زيباشناسي مفهومي تيتراژ سريال مختارنامه
نويسنده: بلال الفت
تيتراژ کلمه ايي است فرانسوي که در ابتدا و انتهاي فيلم ها خودنمايي مي کند و مهمترين جزء فيلم و به گونه ايي شناسه هنري و مفهومي فيلم محسوب مي شود، تيتراژ مانند پوسترهاي تبليغاتي سعي مي کند با استفاده از عنصر طراحي اولين حرفش را به کرسي ذهن مخاطب بنشاند و به همان نسبت از کاشت و عرضه مفاهيم مورد تبليغ وسيله اش ، مهمترين استفاده را کسب کند؛ تيتراژ فيلم بايد علاوه بر شناساندن عوامل توليد اثر، در پي ارائه مفهومي کلي از تمامي اثر باشد . بنابراين بايد داراي ايده و طرح مناسبي بوده و همچنين مانند ساختار فيلم از ژانر مشابهي تبعيت نمايد. بنابراين سه اصل: معرفي عوامل، دراماتيزه بودن آن بر مبناي ژانر فيلم و برخورداري از مفهوم کلي فيلم، جزء مهمترين اصول تهيه و تنظيم تيتراژ مي باشد.
اين تيتراژ توانسته هر سه اصل کليدي تيتراژ خوب را رعايت نمايد. بنابراين بازشناسي و بررسي هنري اين تيتراژ سريال مختارنامه بنمايد. اين نوشتار سعي کرده است با مفهوم شناسي تصويري تيتراژ سريال مختارنامه بتواند بازنگري دوباره ايي درتوجه مخاطبين تيتراژ اين سريال داشته باشد.
تيتراژ ابتدايي سريال مختارنامه با توجه به آيه ابتدايي آن شکل مي گيرد.
در زمان پيامبر وقتي مشرکان از سرسختي پيامبر به ستوه آمده بودند و راه هاي متعددشان در جهت شکست آيين و مذهب پيامبر به بن بست رسيده بود. از قدرت شعر و شاعري بهره بردند، لذا دو نفر از شاعران تنومندشان را جهت هجو و ناسزا گويي بسوي پيامبر فرستادند، آنان به وجود مقدس پيامبر نسبت هايي ناروا داده و ايشان را ديوانه خطاب کردند. در نتيجه آيه فوق درجواب آن شاعران نازل شد و سرانجام آنها را بيان فرمود، در ادامه آيه، قرآن کريم با کلمه «انتصار» که به معناي انتقام است، به رفتار شعرايي مي پردازد که بعد از مظلوميت پيامبر انتقام مي گيرند و با اشعار خود، اشعاري را که مشرکين سروده اند و از پيامبر، اسلام و مسليمن بدگويي کرده اند، پاسخ داده و ردکرده اند.( 1 )
تمامي تيتراژ و همچنين کل مفهوم سريال بر مبناي همين آيه تصويري شده است و در حقيقت آيه فوق الذکر، تبرک مصداقي و مفهومي تيتراژ و سريال مختارنامه است که به نوعي تقابل خير و شر را تداعي مي نمايد.
بسم الله الرحمن الرحيم
الا الذين امنوا و عملوا الصالحات وذکروالله کثيرا وانتصروا من بعد ما ظلموا وسيعلم الذين ظلمو اي منقلب ينقلبون (اشعراء / 227)
مگر کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام مي دهند و خدا را بسيار ياد مي کنند، و به هنگامي که مورد ستم واقع مي شوند به دفاع از خويشتن [و مؤمنان] بر مي خيزند؛ آنها که ستم کردند به زودي مي دانند که بازگشتشان به کجاست!
در رسم الخط اين آيه از فونت معلي استفاده شده است که با توجه به ويژگي هاي اين رسم الخط يعني منسجم بودن و تيزي لبه هاي حروف، توانسته است معني و مفهوم آيه را به صورت بصري بيان نمايد.
منسجم بودن حروف مي تواند حاکي از شلوغي ميدان جنگ باشد که نيروهاي خير و شر در حال مبارزه بوده و لبه هاي تيز حروف نماد شمشير آنهاست و اين پردازش با مفهوم قسمت آخر آيه که شکست شر را بيان مي نمايد نتيجه گيري مي شود، در وصف اين مفهوم، باقي ماندن تک صداي شمشير در انتهاي صحنه باعث شده است ، مخاطب با دو سوال به صحنه بعد برود:
- صداي آخرين شمشير، صداي پيروزي خير را نويد مي دهد يا شر را؟
- با توجه به مفهوم آيه، پيروز ميدان خير، چه کسي است؟
اين صحنه در جواب سوال هاي پيشين مي باشد . يک بيابان برهوت که هيچ خش و خاري در آن يافت نمي شود و تک سواري در وسط بيابان که نقطه تمرکز تصوير را به خود جلب نموده است و مخاطب در پي سوال (اين تک سوار چه کسي است؟) به صحنه بعد مي رود.
بيابان، خشکي، آسمان ابري و سياه نماد شر است و تک سوار با مرکب سفيد و لباس هاي سبز که در وسط شرور قرار گرفته در حقيقت نشانگر سيد الشهداء است که نماد نيکي و خير است و از اين جهت که در نقطه طلايي تصوير قرار گرفته است بيانگر قدرت تسلط خير بر شر مي باشد که به ضميمه مفهوم آيه قرآن در ابتداي تيتراژ در ادامه به مساله حذف شر خواهد پرداخت.
ثارالله به معني خون خدا است و تقابل خير و شر در اين صحنه شکل مي گيرد و مي توان اين تصاوير را از صحنه هايي طلايي تيتراژ بشمار آوريم که حاصل پيام اصلي تمامي صحنه هاست.
سيد الشهداء پيروزي خير بر شر را با تقديم خود خويش و اهل بيتشان رقم مي زند. پرتاب خون در اين صحنه نماد تقديم جان در راه خداوند براي حفظ دين مي باشد. و درحقيقت اين چند نماد مفهوم تصويري کلمه «انتصار» ، آيه مي باشد که در جهت انتقام از ظالمين بيان شده است.
در اين صحنه خون به عنوان کاتاليرز عمل نموده و تمامي آسمان را قرمز مي نمايد و باعث تحقيق وعده الهي که و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون است مي شود.
بنابراين کساني که ظلم نموده باشند به نتيجه حتمي آن که پيروزي خون بر شمشير است گرفتار خوهند شد و اين درسي است که در طول تاريخ تکرار پذير است.
خداوند هديه فرستاد شده را با باران که نمايانگر پيروزي و ظفراست پاسخ مي دهد.
نعمت برهمه جا گسترده و خير بر شر پيروز مي شود. پيروزي خون بر شمشير مفهومي است مانا، براي تمامي اعصار و زمانها که هرگاه مسلمين بخواهند از شر اشرار و ظلم و ستم ظالمين رهايي يابند، مي توانند به مفهوم آيه عمل نموده و از الگوي عملي آن يعني قيام سيد الشهداء درس بگيرند.
وظيفه تمامي مسلمانان است براي باقي ماندن نعمت فرو ريخته شده خداوندي، خون خود را در همان راهي که سيد الشهداء تقديم نموده اهداء نمايند.
با رمز گشايي از طريقه پيروزي سيد الشهداء و قابليت تکرار بازگشايي رمز پيروزي ، مختار نيز، از همين طريقه براي پيروزي عليه ظلم استفاده مي نمايد، بنابراين مختار، خون خود را تقديم خدا مي کند، اما تفاوتي که در اين است که در صحنه قبلي آنچه تقديم حضرت حق تعالي شد خون (جان) سيد الشهداء به قصد قربت و بي هيچ نيت ناخالصي در عمل بود لکن مختار در ظاهر اگر چه همان قصد سيد الشهداء را دارد و با شعار يالثارات الحسين قيامش را شروع مي نمايد ، اما در عمل به دليل عدم پاکي عقيده (2) راه را اشتباه مي رود؛ به همين منظور، کارگردان در اين صحنه، رسم الخط اسم سريال (مختارنامه) را با خون و آتش داخل نموده است، تا آتش ناخالصي قيام مختار را نشانه رود، و ناپاکي هاي وجود مختار را بسوزاند وآن را به طلاي اصل (قرب الهي) بدل نمايد و سپس به سوي خداوند اهداء شود.
در اين تصوير، علت تعويض رسم الخط مختارنامه که ميانه معلي ونستعليق است نيز مي تواند مشکوک بودن و ناخالصي قيام او دانست. بنابراين در اين رسم الخط از حروف با بين تيزي معلي و نرمي نستعليق استفاده شده است.
تصاوير زمينه در اين صحنه ها ، شخصيتهاي مثبت و منفي تاريخي را نمايش مي دهد که بيانگر درگيري هميشگي نيروهاي خير و شر است.
بر اين اساس پاشيدگي خون به معني مبارزه در راه حق تعالي است.
خط الرسم از اين مرحله به بعد به صورت نستعليق است و از حروف نرم استفاده شده است که مي تواند به معني مشخص بودن راه و رسم مبارزه باشد که بر اساس ميزان و عملکرد روش سيدالشهداء است.
اين مرحله به بعد، به انتهاي آيه اشاره دارد و به بيان نتيجه ستم و حذف آن از دنيا مي پردازد.
با کامل شدن رنگ خون در تمامي صفحه در تصوير شماره سوم(3)، شروع دنياي جديد و خالي از هر گونه ظلم و ستم را نويد داده مي شود.
در اين دنياي جديد که به حاکميت امام زمان است، تمامي عالم سفيد است و ديگر رنگ قرمزي که نشانگر مبارزه خير و شر باشد مشاهده نمي شود پس تمامي دنيا را سفيدي و پاکي فرا خواهد گرفت.
پس زمينه ها از اين به بعد شامل افراد مثبت و نيروهاي خير است.
باريدن باران و افزايش ريزش آن ، حاکي از وفور نعمات الهي در دوران ظهور است.
بنابراين در اين صحنه ، اسب در ميان باران حرکت مي کند، در اين قسمت اسب بي سرنشين، که همان ذوالجناح است (اشاره به ابتداي تيتراژ دارد که سيدالشهداء خون (جان) خود را هبه نمودند و اسب بعد از شهادت صاحبش) به دنبال صاحب ديگر خود حرکت مي کند.
ذوالجناح در آخر تيتراژ صاحب اصلي خود را سوار مي کند، که در تصوير با قرار گرفتن خورشيد بر روي آن اين مفهوم تداعي مي شود.
اين بخش تيتراژ به مفهوم اين جمله که سرخي خون حسين ، سبزي پرچم اباصالح است مي پردازد.
کارگردان در اين قسمت خود عهدار ادامه مبارزه باشر است، لذا دستانش را بر داخل آب باران برده (حاکي از ادامه راه سيد الشهداء ) و با برداشتن مقداري از آن (حاکي از وسعت توان خويش براي دفع شر) به اين مفهوم اشاره مي نمايد.
استفاده از رسم الخط نستعليق و هم رنگ خون بودن آن به بازگويي تقديم خون در راه الهي اشاره دارد.
همچنين گذر تصاوير از سياه و سفيد به رنگي، نشانگر پيروزي و سعادت در طريقه و روش است.
کارگردان به نکته ظريف ديگري در اين مرحله اشاره دارد وآن اينکه تقديم خود در راه خدا براي پيروزي نيروهاي خير، فقط از طريق جبهه جنگ و مبارزه نيست بلکه جهاد فرهنگي هم به همان اندازه مي تواند موثر باشد.
اين جنجال تا جايي ادامه پيدا کرد که شايعه سانسور صداي اين خانم از تيتراژ پاياني، دهن به دهن گردش نمود، حرف و حديث ها همچنان ادامه داشت تا بعد از استفتائي که از آيت الله نوري همداني مبني بر عدم اشکال شرعي پخش صداي زن تيتراژ سريال مختارنامه صورت گرفت، ماجرا ختم به خير شد. اينکه هر هفته لالايي پر سوز و گداز جنوبي تيتراژ جزء لاينفک سريال مختارنامه شده است.
اين تيتراژ توانسته هر سه اصل کليدي تيتراژ خوب را رعايت نمايد. بنابراين بازشناسي و بررسي هنري اين تيتراژ سريال مختارنامه بنمايد. اين نوشتار سعي کرده است با مفهوم شناسي تصويري تيتراژ سريال مختارنامه بتواند بازنگري دوباره ايي درتوجه مخاطبين تيتراژ اين سريال داشته باشد.
تيتراژ ابتدايي سريال مختارنامه با توجه به آيه ابتدايي آن شکل مي گيرد.
در زمان پيامبر وقتي مشرکان از سرسختي پيامبر به ستوه آمده بودند و راه هاي متعددشان در جهت شکست آيين و مذهب پيامبر به بن بست رسيده بود. از قدرت شعر و شاعري بهره بردند، لذا دو نفر از شاعران تنومندشان را جهت هجو و ناسزا گويي بسوي پيامبر فرستادند، آنان به وجود مقدس پيامبر نسبت هايي ناروا داده و ايشان را ديوانه خطاب کردند. در نتيجه آيه فوق درجواب آن شاعران نازل شد و سرانجام آنها را بيان فرمود، در ادامه آيه، قرآن کريم با کلمه «انتصار» که به معناي انتقام است، به رفتار شعرايي مي پردازد که بعد از مظلوميت پيامبر انتقام مي گيرند و با اشعار خود، اشعاري را که مشرکين سروده اند و از پيامبر، اسلام و مسليمن بدگويي کرده اند، پاسخ داده و ردکرده اند.( 1 )
تمامي تيتراژ و همچنين کل مفهوم سريال بر مبناي همين آيه تصويري شده است و در حقيقت آيه فوق الذکر، تبرک مصداقي و مفهومي تيتراژ و سريال مختارنامه است که به نوعي تقابل خير و شر را تداعي مي نمايد.
بسم الله الرحمن الرحيم
الا الذين امنوا و عملوا الصالحات وذکروالله کثيرا وانتصروا من بعد ما ظلموا وسيعلم الذين ظلمو اي منقلب ينقلبون (اشعراء / 227)
مگر کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام مي دهند و خدا را بسيار ياد مي کنند، و به هنگامي که مورد ستم واقع مي شوند به دفاع از خويشتن [و مؤمنان] بر مي خيزند؛ آنها که ستم کردند به زودي مي دانند که بازگشتشان به کجاست!
در رسم الخط اين آيه از فونت معلي استفاده شده است که با توجه به ويژگي هاي اين رسم الخط يعني منسجم بودن و تيزي لبه هاي حروف، توانسته است معني و مفهوم آيه را به صورت بصري بيان نمايد.
منسجم بودن حروف مي تواند حاکي از شلوغي ميدان جنگ باشد که نيروهاي خير و شر در حال مبارزه بوده و لبه هاي تيز حروف نماد شمشير آنهاست و اين پردازش با مفهوم قسمت آخر آيه که شکست شر را بيان مي نمايد نتيجه گيري مي شود، در وصف اين مفهوم، باقي ماندن تک صداي شمشير در انتهاي صحنه باعث شده است ، مخاطب با دو سوال به صحنه بعد برود:
- صداي آخرين شمشير، صداي پيروزي خير را نويد مي دهد يا شر را؟
- با توجه به مفهوم آيه، پيروز ميدان خير، چه کسي است؟
اين صحنه در جواب سوال هاي پيشين مي باشد . يک بيابان برهوت که هيچ خش و خاري در آن يافت نمي شود و تک سواري در وسط بيابان که نقطه تمرکز تصوير را به خود جلب نموده است و مخاطب در پي سوال (اين تک سوار چه کسي است؟) به صحنه بعد مي رود.
بيابان، خشکي، آسمان ابري و سياه نماد شر است و تک سوار با مرکب سفيد و لباس هاي سبز که در وسط شرور قرار گرفته در حقيقت نشانگر سيد الشهداء است که نماد نيکي و خير است و از اين جهت که در نقطه طلايي تصوير قرار گرفته است بيانگر قدرت تسلط خير بر شر مي باشد که به ضميمه مفهوم آيه قرآن در ابتداي تيتراژ در ادامه به مساله حذف شر خواهد پرداخت.
ثارالله به معني خون خدا است و تقابل خير و شر در اين صحنه شکل مي گيرد و مي توان اين تصاوير را از صحنه هايي طلايي تيتراژ بشمار آوريم که حاصل پيام اصلي تمامي صحنه هاست.
سيد الشهداء پيروزي خير بر شر را با تقديم خود خويش و اهل بيتشان رقم مي زند. پرتاب خون در اين صحنه نماد تقديم جان در راه خداوند براي حفظ دين مي باشد. و درحقيقت اين چند نماد مفهوم تصويري کلمه «انتصار» ، آيه مي باشد که در جهت انتقام از ظالمين بيان شده است.
در اين صحنه خون به عنوان کاتاليرز عمل نموده و تمامي آسمان را قرمز مي نمايد و باعث تحقيق وعده الهي که و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون است مي شود.
بنابراين کساني که ظلم نموده باشند به نتيجه حتمي آن که پيروزي خون بر شمشير است گرفتار خوهند شد و اين درسي است که در طول تاريخ تکرار پذير است.
خداوند هديه فرستاد شده را با باران که نمايانگر پيروزي و ظفراست پاسخ مي دهد.
نعمت برهمه جا گسترده و خير بر شر پيروز مي شود. پيروزي خون بر شمشير مفهومي است مانا، براي تمامي اعصار و زمانها که هرگاه مسلمين بخواهند از شر اشرار و ظلم و ستم ظالمين رهايي يابند، مي توانند به مفهوم آيه عمل نموده و از الگوي عملي آن يعني قيام سيد الشهداء درس بگيرند.
وظيفه تمامي مسلمانان است براي باقي ماندن نعمت فرو ريخته شده خداوندي، خون خود را در همان راهي که سيد الشهداء تقديم نموده اهداء نمايند.
با رمز گشايي از طريقه پيروزي سيد الشهداء و قابليت تکرار بازگشايي رمز پيروزي ، مختار نيز، از همين طريقه براي پيروزي عليه ظلم استفاده مي نمايد، بنابراين مختار، خون خود را تقديم خدا مي کند، اما تفاوتي که در اين است که در صحنه قبلي آنچه تقديم حضرت حق تعالي شد خون (جان) سيد الشهداء به قصد قربت و بي هيچ نيت ناخالصي در عمل بود لکن مختار در ظاهر اگر چه همان قصد سيد الشهداء را دارد و با شعار يالثارات الحسين قيامش را شروع مي نمايد ، اما در عمل به دليل عدم پاکي عقيده (2) راه را اشتباه مي رود؛ به همين منظور، کارگردان در اين صحنه، رسم الخط اسم سريال (مختارنامه) را با خون و آتش داخل نموده است، تا آتش ناخالصي قيام مختار را نشانه رود، و ناپاکي هاي وجود مختار را بسوزاند وآن را به طلاي اصل (قرب الهي) بدل نمايد و سپس به سوي خداوند اهداء شود.
در اين تصوير، علت تعويض رسم الخط مختارنامه که ميانه معلي ونستعليق است نيز مي تواند مشکوک بودن و ناخالصي قيام او دانست. بنابراين در اين رسم الخط از حروف با بين تيزي معلي و نرمي نستعليق استفاده شده است.
تصاوير زمينه در اين صحنه ها ، شخصيتهاي مثبت و منفي تاريخي را نمايش مي دهد که بيانگر درگيري هميشگي نيروهاي خير و شر است.
بر اين اساس پاشيدگي خون به معني مبارزه در راه حق تعالي است.
خط الرسم از اين مرحله به بعد به صورت نستعليق است و از حروف نرم استفاده شده است که مي تواند به معني مشخص بودن راه و رسم مبارزه باشد که بر اساس ميزان و عملکرد روش سيدالشهداء است.
اين مرحله به بعد، به انتهاي آيه اشاره دارد و به بيان نتيجه ستم و حذف آن از دنيا مي پردازد.
با کامل شدن رنگ خون در تمامي صفحه در تصوير شماره سوم(3)، شروع دنياي جديد و خالي از هر گونه ظلم و ستم را نويد داده مي شود.
در اين دنياي جديد که به حاکميت امام زمان است، تمامي عالم سفيد است و ديگر رنگ قرمزي که نشانگر مبارزه خير و شر باشد مشاهده نمي شود پس تمامي دنيا را سفيدي و پاکي فرا خواهد گرفت.
پس زمينه ها از اين به بعد شامل افراد مثبت و نيروهاي خير است.
باريدن باران و افزايش ريزش آن ، حاکي از وفور نعمات الهي در دوران ظهور است.
بنابراين در اين صحنه ، اسب در ميان باران حرکت مي کند، در اين قسمت اسب بي سرنشين، که همان ذوالجناح است (اشاره به ابتداي تيتراژ دارد که سيدالشهداء خون (جان) خود را هبه نمودند و اسب بعد از شهادت صاحبش) به دنبال صاحب ديگر خود حرکت مي کند.
ذوالجناح در آخر تيتراژ صاحب اصلي خود را سوار مي کند، که در تصوير با قرار گرفتن خورشيد بر روي آن اين مفهوم تداعي مي شود.
اين بخش تيتراژ به مفهوم اين جمله که سرخي خون حسين ، سبزي پرچم اباصالح است مي پردازد.
کارگردان در اين قسمت خود عهدار ادامه مبارزه باشر است، لذا دستانش را بر داخل آب باران برده (حاکي از ادامه راه سيد الشهداء ) و با برداشتن مقداري از آن (حاکي از وسعت توان خويش براي دفع شر) به اين مفهوم اشاره مي نمايد.
استفاده از رسم الخط نستعليق و هم رنگ خون بودن آن به بازگويي تقديم خون در راه الهي اشاره دارد.
همچنين گذر تصاوير از سياه و سفيد به رنگي، نشانگر پيروزي و سعادت در طريقه و روش است.
کارگردان به نکته ظريف ديگري در اين مرحله اشاره دارد وآن اينکه تقديم خود در راه خدا براي پيروزي نيروهاي خير، فقط از طريق جبهه جنگ و مبارزه نيست بلکه جهاد فرهنگي هم به همان اندازه مي تواند موثر باشد.
نوحه تيتراژ پاياني سريال مختارنامه
اين جنجال تا جايي ادامه پيدا کرد که شايعه سانسور صداي اين خانم از تيتراژ پاياني، دهن به دهن گردش نمود، حرف و حديث ها همچنان ادامه داشت تا بعد از استفتائي که از آيت الله نوري همداني مبني بر عدم اشکال شرعي پخش صداي زن تيتراژ سريال مختارنامه صورت گرفت، ماجرا ختم به خير شد. اينکه هر هفته لالايي پر سوز و گداز جنوبي تيتراژ جزء لاينفک سريال مختارنامه شده است.
پي نوشت ها :
1- جهت مطالعه مي توانيد به تفسير الميزان نوشته علامه طباطبائي مراجعه نمائيد.
2. مختار قيامش را بدون اجازه امام زمان خويش حضرت زين العابدين شروع نمودند، بنابراين قيام ايشان وجه شرعي نداشته است.
3. تصوير (با معرفي: کاوه فتوحي) مراد است.