هنگامی که فصل زمستان میآید منادی ندا میدهد: ای اهل قرآن! شب طولانی شد برای نماز خواندن شما، و روز کوتاه شد برای روزه گرفتن شما ...»
«وَ مِنَ اللَّیلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَیلاً طَویلاً» (انسان،26) و بخشی از شب (را بپا خیز) و برای او سجده کن، و او را شب طولانی تسبیح گوی.
من که از کسالت و بی حوصلگی، جز خواب و خیال چیزی در شبهای بلند عمرم ذخیره نکرده ام به زودی که از دنیا کوچ می کنم به نگاههای حسرت آلودی خواهم پیوست که در شبهای یلدای زمین، به سوی عبادت کنندگان خیره شده است. ای کاش تو که مشغول نماز شبی یادم کنی که از لابلای ترکهای سنگ فرسوده ی قبرم به سوی جهانی می نگرم که از آن با دست تهی بیرون شده ام. حسرت نگاهم را ببین و اوج التماسم را درک کن و امشب، لحظه ای، تنها لحظه ای چشمهایت را بگشا، خدا را صدا بزن و بگو "خدایا بارالها، ببخش او را که نمی دانم کیست ! تنها دیده ام سنگ مزاری کهنه، زیر یک بوته ی خار گوشه ی قبرستان.
"ای که پنهان در تاریکی شب دست به دعا برداشته ای یاد کن از من که دستهایم از خاک گور انباشته است و برای دعا بر نمی خیزند. آن هنگام که چشمهایت اشک می ریزد یاد کن چشمهای مرا که پلکهایم به آن چسبیده و غبار لحد به آن سرمه کشیده است. چشمهای من لیاقت اشک ریختن برای خدا نداشت. تو به جای من اشک بریز و هدیه ای برای من بفرست. ای مجاهد شبهای بلند زمستانی، می دانی وقتی در قنوت وتر نمازت جمله ی «اللهم اغفر لفلانی ...» را به زبان می آوری چقدر با حسرت به دهان تو می نگرم. بلکه امشب نام مرا بگویی. هر چند اثری از نامم باقی نمانده است. امشب من به تو دو روایت از روایات سرور دو عالم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله درباره شب زنده داری هدیه می کنم تو هم اگر عمل کردی دعایت را به من هدیه فرما. روایت شده است: «هنگامی که فصل زمستان میآید منادی ندا میدهد: ای اهل قرآن! شب طولانی شد برای نماز خواندن شما، و روز کوتاه شد برای روزه گرفتن شما ...»(1)
تا شما چگونه از نعمت شب استفاده کنید، چرا که شب اگر برای بعضی زمان تفریح و عیش و نوش، و برای بعضی زمان خواب و استراحت، یا حتی برای عده ای غم انگیز است یا زمان شدت گرفتن دردها و رنجهاست، بالاخره برای بعضی هم فرصت دیدار با خداست. فرصت نظربازی همان خاکیان بی ادعایی که در نهایت اختفاء در گوشه ای تاریک با خدای خود حرف می زنند و عذاب خدا را از اهل زمین دور می کنند. هر چند زمینیان دوستشان نداشته باشند و گرامیشان ندارند. اینها همانهایی هستند که در آسمان شناخته شده تر از زمین اند. همان طور که آسمان ستاره های درخشانی به اهل زمین نشان می دهد زمین هم ستاره های نورانی خودش را به آسمانیان نشان می دهد. ستارگانی که تمام طول شب در دامن سجاده ها می تابند.
و باز رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرموده: همانا خانههایی که در آنها نماز شب و قرآن خوانده میشود آسمان را روشن می کنند همان طوری که ستارگان درّی زمین را روشن می نمایند.(2)
و بدانید به یقین که هیچ چیز، مؤمن را به خدا از نماز شب و تسبیح گفتن و مناجات و نیایش پروردگار عزیز حمید و استغفار از گناه و دعاها و نماز شب با حالت گریه و خشوع نزدیک تر نمی کند پس از آنها خواندن قرآن تا طلوع صبح و نماز شب را به نماز صبح متصل کردن. پس من مژده می دهم آن بنده را به گشایش روزی بدون رنج و زحمت در دنیا و به سلامتی بدن. و نیز او را مژده میدهم که هر گاه بمیرد به خاطر نور این نماز شب تا روز رستاخیز، با نعمت و روشنی بهشتی در قبرش قرار گیرد و نیز او را مژده دهم که خدای تعالی از او حسابی نخواهد و فرشتگان را فرمان دهد که او را در بلندترین درجات بهشت واردش کنند در همسایگی محمّد و اهل بیتش _ صلوات الله علیهم _ پس قدر این فرصت را بدانید که چه عاقبت خوبی است مادامی که از عجب و ریا سالم بماند.(3)
البته زمین جز اینها ستاره های دیگری هم دارد. ستاره هایی که سالها پیش، از میان سجاده ها می درخشیدند اما هم اکنون زیر خاکند و قبرستانی را به نور صورتشان منور کرده اند. ستاره هایی همچون آیت الله بهجت عزیز _ رحمة الله علیه _ که اگر چه عطر استغفارشان از زمین ربوده شده است، اما اهل قبور از نورشان بهره گرفته اند. و خدا می داند وقتی جسم شریفشان را درون قبر نهادند چه زندانیانی که از عذاب قبر آزاد شدند و چه سروری که بین قبور برپا شد که مردی از دیار شب زنده داران به قبرستان ما سفر کرده است.
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
«وَ مِنَ اللَّیلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَیلاً طَویلاً» (انسان،26) و بخشی از شب (را بپا خیز) و برای او سجده کن، و او را شب طولانی تسبیح گوی.
من که از کسالت و بی حوصلگی، جز خواب و خیال چیزی در شبهای بلند عمرم ذخیره نکرده ام به زودی که از دنیا کوچ می کنم به نگاههای حسرت آلودی خواهم پیوست که در شبهای یلدای زمین، به سوی عبادت کنندگان خیره شده است. ای کاش تو که مشغول نماز شبی یادم کنی که از لابلای ترکهای سنگ فرسوده ی قبرم به سوی جهانی می نگرم که از آن با دست تهی بیرون شده ام. حسرت نگاهم را ببین و اوج التماسم را درک کن و امشب، لحظه ای، تنها لحظه ای چشمهایت را بگشا، خدا را صدا بزن و بگو "خدایا بارالها، ببخش او را که نمی دانم کیست ! تنها دیده ام سنگ مزاری کهنه، زیر یک بوته ی خار گوشه ی قبرستان.
"ای که پنهان در تاریکی شب دست به دعا برداشته ای یاد کن از من که دستهایم از خاک گور انباشته است و برای دعا بر نمی خیزند. آن هنگام که چشمهایت اشک می ریزد یاد کن چشمهای مرا که پلکهایم به آن چسبیده و غبار لحد به آن سرمه کشیده است. چشمهای من لیاقت اشک ریختن برای خدا نداشت. تو به جای من اشک بریز و هدیه ای برای من بفرست. ای مجاهد شبهای بلند زمستانی، می دانی وقتی در قنوت وتر نمازت جمله ی «اللهم اغفر لفلانی ...» را به زبان می آوری چقدر با حسرت به دهان تو می نگرم. بلکه امشب نام مرا بگویی. هر چند اثری از نامم باقی نمانده است. امشب من به تو دو روایت از روایات سرور دو عالم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله درباره شب زنده داری هدیه می کنم تو هم اگر عمل کردی دعایت را به من هدیه فرما. روایت شده است: «هنگامی که فصل زمستان میآید منادی ندا میدهد: ای اهل قرآن! شب طولانی شد برای نماز خواندن شما، و روز کوتاه شد برای روزه گرفتن شما ...»(1)
تا شما چگونه از نعمت شب استفاده کنید، چرا که شب اگر برای بعضی زمان تفریح و عیش و نوش، و برای بعضی زمان خواب و استراحت، یا حتی برای عده ای غم انگیز است یا زمان شدت گرفتن دردها و رنجهاست، بالاخره برای بعضی هم فرصت دیدار با خداست. فرصت نظربازی همان خاکیان بی ادعایی که در نهایت اختفاء در گوشه ای تاریک با خدای خود حرف می زنند و عذاب خدا را از اهل زمین دور می کنند. هر چند زمینیان دوستشان نداشته باشند و گرامیشان ندارند. اینها همانهایی هستند که در آسمان شناخته شده تر از زمین اند. همان طور که آسمان ستاره های درخشانی به اهل زمین نشان می دهد زمین هم ستاره های نورانی خودش را به آسمانیان نشان می دهد. ستارگانی که تمام طول شب در دامن سجاده ها می تابند.
و باز رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرموده: همانا خانههایی که در آنها نماز شب و قرآن خوانده میشود آسمان را روشن می کنند همان طوری که ستارگان درّی زمین را روشن می نمایند.(2)
و بدانید به یقین که هیچ چیز، مؤمن را به خدا از نماز شب و تسبیح گفتن و مناجات و نیایش پروردگار عزیز حمید و استغفار از گناه و دعاها و نماز شب با حالت گریه و خشوع نزدیک تر نمی کند پس از آنها خواندن قرآن تا طلوع صبح و نماز شب را به نماز صبح متصل کردن. پس من مژده می دهم آن بنده را به گشایش روزی بدون رنج و زحمت در دنیا و به سلامتی بدن. و نیز او را مژده میدهم که هر گاه بمیرد به خاطر نور این نماز شب تا روز رستاخیز، با نعمت و روشنی بهشتی در قبرش قرار گیرد و نیز او را مژده دهم که خدای تعالی از او حسابی نخواهد و فرشتگان را فرمان دهد که او را در بلندترین درجات بهشت واردش کنند در همسایگی محمّد و اهل بیتش _ صلوات الله علیهم _ پس قدر این فرصت را بدانید که چه عاقبت خوبی است مادامی که از عجب و ریا سالم بماند.(3)
البته زمین جز اینها ستاره های دیگری هم دارد. ستاره هایی که سالها پیش، از میان سجاده ها می درخشیدند اما هم اکنون زیر خاکند و قبرستانی را به نور صورتشان منور کرده اند. ستاره هایی همچون آیت الله بهجت عزیز _ رحمة الله علیه _ که اگر چه عطر استغفارشان از زمین ربوده شده است، اما اهل قبور از نورشان بهره گرفته اند. و خدا می داند وقتی جسم شریفشان را درون قبر نهادند چه زندانیانی که از عذاب قبر آزاد شدند و چه سروری که بین قبور برپا شد که مردی از دیار شب زنده داران به قبرستان ما سفر کرده است.
پینوشتها:
1- إِذَا کانَ الشِّتَاءُ نَادَی مُنَادٍ یا أَهْلَ الْقُرْآنِ قَدْ طَالَ اللَّیلُ لِصَلَاتِکمْ وَ قَصُرَ النَّهَارُ لِصِیامِکمْ.(مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص: 57)
2- وَ قَالَ النَّبِی صلی الله علیه و آله إِنَّ الْبُیوتَ الَّتِی یصَلَّی فِیهَا بِاللَّیلِ وَ یتْلَی فِیهَا الْقُرْآنُ تُضِیءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ کمَا تُضِیءُ الْکوَاکبُ الدُّرِّی لِأَهْلِ الْأَرْض.(إرشاد القلوب إلی الصواب، ج1، 92)
3 - همان .
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج