تفسير علمي قرآن از ديدگاه مفسران شيعه (6)
نويسنده: دکتر محمد علي رضايي اصفهاني
دانشيار جامعة المصطفي العالميه
دانشيار جامعة المصطفي العالميه
14.آيت الله سبحاني
ايشان در جاي ديگري مي فرمايد: «ظواهر غير قابل انکار قرآن، اين است که انسان را از گل آفريده و حلقه هايي در اين ميان وجود ندارد، ولي با اين همه، هر گاه
فرضيه ي تحول انواع در آينده رنگ علمي به خود گرفت و روي دلايل قطعي و روشن، ثابت شد که انسان کنوني پس از تحولات جوهري و تبدلات نوعي، موجود دو پا و صاحب نفسي ناطقه شده است و اين ثبوت به مرحله اي رسيد که مسئله ي تحول انواع را در شمار مسايل قطعي و روشن که جاي هيچ گونه انکار نباشد، وارد ساخت، در اين صورت ظواهر قرآن طوري نيست که قابل تأويل و تفسير نباشد؛ زيرا مي توان گفت: اينکه خداوند فرموده انسان را از گل آفريده است، هرگز منافات ندارد که ميان گل و انسان شدن، مراحلي بوده که خداوند به آنها اشاره يا تصريحي نفرموده است و هرگز سکوت، دليل بر نبودن واسطه نيست»(سبحاني، [بيتا]، ص21).
ايشان در کتاب برهان رسالت در مورد جاذبه ي عمومي، کرويت زمين، حرکت زمين و اجرام سماوي و زوجيت گياهان، به قرآن و علم اشاره مي کند و باي اعجاز قرآن به آنها استدلال مي نمايد(سبحاني، 1398ق، ص253ــ 283)؛ همچنين در کتاب منشور جاويد(نخستين تفسير موضوعي به زبان فارسي) در موارد متعدد، نظريه هاي علمي و مکاتب جديد غربي را متعرض شده اند؛ براي مثال در بحثي پيرامون انسان تحت عنوان «نظريه هاي طرح مستقل و طرح مشترک در آفرينش انسان» به بررسي خلقت انسان و نظريه ي تکامل و رد و ايراد آن مي پردازند(سبحاني، 1401ق، ج4، ص191)؛ پس ايشان هر چند با تطبيق قرآن، بر علوم جديد مخالف است، اما بر لزوم استفاده از کشفيات علمي در تفسير قرآن تأکيد مي کند(پس ظاهراً با استخدام علوم در فهم قرآن، موافق است)و اين تفصيل در تفسير علمي محسوب مي شود.
15.دکتر محمد صادقي
در تفسير الفرقان، در موارد متعددي از مطالب علمي جديد براي روشن کردن معناي آيات قرآن استفاده شده است؛ براي مثال ذيل آيه ي شريفه ي «قل ءإنّکم لتکفرون بالّذي خلق الأرض في يومين و ...»(فصلت:9ــ 12) کوشش دارد اثبات کند زمين از خورشيد جدا نشده است و اين نظريه ي علمي را رد مي کند و با ذکر نظريات علمي درباره ي پيدايش زمين، آخرين نظريه را که محال بودن جدا شدن زمين از خورشيد است، مي پذيرد(صادقي تهراني، 1408ق، ج24،ص26ــ 28).
همچنين ذيل آيه ي شريفه ي «ألم نجعل الأرض کفاتاً»(مرسلات:25) حرکت زمين و نيروي جاذبه ي آن را از آيه استفاده مي کند و مي گويد: «اين دو اصل را قرآن کريم، قرن ها قبل از کپرنيک و نيوتن کشف کرده بود». وي سپس شرحي راجع به نيروي جاذبه و ... مي دهد(همان ،ج29،ص341).
اما ايشان در گفت وگو با ما، قائل به تفصيل در تفسير علمي شدند و تفسير علمي را که منجر به تطبيق شود رد کردند.
16.تفسير قرآن مهر
جلد منتشر شد. رويکرد اين تفسير، اجتماعي و مخاطب آن نسل جوان است.
در مقدمه ي جلد اول اين تفسير، مسئله تفسير علمي به صورت مفصل مطرح شده است و برخي گونه هاي تفسير علمي، يعني استخراج همه ي جزئيات علوم از قرآن و تحميل نظريه هاي علمي بر قرآن مردود اعلام شده و گونه استخدام علوم در فهم وتفسير قرآن و نظريه پردازي هاي علمي و جهت دهي به مباني علوم انساني با استفاده از قرآن مطرح شده و با رعايت ضوابط تفاسير معتبر پذيرفته شده، سپس مباني تفسير علمي توضيح داده شده است(رضايي اصفهاني، 1387، ج1، ص291ــ 102).
يعني نگارندگان اين تفسير، قائل به تفصيل در تفسير علمي شده اند و تفسير قرآن بر اساس يافته هاي قطعي يا اطمينان آور علوم تجربي را با شرايطي پذيرفته اند؛ از جمله اينکه مطالب علمي با ظواهر قرآن سازگار باشد و منتهي به تحميل نظريه هاي علمي بر قرآن و تفسير به رأي نشود.
در اين تفسير، چند مورد از آيات علمي قرآن به عنوان اعجاز علمي مطرح شده است؛ از جمله: آيه 2 سوره رعد و آيه 10سوره لقمان در مورد نيروي جاذبه عمومي، آيات 37ــ 40 سوره يس در مورد حرکت هاي خورشيد و آيات 5 سوره حج و 12 سوره مؤمنون در مورد چينش مراحل خلقت انسان و آيه 12 سوره حجر در مورد لقاح ابرها و گياهان و آيه 49 سوره ذاريات در مورد زوجيت عام موجودات.
در اين تفسير، علاوه بر تفسير علمي ذيل آيات مربوط، به نظريه پردازي هاي علمي قرآن، يعني بيان حقايق علمي در قرآن که هنوز توسط علم جديد کشف نشده، اشاره شده است؛ از جمله: «نظريه ي وجود موجودات زنده در آسمان ها». اين نظريه از برخي آيات قرآن همچون آيه ي 29 سوره ي شوري قابل استفاده است که
مي فرمايد: «و من آياته خلق السّماوات و الأرض و ما بثّ فيهما من دابّةٍ»: و از نشانه هاي اوست آفرينش آسمان ها و زمين و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر ساخته است.
برخي نشانه هاي کيهان شناختي براي وجود موجودات زنده و با شعور در کرات دوردست ادعا شده است، اما کيهان شناسان هنوز نظريه ي قطعي در اين زمينه ابراز نکرده اند و چيزي ثابت نشده است؛ ولي اين مطلب را مي توان به عنوان يکي از نظريه هاي علمي برگرفته از قرآن، مبناي تحقيقات تجربي کيهان شناختي وسيع قرار داد(ر.ک: تفاسير قرآن ذيل آيه 29 شوري مثل نمونه؛ الجواهر و قرآن و علوم امروز).
نظريه ي گسترش آسمان ها: اين ديدگاه از برخي آيات قرآن، همچون آيه ي 47 سوره ي ذاريات استفاده مي شود که مي فرمايد: «و السّماء بنيناها بأيدٍ و إنّا لموسعون»: و ما آسمان را با دست(قدرت) بنا کرديم و همواره آن را گسترش مي دهيم.
در مباحث علمي فيزيک کيهاني دو ديدگاه در مورد آسمان ها وجود دارد: «يکي ديدگاه انبساط جهان وديگري ديدگاه انقباض جهان(ر.ک: هاوکينگ، [بي تا]، ص 58) و براي هر کدام شواهدي مطرح گرديده، ولي اثبات نشده است. از آيه ي فوق، ديدگاه انبساط جهان قابل برداشت است(ر.ک: رضايي اصفهاني، 1380، ج1، ص142به بعد)و مي تواند به عنوان يک نظريه ي علمي قرآني، مبناي تحقيقات کيهان شناسي قرار گيرد»(رضايي اصفهاني، 1387، ج1، ص 95).
همچنين در اين تفسير، به جهت دهي قرآن، به مباني علوم انساني اشاره کرده، از آن با عنوان نظريه پردازي هاي علمي قرآن در زمينه علوم انساني ياد مي کند و مي نويسد: «نظريه پردازي هاي قرآن در زمينه ي علوم انساني، مثل مباني مديريت در قرآن، مباني و اصول اقتصاد در قرآن، مباني سياست در قرآن و مباني اصول علوم تربيتي در قرآن، اگر اينگونه موارد به خوبي مورد توجه و کاوش قرار گيرد،
مي تواند انقلابي در جهان علوم انساني پديد آورد و چهره ي جهاني را در قرن بيست و يکم تغيير دهد و به سلطه ي فرهنگي غرب بر شرق پايان بخشد؛ براي نمونه، از آيات قرآن، خدا محوري استفاده مي شود؛ يعني خدا سرچشمه و منتهاي سير همه ي موجودات است: «انا لله وإنّا إليه راجعون»(بقره:156)، و اصولاً ارزش کارها به رنگ الهي «صبغة الله»(بقره:135) و در راه خدا بودن است، در حالي که مبناي علوم انساني جديد، انسان محوري است که اين مطلب در علوم انساني، به ويژه علوم تربيتي و علوم سياسي تأثير بسياري دارد و جهت خاصي به آنها مي دهد.
مبناي اقتصاد اسلامي نيز اقتصاد بدون ربا است، در حالي که اقتصاد جديد غرب بر اساس سيستم ربا، به ويژه در بانکداري، شکل گرفته است. اگر اين مبناي قرآني در بانکداري جاري شود، به سيستم جديدي رهنمون مي شويم.
علوم سياسي جديد نيز در غرب بر اساس جدايي دين از سياست و امور دنيوي(سکولاريسم) بنيان نهاده شده است، در حالي که سياست در قرآن، بر مبناي دخالت دين در سياست پايه گذاري شده است؛ از اين رو بسياري از آيات قرآن، مسايل حکومتي و اصول سياست خارجي و قوانين صلح و جنگ و .. را بيان مي کند(همان، ص 98).
نتيجه
نظريه هاي علمي بر قرآن پرهيز کرده اند؛ آفتي که در تفاسير علمي مثل الجواهر، طنطاوي و تفسير سر سيد احمد خان هندي و مانند آنها و الجواهر غزالي زياد ديده مي شود.
مفسران معاصر شيعه، به تفصيل در تفسير علمي قرآن توصيه کرده اند؛ يعني در جايي تفسير علمي قرآن را جايز شمرده اند که يافته هاي علوم تجربي قطعي باشد و يا مطلب علمي به صورت احتمالي به قرآن نسبت داده شود و همه ي اينها، مشروط به آن است که ظاهر آيه مورد نظر، بر مطلب دلالت داشته باشد و مستلزم تحميل بر قرآن نباشد؛ همان طور که تلاش براي استخراج همه ي جزئيات علوم از قرآن، ره به جايي نمي برد و مبناي استدلالي آن مخدوش است.
منابع:
1.ابوحجر، احمد عمر؛ التفسير العلمي للقرآن في الميزان؛ بيروت: دارقتيبة، 1411ق/1991م.
2.ادبلاکر، اريک؛ فيزيک نوين؛ ترجمه بهروز بيضائي؛ تهران: قدياني، 1370.
3.الحبال و مرعي الجواري، محمد جميل و مقداد؛ العلوم في القرآن؛[بي جا]:[بي نا]، [بي تا]
4.الخولي، امين؛ مناهج تجديد [بي جا]:[بي نا]، [بي تا].
5.الصدر، محمد باقر؛ اقتصادنا؛ قم: المجمع العلمي للشهيد الصدر، 1408ق.
6.بلاغي؛ محمد جواد؛ آلاء الرحمن في تفسير القرآن؛ چ2، تهران: کتابفروشي وجداني، [بي تا].
7.حلبي، علي اصغر؛ تاريخ نهضت هاي ديني سياسي معاصر؛ تهران: بهبهاني، 1371.
8.ذهبي، محمد حسين؛ التفسير و المفسرون؛ قاهره: دارالکتب الدينيه، 1381.
9.رازي، ابوالفتوح؛ روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن؛ مشهد: بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1374.
10.رستگار جويباري، يعقوب الدين؛ تفسير البصائر؛ قم: انتشارات رستگار جويباري، 1413ق.
11.رضايي اصفهاني، محمد علي؛ پژوهشي در اعجاز علمي قرآن؛ رشت: کتاب مبين،1380.
12.ــــــــ؛ تفسير قرآن مهر؛ پژوهش هاي تفسير و علوم قرآن، 1387.
13.ــــــــ؛ در آمدي بر تفسير علمي قرآن، قم: اسوه، 1376.
14.ــــــــ؛ منطق تفسير قرآن(2): روش و گرايش هاي تفسير قرآن؛ قم: مرکز جهاني علوم اسلامي، 1385.
15.رفيعي محمدي، ناصر؛ تفسير علمي قرآن؛2ج، تهران: فرهنگ گستر، 1379.
16.رومي، فهد بن عبدالرحمن بن سليمان؛ اتجاهات التفسيري في القرن الرابع عشر؛ الطبعة الاولي، ج3، عربستان سعودي:[بي نا]، 1407ق.
17.زرکشي، بدر الدين محمد بن عبدالله؛ البرهان في علوم القرآن، بيروت: دارالمعرفة، 1410ق.
18.سبحاني، جعفر؛ برهان رسالت؛ تهران: کتابخانه صدر، 1398ق.
19.ـــــــــ؛ تفسير صحيح آيات مشکله قرآن؛ تنظيم سيد هادي خسرو شاهي؛ قم: مؤسسه امام صادق(ع)، نشر توحيد، 1371.
20.ـــــــــ؛ داروينيسم يا تکامل انواع؛ قم، انتشارات توحيد، [بي تا].
21.ـــــــــ؛ منشور جاويد؛ قم: انتشارات اسلامي، 1401ق.
22.شريعتي، محمد تقي؛ تفسير نوين؛ تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1335.
23.صادقي تهراني، محمد؛ الفرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة، الطبعة الثانيه، تهران: فرهنگ اسلامي، 1408ق.
24.صدر الدين شيرازي، محمد بن ابراهيم(ملاصدرا)؛ تفسير القرآن الکريم؛ قم: بيدار 1366.
25.صدوق، ابوجعفر محمد؛ الامالي، تهران: کتاب فروشي اسلاميه، 1380.
26.طالقاني، سيد محمود؛ پرتوي از قرآن؛ تهران: انتشار، 1348.
27.طباطبايي، محمد حسين؛ الميزان في تفسير القرآن؛ الطبعة الثانيه، تهران: دارالکتب الاسلامية، 1397ق.
28.طبرسي؛ مجمع البيان في تفسير القرآن؛ تهران: المکتبة الاسلاميه، 1395ق.
29.طيب، سيد عبدالحسين؛ اطيب البيان في تفسير القرآن؛ ج3، تهران: اسلام، 1366.
30.عبدالرحمن العک، شيخ خالد؛ اصول التفسير و قواعده؛ الطبعة الثالثه، بيروت: دارالنفائس، 1414ق.
31.علوي مهر، حسين؛ روش ها و گرايش هاي تفسيري؛ قم: اسوه، 1381.
32.عميد زنجاني، عباسعلي؛ مباني و روش هاي تفسيري؛ چ4، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1366.
33.غزالي، محمد؛ الجواهر؛[بي جا]:[بي نا]،[بي تا].
34.کاشاني، ملافتح الله؛ تفسير منهج الصادقين؛ تهران: کتابفروشي اسلاميه، 1364.
35.نوفل، عبدالرزاق؛ القرآن و العلم الحديث؛ بيروت: دارالکتاب العربي، 1393ق.
36.مجله پيام قرآن: ويژه نامه دارالقرآن آيت الله العظمي گلپايگاني(مجموعه سخنراني ها)، 1360.
37.مشکيني اردبيلي، علي؛ تکامل در قرآن؛ ترجمه حسيني نژاد؛ تهران: فرهنگ اسلامي، [بي تا].
38.معرفت، محمد هادي؛ التمهيد في علوم القرآن؛ قم: مرکز مديريت حوزه علميه، 1367.
39.مغنيه، محمد جواد؛ تفسير الکاشف؛ الطبعة الثالثه، بيروت: دارالعلم للملايين، 1981م.
40.مکارم شيرازي، ناصر؛ تفسير به رأي ؛ چ7، قم: مطبوعاتي هدف،1367.
41.ـــــــــ؛ تفسير نمونه؛ چ26، تهران: دارالکتب الاسلامية،1364.
42.ـــــــــ؛ قرآن و آخرين پيامبر؛ چ2، تهران: دارالکتب الاسلاميه، [بي تا].
43.مؤدب، سيدرضا؛ روش هاي تفسير قرآن؛ قم: دانشگاه قم،1380.
44.هاوکينگ، استفن؛ تاريخچه زمان؛ ترجمه دادفرما؛ تهران: کيهان، [بي تا].
45-Encuclopadia of the Quran V:2
پي نوشت ها :
1.از جمله: شهيد غلامعلي همايي، حسين شيرافکن، محمد اميني، محسن اسماعيلي، محسن ملا کاظمي، محمد رضا احمدي، نيک زاد، و با نظارت علمي حضرت علامه معرفت و با بهره مندي از مشاوره آقايان دکتر مؤدب و دکتر آذربايجاني.