند باشد درحالي‌که آن براى انسان خوب است و شايد فرد به چيزي علاقه داشته باشد که ظاهر آن خير و باطن آن بد است که خداوند به باطن آن واقف است و انسان بي‌اطلاع از آن است.
چراکه علم او از هر نظر محدود و ناچيز است و معلوماتش در برابر مجهولات همچون قطره‏اى در برابر درياست. همان‌گونه كه آدمي در قوانين تكوينى خداوند از اسرار آفرينش همه اشياء باخبر نيست و گاه چيزى را بى‌خاصيت مى‏شمرد که به مرور زمان و با پيشرفت علوم فوايد آن آشكار مي‌گردد. همچنين انسان‌ بسيارى از مصالح و مفاسد قوانين تشريعى را نمى‏داند. لذا ممكن است حکمي برايش ناخوشايند باشد در حالى كه سعادت او در آن است يا از چيزى خشنود باشد در حالى كه براي او بدبختى ايجاد کند.
حجاب باعث استحکام بنيان خانواده مي‌شود و نماز سبب تعالي روح اعضاي خانواده مي‌شود و با ترک دروغ و غيبت و ساير گناهان اخلاقي، دوستي و مهرباني در بين افراد خانواده بيشتر خواهد شد. بسياري از فرمان‌هاي الهي همه به سود اعضاي خانواده و جامعه است. در بسياري از پرهيزهاي الهي خير فراوان براي جسم و روح انسان نهفته است.

2ـ تقدير الهي
 

زندگي هر انساني مملو از عطاهاي الهي و مشکلات است.
عملکرد بعضي خانواده‌ها درباره نعمت بر دو گونه است. واکنش بعضي خانواده‌ها وقتي بهره‌مندي کافران از نعمت‌هاي الهي را مي‌بينند و اين سوال برايشان مطرح است چرا کساني که خدا را قبول ندارند وضع مالي آن‌ها عالي است و در سوره طه آيه 131 پاسخ اين پرسش بيان گرديده است.
«وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏»
اين نعمت‌هاى ناپايدار كه شكوفه‏هاى زندگى دنيا است. شكوفه‏هايى كه زود مى‏شكفد و پژمرده مى‏شود و پرپر مى‏گردد و بر روى زمين مى‏ريزد، و چند روزي بيشتر پايدار نمى‏ماند. در عين حال همه وسيله‌اي براى آن است كه ما آنان را با آن آزمايش ماست. آنچه پروردگار به انسان روزى داده بهتر و پايدارتر است.
خداوند انواع مواهب و نعمتها را به انسان بخشيده است، ايمان و اسلام، قرآن و آيات الهى، روزي‌هاى حلال و پاكيزه و سرانجام به نعمت‌هاى آخرت و پايداري آن اشاره شده است. (تفسير نمونه، ج‏13، ص342)
گاهي بعضي ديگر نيز با افزايش حقوق پدر در خانواده و ترقي وضع اقتصادي افراد خانواده خود را از ديگران و حتي نزديکان خويش تافته جدا بافته دانسته و زبان به تحقير خانواده‌هاي محروم باز مي‌کنند و موجب آزار ديگران مي‌شوند و با اين عمل نه تنها در قلب‌هاي ديگران حتي والدين خويش جايي ندارند بلکه در جامعه نيز طرد خواهند شد. در صورتي‌که اين مال امانتي الهي است تا با بخشش به محرومين همه خانواده‌ها از رفاه مالي برخوردار باشند.
بنابراين افزايش مال نه تنها براي فخرفروشي نيست بلکه بايد تواضع فرد غني از ساير افراد جامعه بيشتر باشد. چراکه مال براي چنين فردي مسئوليت‌آور در مقابل خانواده‌هاي محروم است. هنگامي‌که مال، انسان را در رابطه با خداوند خاشع نساخت و انسان به سرکشي ادامه داد؛ اگر اميدي به بازگشت از گناه باشد، خداوند مشکلاتي را سرراه او قرارمي‌دهد تا راهي براي بازگشت او وجود داشته باشد.
مشکلات سبب پاکي مومنان است. پيامبر(ص) فرمود: خداوند هر چه براى مؤمن مقدر كرده خوب است چه از وى خوشش بيايد و يا از آن تقدير بدش آيد، اگر او را مبتلا كرد كفاره گناهانش مى‏شود و اگر چيزى به او بخشيد و گرامى داشت اين يك بخشش است و تعجب دارم مؤمن چگونه از آنچه براى او مقدر شده راضى نيست‏. (مشكاةالانوار، ص284)
مشکلات، گوهر‌هاي نابي هستند که وجود آن‌ها نه براي نابودي بلکه براي ساختن انسان است. خداوند انسان‌ها را با شکل‌ها و رنگ‌هاي گوناگون آفريد. نه براي تفاخر که براي شناختن هم. بعضي را سالم خلق نمود و برخي را ناقص. همه دوست دارند سالم باشند. بااين حال در کساني که نقص عضو دارند، معجزه‌ها نهفته‌ است كه آن نقص را به شايستگي جبران مي‌كند. آنها را به بينا و كور، كوتاه و بلند، با جمال و پست، دانا و نادان، توانگر و مستمند، فرمانبر و نافرمان، سالم و بيمار، زمين‏گير و بى‏آفت تقسيم نمود تا هر كس را به قدر استعدادش تكليف كند و به قدر اطاعتش پاداش دهد. سالم به بيمار بنگرد و خداوند را به سبب عافيتش شكر گزارد و ناتندرست به سالم بنگرد و دعا كند و از خداوند يکتا بخواهد تا به او سلامتي عطا کند، و بر بلاء صبر كند تا از نعمت‌هاي بهشتي برخوردار شود و توانگر به فقير بنگرد و سپاس حق به جا آورد و فقير به توانگر بنگرد و دعا كند و از خداوند کريم حظ بيشتري از دنيا و آخرت بخواهد و مؤمن به كافر بنگرد و براى هدايتش ازخداوند دانا سپاسگزارى كند. (اصول كافى، ج‏3، ص16)
در کانون گرم خانواده ممکن است که به ناگاه مشکلي بروز کند که اين کانون را به سردي بلکه به خاموشي بکشاند. يکي از اعضاي آن دچار بيماري شده باشد يا در ظاهر نقص عضو داشته باشد مانند بسياري از جانبازان که نقش همسري و پدر را ايفا مي‌کنند. يا بعضي وقت‌ها خانواده از داشتن پدر يا مادر محروم شود. يا مشکلاتي در رفتار يکي از همسران، به وجود آيد. اما شايسته نيست به محض بروز مشکل بنيان خانواده از هم پاشيده شود. وجود اين نقص‌ها نه براي خوارکردن و نشان دادن ضعف آن‌هاست. بلکه آزمايشي است براي همگان. براي خود آنها که بتوانند با وجود کمبودها به کمال برسند و از مشکلات ظاهري موقعيتي براي صعود به قله‌هاي موفقيت بسازند. و براي ديگران که با ديدن آن‌ها نه با زبان که با تمام وجود به ستايش يگانه معبود هستي مشغول گرديده و نعمت‌هاي عطا شده از جانب دوست را در راهش صرف نمايند. وجود مشکلات نه تنها فرد رانابود نمي‌کند، بلکه با فايق آمدن بر مشكلات هم فرد و هم اطرافيانش به کمال خواهند رسيد. بسيارى از موفقيت‌ها، در لابلاى ناگوارى‏هاى زندگى است. در صورتي که با کمي صبر آن مشکلات بر طرف يا حداقل قابل تحمل خواهد شد.
مشکلات درس بزرگي به انسان مي‌دهد که در سوره حديد آيه 23 بيان شده است.
«لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ»
انسان وقتي چيزي را از دست مي‌دهد غرق اندوه و غصه مي‌شود. زيرا گمان مي‌کند که آن شيء از دست رفته به او تعلق داشته است، اما اگر بداند که در تقدير الهي اين مطلوب به نام او نيست احساس تعلقي به آن نداشته و در نبود آن افسوس نمي‌خورد. اگر بداند نعمت به‌حقيقت براي او بوده و اتفاقي به او نرسيده از به دست آوردن آن دچار شادي و غرور بي‌جا نمي‌شود.

علل نارضايتي افراد از خداوند
 

بسياري از نارضايتي افراد ريشه در عدم شناخت حکمت مشکلات است که با شناخت آن آرامش و رضايت وجودش را فرامي‌گيرد.
گاهي نيز به خاطر اين است که والدين از روي ترحم بي‌جا براي فرزندان لج‌بازشان اقدام به تهيه وسائلي مي‌کنند که به آن‌ها نياز ندارند. در چنين حالتي فرزندان براي نگهداري از وسائل‌شان احساس مسئوليت نداشته و هميشه درک‌شان از زندگي بهتر، داشتن وسايل گران‌قيمت است. کم‌کم به جاي تشکر از ديگران خود را از همه طلبکار دانسته و براي برآورده نشدن خواسته‌هايشان از ديگران کينه به دل گرفته و کار به جايي مي‌رسد كه هيچ چيزي آنان را راضي نمي‌کند. به‌جاي شکر نعمت‌هاي الهي به کفران آن اقدام مي‌کنند. آن‌گاه که به‌خاطر کفران نعمت، آن را از دست مي‌دهند خداوند کريم را مقصر مي‌دانند و اين انسان چه موجود کَفوري است.
اميرمؤمنان(ع) فرمود: هر كه از دنيا به مقدارى كه او را كفايت كند راضى‏ شود؛ كمترين چيز دنيا او را كفايت مى‏كند و هر كه به اندازه‏اى كه او را بس باشد راضى‏ نشود؛ چيزى از دنيا كفايتش نخواهدكرد. (مشكاةالانوار، ص641). کما اين‌ که در قرآن آمده است که سهمت را از دنيا فراموش نکن. (قصص، 77)

آثار رضايت
 

فردي ‌که با تمام وجود در زندگي در برابر فرمان و اراده خداوند تسليم بوده و رضايت از ذات حق دارد و به داشته‌هاي خويش قانع است از نيکي‌هاي بسياري به شرح زير برخوردار خواهد بود.
1ـ آسايش: اگر انسان به قسمت و سهم خود راضى‏ شود، خداوند قلب و بدنش را آسوده مي‌کند. (مواعظ‌العددية، ص 255)
2ـ بي‌نيازي: حضرت سجاد(ع) فرمود: هر كس به آنچه خدا تقسيم فرموده راضى‏ باشد از همه مردم غنى‏تر است و هر كه قناعت كرد به داده خدا و به قسمت او راضى‏ شد و دانست كه ظلم به او روا نيست و قسمت او از روى عدل است نه جور و از روى حكمت و مصلحت است؛ از غم روزى‏ فارغ و در غايت راحت و استراحت است و تشويش به ‏خود راه نمى‏دهد.
3ـ پذيرش عمل کم: امام رضا (ع) فرمود: هر كس به روزى‏ اندك از خدا راضى‏ باشد، خداوند به عمل ناچيز وى راضى خواهد بود (کشف‌الغمة، ج 3، ص 100)
4ـ افزايش پاداش: امام باقر(ع) فرمود: خداوند آنچه را مقدّر فرموده انجام مى‏دهد و در اجراى حكمش به عدالت رفتار مى‏كند. كسى نمى‏تواند مقدّرات خدا را برگرداند و يا حكمش را به تأخير اندازد. بهترين مخلوقات خدا كسى است كه در برابر حكم خدا تسليم باشد. هر كه خداوند متعال را شناخت و هر كه به قضاى خدا راضى‏ شد حكم خدا بر او جارى مى‏شود و خداوند پاداشش را افزون مي‌کند و هركس از قضا و قدر خوشش نيايد حكم خدا بر او جارى شده و اجرش ضايع گرديده است (مشكاةالانوار، ص64)
5ـ راحتي در قيامت: پيامبر(ص) فرمود: وقتى كه روز قيامت فرا رسد خداوند به گروهى از امتم پر و بال مي‌دهد تا با آن‌ها از آرامگاه‌شان به سمت بهشت پرواز كنند و در آنجا هر طورى كه بخواهند زندگي کنند و فرشتگان به آن‌ها گويند: آيا شما حساب شديد؟ جواب مى‏دهند: ما حسابى نديديم. آيا در پل صراط مجازات شُديد؟ جواب مى‏دهند: ما پل صراطى نديديم. پس مى‏گويند: آيا جهنّم را ديديد؟ مى‏گويند: ما چيزى نديديم. فرشتگان مى‏گويند شما را به خدا سوگند، بگوييد؛ كار شما در دنيا چه بود؟ مى‏گويند: ما دو خصلت داشتيم كه خداوند بدان وسيله به لطف و رحمت خود اين مقام را به ما مرحمت كرد، مى‏پرسند: آن دو خصلت چه بودند؟ مى‏گويند: در خلوت ما از خدا شرم مى‏كرديم كه مرتكب گناه شويم، ديگر آن كه هر چه خداوند روزى‏ ما كرده بود راضى‏ بوديم. فرشتگان مى‏گويند: اين مقام، زيبنده شماست. (مجموعه ورام، ص423)
با وارد شدن قناعت در زندگي انسان، تمام کارها هدفدار مي‌شود و رضايت از عطاهاي الهي در تمام کارهاي او هويدا مي‌گردد. اگر والدين نسبت به خداوند شناخت داشته باشند و در عمل طعم شيرين قناعت و رضايت از خداوند را از کودکي به فرزندان خويش بچشانند در رسيدن آن‌ها به خوشبختي نقش مؤثري خواهند داشت.
منبع:http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.