عشق تا اوج دقايق هاي سرخ

نوجواني جبهه ها را درک کرد بازي پس کوچه ها را ترک کرد رفت تا خط مقدم تا خدا رفت تا معنا کند آيينه را آن بسيجي نبض فردا را گرفت نبض فردايي فريبا را گرفت رفت تا در جبهه ها زيبا شود نيمه ي گم گشته اش پيدا شود
يکشنبه، 23 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عشق تا اوج دقايق هاي سرخ

 عشق تا اوج دقايق هاي سرخ
عشق تا اوج دقايق هاي سرخ


 






 

شاعر: رضا حداديان

نوجواني جبهه ها را درک کرد
بازي پس کوچه ها را ترک کرد

رفت تا خط مقدم تا خدا
رفت تا معنا کند آيينه را

آن بسيجي نبض فردا را گرفت
نبض فردايي فريبا را گرفت

رفت تا در جبهه ها زيبا شود
نيمه ي گم گشته اش پيدا شود

خاک ايران را حمايت مي نمود
خونفشاني را روايت مي نمود

«تکه اي از آسمان مال من است
راه پرواز من از اين روزن است »

جبهه درها را به رويش باز کرد
او خودش را تا خدا آغاز کرد

يورش دشمن ، شقايق هاي سرخ
عشق تا اوج دقايق هاي سرخ

تانک ها ناگاه پيدا مي شوند
بي خدايي ها هويدا مي شوند

نوجوان ما پر از دلدادگي است
او پر از انگيزه ي آزادگي است

داخل دستان او نارنجکي است
واي ! اين با زندگي بيگانه کيست ؟

او که اين سان مست و بي پروا شده
او ه اين سان عاشق و شيدا شده

سنگر خود را رها کرد و پريد
پرده هاي خواب و رؤيا را دريد

تانک دشمن ناگهان آتش گرفت
نقشه ي گردن کشان آتش گرفت

يک کبوتر از ميان شعله ها
آسمان ، پرواز آبي تا خدا

منبع: نشريه جوانان امروز، شماره 2094



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.