بررسي نقش عقل در فهم و تفسير قرآن (7)

218-نتيجه تدبر و تفكر و تعقل در آيات چيزي جز تفسير عقلي و اجتهادي نخواهد بود.
219-”أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا” (محمد/24).
220-يوسف/ 2.
221-انبياء/ 10.
222-محمد/ 24.
223-ص/ 29.
224-تدبر در لغت به معناي “ژرف‌انديشي و عاقبت‌انديشي” مي باشد.
225-تحف العقول، ابن شعبه حراني، ص 53.
226-درسنامه روش‌ها و گرايشهاي تفسير قرآن، دكتر محمد علي رضايي اصفهاني، ص 162.
227-همان.
228-همان.
229-مباني و روشهاي تفسير قرآن، عميد زنجاني، ص 351.
230-قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ ... وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (اعراف/ 33) وَ لاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ (اسراء/ 36) وَ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا (نجم/ 28)
231-آسيب‌شناسي تفسير قرآن در حوزه ظاهرگرايي، علي اسعدي، ص 178.
232-الفوائد المدينه، ص 129.
233-آيات در اين خصوص را در “فصل دوم” در بحث “جايگاه عقل در قرآن” همين نوشتار مطرح نموديم.
234-بحارالانوار، ج 2، ص 303، ح 41.
235-اصول كافي، ج 1، ص 60، كتاب فضل العلم “باب الرد الي الكتاب والسنه” ح 6، “المحاسن”، احمد بن خالد برقي، ص 267، ح 355.
236-وسايل الشيعه، ج 18، ص 150، ح 74، تفسير عياشي، ج 1، ص 22، ح 2.
237-وسائل الشيعه، ج 18، ص 150، ح 73، باب 13 از ابواب صفات قاضي؛ تفسير عياشي، ج 1، ص 23، متن حديث در دو كتاب با هم متفاوت است و اينجا مطابق وسايل الشيعه آورده شده است.
238-وسايل الشيعه، ج 18، ص 149، ح 69، تفسير عياشي، ج 1، ص 29، ح 5 اينجا هم متن دو كتاب با هم متفاوت است...
239-وسائل الشيعه، ج 18، ص 142، ح 41، باب 13؛ المحاسن احمد بن خالد برقي، ص 300، ح 15، البته حديث در دو كتاب كمي با هم متفاوت است؛ تفسير عياشي، ج 1، ص 22؛ البرهان في تفسير القرآن، ج 1، ص 41.
240-سوره نسا/ 83.
241-وسائل الشيعه، ج 18، ص 141، ح 38، باب 13 از ابواب صفات قاضي؛ المحاس، احمد بن خالد برقي، ص 268، ح 356 البته متن روايت در دو كتاب كمي با هم متفاوت است و متني كه اينجا آورديم مطابق وسائل الشيعه است.
242-سند حديث: (ابن عصام عن الكليني عن القاسم بن العلاء عن اسماعيل بن علي عن ابن حميد (عاصم بن حميد) عن ابن قيس (محمد بن قيس) عن الشمالي) در سلسله اين سند هيچ يك از راوي ضعيف شمرده نشده گرچه “قاسم بن علاء” و “اسماعيل بن علي” تصريح به توثيق آنها نشده اما نزد علماء رجال مورد مدح قرار گرفتند (معجم الثقات، تجليل تبريزي، ص 333، 251، 115، 66).
243-در كتاب “المحاسن” ص 243، چ نجف و ص 300 چ تهران و شريس وابشي آمده است ولي در “وسايل الشيعه”، ج 18، ص 142، ح 41، باب 13 ابواب صفات قاضي و بحارالانوار ج 92، ص 91، ح 37، “بشر وابشي” آمده است.
244-همچون روايات (از پيامبر اكرم كه فرمود: “قال الله عزوجل: ما آمن بي من فسر برأيه كلامي (امالي، صدوق مجلس 2، ح 3)؛ روايت ابن عباس از پيامبر اكرم كه فرمود: “من قال في القرآن برأيه فليتبوا مقعده من النار” (جامع البيان، ج 1 ص 54 ح 63) و نيز روايت جندب از پيامبر اكرم (ص) كه فرمود: “من قال في القرآن برأيه فاصاب فقد أخطا” (جامع البيان، ج 1، ص 56، ح 65).
245-آسيب‌شناسي تفسير قرآن در حوزه ظاهرگرايي، علي اسعدي، ص 176.
246-الدرر النجفيه، محدث بحراني، ص 174.
247-مقدمه جامع التفاسير، ص 93.
248-تعدادي از مفسرين اهل سنت دچار اين شبهه و خلط كه تفسير عقلي همان تفسير به رأي است، شده‌اند و براي فرار از اين شبهه به جاي اينكه بگويند تفسير عقلي غير از تفسير به رأي است آمدند رأي را دو قسم ممدوح و مذموم تقسيم كرده‌اند و احاديث نهي از تفسير به رأي را ناظر به رأي مذموم دانسته و چون آشكارا مي‌دانستند اجتهاد و تفسير بر اساس برهان و قرائن عقلي چيزي است ممدوح و اصحاب اين شيوه را پيش گرفته بودند، اما قبلا بيان شد كه اين تقسيم ريشه‌ روايي ندارد و صرفاً يك اصطلاحي بوده كه از زمان راغب اصفهاني به حوزه اهل سنت راه يافته است. البته لزومي به اين كار نبوده چون تفسير به رأي غير از تفسير عقلي است.
249-در بحث “تفاوت روش تفسير عقلي با ديگر روشها” بيشتر توضيح خواهيم داد.
250-آيات در اين خصوص را به طور كلي در بحث “جايگاه عقل در قرآن” مطرح نموديم.
251-همان طوري كه هنگام طرح ديدگاه‌هاي دانشمندان علوم قرآن در مورد روش تفسير عقلي مشاهده كرديد.
252-رك: تسنيم، جوادي آملي، ص 196 -171؛ درسنامه روشها و گرايشهاي تفسير قرآن، دكتر محمد علي رضايي، ص 155-156.
253-درسنامه روشها و گرايشهاي تفسير قرآن، دكتر رضايي، ص 157.
254-براي آگاهي بيشتر رك: المناهج التفسيريه، استاد جعفر سبحاني، ص 75، و درسنامه روشها و گرايشهاي تفسير قرآن، دكتر محمد علي رضايي، ص 156.
255-رك: درسنامه روشها و گرايشهاي تفسير قرآن، دكتر محمد علي رضايي، ص 156-155؛ المناهج التفسيريه في علوم القرآن، استاد جعفر سبحاني، ص 75.
256-درسنامه روش‌ها و گرايشهاي تفسير قرآن، دكتر محمد علي رضايي، ص 169: (براي آگاهي بيشتر رك: اصول التفسير و قواعده، عبدالرحمان العك، ص 176-175.)
257-تسنيم، (تفسير قرآن كريم) استاد جوادي آملي، ص 177.
258-التفسير و المفسرون، استاد محمد هادي معرفت، ج 1، ص 69-70.
259-مباني و روشهاي تفسير قرآن، عباس علي عميد زنجاني، ص 229-230.
260-دروس في علم الاصول، محمد باقر صدر، ج 1، ص 306.
261-فرائد الاصول (الرسائل) شيخ مرتضي انصاري، ص 35.
262-علوم القرآن عند المفسرين، ج 3، ص 303.
263-الميزان، ج 3، ص 77.
264-جامع الترمذي، ج 5، ص 200: شماره 2952 به نقل از ابن انباري.
265-التفسير و المفسرون، ج 1، ص 64، به نقل از ابن عطيه.
266-تفسير قرطبي، ج 1، ص 32-34.
267-تفسير طبري، ج 1، ص 27.
268-فصوص الحكم، فارابي (به نقل از “شناخت قرآن” استاد علي كمالي، ص 519.
269-پنج رساله ابن سينا، ص 63، با تصحيح و مقدمه و حواشي دكتر احسان يار شاطر.
270-همان، ص 62.
271-نمل/88.
272-تفسير القرآن الكريم، سوره زلزال، ص 230.
273-انبياء/ 22.
274-الميزان، ج 4، ص 268.
275-در كتب كلامي اين برهان به برهان نظم شهرت دارد.
276-بقره/ 164.
277-آيات “يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ” (فاطر/ 15)، “وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَ أَقْنَى” (نجم/ 48)، “وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنتُمُ الْفُقَرَاء” (محمد/ 38).
278-انعام/ 57، يوسف/ 40، 67.
279-حضرت امير علي (ع) درباره به كارگيري اين تعبير از سوي خوارج مي فرمايد: “كلمه حق يراد بها الباطل”، نهج‌البلاغه، خطبه 40.
280-نساء/ 35.
281-فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامي، استاد جعفر سبحاني، ج 1، ص 69.
282-طه/ 5.
283-ص/ 75.
284-فجر/ 22.
285-شوري/ 11.
286-انعام/ 103.
287-صافات/ 96.
288-رك الابانه، اشعري، اصل 7، 8، 9.
289-براي آشنايي بيشتر رك. فرهنگ و عقايد مذاهب اسلامي، استاد جعفر سبحاني، بررسي عقايد حنابله و اشاعره جزء 4، 3.
290-رك: “علي و فلسفه الهي” (خداشناسي از ديدگاه علي) استاد علامه طباطبايي، ترجمه علي اكبر مهدي‌پور.
291-اعراف/ 52-53.
292-معجم مقاييس اللغه، احمد بن فارس، ماده اول.
293-الصحاح، اسماعيل بن حماد جوهري، ماده اول.
294-النهايه في غريب الحديث و الاثر، ابن اثير، ماده اول.
295-آل عمران/ 7.
296-اعراف/ 53.
297-مفردات راغب، ماده اول، ص 99.
298-لسان العرب، ابن منظور، ماده اول.
299-عمدتا چهار معني براي تأويل ذكر شده است 1-تأويل همان تفسير است كه اين قول نزد قدما مشهور بوده است. 2-معناي مخالف ظاهر لفظ، اين معنا بيشتر در نزد متأخرين رايج است. 3-همان حقيقت خارجي و واقعيت عيني. 4-تأويل بمعناي بطن و ... براي آگاهي بيشتر رك: تأويل در قرآن، يعقوب قاسمي خويي، تربيت مدرس حوزه علميه قم 73-1372؛ روشهاي تأويل قرآن، دكتر محمد شاكر؛ التمهيد، استاد معرفت، ج 1 و ...
300-غرائب القرآن و رغائب القرآن، ج 1، ص 48.
301-مقدمه بحر المحيط، ج 1، ص 10-11.
302-زادالمسير، ج 1، ص 4.
303-ممكن است در موردي هر دو دليل وجود داشته باشد و همانندي آياتي كه (يد) براي خدا مطرح مي‌كنند در اينجا هم دليل نقلي بر نفي “يد” به معني لغوي داريم “ليس كمثله شيء” و هم دليل عقلي كه خداوند محدود نيست و جسم ندارد.
304-الملل و النحل، شهرستاني، ج 2، ص 92-93.
305-سوره طه/ 5؛ اعراف/ 54؛يونس/ 3...
306-سوره حديد/ 4.
307-البحر المحيط، ج 8، ص 217.
308-التمهيد، استاد معرفت، ج 3، ص 28؛ مجله بينات، ص 14، ص 65؛ من هدي الفرقان، ج 1، ص 44؛ نفحات الرحمان، نهاوندي، ج 1، ص 28؛ الفرقان، صادقي، ج 1، ص 55؛ موافقات، شاطبي، ج 3، ص 398-399. (به نقل از “تفسير تطبيقي” دكتر نجارزادگان، ج 1، ص 73).
309-بصائر الدرجات، صفار، ص 195.
310-تفسير عياشي، ج 1، ص 10، رقم 7.
311-تفسير عياشي، ج 1، ص 15، ح 6.
312-التفسير و المفسرون، استاد معرفت، ج 1، ص 22.
313-ر.ك: به معني اخبار، ص 3، ح 2، حديث وهب بن وهب القرشي و ص 15، ح 7، ص 22 باب “معني الحروف المقطعه” ح 1، ص 23، ح 2، ص 24، ح 4، ص 28، ح 5؛ اصول كافي، كتاب فضل القرآن، ح 1؛ نورالثقلين، ج 2، ص 390، ح 190، ص 391، ح 294، ج 5، ص 191، ح 17 ...).
314-الكافي، محمد بن يعقوب كليني، ج 1، ص 340، كتاب الحجه باب في الغيبه، ح 14.
315-سوره انعام/ 95
316-مقدمه معالم التنزيل، ج 1، ص 7؛ التحرير و التنوير، ج 1، ص 16-17 (به نقل از “علوم القرآن عند المفسرون” ج 3، ص 212).
317- سوره نحل/43.
318-بحارالانوار، ح 23، ص 172-188، حديث فوق به شماره 59 سخن از محمد حلبي است از “كنز الفوائد” كراجكي؛ كافي، ج 1، ص 210-212.
319-برگرفته از جزوه درسي آيه الله معرفت “تفسير آيات مشكل قرآن” ص 61 -64، نيم سال 81-80.
320-تفسير بالرأي همان تفسير عقلي است كه به اشتباه و غلط رايج در بين اهل سنت به اين نام آمده است.
321-الاتقان، سيوطي، ج 2، ص 173.
322-همان، ج 2، ص 183.
323-التفسير و المفسرون، ج 1، ص 23.
324-البته اين قسم در رابطه با قسم اوّل تأويل مطرح است.
325-در مورد اين كه آيا ما تفسير عقلي به معناي اخص را به طور كامل داريم يا نه؟ بايد بگوييم هيچ تفسير به طوري كامل با اين روش نوشته نشده است. گرچه از عنوان بعضي تفاسير همچون تفسير “القرآن و العقل” سيد نورالدين حسيني عراقي اين برداشت شده است اما با بررسي كه انجام شده فهميديم در مورد بخشي از آيات قرآن از اين روش استفاده شده است. برخي تفاسير معرفي شده نيز از روشهاي ديگري هم استفاده كرده‌اند. همچون تفسير علامه طباطبايي كه از روش فلسفي هم استفاده كرده و همچون تفسير فخر رازي از روش كلامي نيز استفاده كرده است و ...
326-قيامت/ 23.
327-تفسير تبيان، شيخ طوسي، ج 10، ص 198-199.
328-همان، ج 7، ص 238-239.
329-حديد/ 3.
330-تفسير مجمع البيان، ج 9، ص 382 -383.
331-ص/ 75.
332-تفسير مجمع البيان، طبرسي، ج 8، ص 378.
333-همان.
334-القرآن و العقل، ج 1، ص 4.
335-همان، ص 369.
336-بقره/ 3.
337-القرآن و العقل، ج 1، ص 6.
338-اسراء/ 36.
339-بقره/ 6.
340-القرآن و العقل، ج 1، ص 7.
341-القرآن و العقل، ج 1، ص 36.
342-براي آشنايي بيشتر رك: الطباطبايي و منهجه في تفسير الميزان، علي اوسي، (بحث الجانب العقلي في الميزان) ص 173.
343-حديد/ 3.
344-الميزان، ج 19، ص 145.
345-قيامت/ 23.
346-الميزان، ج 20، ص 112.
347-كشف الظنون، ج 1، ص 231 (به نقل از التفسير بالرأي زغلول، ص 310).
348-حديد/ 3.
349-تفسير فخررازي، ج 29، ص 210 -211.
350-همان، ج 29، ص 211-212.
351-انعام/ 18.
352-تفسير فخر رازي، ج 12، ص 182.
353-حديد/ 4.
354-البحر المحيط، ج 8، ص 217.
355-حديد/ 3.
356-البحر المحيط، ج 8، ص 216.
357-حديد/ 2.
358-تفسير ارشاد العقل ...، ج 6، ص 199.
359-مائده/ 64.
360-رغائب القرآن، ج 2، ص 295.
361-ريحانه الادب، مرحوم مدرس، ج 6، ص 198، به نقل از (كتاب طبقات مفسران شيعه، ج 2، ص 250.)
362-به نقل از كتاب الذريعه، ج 16، ص 31، 32.
363-سوره فتح/ 10.
364-غرائب القرآن...، ج 1، ص 48.
365-مائده/ 64.
366-غرائب القرآن...، ج 2، ص 615.