معيار اعتبار روايت هاي امامان شيعه
در ميان اين دسته از احاديث، روايات فراواني وجود دارند که به صراحت، نشان دهنده اعتبار روايات و بلکه عصمت و امامت ايشان است.(1) بديهي است که اگر کسي، ائمه شيعه را به عنوان راوي عادل بشناسد، بايد به مضمون اين روايات، اعتراف کند. به علاوه که اميرالمؤمنان علي (ع) در نظر اهل سنت، هم خليفه مسلمين هستند و هم جزو برترين صحابه پيامبر اسلام (ص)، و لذا احاديثي که ايشان نقل مي کنند، حجيت خواهند داشت. پس آنچه مورد سؤال است، رواياتي است که ائمه بزرگوار شيعه، بدون استناد ظاهري به نبي گرامي اسلام، بيان کرده اند براي اثبات اعتبار اين دسته از روايات شيعه، به سه دليل مي توان تمسک جست:
1. عصمت امامان
با اثبات عصمت، بديهي است که هر چه ايشان از پيامبر اسلام (ص) نقل مي کنند و يا اين که خود، به عنوان حکم الهي بيان مي دارند، بايد مورد پذيرش باشد و حتي اگر کسي در پذيرش دلايل امامت ايشان ترديد داشته باشد، نمي تواند به ايشان نسبت کذب بدهد؛ زيرا عصمت از گناه، پايين ترين مرتبه از مراتب عصمت است که با دلايل فوق ثابت مي شود.
2. دلايل نقلي
الف: حديث ثقلين
ب. حديث سفينه
ج. ساير روايات
گذشته از دلايل ياد شده، مي توان گفت چنان که بسياري از صحابه براي خود و ديگران، حق اجتهاد در سنت و فهم قرآن را به رسميت مي شناختند، همين حق براي خاندان پاک پيامبر (ص) نيز وجود دارد و شايد بر اساس همين دليل بوده است که شيخ محمود شلتوت، مفتي بزرگ اهل سنت، مذهب شيعه را در کنار ساير مذاهب اسلامي، به رسميت شناخته است. اين مطلب را نيز مي دانيم که ائمه شيعه، وصل به باب علم نبي هستند، (15) در حالي که ديگران به اين صفت راهي ندارند.
نکته پاياني
در برخي روايات نيز تصريح شده است که پيامبر، علم خود را به علي (ع) آموخت و نيز به علي (ع) دستور فرمود که اين روايات، براي ديگر ائمه، مکتوب گردد.
«در حديثي ديگر نيز از امام صادق(ع) نقل شده که حديث من، حديث پدرم است و حديث پدرم، حديث جدم است» و سپس اين سلسله را تا پيامبر (ص)، ذکر مي کنند.(16).
نتيجه آن که با استناد به روايات قطعي پيامبر اکرم (ص)، ثابت مي شود که پيروي از ائمه معصوم شيعه، کاملاً مطابق با سنت نبي گرامي اسلام (ص) است. البته شيعه، بيش از اين اعتقاد دارد و ايشان را امام منصوب از طرف خداوند متعال مي داند
مرکز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه قم
پي نوشت ها :
1. براي نمونه، ر. ک : الاصول من الکافي، کليني، تحقيق : علي اکبر الغفاري، تهران: دارالکتب الاسلاميه، 1388 ق، ج، ص - 286 -297؛ الصراط المستقيم الي مستحقي التقديم، علي بن يونس العاملي، تحقيق: محمد باقر بهبودي، المکتبه المرتضويه لا حياءالاثار الجعفريه، ج 2، ص - 123 135.
2. سوره بقره، آيه 124.
3. سوره احزاب، آيه 33.
4. درباره ادله عصمت، ر. ک : کشف المراد، علامه حلي، تحقيق: حسن حسن زاده آملي: قم: مؤسسه نشر اسلامي، 1422 ق، - 471 472 و ص - 492 495 ؛ الالهيات، جعفر سبحاني، ق: مؤسسه امام صادق (ع)، 1423 ق، ج 4، ص - 116 130.
5. ر. ک : شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، تحقيق: محمد ابوالفضل ابراهيم، دار احياء الکتب العربيه، ج6، ص 69. هم او در صفحه 54 از جلد 12، از ابن عباس همين تفسير را نقل مي کند. در ج 16، ص 22 نيز از امام حسن مجتبي (ع)، استدلال به اين آيه نقل شده است.
6. ر. ک : المستدرک علي الصحيحين، محمد بن محمد، الحاکم النيسابوري، تحقيق: يوسف المرعشي، بيروت: دارالمعرفه، 1406 ق، ج 2، ص 416، و ج3، ص 147؛ الدر المنثور، السيوطي، جلال الدين، دارالمعرفه، 1365، ج
5، ص 199- 198؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، بيروت: دار صادر، ج 1، ص- 330 - 331؛ و ج 4، ص 106، ج 6، ص 292؛ جامع البيان عن تأويل اي القرآن، محمد بن جرير الطبري، تحقيق: صدقي جميل العطار، دارالفکر، بيروت: دارالفکر 1415 ق، ج 22، ص 10- 9.
7. سوره مائده، آيه 55.
8. براي نمونه، ر. ک : صحيح مسلم، النيسابوري، مسلم بن الحجاج، بيروت: دارالفکر، ج7، ص 123- 122؛ المستدرک علي الصحيحين، ج 3، ص 109؛ مسند احمد، ج 3، ص 17 و ج 4، ص 371 و ج 5، ص 181؛ کنز العمال، المتقي الهندي، تحقيق: الشيخ بکري حياني و الشيخ صفوه السقا، بيروت: مؤسسه الرساله، ج 1، ص 173 و 186 و 188.
9. براي نمونه، ر. کک المستدرک علي الصحيحين، ج 2، ص 343 و ج 3، ص - 150 - 151؛ کنزالعمال، ج 2، ص 435 و ج 11، ص 603 ؛ الدر المنثور، ج 1، ص 72.
10. ر. ک : کنز العمال، ج 2، ص 435؛ الدر المنثور، ج1، ص 72.
11. المستدرک علي الصحيحين، ج 3، ص 149.
12. همان، ص 119 و 124؛ تاريخ بغداد، الخطيب البغدادي، احمد بن علي، تحقيق: مصطفي عبدالقادر عطا، بيروت : دارالکتب العربيه، 1417 ق، ج 14، ص 322.
13. تاريخ بغداد، ج 2، ص 86.
14. الدر المنثور، ج6، ص 379.
15. «انا مدينه العلم و علي بابها» (شواهد التنزيل، عبيدالله بن احمد الحاکم الحسکاني، تحقيق: محمد باقر محمودي، تهران: مجمع احياء الثقاقه الاسلاميه، 1411 ق، ج، ص 104، 107، 105و 432).
16. ر. ک : بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسي، بيروت: دار احياء التراث العربي، 1983 م، ج2، ص - 172 - 179. در باب 28 حديث ذکر شده که حديث امام صادق (ع)، آخرين روايت اين باب است. براي مطالعه بيشتر دراين باره، ر. ک: معالم المدرستين، سيد مرتضي عسکري، بيروت: مؤسسه النعمان، 1410ق، ج 2، ص - 301 - 360.