جستاري در جريان شناسي تفسير معاصربا تأکيد بر ديدگاه محمد احمد خلف الله(1)
نويسنده:محمد رضا آقايي(1)
چکيده
کليد واژه ها: تفسير معاصر، زبان قرآن، تمثيل، اسطوره.
مقدمه
1. تحولات جديد در زمينه مطالعات ادبي و نظريه هاي ارتباطات نوين.
2. نياز به يافتن روش هاي عملي و توجيهات انديشه اي براي کنار گذاشتن تفاسير سنتي به نفع تفاسير جديد؛ تفاسير جديدي که پذيرفتن آن ها براي عقل انسان امروزي آسان تر است؛ و در عين حال اعتبار متن وحياني را نفي نمي کند.
اساساً به کارگيري روش هاي مطالعات ادبي در تفسير قرآن از جانب «امين خولي(1967 م)» استاد زبان و ادبيات عربي دانشگاه مصر آغاز شد. او تفسير قرآني ننوشت، ولي بخشي قابل توجه از درس ها و گفتارهايش را به مباحث قرآني اختصاص داد و پس از 1940 م به تاريخچه و شرايط جاري روش شناختي تفسير پرداخت. سال ها قبل ( سال 1933 م) همکار مشهور او «طه حسين» در کتابچه اي به نام «في الصيف» اشاره کرده بود که کتاب هاي مقدس يهوديان، مسيحيان و مسلمانان همانند آثار هومر، شکسپير و گوته به ميراث مشترک ادبي همه انسان ها متعلق است، پس مسلمانان بايد مطالعه بر روي قرآن را، به عنوان کتابي حاوي فنون ادبي آغاز کنند و در تجزيه و تحليل آن از تحقيقات جديد ادبي
بهره گيرند. دقيقاً مانند يهوديان و مسيحيان که اين کار را روي تورات و انجيل انجام دادند. (طه حسين، 120/14)
از ديدگاه امين خولي، قرآن بزرگ ترين کتاب و اثر ادبي در زبان عربي است که روش هاي مطالعه آن، به مثابه کتابي مشتمل بر فنون ادبي، با روش هاي مطالعه ديگر آثار ادبي تفاوت ندارد. در اين راستا، او توجه به دو اقدام اساسي و اولي را لازم شمرد:
1. بررسي زمينه تاريخي و شرايط پيدايش قرآن و نزول آن از طريق وحي؛
2. روشن نمودن معناي صحيح متن- به صورت کلمه به کلمه و همان گونه که مخاطبان نخستين آن مي فهميدند- با در نظر گرفتن همه اطلاعات به دست آمده از بررسي شرايط زمان نزول قرآن.
«شکري عيّاد» که رساله ارشد خود را به راهنمايي استاد خود امين خولي نوشت، اولين کسي است که طرحي تحقيقي را بر اساس اصول مورد نظر خولي تدوين کرد و به انجام رساند. در ميان دانشجويان امين خولي، بايد از همسر وي «عايشه عبدالرحمن بنت الشاطي» نيز نام برد. او که تفسيري به نام «التفسير البياني للقرآن الکريم» بر اساس اصول و مفاهيم روش شناختي خولي طراحي کرده است، در مقدمه کتاب خود صراحتاً به آراء و نظريات همسرش اشاره مي کند. دانشجوي ديگر او «محمد احمد خلف الله» است که به دليل استفاده از رويکرد استادش در زندگي علمي و کاري خود با مشکلات زيادي روبرو شد که به تبيين نظرات او خواهيم پرداخت.
خلف الله و گرايش ادبي در تفسير
مثابه اثري در فن ادبي تلاش هايي پراکنده انجام دادند که هر چند به مکتب خولي وابسته نيستند، اما همانند ديگران عمدتاً مصري هستند. (بيومي،336) مثلاً «التصوير الفني في القرآن» نوشته «سيد قطب» گواه حساسيت زيبايي شناختي مؤلف آن است که چون خود منتقد ادبي بوده است، نوشته هايش نظريه هايي قانع کننده در اين زمينه را شامل مي شود. طولاني ترين فصل کتاب تصوير فني به قصص قرآن اختصاص دارد. بر خلاف خلف الله سيد قطب درباره حقيقت تاريخي داستان هاي قرآن ترديد نکرده است. در ساليان اخير نويسندگان ديگري نيز به اين موضوع پرداختند، ولي با آگاهي از سرنوشت خلف الله يافته هاي خود را بسيار محتاطانه ابراز کردند.
خلف الله و به روز شدن قصص قرآن
اولاً بيان اين داستان ها بايد با تاريخ ديني مفاهيم و سبک هاي روايي شنوندگان قديمي ارتباط داشته باشد.
ثانياً در راستاي گفته خولي درباره اهميت فهم دريافت کنندگان اصلي پيام، اين داستان ها بايد با احساسات و شرايط ذهني شنوندگان هماهنگ باشد.
ثالثاً قصه هاي قرآن بايد به خوبي پردازش شوند.
بنابراين به نظر مي رسد احمد خلف الله چنين مي گيرد که داستان هاي قرآن درباره پيامبران گذشته، تا اندازه زيادي حقيقت تاريخي ندارند، گرچه اعراب معاصر پيامبر يقين داشتند که اين داستان ها، گزارش هايي واقعي از رخدادهايي مي باشند که واقعاً روي داده است. به اعتقاد او، خداوند داستان ها را نه به عنوان واقعيات تاريخي، بلکه به عنوان واقعياتي روحي و رواني در قرآن ياد کرده است تا احساسات شنوندگان تحت تأثير آن ها قرار گيرند. (خلف الله،50) بدين منظور موضوعات قصص قرآن را از ميان داستان ها و عقايدي که اعراب پيشين با آن ها مأنوس بودند، انتخاب کرده است. به علاوه، خداوند به منظور حمايت احساسي از پيامبر اکرم (ص)، طي رويارويي غالباً طاقت فرسايش
با بت پرستان مکه، شرايط روحي او را در قصص پيامبران گذشته، از طريق شکل دادن داستان ها طبق تجربه خود او منعکس مي کرد. اين برداشت صريحاً از آن حکايت مي کند که محتواي قصص پيامبران، با ظرفيت ادراک پيامبر و مخاطبان اصلي وحي نسبت به پيام الهي مطابق بوده است. منشأ مطالب اصلي اين داستان ها را مي توان چيزهايي دانست که پيامبر(ص) و اعراب معاصر ايشان از سنت هاي بومي مي فهميدند يا خود ايشان بر مبناي تجربه اش مي فرموده است.
نکته قابل توجه اين بخش از عقايد و ديدگاه هاي مختلف خلف الله اين است که گرچه طبق نظر او، اين انطباق نتيجه آن واقعيت است که خداوند به شکلي حيرت انگيز قصص قرآن را با شرايط پيامبر و مخاطبان ايشان هماهنگ ساخته، اما خلف الله ظاهراً در اين ترديد روا نمي دارد که همه متن قرآن، کلمه به کلمه از جانب خداوند وحي شده است و پيامبر اکرم(ص) هيچ مشارکتي در توليد و ايجاد متن قرآن نداشته است.
پينوشتها:
1-عضو هيئت علمي جامعة المصطفي العالمية
نشاني الکترونيکي:m-aghae@ miu.ac.ir
*تاريخ دريافت مقاله:1388/9/17
*تاريخ پذيرش مقاله:1388/10/2
/ج