چرا کودکان دروغ مي گويند؟
دروغگويي و راستگويي از جمله رفتارهايي هستند که کودک بايد در جمع خانه و خانواده بياموزد. اغلب والدين، زماني که متوجه مي شوند کودک يا نوجوان شان دروغ مي گويد، شديداً متاثر و معترض مي شوند. کودکان خردسال ( زير سه سال ) به دليل اين که هنوز قادر به تشخيص تفاوت واقعيت از خيال نيستند، نمي توانند بين راست و دروغ تفاوتي قايل شوند. معمولاً دروغ پردازي هاي خيالي کودکان از سنين چهار يا پنج سالگي به بعد کاهش مي يابد و کم کم قدرت تشخيص واقعيت از خيال را پيدا مي کنند. اما اگر بعد از اين سن نيز سعي کنند با روياسازي هاي ذهني خود حقيقت را ناديده بگيرند، والدين بايد درصدد رفع علت اين امر باشند. براي مثال، اگر کودک شش ساله يي مدام از دوست خيالي خود صحبت مي کند، پدر و مادر بايد سعي کنند فرزندشان را با کودکان ديگر همبازي کنند تا او نيازي به خيالپردازي هاي واهي نداشته باشد. معمولاً کودکان از سنين شش تا هفت سالگي به بعد تنها زماني که دچار اضطراب، تشويش و نگراني شديد شوند، دروغ مي گويند. از جمله رايج ترين شرايطي که منجر به دروغگويي کودک مي شود، عبارتند از:
ـ گاهي کودکان براي جلب توجه ديگران دروغ مي گويند. اگر کودک احساس کند که از اين طريق مي تواند نظر اطرافيانش را به خود جلب کند، ممکن است مرتباً دروغ بگويد. به بياني ديگر، زماني که کودک نتواند با استفاده از روش هاي خوشايند و پسنديده نظر سايرين را به خودش جلب کند به دروغگويي و رياکاري متوسل مي شود.
ـ گاهي کودکان بري اين که خودشان را بهتر نشان دهند، دروغ مي گويند. در اين گونه شرايط، عاملي که موجب دروغگويي بچه ها مي شود فقدان اعتماد به نفس در آنان است. کودکاني که داراي حس ارزشمند و اعتماد به نفس بالايي هستند، هيچ گاه براي بهتر نشان دادن خودشان نيازي به دروغ گفتن حس نمي کنند.
ـ گاهي کودکان زماني که احساس کنند دچار مشکل شده اند، شروع به دروغگويي مي کنند. در چنين مواردي بايد از ابتدا به کودک اهميت راستگويي و صداقت را ياد داد. از طريق پي بردن به اين گونه ارزش هاي خانوادگي ـ اجتماعي است که کودک حتي اگر در شرايط بحراني و دشوار نيز قرار گيرد دروغ نخواهد گفت.
ـ گاهي کودکان از ترس اين که واقعيت را به والدين شان بگويند، شروع به دروغگويي مي کنند. آنها تصور مي کنند که چون نتوانسته اند انتظارات پدر و مادرشان را برآورده سازند، بنابراين براي نااميد نکردن، عصباني نکردن و ناسزا نشنيدن از آنها، دروغ گفتن را تنها راه حل موجود مي بينند.
ـ دروغگويي ويژگي و صفتي است که بچه ها به راحتي از والدين خود ياد مي گيرند. پدري ممکن است از فرزندش بخواهد که در پاسخ به مراجعي که جلو در منزل يا پشت خط تلفن منتظر است که با او صحبت کند، بگويد « به او بگو پدرم نيست» يا شايد مادر از فرزندش بخواهد اتفاقي که در منزل افتاده است را به پدر نگويد و... به اين ترتيب کودک با دروغ و عدم صداقت آشنا مي شود.
ـ گروهي از کودکان و نوجوانان نيز چنان در دام تکرار دروغ هاي شان مي افتند که رهايي از دست آنها براي شان دشوار و غيرممکن مي شود. آنها اغلب فکر مي کنند که دروغ گفتن آسان ترين راه براي رو به رو شدن با والدين، اعضاي خانواده، آموزگاران و دوستان شان است. اين گروه از بچه ها اغلب دروغگويي را کاري زشت و ناپسند نمي دانند و از اين که ديگران آنها را دروغگوياني بزرگ مي شناسند، ناراحت نمي شوند.
ـ گروهي ديگر از کودکان و نوجوانان هستند که نمي دانند با دروغگويي خود موجب رنجش اطرافيان مي شوند.
ـ گروهي از نوجوانان نيز با دروغگويي هاي مکرر خود سعي مي کنند حقايق را مخفي نگه دارند. براي مثال نوجواني که معتاد به مواد مخدر است سعي مي کند در مقابل پرسش هاي ديگران که « از کجا پول آورده اي؟ مواد از کجا تهيه مي کني ؟... با چه کساني دوست هستي ؟ و...» دروغ بگويد.
ـ به کودک بگوييد که احساس او را درک مي کنيد و مي دانيد که او دوست دارد، آرزوهايش به حقيقت بپيوندند. براي مثال، وقتي او مي گويد: «... بهترين فوتباليست مدرسه است...» به او بگوييد که مي فهميد او دوست دارد که بهترين باشد.
ـ سعي کنيد هميشه درصدد يافتن راه حل مشکل باشيد و نه سرزنش و شماتت کودک.
ـ براي کودک توضيح دهيد، زماني که ما راست مي گوييم، ديگران به ما و گفته هاي مان اعتماد مي کنند و افکار و رفتارشان را بر پايه ي صحبت هاي ما بنا مي کنند. اگر يک نفر مدام دروغ بگويد هيچ کس حرف او را قبول نخواهد کرد و خيلي زود از جمع دوستانش طرد خواهد شد.
ـ زماني که فرزندتان با وجود اين که گفتن حقيقت برايش سخت و ناگوار است، راست مي گويد، حمايت و توجه لازم را نسبت به اين رفتار پسنديده ي او ابراز کنيد.
ـ با فرزندتان رو راست و يک رنگ باشيد. سعي کنيد هر روز چند دقيقه يي را براي گفت و گوهاي دو نفره اختصاص دهيد. کودکان اغلب تمايل دارند آنچه که موجب ناراحتي و دلخوري شان شده را با والدين شان در ميان گذارند.
ـ براي تشويق کودک به راستگويي علاقه و اعتماد خودتان را به او نشان دهيد. نسبت به کارها فعاليت ها و برنامه هاي روزانه ي کودک خود توجه نشان دهيد و با اين روش به راحتي مي توانيد به نقطه ضعف ها و کمبودهاي او پي ببريد.
ـ هيچ گاه کودک را براي راست گفتن، تهديد نکنيد. زيرا او را مجبور مي کنيد که گاهي راست نگويد. هدف ما اين است که بچه ها به حقيقت احترام بگذارند، نه آنکه از ترس تهديدهاي ما راست بگويند.
منبع: نشريه 7 روز زندگي شماره 111
ـ گاهي کودکان براي جلب توجه ديگران دروغ مي گويند. اگر کودک احساس کند که از اين طريق مي تواند نظر اطرافيانش را به خود جلب کند، ممکن است مرتباً دروغ بگويد. به بياني ديگر، زماني که کودک نتواند با استفاده از روش هاي خوشايند و پسنديده نظر سايرين را به خودش جلب کند به دروغگويي و رياکاري متوسل مي شود.
ـ گاهي کودکان بري اين که خودشان را بهتر نشان دهند، دروغ مي گويند. در اين گونه شرايط، عاملي که موجب دروغگويي بچه ها مي شود فقدان اعتماد به نفس در آنان است. کودکاني که داراي حس ارزشمند و اعتماد به نفس بالايي هستند، هيچ گاه براي بهتر نشان دادن خودشان نيازي به دروغ گفتن حس نمي کنند.
ـ گاهي کودکان زماني که احساس کنند دچار مشکل شده اند، شروع به دروغگويي مي کنند. در چنين مواردي بايد از ابتدا به کودک اهميت راستگويي و صداقت را ياد داد. از طريق پي بردن به اين گونه ارزش هاي خانوادگي ـ اجتماعي است که کودک حتي اگر در شرايط بحراني و دشوار نيز قرار گيرد دروغ نخواهد گفت.
ـ گاهي کودکان از ترس اين که واقعيت را به والدين شان بگويند، شروع به دروغگويي مي کنند. آنها تصور مي کنند که چون نتوانسته اند انتظارات پدر و مادرشان را برآورده سازند، بنابراين براي نااميد نکردن، عصباني نکردن و ناسزا نشنيدن از آنها، دروغ گفتن را تنها راه حل موجود مي بينند.
ـ دروغگويي ويژگي و صفتي است که بچه ها به راحتي از والدين خود ياد مي گيرند. پدري ممکن است از فرزندش بخواهد که در پاسخ به مراجعي که جلو در منزل يا پشت خط تلفن منتظر است که با او صحبت کند، بگويد « به او بگو پدرم نيست» يا شايد مادر از فرزندش بخواهد اتفاقي که در منزل افتاده است را به پدر نگويد و... به اين ترتيب کودک با دروغ و عدم صداقت آشنا مي شود.
ـ گروهي از کودکان و نوجوانان نيز چنان در دام تکرار دروغ هاي شان مي افتند که رهايي از دست آنها براي شان دشوار و غيرممکن مي شود. آنها اغلب فکر مي کنند که دروغ گفتن آسان ترين راه براي رو به رو شدن با والدين، اعضاي خانواده، آموزگاران و دوستان شان است. اين گروه از بچه ها اغلب دروغگويي را کاري زشت و ناپسند نمي دانند و از اين که ديگران آنها را دروغگوياني بزرگ مي شناسند، ناراحت نمي شوند.
ـ گروهي ديگر از کودکان و نوجوانان هستند که نمي دانند با دروغگويي خود موجب رنجش اطرافيان مي شوند.
ـ گروهي از نوجوانان نيز با دروغگويي هاي مکرر خود سعي مي کنند حقايق را مخفي نگه دارند. براي مثال نوجواني که معتاد به مواد مخدر است سعي مي کند در مقابل پرسش هاي ديگران که « از کجا پول آورده اي؟ مواد از کجا تهيه مي کني ؟... با چه کساني دوست هستي ؟ و...» دروغ بگويد.
آموزش راستگويي به کودکان
ـ به کودک بگوييد که احساس او را درک مي کنيد و مي دانيد که او دوست دارد، آرزوهايش به حقيقت بپيوندند. براي مثال، وقتي او مي گويد: «... بهترين فوتباليست مدرسه است...» به او بگوييد که مي فهميد او دوست دارد که بهترين باشد.
ـ سعي کنيد هميشه درصدد يافتن راه حل مشکل باشيد و نه سرزنش و شماتت کودک.
ـ براي کودک توضيح دهيد، زماني که ما راست مي گوييم، ديگران به ما و گفته هاي مان اعتماد مي کنند و افکار و رفتارشان را بر پايه ي صحبت هاي ما بنا مي کنند. اگر يک نفر مدام دروغ بگويد هيچ کس حرف او را قبول نخواهد کرد و خيلي زود از جمع دوستانش طرد خواهد شد.
ـ زماني که فرزندتان با وجود اين که گفتن حقيقت برايش سخت و ناگوار است، راست مي گويد، حمايت و توجه لازم را نسبت به اين رفتار پسنديده ي او ابراز کنيد.
ـ با فرزندتان رو راست و يک رنگ باشيد. سعي کنيد هر روز چند دقيقه يي را براي گفت و گوهاي دو نفره اختصاص دهيد. کودکان اغلب تمايل دارند آنچه که موجب ناراحتي و دلخوري شان شده را با والدين شان در ميان گذارند.
ـ براي تشويق کودک به راستگويي علاقه و اعتماد خودتان را به او نشان دهيد. نسبت به کارها فعاليت ها و برنامه هاي روزانه ي کودک خود توجه نشان دهيد و با اين روش به راحتي مي توانيد به نقطه ضعف ها و کمبودهاي او پي ببريد.
ـ هيچ گاه کودک را براي راست گفتن، تهديد نکنيد. زيرا او را مجبور مي کنيد که گاهي راست نگويد. هدف ما اين است که بچه ها به حقيقت احترام بگذارند، نه آنکه از ترس تهديدهاي ما راست بگويند.
منبع: نشريه 7 روز زندگي شماره 111