کوتاه ترين نبردهاي تاريخ

گاهي برخي جنگ ها تنها چند دقيقه طول کشيده اند، تعداد ديگري هم البته هستند که چند روز يا چند هفته طول کشيده اند. مانند جنگ شش روزه اعراب و رژيم صهيونيستي و جنگ هاي 22 روزه و 33 روزه حزب اللّه و رژيم صهيونيستي و لبنان و رژيم صهيونيستي که همگي در رديف کوتاه ترين جنگ هاي جهان قرار گرفته اند. در اين مطلب، فهرستي از کوتاه ترين جنگ هاي تاريخ- که بعضي هايشان هم جزو مهم ترين جنگ هاي زمان خود بوده اند- را با هم مرور مي کنيم.
شنبه، 3 دی 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کوتاه ترين نبردهاي تاريخ

 کوتاه ترين نبردهاي تاريخ
کوتاه ترين نبردهاي تاريخ


 

نويسنده: مولود شاه کرمي




 

تاريخ شاهد جنگ هايي بوده که بيش از يک ماه طول نکشيده اند
 

گاهي برخي جنگ ها تنها چند دقيقه طول کشيده اند، تعداد ديگري هم البته هستند که چند روز يا چند هفته طول کشيده اند. مانند جنگ شش روزه اعراب و رژيم صهيونيستي و جنگ هاي 22 روزه و 33 روزه حزب اللّه و رژيم صهيونيستي و لبنان و رژيم صهيونيستي که همگي در رديف کوتاه ترين جنگ هاي جهان قرار گرفته اند. در اين مطلب، فهرستي از کوتاه ترين جنگ هاي تاريخ- که بعضي هايشان هم جزو مهم ترين جنگ هاي زمان خود بوده اند- را با هم مرور مي کنيم.

42 روز
 

جنگ فالک لندز، در سال1982 بين دو کشور آرژانتين و انگلستان بر سر جزاير فالک لند در گرفت. فالک لند شامل دو بخش اصلي و چندين جزيره کوچک تر است که در جنوب اقيانوس اطلس و شرق آرژانتين واقع شده و از سال هاي بسيار دور مالکيت و نام آن مورد بحث بود تا اينکه با اشغال جزاير جنوب جرجيا توسط آرژانتين در 19 ماه مارس 1982، اشغال جزاير فالک لندز نيز صورت گرفت. هر چند اين جنگ توسط هيچ يک از طرفين به طور رسمي اعلام نشد، اما بهانه آرژانتيني ها براي اشغال اين منطقه، پس گرفتن منطقه اشغال شده بود و انگلستان هم به بهانه اينکه حد و حدود مناطق درياي اش توسط قواي بيگانه مورد تجاوز قرار گرفته با آرژانتين وارد جنگ شد.
با آغاز اين جنگ، حس ميهن دوستي طرفين جنگ حسابي گل کرد. به اين ترتيب آرژانتين با قدرت عليه دولت انگلستان به مقابله پرداخت و کشور انگلستان و نخست وزير آن زمان اين کشور (مارگارت تاچر) با قدرت بيشتري قد علم کرد. اين نبرد پس از 42 روز با پيروزي انگلستان خاتمه يافت.

32 روز
 

در دومين نبرد بالکان که سال1913 آغاز شد، بلغارستان در يک سمت و يونان، صربستان، روماني، مونته نگرو و امپراطوري عثماني سوي ديگر ميدان بودند. در اين نبرد 32 روزه، صربستان با امپراطوري روسيه متحد شد و به اين ترتيب منطقه قدرتمندي به وجود آمد که زنگ خطري براي اتريش و مجارستان بود. همين موضوع باعث شد تا ناخواسته پايه هاي جنگ جهاني اول ريخته شود. با وجود اينکه خط مقدم اين نبرد در مقدونيه بود- به دليل بعضي اتفاقات- صلح موقتي در مناطق دورتر از خط مقدم به وجود آمد. روماني در حمله اي که از 27 جولاي تا دهم ژوئن به طول انجاميد، موفق شد شمال بلغارستان را به تصرف خود درآورد و امپراطوري عثماني نيز از موقعيت به وجود آمده سوء استفاده کرد و برخي از نواحي از دست داده خود را مانند آدرياناپول پس گرفت. به اين ترتيب در طول 32 روز بلغارستان بيشتر مناطقي را که در جنگ اول بالکان تصاحب کرده بود، از جمله جنوب دوبروجا در روماني، بيشر مناطق مقدونيه، شهر تراس در امپراطوري عثماني و... از دست داد. جالب اينجاست پس از پايان اين نبرد 32 روزه 10 ماه بيشتر طول نکشيد که جنگ جهاني اول به راه افتاد.

37 روز
 

هنوز مدت زيادي از استقلال ليتواني و لهستان نگذشته بود که اين دو کشور با يکديگر وارد جنگ شدند. جنگ بر سر مالکيت اراضي شهرهاي ويلنيوس، سووالکي و آگستا در سال 1920 آغاز شد؛ 37 روز بعد لهستان در اين جنگ پيروز شد و با نوشتن عهدنامه اي، قرار شد که هر يک از طرفين، جنگ را متوقف کنند. اما هنوز مدت زيادي از اين عهدنامه نگذشته بود که لهستان زير حرفش زد و دولت دست نشانده اي را در مرکز ليتواني مستقر کرد. تقريباً 18 ماه از استقرار دولت در پايتخت تاريخي گراند داچي مي گذشت، اما به هيچ عنوان اين دولت از سوي مجامع بين المللي به رسميت شناخته نشد و همچنان ليتواني بر بازپس گيري مناطق اشغال شده اش اصرار داشت. سرانجام در 24 مارس سال 1922 انتخابات عمومي در ناحيه اشغال شده توسط لهستان برگزار شد و با توجه به عدم رأي مثبت مردم ليتواني، لهستان از منطقه عقب نشيني کرد.

30روز
 

نبردي که در سال 1897 به جنگ سي روزه معروف است، نبرد بين يونان و امپراطوري عثماني بود. در آن زمان سلطان عبدالحميد، امپراطوري عثماني را بر عهده داشت. دليل آغاز اين جنگ، نگراني يونان بر سر موقعيت کريت بود و از آنجايي که در آن زمان امپراطوري عثماني جمعيت يونان را کنترل مي کرد، اين مسأله نگراني يونان را بيش از پيش برانگيخته بود تا اينکه در اواخر سال 1896 شورشيان وارد کريت شدند و در 21 ژانويه سال بعد ارتش يونان هم وارد کريت شد و به يوناني هاي ساکن در جزيره پيوست. در همين زمان قدرت بين المللي سريع دست به کار شدند و اين جزيره را تحت حمايت خود درآوردند. عثماني ها در مدت دو هفته، يونان را شکست دادند و اگر قدرت هاي بين الملل مداخله نمي کردند، مطمئناً اين جنگ همچنان ادامه داشت. هر چند نبرد متوقف شد اما يوناني ها بهاي سنگيني را پرداخت کردند؛ چرا که مجبور به واگذار کردن کريت به عثماني شدند و پس از 30 روز نبرد بالأخره به پايان رسيد.

27 روز
 

نبرد چين و ويتنام که به آن سومين جنگ هند و چين هم معروف است، نبرد بسيار کوتاه اما خونيني بود که در سال 1979 بين جمهوري سوسياليست ويتنام درگرفت. جنگ را ويتنام آغاز کرد و چين هم در جواب، يورش بسيار خصمانه اي را آغاز کرد که نتيجه آن پايان دادن به حکومت خمرهاي سرخ بود. بعد از اين حادثه، حمله به شمال ويتنام انجام شد و سپاه چين مدتي در مناطق شمالي ويتنام مستقر بودند که در کمتر از يک ماه منطقه را ترک کردند. نکته جالب اين بود که در پايان 27 روز هر دو طرف جنگ اعلام پيروزي کردند.

13 روز
 

سال 1971 جنگ سختي بين هند و پاکستان درگرفت. گاهي اوقات به اين نبرد 13 روزه جنگ مدني پاکستان هم گفته مي شود که ارتباط تنگاتنگي با نبرد آزاديخواهانه بنگلادش داشت که بين رهبران غربي و شرقي پاکستان رخ داد.
سال 1970 بعد از اينکه انتخابات پاکستان به پايان رسيد، نتيجه آرا اين شد که حزب آوامي از شرق پاکستان از 313 کرسي مجلس، 167 تا 169 کرسي را تصاحب کردند و اين به آن معنا بود که اکثريت حاضر در مجلس از شرق پاکستان بودند. همين مسأله باعث شد تا نبردي در مناطق غربي و مرز هندوستان با پاکستاني ها رخ دهد که در آن، ارتش بنگلادش و هندوستان هر دو با هم با پاکستان به جنگ 13 روزه رفتند. اين جنگ با استقلال بنگلادش به پايان رسيد.

24 روز
 

جنگ ارمنستان و گرجستان از جنگ هاي مرزي بود که در سال 1918 بين جمهوري دموکراتيک گرجستان و جمهوري دموکراتيک ارمنستان بر سر مالکيت بخش هايي از استان هاي مورد بحث لاري، جاواختي آغاز شد. در ميان اين مناطق نام بور چالو نيز به چشم مي خورد. ناحيه اي که دو فرهنگ ارمني و گرجستاني در آن با هم آميخته شده بود اما از قرن 19 به بعد بيشتر مردم آن ارمني بودند. با به پايان رسيدن جنگ جهاني اول، بعضي از اين مناطق مورد بحث، تحت سلطه امپراطوري عثماني درآمد و زماني که ترک ها اين منطقه را به حال خود رها کردند، نزاع بين ارمنستان و گرجستان بر سر مالکيت آن آغاز شد تا اينکه بالأخره در هفتم دسامبر 1918 جنگ مسلحانه بين اين دو کشور درگرفت. نبرد همچنان ادامه داشت تا اينکه در 31 دسامبر همان سال و تنها با گذشت 24 روز از آغاز جنگ، با ميانجيگري انگلستان، آتش بس بين دو طرف جنگ به امضا رسيد. به اين ترتيب منطقه بور چالو تحت نظارت دولت مشترک گرجستان و ارمنستان درآمد و اين حاکميت تا سال 1920 ادامه داشت.

14 روز
 

نبرد بين صربستان و بلغارستان در 14 نوامبر سال 1885 شروع شد و تا 28 نوامبر همان سال ادامه داشت و صلح نهايي در 19 فوريه سال 1886 در بخارست به امضا رسيد. در نتيجه اين جنگ 14 روزه قدرت هاي اروپايي با هم متحد شدند و قانون اتحاد بلغارستان را در ششم سپتامبر سال 1885 به تصويب رساندند. در پايان اين جنگ 14 روزه، يعني 28 نوامبر، سفيري از وين در بلگراد به ملاقات سران ارتش بلغارستان رفت و از آنها خواست تا فعاليت هاي نظامي را متوقف کنند و آنها را تهديد کرد که اگر چنين کاري نکنند، نيروهاي بلغارستان مطمئناً با ارتش اتريش و مجارستان رو به رو خواهند شد. به اين ترتيب طي 14 روز جنگي که در صورت ادامه به خونريزي هاي بسياري منجر مي شد، به پايان رسيد.

45 دقيقه
 

جنگي که در 27 آگوست سال 1896 بين انگلستان و جزيره زانزيبار در شرق تانزانيا به وقوع پيوست، 45 دقيقه بيشتر به طول نينجاميد و اين 45 دقيقه، در ميان تمام جنگ هايي که تاکنون در طول تاريخ به وقوع پيوسته، رکورددار کوتاه ترين نبرد در جهان است. اين نبرد بسيار کوتاه با مرگ سلطان حميد بن تووايني پادشاه جزيره در 25 آگوست سال 1986 آغاز شد؛ چرا که سلطان حميد رابطه خوبي با حکومت انگلستان داشت و بعد از مرگ او، بلافاصله در يک کودتا، خواهرزاده اش «خالد بين برگاش» روي کار آمد. اين، دقيقاً بر خلاف ميل انگلسي ها بود؛ چرا که آنها شخصي به نام حميد بن محمد را در نظر داشتند و بر اين عقيده بودند که ارتباط بر قرار کردن با او بسيار راحت تر است. از اين رو به برگاش اولتيماتوم دادند که هر چه زودتر از سلطنت کناره گيري کند. اما شاه کودتايي اين پيشنهاد را نپذيرفت و نيروهاي خود را به کاخ پادشاهي فرستاد تا آنجا را تصاحب کنند، غافل از اينکه پيش از او ارتش دريايي انگلستان پنج کشتي جنگي را درست رو به روي کاخ در اسکله اعزام کرده و همه کشتي ها کاخ را نشانه رفته بودند. با وجود اينکه برگاش يک نماينده آمريکايي براي صحبت کردن با مقامات ارتش دريايي انگليس فرستاد، اما ساعت 9 صبح 27 آگوست سال 1896 با به پايان رسيدن فرصت اولتيماتوم دستور آتش به کشتي هاي جنگي انگليسي داده شد و آنها کاخ را در يک چشم بر هم زدن، با خاک يکسان کردند. و به اين ترتيب اين جنگ بعد از 45 دقيقه با پيروزي انگلستان به پايان رسيد.
منبع: هفته نامه حوادث و شگفتي ها همشهري سرنخ ش- 85



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.