اسطوره‌ی سیل در فرهنگ چین

می‌گویند بغ بانو نوگوا انسان را آفريده و هم او بود كه پس از يورش گونگ گونگ به آسمان و بركنده شدن كوه بوجو آسمان را مرمت كرد. شايد سوراخ شدن آسمان كار يكي ديگر از موجودات اسطوره‌ای است كه فرهيختگان در تفسيرهاي خويش آن را به گونگ گونگ نسبت داده‌اند.
شنبه، 6 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اسطوره‌ی سیل در فرهنگ چین

اسطوره‌ی سیل در فرهنگ چین
اسطوره‌ی سیل در فرهنگ چین


 

نویسنده: آنتونی کریستی
ترجمه: محمد حسین باجلان فرخی



 

نوگوا و فوسي
 

می‌گویند بغ بانو نوگوا انسان را آفريده و هم او بود كه پس از يورش گونگ گونگ به آسمان و بركنده شدن كوه بوجو آسمان را مرمت كرد. شايد سوراخ شدن آسمان كار يكي ديگر از موجودات اسطوره‌ای است كه فرهيختگان در تفسيرهاي خويش آن را به گونگ گونگ نسبت داده‌اند.
در مآخذ كهن نوگوا در انجام كارهاي بزرگ خويش تنهاست اما در آثار بعدي فوسي نخستين شهريار از سه شهريار آغازين پيش از تاريخ و برادر نوگوا در انجام اين كارها خواهر را همراهي می‌کند. در اين روايات نوگوا جوان‌ترين خواهر فوسي است كه در برخي از روايات او را همسر فوسي دانسته‌اند. نقش خواهري و همسري نوگوا با هم متضاد نيست. در اسطوره‌های قبايل غير چيني از زناي با محارم و ازدواج خواهر و برادر سخن بسيار است و در بسياري از اين اسطوره‌ها سخن از سيل ويرانگري است كه همه انسان‌ها مگر يك خواهر و برادر را نابود می‌کند. از نوگوا و فوسي چون زن و شوهر نخستين بار در آثار دوره هان ياد می‌شود. در آثار دوره هان فوسي و نوگوا داراي تني به هيأت انسان و دمي چون دم اژدهايند و از ناحيه دم به هم چسبیده‌اند. در اين مآخذ فوسي يك مربع و نوگوا دایره‌ای را در دست دارند. دايره يا گويي (1) نماد آسمان و يانگ و مربع يا جو (2) نماد زمين و يين است. بدين سان در اين جا نيز با يانگ و يين سر و كار داريم. تركيب كلام گويي – جو نيز به معني رهبري كامل و شايسته است و مرمت ويراني ناشي از يورش گونگ گونگ ديگر باره نظم دادن جهان است.

اسطوره‌ی سیل در فرهنگ چین

شرح تصویر: فوسي شهريار مارتن مردمان را ماهيگيري، رام كردن چهارپايان و پرورش كرم ابريشم آموخت و در 2962 پيش از ميلاد نخستين اژدها را رويت كرد. او را واضع سه‌خطی‌های اساس هنر نوشتن می‌دانند و می‌گویند هم او بود كه با تسلط بر همه چيز موسيقي و نواختن سازهاي يورا به مردمان آموخت.
لايه زو (3) كارهاي نوگوا را چنين گزارش می‌کند: «در روزگار كهن چهار جهت اصلي منحرف شد، نُه ايالت آسيب ديد، آسمان زمين را نمی‌پوشانید، زمين براي آسمان تكيه گاهي كامل نبود، آتشي تند و سركش زبانه می‌کشید، درياها و رودها پيوسته در طغيان بود، درندگان انسان‌های بي پناه را می‌دریدند و پرندگان غول پيكر بزرگ سالان و كودكان را می‌ربودند. پس نوگوا سنگ‌هایی به پنج رنگ را گداخت تا آسمان را مرمت كند. پاي لاك پشت‌های غول پيكر را بريد تا ستوني بسازد و جهات اصلي را استوار بدارد. اژدهاي سياه را كشت تا ديار چي را از اسارت او برهاند. خاكستر نی‌ها و خیزران‌ها را انباشت و سدي در برابر طغيان رودها و درياها برافراشت و چنين بود كه همه چيز آرام يافت و آرامش فرا رسيد» در اين گزارش مهم‌ترین كار نوگوا مرمت آسمان و بازگردانيدن آرامش و نظم است.
در روايتي ديگر نيز از طغيان رودها به سبب از ميان رفتن توازن سخن می‌رود، اما آتش پيوسته فروزان ماجرايي ديگر و مربوط به زماني است كه پس از عصيان گونگ گونگ روح آتش جو- رونگ (4) مأموريت يافته است كه هيولاي عاصي را تنبيه كند اما در كار خويش شكست می‌یابد. درر وايتي جزاير درياي شرقي بر پشت لاك پشت‌ها استوار می‌شود. در گزارش لايه زو از پاهاي لاك پشت به عنوان ستون استوار كننده آسمان ياد می‌شود و در همين گزارش از خاكستر نی‌ها سدي در برابر طغيان رودها برافراشته می‌شود. به نظر مفسران خاکستر وسيه اي قابل دسترسي بود که بهتر از مواد ديگر شکاف سدها را پر می‌کرد. در تفسيري مراد از ني آب و نيز مقصود از ني آتش است و داستان بياني است از تركيب يانگ و يين و هماهنگي آب و آتش. سنگ‌هایی به پنج رنگ كه نوگوا آسمان را با آن مرمت می‌کند نيز به مفهوم خاص است. در افسانه‌های آهنگران و شمشيرسازي سنگ‌های آهن مورد نياز از پنج كوه اصلي فراهم می‌شود. اژدهاي سياهي كه در اين گزارش ديار چي را تهديد می‌کند نيز شايد از روايتي ديگر به اين گزارش راه يافته. در اساطير چيني اژدها داراي قدرت باران آفريني يا پديد آوردن خشكسالي است و گناه اژدها در اين گزارش شايد نزول باران بيش از نياز است. برخي از مفسران نيز اژدهاي سياه را همانا گونگ گونگ می‌دانند كه درست نيست.

يائوو گون
 

در افسانه و روايتي ديگر ماجراي سيل و توفان دقیق‌تر و گوياي خاستگاه آبياري و مهندسي آبرساني است. در اين روايت زمان توفان و سيل به هنگام فرمانروايي خاقان يائو است. در اين روايت طغيان رودها و درياها سر بر آسمان مي سايد و يائو به راهنمايي فرمانروايان چهار كوهستان گون (6) را به ياري می‌خواند.

اسطوره‌ی سیل در فرهنگ چین

شرح تصویر: يائو چهارمين خاقان از پنج خاقان آغازين كه شهرت او در مهرباني اوست. خاقان يائو با ياري يي كماندار آسماني بادهاي سركش را رام كرد و به ياري گون طغيان رودها را مهار كرد. وقتي خاقان يائو تخت و تاج را به شون وانهاد در آسمان ده خورشيد پديدار شد و چيزي نمانده بود كه جهان ويران شود. نقاشي بر پارچه ابريشمي، از دوره چاين لونگ 95- 1736. موزه هنرهاي متروپوليتن نيويورك.

اسطوره‌ی سیل در فرهنگ چین

شرح تصویر: شيه‌هوانگ‌دي نخستين خاقان وحدت‌بخش چين صاحب يك «پاتيل» از نه پاتيل يو بود كه آن را از رود سو (5) بيرون آورد. تملك اين پاتیل‌ها كه به پاتيل يو معروف بود همانند قرباني كردن بر قله تاي شان موجب تثبيت دودمان فرمانروايي بود و زماني كه اين پایتی گم می‌شد يا به گفته راويان، اژدها آن را در كام می‌کشید. دودمان فرمانروايي قدرت خود را از دست می‌داد. برگردان نقش سنگ مقبره وو در شاندونگ. سده دوم ميلادي.
گون در برخي افسانه‌ها به هيأت اسب سفيدي نمايان می‌شود و پسر هوانگ دي است. يائو نخست با ياري گرفتن از گون مخالف است اما به پيشنهاد فرمانروايان چهار كوهستان او را به ياري می‌طلبد. گون مبارزه با سيل را با سد سازي آغاز می‌کند اما سدها پيش از استوار شدن فرو می‌ریزند و لاك پشتي كه در برخي از افسانه‌ها سه پا دارد و جغدي شاخدار به ياري گون می‌آیند. لاك پشت و جغد گون را راهنمايي می‌کنند كه تنها وسيله مناسب براي سدسازي خاك آماس كننده و افزون شونده‌ای است كه در خزانه هوانگ دي موجود است و گون بايد آن خاك را به چنگ آورد. گون با ياري گرفتن از جغد و لاك پشت خاك جادويي را به چنگ می‌آورد و با اين تدبير و به كمك ساختن سدهاي بلند سيل و توفان را مهار می‌کند. هوانگ دي با آگاه شدن از ماجرا خشمگين و جورونگ روح آتش را مأمور نابودي گون می‌سازد (روحي كه در روايتي ديگر مأمور نابودي گونگ گونگ بود و در آن ماموريت شكست يافته بود). جورونگ در شصت و نهمين سال فرمانروايي خاقان يائو در كوهساران پر گون را، پس از نُه سال تلاش در مهار كردن سيل، كشت و تن او را در اين كوهستان رها كرد، (در افسانه‌ای ديگر لاك پشت و جغذ گون را تكه تكه كردند). تن گون پس از مردن به كوهساران پر باقي ماند و تجزيه نشد و پس از سه سال به فرمان هوانگ دي شكم گون با شمشير وو شكافته شد و هم در اين دم يو (7) پسر گون به هيات اژدهايي بالدار از شكم پدر سر برآورد و گون نيز به هيات خرسي زرد در آمد و خود را به رود افكند. در افسانه‌ای ديگر پس از زاده شدن يو پدر او گون به هيات لاك پشتي سه پا يا اژدهايي زرد درآمد.

يو مهار كننده سيل و توفان
 

يو كه از بد انجامي پدر آگاه بود پس از زاده شدن از پدر به آسمان پر كشيد و نزد نياي خود هوانگ دي رفت و با پوزش و نزديكي به نياي خويش اجازه يافت خاك جادويي آماس كننده را در فرو نشانيدن سيل به كار برد. پس يو به ياري خاقان شون كه دو سال از فرمانروايي او می‌گذشت شتافت تا زمين را از سيل و توفان رهايي بخشد. در برخي از افسانه‌ها هوانگ دي فقط مقداري از خاك جادويي را كه در حد بار لاك پشتي سياه بود به يو داد و اژدهاي بالداري را، كه او را در برابر عصيان غولي موسوم به چيه يو (8) ياري كرده بود، به خدمت يو گماشت. يو كار خود را با بستن سد بر سرچشمه رودها آغاز كرد و گفته‌اند تعداد اين سرچشمه‌ها 233559 سرچشمه بود كه يو توانست با استفاده از خاك جادويي بر همه آنان سد ببندد. پس يو اين سوي و آن سوي کوه‌هایی بلند بر پا كرد تا بلندی‌های آن گريزگاهي از سيل باشد و آن چه را می‌توانست از دسترسي سیلاب‌ها دور كرد. می‌گویند با اين همه يو فرصت نيافت سرچشمه همه رودها را سد ببندد و بسياري از سرچشمه‌های خرد هنوز هم بي آنكه سدي بر سر راه آنان باشد به رودها و درياها می‌ریزند و سیلاب‌هایی كه گاه‌ها زمين را فرا می‌گیرند از اين سرچشمه‌های بي حصار است. کوه‌هایی كه يو براي گريز از سيل پديد آورد هنوز هم مطمئن‌ترین مأمن ها است. پس يو شکاف‌ها و آبراه‌های ژرفي با دم اژدهاي پرنده در زمين حفر كرد، در کوه‌ها سوراخ‌هایی بزرگ براي عبور آب‌ها پديد آورد و آب‌ها را به سوي درياها هدايت كرد.

اسطوره‌ی سیل در فرهنگ چین

شرح تصویر: برگردان نقش سنگ آرامگاه وو در شاندونگ كه نشان دهنده دو تقويم نباتي يا درختي منسوب به فوسي است. در جانب راست درختي كه پانزده برگ دارد نماد پانزده روز است. در اين تقويم روزشمار هر روز برگي بر برگ‌های درخت افزوده می‌شد و از هفته دوم تا پايان ماه هر روز يك برگ از درخت كم می‌شد. درخت ديگر درختي بود كه با آن شماره ماه هارا محاسبه می‌کردند و ترتيب آن چنين بود كه هر ماه يك برگ بر برگ‌های درخت افزوده می‌شد و از ماه هفتم هر ماه يك برگ از برگ‌های درخت كم می‌شد و بدين ترتيب ماه‌های سال را شماره می‌کردند. از دوره هان.
يو در سي سالگي و پس از سي سال تلاش و مبارزه با سيل به دوره‌ای از زندگي گام نهاده بود كه بايد زني را به همسري برمي‌گزيد. در آئين كنفسيوس سي سالگي سن مطلوب همسر گزيني است. روزي همچنان كه يو در سفر خويش به اين مهم می‌اندیشید به انبوهي درخت بيد رسيد كه در شكاف يكي از آن‌ها روباهي مأوا گزيده بود؛ روباهي سپيد كه نُه دم داشت. ديدار روباه سپيد نُه دم سخن پيشگويي را به ياد يو آورد كه گفته بود ديدار روباه سپيد نُه دم نشان فرمانروايي و ازدواج با دختر توشان (8) است. پس يو راه خود را به جانب كوهساران تو كج كرد و پس از جستجوي بسيار دختري به نام نوجيائو (9) يافت كه در انتظار او بود. پس يو و نوجيائو ازدواج كردند و زن، شوي را در همه كارها ياري كرد. سال‌ها گذشت و زن هميشه در خدمت يو بود. يو هر روز در كوه مشغول حفر دالان و آبراهي بود و زن در دامنه كوه كارهاي ديگري را كه يو فرمان داده بود انجام می‌داد. هر نيمروز يو با نواختن طبل زن را به كارگاه خويش می‌خواند و زن نهار او را به كارگاه می‌برد. در يكي از روزها نزديك نيمروز زن صداي افتادن چند سنگ را شنيد به تصور آن كه صداي طبل است غذاي يو را به كارگاه برد. يو كه به هنگام كار به هيأت خرس در می‌آمد و هنوز زن را فرا نخوانده بود غافلگير شد و زن از ديدار خرس وحشت زده پا به گزير نهاد و يو بي خبر از ماجرا با همان هيأت براي آرام كردن زن سر در پي او نهاد. وقتي يو به نوجيائو رسيد زن به هيات صخره‌ای درآمد. يو كه می‌دانست زن كودكي در درون دارد از زن خواست كه كودك را به او بسپارد اما ديگر دير شده بود. دوران بارداري زن سپري شد، خرسنگ شكاف برداشت و پسري به نام چي از خرسنگ پا به جهان نهاد. چي (10) نخستين فرمانروايي است كه بر خلاف ميل پدر و به خواست قدرتمندان جانشين پدر شد، و هم او بود كه دودمان سيا را بنياد نهاد.

اسطوره‌ی سیل در فرهنگ چین

شرح تصویر: اژدهاي بالدار: در بسياري از افسانه‌ها يو به هيأت اژدهايي بالدار زاده می‌شود و هوانگ دي را در نبرد با چيه يو پسر شن نونگ ياري می‌کند. در روايتي اژدهاي بالدار ابزاري است كه يو با آن وسيله نهرها و آبراهه‌ها و سيل برگردان را حفر كرد و در اين جا نقش دسته ظرفي است از سده ششم تا پنجم پيش از ميلاد. موزه بريتانيا.

اسطوره‌ی سیل در فرهنگ چین

شرح تصویر: شن – نونگ دهقان آسماني گاو سر دومين شهريار از سه شهريار آغازين كه هنر كشاورزي و شناخت گياهان دارويي را به مردمان آموخت. شن – نونگ خداي گرم باد نيز بود و به همين دليل در دوره او مردمان از خشكسالي در امان بودند. پسر شن نونگ با ياري چيه سونگ – زو، كه در روايات بعدي فرمانده باران شد، در برابر هوانگ دي عصيان كرد. حكاكي از سان – زاي تو – هوي (1607) دانشگاه هنگ كنگ.
در گزارش سو- ماچاين چنين آمده است كه يو وزيرش بو – يي (11) را به جانشيني خود انتخاب كرده بود، اما قدرتمندان جانب بو- يي را رها كردند و از چي فرزند يو حمايت كردند و گفتند فرمانرواي آنان پسر فرمانروا است و نه وزير او. در گزارشي ديگر چي وزير پدر بويي را كشت و جانشين پدر شد: اين گزارش يادآور رسم و سنتي كهن است كه پس از مرگ هر فرمانروا تا سه سال بعد از مرگ او دوره سوگواري بود و در اين سه سال وزير فرمانرواي درگذشته فرمان می‌راند و شايد در چنين دوره‌ای است كه چي را به جاي پدر می‌نشانند. در افسانه‌ای چي گه گاه سوار بر دو اژدها به آسمان سفر می‌کند و در همين سفرها با موسيقي آشنا می‌شود و با يادگرفتن موسيقي اين هنر را به مردمان نيز می‌آموزد.

شرح تصویر: يو پسر گون سومين خاقان از پنج خاقاني كه تمدن و بسياري از هنرها را به مردم چين ارزاني داشتند. خاقان شون و يو در اساطير چين خداوندان عناصر آب و فلز و مهار كننده سيلاب و توفان و خالق صنعت آهنگری‌اند. يو پس از آن كه جهان را شكل داد به پاس خدماتش مدعي خاقاني شد و دودمان سيا را بنياد نهاد گراوور كارسان – زاي تو- هوي دانشگاه هنگ كنگ.
يو همسرش را از دست داد اما كارها هنوز ناتمام بود. بسيار از كارها را بايد يو به پايان می‌برد و هيولايي بود كه بايد او را از ميان بر می‌داشت. پس يو به نبرد هيولا برخاست، می‌گویند اين هيولا از ياران گونگ گونگ و ماري نُه سر بود. چرا گاه اين هيولا در نه كوهستان قرار داشت و استفراغ او پديدآورنده چشمه‌های نافرمان و باتلاق‌ها بود. يو هيولا را كشت و خون هيولا خاك بسياري از مزارع را به فساد كشانيد و از آن پس در هر جا كه خون هيولا ريخته بود گياهي نروييد. با مرگ هيولا و فروغلتيدن تن عظيم او بر زمين توفان و زمين لرزه اي سهمناك درگرفت و يو كوشيد با نهادن تن او در درون سدي از پليدي زمين جلوگيري نمايد، اما سه بار ديوارهاي سد شكاف برداشت و يو موفق نشد (سلف يو نيز خواسته بود با ساختن سد سيلي را كه گونگ گونگ به راه انداخته بود مهار نمايد اما موفق نشد). پس يو گودالي عظيم كند و هيولا را در زير خاک‌ها پنهان كرد و بر فراز پشته برج بلندي بنا نهاد (برجي كه همانند ديدباني اژدهايان در كنار دريا بود) و در گودالي كه حفر كرده بود دریاچه‌ای عظيم پديد آمد.

اسطوره‌ی سیل در فرهنگ چین

شرح تصویر: بغ بانو نوگوا و فوسي با نماد دايره و مربع در دست كه با ازدواج با يكديگر تركيبي از يانگ و يين اند. نوگوا و فوسي پس از عصيان گونگ گونگ آرامش و نظم را به جهان باز گرداندند. در زير تصوير فوسي و نوگوا نقش سياوانگ مو با دو خادم قرار دارد و خادمان مشغول تهيه اكسير جاودانگی‌اند و هر سه به نشان جاودانگي بالدارند. نقش سنگ ستون يك مقبره در بئي جاي تسون (12).

اسطوره‌ی سیل در فرهنگ چین

شرح تصویر: جورونگ روح آتش و دژخيم آسماني پسر يا نوه تاي شان يا پسر يكي از فرمانروايان اسطوره‌ای است كه او را براي ايجاد نظم به زمين فرستادند. در افسانه‌ای او را مأمور تنبيه گونگ گونگ می‌کنند و در افسانه‌ای ديگر گون را به كيفر دزديدن خاك جادويي در كوه پر از پاي در می‌آورد. در سده دهم و يازدهم ميلادي نيز جو رونگ مورد احترام خاقان چين بود. موزه ويكتوريا و آلبرت.
در روايتي يو چون فرمانروا و مهار كننده سيل نقشه انجام كارها و مهار كردن سيل را از فرمانده رودها دريافت می‌کرد و اين نقشه‌ها بر پشت اسبي نقش شده بود. در روايتي ديگر نقشه رودها را فوسي آفريننده سه خطی‌ها به يو پيشكش كرد. كارهاي يو و فوسي در برخي زمینه‌ها همانندند و در يكي از افسانه‌ها زماني كه يو مشغول حفر دالاني در كوه است در نيمه راه فوسي را می‌بیند كه چهره‌ای چون انسان و تني چون مار دارد و در اين ديدار فوسي لوحه‌ای از يشم را به يو پيشكش می‌دهد تا بدان وسيله آسمان و زمين را اندازه بگيرد و اين كار اشاره به كار ديگر يو است كه مساحت زمين و ميزان آب‌ها را اندازه گرفت و فاصله جهات اصلي را مشخص كرد.
در گزارشي يو سازنده کوه‌های اصلي و در بخشي از شوجينگ، يو خاقاني است كه وظايف انسان و ميزان محصولات كشاورزي را مشخص می‌کند و اگر چه اين اثر احتمالا از سده پنجم پيش از ميلاد است اما از سنت‌ها و روايات کهن‌تری سخن می‌گوید و در همين گزارش يو به سبب سفرهاي دور و دراز خود وسايل سفر را ابداع می‌کند. در اكتشافات و اندازه گیری‌های يو زمين مربع شكل و فاصله کوه‌های اصلي از يكديگر 233575 گام است و اين اكتشافات در گزارشي از يو و در گزارشي ديگر از دو ياور او دا- جانگ (13) و شو- هاي (14) است.
در گزارشي دانش جغرافياي زمين توسط يو بر تنه نُه پاتيل دودمان سيا نقش شده است. می‌گویند اين پاتیل‌ها را يو خود ساخته و فلز آن را نُه شبان از سرزمین‌های دور فراهم آورده‌اند. چنين می‌نماید هر پاتيل از نه پاتيل نماد يكي از ايالات نه گانه قلمرو فرمانروايي دودمان سيا است. محصولات هر ايالت و ویژگی‌های آن بر تنه پاتيل آن ايالت نقش شده و می‌گویند با گم شدن هر يك از اين پاتیل‌ها دودمان سيا نيز تحليل رفت و به تدريج ضعیف‌تر شد. ويژگي اين نقشه‌ها در اين بود كه به هنگام سفر حمل و نقل آن آسان بود. چنين می‌نماید كه در اين دوره لاك پشت ماده شمال مورد توجه و نيايش بود و در مواردي كه مشكلي پيش می‌آمد با واسطگي پيشگويان مورد مشورت قرار می‌گرفت.
از نوع كارها و فعالیت‌های يو و به ويژه از كوهستاني بودن اين فعالیت‌ها چنين بر می‌آید كه يو با مردمان كوه نشين و به ويژه معدنچيان رابطه نزديك داشت و از سوي ديگر يو در نقش سازنده پاتیل‌های نه گانه احتمالا از گروه آهنگران بوده است. به نظر گرانت پيشرفت صنعت آهنگري در روزگار پيش از تاريخ چين و افسانه‌ها و داستان‌هایی از اين دست با پيشرفت كشاورزي و استفاده از تکنیک‌های مناسب پيوند دارد و چنين می‌نماید كه آهنگران با كشاورزان نزديك بوده و خود نيز كشاورز بوده‌اند.
درباره پاتیل‌های منقوش هر يك از دودمان‌های كهن چين را پاتيل يا پاتیل‌هایی از اين دست است و پاتيل و ظروف مختلف به دست آمده اين نظر را تاييد می‌کند. از سرزمین‌های مجاور چين باستان نيز چنين ظروفي به دست آمده و از آن جمله ظروفي است كه به دودمان نگوين (15) در ويتنام مركزي تعلق دارد و نمونه‌های آن در هوئه (16) فراوان است.

شن – نونگ
 

شن نونگ گاو سر دومين شهريار از سه شهريار آغازين فنون كشاورزي را به مردمان آموخت. شن نونگ را نخستين خداي بادهاي سوزان و واضع روال پاك كردن زمين از علف‌های هرزه و خاشاك به وسيله آتش می‌دانند. افسانه‌های مربوط به شن نونگ گوياي آن است كه مردم اين ديار هزاران سال پيش با تبر تراشي جنگل و سوزانيدن درخت‌های اضافي و علف‌های خشك زمین‌های مزروعي را بیش‌تر و غنی‌تر می‌کردند و اين كارهايي است كه بعدها به سبب ارزش آن به خدايان نسبت داده شده است.

هوانگ دي و چيه يو
 

می‌گویند چيه يو پسر يا وزير يا نوه شن نونگ (در اين مورد روايات مختلف است) را چون شن شونگ گاو سر شاخي تيز، پيشاني مفرغي و جمجمه‌ای از آهن و موي فراوان شقیقه‌های او زبر و چون تيغ بود. چيه يو پس از عصيان سلاح جنگ را ابداع كرد و با هوانگ دي به نبرد برخاست. نبرد اين دو الگويي كهن از ستيز فرمانروا و عصيان كننده است و در اين مورد اغلب عاصي و زير فرمانروا است. در اين نبرد اژدهاي بالدار آسماني (به نشان حمايت آسمان) ياري دهنده هوانگ دي و فرمانده باد و باران وزير او چيه يو را ياري می‌کنند. وقتي چيه يو از باد و باران ياري می‌گیرد و نبردگاه را در انبوه مه فرو می‌برد هوانگ دي براي نجات جنگجويان خويش قطب نما را ابداع می‌کند و لشكريان او با دميدن در شيپور و تقليد صداي اژدها از خطر رهايي می‌یابند. نبرد ادامه می‌یابد و سرانجام هوانگ دي از آسمان ياري می‌جوید و از بغ بانو با (كه در برخي روايات او را دختر هوانگ دي می‌دانند) می‌خواهد باد و باران را براند و خشكسالي بياورد. پس از رانده شدن باد و باران و پديد آمدن خشكسالي چيه يو شكست می‌یابد و كشته می‌شود. با، بغ بانوي خشكسالي در اين روايت به دلايلي كه روشن نيست بر زمين می‌ماند و هم از اين روست كه هنوز هم گاه زمين دچار خشكسالي می‌شود. به علت خشكسالي و با وجود ياري «با» در شكست دادن چيه يو، هوانگ دي به ناچار بغ بانوي خشكسالي را به گوشه‌ای از زمين تبعيد می‌کند تا انسان زنده بماند.
افسانه‌هایی از اين دست از انتقال قدرت و ستيز در به چنگ آوردن قدرت ريشه می‌گیرد. در اين افسانه چيه يو پسر با وزير هوانگ دي است و هوانگ دي (خاقان زرد) در حفظ قلمرو و تاج و تخت خويش با وزير يا پسر خويش می‌جنگد و پيروز می‌شود. هوانگ دي در اين نبرد از اژدهاي بالدار و خدابانوي خشكسالي و ابداعات خويش ياري می‌گیرد و چيه يو از سلاح خويش و فرماندگان باد و باران. پيش از هوانگ دي همه چيز نظم يافته، سيل و توفان مهار شده، حدود و ثغور زمين مشخص شده و شخم زدن زمين و كشاورزي ميسر شده است و هوانگ دي ميراث دار تلاش گذشتگان خويش است.

اسطوره‌ی سیل در فرهنگ چین

شرح تصویر: هوانگ دي، خاقان زرد نخستين خاقان از پنج خاقان افسانه‌ای كه گردونه چرخدار، چرخ سفالگري و قطب نما را ابداع كرد و وقتي وزير عاصي او چيه يو با ساختن سلاح بسيار جنگ را پديد آورد او با ياد دادن فن ساختن كشتي و سلاح به مردم به ستيز با وزير خويش برخاست. گراوور از لي – داي گو – رن شيان – زان (17) 1943 چاپ دانشگاه هنگ كنگ.

اسطوره‌ی سیل در فرهنگ چین

شرح تصویر: شخم زدن زمين به ياري دو جاودانه از هشت جاودانگان. مأواي گاوها نخست در آسمان بود اما با خطاي ستاره ورزاو فرمانرواي آسمان گاو را به زمين تبعيد كرد تا مردم را در شخم زدن زمين ياري دهد و از آن پس چون موجودي مفيد به خدمت انسان درآمد و با وجود بدرفتاری‌های انسان نسبت به آدمي وفادار بماند. كنده كاري بر سنگ يشم از سده هيجده يا نوزده ميلادي.

پي نوشت ها :
 

1. Kuei
2. Chu
3. Lieh Tzu
4. Chu-Jung
5. Ssu
6. Kun
7. Yu
8. Chhih-Yu
9. Thu Shan
10. Nu-Chiao
11. Chhi
12. Po-Yi
13. Peichai Ts,un
14. Tachang
15. Shou-Hai
16. Nguyen
17. Hue
18. Li-Tai Ku-Jan
 

منبع؛ کریستی، آنتونی، (1384) شناخت اساطیر چین، ترجمه محمدحسین باجلان فرخی، تهران، اساطیر، چاپ دوم.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
هشدارها و راهکارهای عملی مقابله با نفوذ و ترفندهای دشمنان
هشدارها و راهکارهای عملی مقابله با نفوذ و ترفندهای دشمنان
قدم به قدم در خانه تکانی و تمیزکاری اتاق خواب
قدم به قدم در خانه تکانی و تمیزکاری اتاق خواب
بهترین جاهای دیدنی لنکاوی، پنانگ و کوالا برای مسافران تور تایلند
بهترین جاهای دیدنی لنکاوی، پنانگ و کوالا برای مسافران تور تایلند
بررسی خطرات متیلن کلراید و معرفی چند جایگزین برای آن
بررسی خطرات متیلن کلراید و معرفی چند جایگزین برای آن
مراسم تدفین سیدحسن نصرالله چگونه انجام می‌شود؟
play_arrow
مراسم تدفین سیدحسن نصرالله چگونه انجام می‌شود؟
دستور اژه‌ای در خصوص دستگیری هر چه سریع تر قاتل دانشجوی دانشگاه تهران
play_arrow
دستور اژه‌ای در خصوص دستگیری هر چه سریع تر قاتل دانشجوی دانشگاه تهران
علت عصبانیت مستکبرین از ایران در کلام رهبر انقلاب
play_arrow
علت عصبانیت مستکبرین از ایران در کلام رهبر انقلاب
12 نکته مهم برای سفر در ماه مبارک رمضان
12 نکته مهم برای سفر در ماه مبارک رمضان
رهبرانقلاب: توانایی ما برای مقابله با تهدیدهای سخت در سطح عالی است
play_arrow
رهبرانقلاب: توانایی ما برای مقابله با تهدیدهای سخت در سطح عالی است
بقائی: انتقال اجباری فلسطینیان توطئه‌ای مردود است
play_arrow
بقائی: انتقال اجباری فلسطینیان توطئه‌ای مردود است
پزشکیان: جایگاه علم و دانایی حد و مرزی ندارد
play_arrow
پزشکیان: جایگاه علم و دانایی حد و مرزی ندارد
دستور اکید رئیس قوه قضاییه در خصوص جرایم خشن
play_arrow
دستور اکید رئیس قوه قضاییه در خصوص جرایم خشن
اژه‌ای: قوه قضاییه ناخواسته در ۲ قطبی‌ها نیفتد
play_arrow
اژه‌ای: قوه قضاییه ناخواسته در ۲ قطبی‌ها نیفتد
چهار ویژگی ممتاز مردم آذربایجان شرقی در کلام رهبر انقلاب
play_arrow
چهار ویژگی ممتاز مردم آذربایجان شرقی در کلام رهبر انقلاب
واکنش بقایی به تهدید ایران توسط نتانیاهو
play_arrow
واکنش بقایی به تهدید ایران توسط نتانیاهو