گذر سلامت در شهر الکترونيکي آرماني

نزديک به دو دهه مي باشد که واژه فناوري اطلاعات و ارتباطات جايگاه خود را به عنوان يک پديده نوظهور و نياز جامعه، در جهان نوين پيدا کرده است.و پيش بيني مي گردد که تا چند سال آينده اکثريت غريب به اتفاق امور روزمره و جوامع از جمله مقوله سلامت و ضد سلامت به طور مستقيم و غير مستقيم تحت تاثير اين پديده قرار گرفته و با نظارت و هماهنگي آن انجام گردد و انتظار مي رود که روند تکاملي اين پديده با سرعتي سرسام آور به گسترش و تعميم خود ادامه داده و به
شنبه، 13 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گذر سلامت در شهر الکترونيکي آرماني

گذر سلامت در شهر الکترونيکي آرماني
گذر سلامت در شهر الکترونيکي آرماني


 

نويسنده:آرش نيک خلق
دکتر مرکز بهداشتي درماني تحقيقاتي تخصصي بهپويان



 

مقدمه
 

نزديک به دو دهه مي باشد که واژه فناوري اطلاعات و ارتباطات جايگاه خود را به عنوان يک پديده نوظهور و نياز جامعه، در جهان نوين پيدا کرده است.و پيش بيني مي گردد که تا چند سال آينده اکثريت غريب به اتفاق امور روزمره و جوامع از جمله مقوله سلامت و ضد سلامت به طور مستقيم و غير مستقيم تحت تاثير اين پديده قرار گرفته و با نظارت و هماهنگي آن انجام گردد و انتظار مي رود که روند تکاملي اين پديده با سرعتي سرسام آور به گسترش و تعميم خود ادامه داده و به طوريکه از هم اکنون در ساختارهاي اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و بهداشتي دولتها و مردم تاثير گذاشته و آن را از بنيان هاي سنتي به سمت و سوق مديريت نوين ارتباط الکترونيکي راهبر دهکده جهاني سوق مي دهد.اين روند اگر تجربه زيادي را از گذشته به همراه ندارد ول به سوژه اي تبديل شده که نسل جوان آن را باور داشته و پذيرفته است.شهر الکترونيک نيزکه بر اساس اصول و مباني پايه فناوري اطلاعات و ارتباطات شکل گرفته به عنوان يکي از کاربردهاي اين فناوري در حال توسعه مطرح شده است.
توسعه فناروي اطلاعات در گذشته فقط محدود به محيطهاي علمي و پژوهشي بود.ولي در ابتداي هزاره سوم جايگاه خود را در زندگي اجتماعي تثبيت کرده و در مواردي مانند دولت الکترونيک، آموزش الکترونيک و سلامت الکترونيک، به تدريج هويت خود را پيدا کرد و اين روند در نحوه اداره و حکومت کشورها نيز به عنوان يک نقش کليدي و سرنوشت ساز مطرح گرديد.بطوريکه از آن به عنوان يکي از معيارهاي اصلي عملکرد يک دولت ياد مي شود و هم اکنو ن دسترسي به خدمات الکترونيک براي مردم يک حق محسوب مي گردد.البته دسترسي به فناوري الکترونيک براي همه مردم به خصوص در نقاط دورافتاده، محقق نمي گردد مگر با پيشرفته و استفاده مناسب از فناوري مخابراتي و اطلاعاتي که به کمک آن همگان از دسترسي يکسان به خدمات الکترونيک بويژه در حوزه سلامت برخوردار مي گردند.در اين مقاله ضمن بررسي مناقع ارتباطي الکترونيک موجود، زمينه عملکرد آن در حوزه سلامت به ويژه موضوع دخانيات، با نگرشي متفاوت به پديده سلامت الکترونيک و نحوه دسترسي و بهينه سازي آن مي پردازد.مباحث اين مقاله ما را در گذر از اين تحول تاريخي ياري مي دهد.زيرا يک شهر الکترونيک تنها مکاني فيزيکي براي اين کار و استراحت و تفريح نمي باشد بلکه شخصيت و هويتي پوياست که بر محيط اطراف خود تاثيرمي گذارد و بالطبع از آن متأثر مي گردد.

شهر الکترونيک سلامت محور آرماني
 

آنچه که در اين شهر از درجه اهميت بيشتري برخوردار است، ارتباطات تعريف و تثبيت شده با محوريت حفظ بهداشت وسلامت جامعه مي باشد.بر اين اساس شهري داراي درجه پيشرفت بالاتر است.که در آن شهروندان بهتر اطلاع رساني شده و قادر به مشاوره و دريافت بهتر خدمات بهداشتي و درماني باشند و فقط تعداد داروخانه ها و پزشکان و بيمارستانها نيست که ملاک برتري در حوزه سلامت است بلکه تعاملات دو سويه ميان دولت الکترونيک و شهروندان در حوزه بهداشت و درمان است که درجه کيفيت سلامت شهر را مشخص مي کند.موضوعي که در شهرهاي سنتي کمتر به آن توجه شده و حتي به جرات مي توان گفت که شيوه تعاملات شهرهاي الکترونيک فعلي نيز در وادي بهداشت و درمان در هاله اي از ابهام و سوال قرار دارد.زيرا در اين شهرها نيز اکثريت قريب به اتفاق ارتباطات دولت و مردم در ارائه خدمات متدوالي چون شهرداري و مخابرات، و ...رقم مي خورد و کمتر توجهي به آموزش و اطلاع رساني دانش سلامت محور شده است.به عبارت ديگر هيچ روند هوشمندي در زمينه اطلاع رساني آسان و فراگير و در دسترس در حوزه بهداشت و درمان و موارد بر هم زننده تعادل سلامت در جامعه ماند موضوع دخانيات به طور جدي مطرح و در چهارچوب فناوري اطلاعات جايگزين نشده است.به اين ترتيب هرچند ما در حرکت به سوي شهر الکترونيک مراحل اوليه را در حال پيمايش هستيم و از پيدايش و ايجاد سند راهبردي و ارتقاي پاي به تعامل نهاده و به يک پارچگي نزديک مي شويم ولي اين روند در حوزه سلامت بسيار ضعيف عمل شده و در مواردي مورد غفلت کامل نيز قرار گرفته است.
شهروند شهر الکترونيک روش هاي مختلفي را براي تبليغات و آموزش در حوزه سلامت پيش رو دارد.ولي بسياري از محدوديت هاي ديگر روش ها مانند وقتگير بودن، محدوديت مکاني و زماني و پرهزينه بودن باعث شده تا شهروند سلامت محور شهر الکترونيک،محيط هاي مجازي را به عنوان يکي از راههاي جذاب و معتبر همواره مورد توجه و دقت قرار دهد.به طوريکه اگر در ابتدا فضاهاي مجازي اسبابي براي سرگرمي و بازي مي نموده است اکنون اين دست آورد فناوري اطلاعات و ارتباطات در خدمت کامل ارتقاي سلامت شهروندان درآمده و در اين ميان آموزش و تبليغات در جايگاه ويژه اي خود نمايي ميکند.

سلامت الکترونيک مقوله اي فراتر از توسعه فناوري
 

اين پديده به عبارتي محل برخورد اطلاع رساني پزشکي-سلامت عمومي و تجارت و آموزش و تبليغات اطلاق مي گردد که نتيجه آن در برگيري يک بسته سلامت محور در شهر الکترونيک است.لذا عوامل گوناگون در عملکرد بهينه آن موثر است که به ذکر آن مي پردازيم.
1-تقويت ارتباطات ارائه دهندگان خدمات و مشارکت آنها از طريق فناوري اطلاعاتي مرتبط به سلامت با پيش گيري از مداخلات درماني و دوباره کاري و تشخيص هاي غيرضروري، به کاهش هزينه ها و افزايش کارايي مي انجامد...
2-بالابردن اطلاعات پزشکي بيماران و گيرندگان خدمات در پيشگيري و درمان سريعتر موثر است.
3-ارتباط تعاملي مردم به عنوان دريافت کنندگان خدمات و مسئولين بهداشتي و پزشکان به عنوان ارائه دهندگان خدمات در نظام سلامت باعث ايجاد يک نوع مشارکت فعال در اين دوره و در نتيجه يک تصميم مشترک تعاملي و اجراي مشترک مي گردد.
4-ارائه خدمات الکترونيکي و امکان استفاده خدمات گيرندگان از ارائه دهندگان مختلف خدمات باعث ايجاد حس رقابت جهت افزايش کيفيت خدمات و مراقبت ها مي گردد و حتي اين فناوري اجازه مي دهد تا فرد خدمت گيرنده، خدمات مرتبط با سلامت (ساده تا پيچيده)را از ارائه دهندگان جهاني آن بدون در نظر گرفتن مرزهاي جغرافيايي دريافت کند.
5-آموزش و تربيت و بازآموزي ارائه دهندگان خدمات از طريق منابع پرخطر(آن لاين)باعث به روز بودن و سهولت در آموزش مداوم پزشکي به عنوان عاملي براي افزايش کيفيت خدمات مي گردد.
6-فناوري اطلاعات مي تواند خود عاملي براي تعامل ارائه دهندگان خدمات و موسسات سلامت محور با هم و روشي براي امکان تبادل اطلاعات و ارتباط موثر بين آنها گردد.
7-سلامت الکترونيک بايد آسان، سرگرم کننده و مهيج و جذاب باشد.و بطور دائم در دسترس باشد.

شهر الکتروينک سلامت محور و اهداف ان
 

شهر الکترونيک سلامت محور همراه يکي از آرمان هاي مديران با گرايش بهداشتي در دولتها بوده است و هدف آ نارائه اطلاعات و خدمات شهري سلامت محور به کليه شهروندان به عدالت است.چرا که برخط و شبانه روزي بودن اين فناوري باعث مي گردد که کليه شهروندان بتوانند در همان لحظه نياز، به اطلاعات دسترسي پيدا کنند.يعني در زماني که آموزش و تاثير کلام در حداکثر جايگاه خود قرار دارد.براي مثال در يک فرد مبتلا به سيگار در يک زمان نياز به تمهيدات براي ترک دخانيات حس مي گردد و بهترين زمان براي افزايش تاثير اطلاعات در او شايد چند ساعت هم نباشد.لذا فرد و اطرافيانش با چند جمله تاثيرگذار و کليدي و اطلاع گيري از يکسري عوارض خطرناک و تکان دهنده دخانيات به انگيزه و آگاهي رسيده و بدون نياز به فشار مضاعف خود را براي يک ترک موفق آماده مي کنند.اين در حالي است که کارشناسان هوشمند شرکتهاي توليد کننده محصولات دخاني نيز بسيار زيرکانه در حال بررسي راههاي جديد و القاي نياز به دخانيات و محصولات رنگارنگ و متفرقه آن مانند سيگار الکترونيک و توتون جويدني و انواع فيلترهاي معجزه آساي الکترونيک ادعا شده به شهروندان از طريق رسانه الکترونيک هستند و آن را از طريق امکاناتي که فناوري اطلاعات در اختيار آنان گذاشته پخش مي نمايند واين رقابتي است ميان آنان و مروجان سلامت در جامعه و بديهي است که گروهي موفقتر است که بتواند در اين رقابت الکترونيک تعامل رسانه اي بيشتري با مخاطب داشته باشد.چرا که شهر الکترونيک يک شهر واقعي است با کليه خصوصيات رايج در آن که فقط ارتباطات و تعاملات اجتماعي و تامين بخش عمده اي از نيازهاي روزمره به عهده فناوري جديد ارتباطي قرار دارد.به همين علت است که اين شهر واقعي نياز بيشتر به توجهي جدي در حوزه سلامت دارد و اين موضوع را عدم کنترل مناسب بخش اطلاع رساني و آموزش بخصوص درفضاي وب پر رنگتر مي نمايد.زيرا در خوشبينانه ترين حالات نيز ما شاهد حضور و خودنمايي افرادي در محدوده اينترنت هستيم که با اطلاعات غيرعلمي و تجربي گاها مضر خود؛ سلامت کاذب را به شهروندان القا کرده و گاها از اين وادي سوء استفاده تجاري نيز مي نمايند که اگر در کنار آن تبليغات مستقيم و غير مستقيم شرکت هاي ضد سلامت مانند توليد کنندگان محصولات دخاني را در نظر بگيريم، به فضايي مي رسيم که تداخلات اطلاعاتي و تعاملاتي تعريف نشده در ميان شهروندان شهر الکترونيک و دولتها و شکرتها ضد سلامت و بخش خصوصي سلامت محور در حال بسط و گسترش و پويايي است و از اين معجون الکترونيک سلامت محور چه کسي سود مي برد و چه کسي زيان مي بيند شايد بيشتر از هر چيز مربوط باشد به اجراي صحيح و اصولي اقدامات زيربنايي در بخش سلامت شهر الکترونيک توسط بانيان آن يعني دولت اکترونيکي و با کمک فناوري نوين اطلاعاتي و محابراتي در اختيار قرار داده شده.

نگاهي متفاوت به پزشکي الکترونيک
 

تله مديسين يا پزشکي از راه دور به انتقال داده ها از طريق فناوري الکترونيک اطلاق مي گردد و در واقع يک ارتباط مناسب و کاربردي بين مهندسي و علوم پزشکي است که در آن مسئولين سلامت شهر قادرند با فناوري نوين سطح سلامت جامعه را بالا برده و در حد مطلوب حفظ نمايند.
پزشکي الکترونيک يا به تعبيري همان تله مديسين که قدمتي در حدود يک قرن دارد ابتدا توسط سازمان هايي مانند ناسا و جهت مصارف محدود و اختصاصي مانند مشاوره پزشکي براي فضانوردان مطرح شده بود.ولي در شکل جديدتر و همه گير آن از حدود دو دهه قبل دوباره شکل گرفته و در مواردي مانند آموزش پزشکي و مسائل مرتبط با بهداشت تا مشاوره هاي پزشکي و در نهايت جراحي از راه دور را شامل گرديده است.بنا براين تعريف مناسب و نوين تله مديسين را واژه سلامت الکترونيک به عنوان جايگزين مي تواند پاسخگو باشد که فرايندي الکترونيکي و ارتباطي است و شامل کليه روشهاي پيشگيري و تشخيص و درمان بيماري ها مي باشد که در شکل مبسوط و مستند آن لازمه شهرالکترونيک سلامت مدار آرماني مي باشد.
بنا بر اين واژه پزشکي الکترونيکي جاي خود را در آرمان شهر الکترونيکي به سلامت الکترونيکي داده و واژه اي است که معناي واقعي خود را به صورت يک مفهوم گسترده از ابتداي هزاره سوم پيداکرده که نه تنها سلامت در اينترنت را شامل مي شود بلکه تمامي موارد مرتبط به رايانه و پزشکي را نيز شامل شده و لحاظ مي کند که مانند هر فناوري نويني اين گونه ارتباط پزشکي نيز مي تواند داراي خطا بوده و نيز مورد سوء استفاده افراد سودجو قرار گيرد لذا رجوع به اين مراجع و استفاده از آن توسط شهروند شهر الکترونيک سلامت محور مي بايست در يک چهارچوب باشد و به هر سايت و مرجعي براي اطلاعات رجوع نشود.موضوعي که امروزه راجع به دخانيات شاهد آن هستيم و هر جستجو گر سلامتي را در محيط مجازي دچار سردرگمي مي کند.نداشتن متولي و حضور کم سويه مراجع و مجامع دانشگاهي و معتبر در اين موضوع نيز جذابيت و پرمخاطب بودن سوژه باعث شده تا همگان به خود اجازه اظهار نظر داده و گاها با سخنان غيرکارشناسانه موضوع دخانيات را در جامعه الکترونيک سلامت محور بغرنج تر و غيرقابل حل تر نمايند و اين در حالي است که پيگيري اين مراکز مجازي در صورت اشتباه اطلاع رساني در اکثر اوقات غيرممکن و بي نتيجه است.لذا ما براي استفاده بهينه از تله مديسين به عنوان يک فناوري کارا در شهر الکترونيکي مي بايست به يک افزايش تلاش و فعاليت دو سويه متوسل شويم.هم همکاري اساتيد در توليد يک پروژه مدون براي عرضه به سرويس گيرندگان و هم بالا بردن زير ساختهاي فني و مخابراتي و توجه بيشتر به اين مهم يعني موضوع سلامت الکترونيک و به طور اختصاصي دخانيات در نظر گرفته شود.

بهينه سازي اطلاع رساني
 

شهر الکترونيک سلامت محور يک نياز غير قابل انکار رويکرد جهاني از دو دهه قبل به سمت اطلاعاتي شدن جوامع بوده است و جوامعي پيشرفته محسوب مي شوند که در توليد و تبادل اطلاعات داراي فناوري به روز باشند.ولي در اين بين موضوعي که کمتر از آن توجه شده اطلاع رساني در حوزه سلامت مي باشد.موضوعي که غفلت از آن توسط دولتها علاوه بر آسيب هاي جبران ناپذير به بدنه اجتماعات شهرهاي الکترونيک، محيطي مساعد براي شرکت هاي ضد سلامت مانند کارخانه هاي توليد دخانيات را فراهم مي آورد تا با استناد به ناآگاهي گروههاي هدف خود نيازهاي آنان را به گونه اي تغيير دهند که مصرف مواد زيانباري مانند الکل و دخانيات را به عنوان ضرورتي براي زندگي خود بدانند.براي مثال جذابيت با کشيدن سيگار و يا تمرکز با مواد مخدر و قدرت و شادي با الکل از اين قبيل القائات مي باشد که به طور کاذب نيازهاي يک شهروند را توسط امکانات فناوري اطلاعات هدف قرار مي دهد.آنها خلا، اطلاع رساني سلامت محور را که يکي از وظايف دولتها در شهر الکترونيک است را با اطلاعات ضد سلامت جايگزين کرده و از آن بهره ناسالم تجاري و تبليغي خود را با هدف سودجوي مي برند.چراکه فناوري اطلاعات اين امکان را به آنان داده و کمک مي کند تا سريعتر به به اهداف خود برسند که اين مسئله نماد واقعي شارلاتانيزم الکترونيکي يا به عبارتي انحراف اطلاعات سلامت مدار شهروندان به قصد سودبري درسطح مجازي مي باشد.موضوعي که توجه جدي تر دولت الکترونيک را مي طلبد.البته اين بدان معني نيست که دروازه فناوري نوين را بسته و به واسطه بدون مرز و غيرقابل کنترل بودن از آن استفاده نکنيم.چراکه فناوري اطلاعات موضوعي نيست که به يکباره اختراع شده باشد و در جامعه مورد مصرف قرار گيرد.بلکه حقيقتي است که بر اساس نياز افراد يک جامعه خود را نشان داده و نمو يافته و در هر صورت خواه ناخواه در جامعه اجرا و پخش مي گردد و اگر هم اکنون به اين مسأله و شرايط ظهور و اصطلاح سلامت مدار آن توجه نشود در فردايي نه چندان دور آن را با عوارض و عواقب منتجش بناچار مجبور به پذيرش هستيم.

تعامل خانواده و شهر الکترونيک
 

خانواده به عنوان واحد کاربردي شهر الکترنيک هدف ارائه خدمات شهري مي باشد که با مراجعه به سايتها و پورتالهاي شهر الکترونيک نيازهاي خدماتي خود را تامين مي کند از جمله اين ضروريات مقوله سلامت مي باشد.اين مهم افزايش مهارت خانواده به ويژه والدين را مي طلبد.در عين حال سرپرستان خانواده مي بايست علاوه بر آشنايي نحوه کاربردي رسانه هاي الکترونيک و تعامل با دنياي مجازي، با آسيبهايي که احتمال دارد فرزندان آنها را در اقيانوس عظيم اطلاعات غرق سازد آشنا گردند و طرف مقابله با آن را بطور کامل بدانند.چرا که فناوري شهر الکترونيک محاسن و معايب خود را داشته و شهروندان اين قبيل شهرها بايد به روشهاي استفاده از محاسن و اجتناب از عوارض و معضلات آن مسلط باشد.اين موضوع بخصوص در کشورهاي در حال توسعه از جمله کشور ما در خور توجه بيشتر است زيرا شرايط بهداشتي-اجتماعي و فرهنگي خاص اين ممالک احتمال آسيب پذيري بيشتري در اثر تداخل فرهنگهاي وارداتي و عوارض و عواقب آن را دارند.البته پيشرفت هاي امنيتي و کنترلي نيز با پيشرفت هاي فناوري بهبود يافته ولي با وجود اين تمهيدات و سازوکارهاي امنيتي و کنترل در ارتباطات، قابليت کنترل کمتر موثر است ولذا همانطور که تاکيد شد توجه به شرايط فرهنگي و اجتماعي کشورها قبل از ايجاد و تجهيز شهر الکترونيکي و نيز آماده کردن خانواده ها از بعد فرهنگي-اجتماعي-اخلاقي و حتي پزشکي ضروري به نظر مي رسد.

شهروند آرماني شهر الکترونيکي
 

شهروند شهر الکترونيکي سلامت محور فردي مؤثر براي ايجاد يک جامعه اطلاعاتي و دانش محور با موضوعيت سلامت خود و ديگر افراد در ارتباط با او در دهکده جهاني است.اين فرد مسئوليت پذير-فعال و آگاه به مهارتهاي الکترونيک مي باشد و قادر است کليه اطلاعات بهداشتي و مرتبط با سلامت خود را از طريق استفاده از فناوري به روز اطلاع رساني، به دست آورده و به هيچ عنوان منفعل و ساکن نمي باشد و به طور فعال فناوري اطلاعاتي در دسترس خود را به کار برده و آن را اسبابي براي تحول خود در همه ابعاد زندگي مي داند.تحولي که تعادل در سلامت و افزايش آگاهي هاي مرتبط با سلامت خود و ديگر شهروندان شهر الکترونيک آرماني را شامل مي گردد و لذا توانايي او در کسب، پردازش، توليد، انتقال و ذخيره دانش مرتبط با سلامت از اهميت بالايي برخوردار است، اين توانايي بالقوه فرد در تعامل با شهر الکترونيک به فعل تبديل مي گردد و اين ميسر نمي شود مگر با امکاناتي که از طريق فناوري جديد به او عرضه شده که بدون هيچ محدوديت مکاني، زماني و اقتصادي به او عرضه مي شود.اين بدان معني است که او با استفاده از فناوري ارتباطي الکترونيکي و امکان دسترسي به کليه منابع آموزش الکترونيکي به بهترين صورت و در سريعترين نوع ممکن به آگاهي هاي لازم براي کسب و حفظ سلامت خود دسترسي مي يابد و اين موضوع وقتي اهميت مي يابد که بدانيم همه شهروندان شهر الکترونيکي به طور عادلانه از اين فرصت برابر استفاده مي نمايند.

شهر الکترونيک سلامت محور
 

شهر الکترونيک با گرايش بهداشت و سلامت، آرزوي همه شهرونداني است که نياز به امکانات الکترونيکي سخت افزاري و نرم افزاري را با گسترش تکنولوژي در اطراف خود حس کرده اند.اين شهر بر پايه اطلاع رساني استوار است و ابزار اين اطلاع رساني رسانه الکترونيک است.
مانند هر قسمت ديگر شهر الکترونيک موضوع سلامت نيز رابطه مستقيمي با گسترش زيرساخت هاي آن و نيز ميزان ياديگري و دسترسي به امکانات دارد بنابراين براي دستيابي به يک شهر الکترونيک سلامت محور به عنوان ارمغان ديجيتاليسم مي بايست در سرعت و دقت اجراي امور، غلبه بر موانع مکاني و زماني و نيز گسترش نيروهاي بالقوه موجود تاکيد نموده و آنان را در اجرا و دستيابي سريعتر به هدفها به کار گمارد ولي در اکثريت مواقع دولتهاي الکترونيک در ايفاي نقش سلامت خود دچار تضاد و تنش مي گردند چراکه در اين مقوله تعامل بين مردم و دولت از ساماندهي فناوري اطلاعات نقش مهمتري داشته و براي دست اندرکاران شهري اقدامي منسجم در جهت ارتباط با شهروندان با ابزارهاي آموزش و تبليغات و به دور از موازي کاري مهم و حياتي مي نمايد و پرداختن مطابق فرهنگ، نگرش جامعه و نظارت هوشيارانه و دقيق بر فضاي مجازي براي جلوگيري از نفوذ ضد سلامت تنها راهکارهاي موجود مي باشد.که اين امر مسجل نمي شود مگر با ساماندهي و ارتقاي سطح کيفي و کمي فضاي مجازي در مقوله بهداشت و درمان و راه اندازي وب سايتهاي مستند و قوي دولت محور و نظارت مسئولانه بر وبلاگ هاي مرتبط با امر سلامت.چرا که شهروندان دولت الکترونيک نياز به مراجع قابل اعتماد و استناد دارند تا با خيال راحت و به دور از هر شک و شبه اي قادر باشند اطلاعات بهداشتي و درماني خود را به روز کنند.و نتيجه نهايي اين اقدامات که با ارتقاي کيفيت خدمات بهداشتي و اطلاع رساني دولتي شروع شده و به تعامل آشکار و کاربردي شهروندان و دولت الکترونيک در امر سلامت مي انجامد و بدين سان نتيجه اي جز ارتقاي سلامت را در جامعه انتظار نداريم.
متاسفانه در بسياري از مقولات مرتبط با سلامت جامعه اين روند سيري متفاوت دارد؛ براي مثال در مقوله دخانيات اين چرخه بطور متضاد و معکوس عمل شده بطوريکه صاحبان صنايع دخاني و محصولات و معکوس عمل شده بطوريکه صاحبان صنايع دخاني و محصولات و متنوع آنان تاکنون پيروز ميدان تعامل با کاربران بوده اند و به همين دليل است که هرچه دولتها و نهادهاي مرجع بهداشتي مانند سازمان جهاني بهداشت يک کالا را رد مي کنند وليکن سير درخواستهاي قانوني و غير قانوني به سمت آن کالا نه تنها کمتر نشده بلکه تابع يک منحني سينوسي متناوب با مسير صعودي مي باشد.که مثال بارز آن سيگارهاي الکترونيکي و اقلام جديد دخانيات مانند توتون هاي جويدني و انواع به ظاهر ملايم سيگار است و در اين جنگ نابرابر اطلاعاتي و الکترونيکي مقلوب ميدان فقط شهروندان مي باشند.

چالش هاي آموزش سلامت در شهر الکترونيکي
 

سلامت گم کرده بشريت است و برخورداري از فناوري اطلاعات در آموزش علوم مرتبط با سلامت انسان ها در سالهاي اخير پيشرفت سريعي داشته و اين تحول را بشر مرهون استفاده از رايانه و اينترنت و دسترسي آسانتر به اطلاعات و دانش و دانش و فرصتهاي آموزشي به وجود آمده مي داند.
در فن آوري اطلاع رساني سلامت از ارتباطات جهت ارتقاي آموزش سلامت و همچنين بهينه سازي خدمات بهداشتي-درماني استفاده مي شود.در آموزش الکترونيک سلامت محور آنچه مورد دقت قرار مي گيرد، اهميت شناخت هويت مجازي در نظام آموزش است به عبارت ساده، فرد آموزش گيرنده حق دارد که بداند که از چه کسي آموزش مي گيرد.لذا علم آموزش سلامت و بهداشت در هويت مجازي داراي خصوصيات منحصر به فردي است و با چالش هايي مواجه است که بايد آنها را شناخت و مورد توجه قرار داد.
نکته مهم و ويژه ديگري که جاي بحث دارد استفاده از فناوري وارداتي در يک شهر الکترونيک است.اين فناوري فقط زماني در جريان توسعه شهر قابل استفاده و موثر است که ريشه هاي آن به همان منابع خارجي توليد کننده آن متصل باشد.بنابراين اين رابطه به نوعي يک وابستگي علمي-فني و رابطه آموزشي نامتعادل و غيراستاندارد به وجود آورده و به اين طريق دولت صاحب فناوري قادر است کليه نگرش ها و تبليغات تحميلي خود را نيز از طريق رسانه وارداتي به کشور گيرنده القاء کند و اگر اين فرصت به شرکتهاي توليد کننده محصولات مرتبط با سلامت با گرايش ضد سلامت قرار گيرد آنگاه آنها بازارهاي جهاني سومي خود را در ميان شهروندان آن ديار پيدا کرده و تحفه مرگ و بيماري را براي آنان به ارمغان مي آورند.کاري که هم اکنون شرکتهاي دخاني و نيز توليد کننده محصولات نيرو زا ...در حال اجرايش هستند که ريشه آنها چيزي نيست جز فناوري وارداتي.لذا بدون در نظر گرفتن زيرساختهاي آموزش مجازي سلامت محور نمي توان به پياده سازي و تاثر آن دل بست و لازم است تا قبل از هرگونه اقدامات اجرايي اين زير ساخت ها را شناسايي کرده و سپس ادغام آن را با آموزش مجازي خواستار باشيم.
يکي از مسائل و مشکلاتي که بر سر راه توليد نرم افزارها و محتواي دربرگيرنده آموزش الکترونيک قرار دارد، کمبود متخصصين آشنا به هر دو مقوله يعني سلامت و رايانه است.اين موضوع باعث مي گردد که هم متخصصين رايانه طراح نرم افزار آموزشي نتوانند موضوع مورد آموزش را به معناي واقعي عرضه کنند و نه مجربين بهداشتي-درماني به علت عدم آشنايي با فناوري رايج در توليد و عرضه نرم افزاري امکان بهره گيري و اظهار نظر مناسب و اصلاحي را دارند.

مزاياي آموزش الکترونيک بهداشت در مقايسه با آموزش سنتي:
 

1-آموزش بدون محدوديت هاي زماني و مکاني و بدون محدوديت در هر مقوله اي قابل بسط و توسعه است.
2-امکان يادگيري مشارکتي يعني خود فرد داوطلبانه و به معناي واقعي جوينده دانش است.
3-امکان آموزش وسيع الطيف براي عموم مردم
4-پيشگيري از استرسهاي زائد رقابتي و تبعيض هاي رايج در روش سنتي.
5-آموزش چند رشته به همراه پيش نيازهاي همراه در يک زمان
6-در اين روش فرد بر اساس شرايط روحي و جسمي سرعت و نوع آموزش را بر اساس نياز خود انتخاب مي کند.
7-با استفاده از امکانات چند رسانه اي کيفيت اموزش بالا مي رود.
8-صرفه جويي در منابع طبيعي مانند درختان به عنوان منبع کاغذ و کاهش آلودگي محيط.

تبليغات و تجارت الکترونيک در شهر سلامت محور
 

تبليغات و تجارت از سه اصل اساسي بنيان گذاري يک شهر الکترونيک مي باشند.و دو رکني هستند که بسيار محکم به هم وابسته بوده و حيات يکي در گروي ديگري است.
لازمه عرضه يک توليد فرهنگي مرتبط با سلامت تبليغ است اين امر در دنياي رقابتي به خصوص در دنياي رقابت سلامت و بيمار امري انکارناپذير است.در دنياي الکترونيک نيز تبليغات مجازي حرف اول را مي زند و آمار و مستندات نشان داده که در آينده رقابت واقعي در دنياي مجازي خواهد بود.افزايش و پيشرفت هشتاد و پنج درصدي اين صنعت در فاصله سالهاي 2009-2006 تاييد کننده موضوع مي باشد و پيش بيني مي گردد که حجم تبليغات تا سال 2010 به رقم ده و نيم ميليارد دلار در جهان برسد.علل رواج و تاثير گذاري بيش از حد تبليغات مجازي در هر رشته اي از جمله وادي سلامت را در هشت موضوع ارزيابي کرده اند.
1-آسان و در دسترس همگان بودن امکانات مجازي براي اطلاع رساني
2-ارزان بودن اين تبليغ و اطلاع رساني در مقايسه با نوع سنتي آن
3-تابع قانون و مقررات خاصي نبودن
4-بالا بودن ضريب نفوذ اينترنت در جوامع
5-شبانه روزي بودن خدمات
6-جذاب بودن بواسطه چند رسانه اي
7-فراگير بودن
8-وجود شرايطي که خود فرد به صورت فعال به سراغ رسانه اطلاع رسان مي رود (با کليک داوطلبانه روي آن)و به اين ترتيب آن را از خود مي داند و بيشتر به آن اعتماد دارد.
پس ارزان و در دسترس همگان بودن و نيز عدم کنترل اين رسانه فراگير باعث شده که از آن به عنوان يک روش ايده آل براي تبليغات ضد سلامت سوء استفاده گردد.
همزمان و پا به پاي اين مقوله، تجارت الکترونيک محصولات مرتبط يا بر هم زننده سلامت شهروندان شهر الکترونيک نيز کم کم جايگاه و روشهاي جلب و جذب مشتري خود را پيدا کرده و به طوريکه تجارت الکترونيک محصولات مرتبط با سلامت در رسانه الکترونيک به صورت چالش در دنياي الکترونيک سلامت خود را نشان مي دهد و تجارت الکترونيک سلامت مدار در پهناي باند به کلافي سردرگم تبديل گشته و ملقمه اي است از شرکتهاي محصولات ضد سلامت (مانند دخانيات)و ايده پردازان آشنا به رايانه و ناآشنا به علم سلامت و دولتي الکترونيک که در زمينه ارزيابي و عملکرد در وادي سلامت از کمترين تجربه و دانش روز برخوردار بوده و هنوز با خوشبينانه ترين تعابير در ابتداي راه سلامت الکترونيک مي باشد و شهرونداني که نيازمند کسب اطلاعات صحيح و به روز از مراجع معتبرند اين ترکيب وقتي متعادل و راهبردي مي شود که از طرفي يک برنامه مدون سلامت مدار براي مثال در حوزه دخانيات به محيط مجازي ارسال و پخش گردد و از طرف ديگر قانون به کمک دولتها و شهروندان شهر الکترونيک آمده تا آنها را از تبليغات ضد سلامت و تبليغ شرکت هاي سودجو و فرصت طلب در امان دارند و در غير اين صورت اعتبار و اعتمادي به سلامت شهر الکترونيک نمي باشد چرا که محيط مجازي با وضع موجود گسترده و بدون حد و مرز و حصار بوده و قابل کنترل و پيگيري نمي باشد.

کنترل سلامت جامعه در فضاي مجازي
 

با ورود رايانه به زندگي انسان ها و گسترش اينترنت بسياري از تعاريف و خدمات اجتماعي از جمله بهداشت وسلامت در جامعه دستخوش تغيير شده و به سمت يک تحول بنيادي سو گرفت و جهان مجازي به عنوان پديده هزاره سوم در ابتداي راه خود اين حاصل تعامل اجتماعي را نيز خواه ناخواه دچار تغيير و تحول کرد و اينترنت به عنوان يک فضاي مجازي هم اکنون جزء بزرگترين رسانه هاي اطلاعاتي در محيط الکترونيک حتي از رسانه هاي رايج مانند راديو گوي سبقت را ربوده و در آينده نزديک رسانه هاي ديداري و نوشتاري را نيز پشت سر مي گذارد.بطوريکه هم اکنون براي عده زيادي از افراد اينترنت و محتواي آن جزئي از زندگي اجتماعي و صنفي آنها محسوب مي گردد.در اين افرادي که تعدادشان به سرعت در حال افزايش است اين فناوري ابزاري در جهت جمع آوري اطلاعات و بخش ضروري از زندگي شان به شمار مي رود چراکه اين پديده که کمتر از دو دهه از عمرش مي گذرد به ابزاري ضروري تبديل شده و افراد بسياري از تعاملات ضروري خود را با آن و به روز انجام ميدهند.قابليتهايي که به صورت بالقوه در فضاي مجازي اينترنت لحاظ شده است به اين رسانه امکان مي دهد تا اطلاعات حوزه سلامت خود را بدون هيچ تفاوت و تبعيضي در اختيار ساکنان شهر الکترونيک به عنوان يک زير گروه از دهکده جهاني قرار دهد.و متفاوت از هدف خود در راستاي توسعه فناوري قادر است تا دريک شکل عميق و تاثيرگذار بر روابط اجتماعي و اخلاقي انسانها اثر مثبت يا منفي بگذارد.اين تاثير در روابط انسانها به شدت خودنمايي مي کند به طوريکه شهروندان شهر الکترونيک آرماني به درجه اي مي رسند که فناوري و دستگاه اطلاع رسان براي آنها قابل اعتمادتر از افراد مي گردد و به همين علت به اطلاعاتي که خود از فضاي مجازي راجع به يک موضوع (مثل سلامتي)به دست مي آورند برايشان قابل استنادتر از اطلاعات حاصل از ارتباطات چهره به چهره است و به اين ترتيب فرد با حداقل مهارتهاي رايانه اي قادر است تا هم بوسيله ارتباطات الکترونيک مانند نامه الکترونيک و چت و موتورهاي جستجوگر اطلاعات بهداشتي مورد نياز خود را در فضاي مجازي دريافت کند و هم با امکاناتي نظير موارد قبل و نيز وبلاگها و با کمترين وقت و سرمايه و دانش به اظهار نظر در اين باره بپردازد که البته سنديت و صحت و سقم اين اطلاعات دريافتي و نيز ارسالي زير سوال بوده و خود به چالشي در وب تبديل گرديده است چرا که سوژه سلامت و بهداشت به واسطه جذابيت موضوع و پرمخاطب بودن همواره مورد استفاده و سوء استفاده افراد مختلف و در خوشبينانه ترين حالت آن جوياي نام!گشته و مي گردد.اين در حالي است که گسترش اينترنت چنان سريع اتفاق افتاده که ما فرصت چنداني نداشته ايم که آن را به عنوان محيط جديدي که مي تواند تاثيرات بالقوه بر رفتار ما داشته باشد، به صورت اصولي و سيستماتيک بررسي کنيم.چرا که اينترنت فضايي را در اختيار کاربر قرار مي دهد که او مي تواند آنرا شکل داده و برآن تاثير گذارد اين مهم در صورتي حاصل مي گردد که او بداند اين رسانه مجازي چگونه قادر است بر رفتار کردار و ادراک او و ديگر ساکنان شهر الکترونيک تاثير و تغيير ايجاد نمايد.شايد اين خصوصيت تنها به خاطر فراگير بودن اين رسانه اطلاع رسان است چرا که در جهان مجازي ارتباطات حتي کاربران غير حرفه اي و گمنام نيز مي توانند به سرعت و به سادگي بر اوج پهناي باند حاکميت و خودنمايي کنند و مخاطبان و تاثيرپذيراني را براي خود داشته باشند زيرا آنان از يک فناوري خاموش براي تاثير استفاده مي کنند که در مقايسه به متون نوشتار و ديداري در ارجحيت و اولويت تاثير گذاري قرار دارد و آن کاربري فوق متن به جاي متن است.ماهيتي که باعث تاثيرگذاري معجزه آساي فضاهاي مجازي مي گردد يعني صورت چند وجهي مولتي مدياي و نيز کاربري حالات طبقه بندي نشده و غيرزنجيره اي و استفاده از سمبله و علائم و تصاوير و صداها در آن که در عين ناباوري پيچيدگي و کسالت و پراکندگي را در متن جبران مي کند.

چالش وبلاگ در نظام الکترونيک سلامت مدار
 

وبلاگها را نه به خاطر پيچيدگي مووضوع بلکه به واسطه انتشار خارج از کنترل آن و آساني کاربري، مي توان به عنوان يک پديده در وادي وب ارزيابي کرد که به طور روز افزوني در طول چند سال گذشته انتشار و عموميت يافته و کاربرهاي متفاوت آن از يک دفترچه خاطرات شخصي براي فردي تنها که نياز به درد دل کردن دارد تا ارزيابي سياسي منطقه توسط يک سياستمدار بنام ،همگي نشان دهنده طيف وسيع کاربري اين فناوري مي باشد.اهميت موضوع وبلاگ نويسي وقتي خود را کاملا نشان مي دهد که بدانيم با اينکه اين پديده از حدود سال 80 در ايران شروع شده است در کمال ناباوري در مدت کوتاهي در جمع چهار کشور برتر کاربري اين پديده قرار گرفتيم.شايد که دليل کاربري بالاي اين پديده، اسان و رايگان بودن آن و در نهايت فرد محور بودن آن است به طوريکه فرد به سادگي يک نوشته يا نامه الکترونيک و رعايت بعضي اصول ساده مانند انتخاب نام و آدرس و قالب و تهيه موضوع در جرکه وبلاگ نويسان قرار مي گيرد و افکار و نظرات و اطلاعات خود را در دهکده جهاني الکترونيک عرضه مي کند.و به همين علت در هر رشته و به خصوص در مقوله بهداشت مانند شمشيري دو دم عمل کرده و متاسفانه اکثرا با تيغ مخرب خود عمل مي کند براي مثال اگر شخصي به واسطه دريافت اطلاعاتي راجع به عوارض سيگار اين کلمه را به يک موتور جستجو دهد يا خيل عيمي از هرز بلاگها مواجه مي گردد که از بحث سيگار و عشق گرفته تا اشعاري در باب آن و يکسري مطالب غيرکارشناسي اغلب ترجمه يا کپي شده تا بررسي نوع سيگار مصرفي فلان هنرپيشه و توصيه هاي عاميانه و اغلب مضر و غيرمؤثر درترک سيگار چيز ديگري نمي بينيم و متاسفانه در اين باب جاي مستندات به شدت خالي است به طوريکه به جرات مي توان گفت که تعداد آنها از انگشتان دست تجاوز نمي کند.و جاي تاسف است که نمي توان از اين پديده ارزان و وسيع الطيف و کارا استفاده بهينه کرد.چرا که وبلاک در عين حال ابزاري است که بواسطه ويژگي هاي خاص خود مي تواند به عنوان يک فناوري کارآمد و شايد معجزه آسا عمل کند که اين مسئله را علاوه بر همه گير بودن آن مي توان به سيستم نظر خواهي دو طرفه و نيز آساني در تداوم و روز آمدي آن نسبت داد که بدان معناست که جامعه ساکن در شهر الکترونيک سلامت محور طبعا از يک رسانه تعاملي طبعا استقبال بيشتري مي کند.محيطي که آنان نيز مي توانند به راحتي و آزادانه نظرات خود را عنوان و مطرح کرده و با خيال راحت سوالات خود را در زمينه بهداشت و سلامت خود و خانواده خود مطرح کنند و با اطمينان جوابهاي قانع کننده بگيرند.به اين خاطر نظارت سلامت محور بر وبلاگها توسط يک نهاد مشخص تعريف شده و قانوني و امکان ارائه آمار و اطلاعات جديد مورد استناد آنها را ترغيب کرده که با آن تعامل کرده و از آن استفاده مي نمايند و در عين حال نظرات و اطلاعات خود را در اختيار گذارده تا بدين ترتيب نهاد متولي بهداشت و سلامت جامعه بهترين و معتبرترين و به روز ترين پسخوراندها را براي ارزيابي کيفيت و کميت سلامت جامعه داشته باشد و در اين صورت است که تعامل معناي واقعي خود را پيدا مي کند.و بدين ترتيب نتيجه مي گيريم يک تلاش با پشتوانه کارشناسي در حوزه اطلاع رساني بهداشت و درمان بسيار تاثيرگذارتر از سانسور مي تواند کارايي داشته باشد.

بازي هاي رايانه اي بازوهاي سلامت
 

يکي از جاذبه هاي فراگير در شهر الکترونيک بازي هاي رايانه اي مي باشد که با اثرگذاري بي مانند خود در فرهنگ، آموزش و بهداشت شهروندان از اهميت يک رسانه پرطرفدار برخوردار است.چراکه دگرگوني و نوين سازي اين صنعت يا هنر در عرصه حاضر باعث شده که فناوري از يک بازي به ظاهر ساده و سرگرم کننده يک مفهوم عميق را القاء کرده و مشابه آنچه در گذشته در سينما تجربه شده بود آن را نيز به يک رسانه قوي و تاثيرگذار در تمامي صحنه هاي زندگي از جمله بهداشت و درمان تبديل کند.بازي هاي الکترونيکي علي رغم ظاهر سرگرم کننده و غيرجدي آن چنان مخاطب را تحت تاثير خود قرار مي دهد که باعث تغيير الگوهاي رفتاري او شده و آرمان هاي کاربر را به شدت دستخوش تغيير مي کند.بازي مانند يک شمشير دو دم است که مي تواند هم ارزشهاي منفي و هم مثبت را در شخص تثبيت کند چرا که بازي يک نوع آموزش غيرمستقيم است که کاربر به صورت تعاملي با آن درگير است و لذا در نوعي از آموزش و تبليغات غيرمستقيم مي تواند تاثيرگذار باشد که کاربر خود را فعالانه مسئول دريافت و پرداخت اطلاعات مي داند.از طرف ديگر نرخ رشد اين بازي ها در مقايسه باديگر رسانه هاي فراگير مانند سينما (سه برابر افزايش رشد)باعث توجه بيشتر به اين پديده چند رسانه اي در امر آموزش بهداشت وايجاد الگوها ونگرشهاي مثبت بهداشتي در ميان دست اندرکاران سلامت شده است.اقدامي که شرکت هاي ضد سلامت نيز به آن توجه داشته و از آن غافل نمي باشند.لذا براي بازي هاي رايانه اي مي بايست يک کار ريشه اي انجام داد که بهترين راهکار بررسي کارشناسي و فلسفي بازي ها آموزش مهارت هاي محتوي سازي در توليد بازي و نيز تدوين سند ملي همکاري در حوزه بازي هاي رايانه اي سلامت محور و همکاري بين بخشي و رفع معضل عدم هماهنگي در بين دستگاههاي مسئول توسط يک نهاد فرا دستگاهي مانند شوراي عالي اطلاع رساني پيشنهاد مي گردد.

راهکارهاي بهينه سازي فناوري اطلاعات
 

1:ايجاد تسهيلات درهماهنگي بين بخشي مهمترين را ه ارائه خدمات مدون سلامت مدار مردم محور است و عدم دستيابي به اين روند تعادل باعث موازي کاري و فرسايش نيروها مي گردد.
2:براي ايجاد يک شهر الکترونيک آرماني علاوه بر تدوين قوانين مناسب، استاندارد سازي ملي و منطقه اي آن براي ايجاد امنيت در محيط مجازي به ويژه در موضوع پزشکي و بهداشت که رابطه مستقيم با سلامت شهروندان شهر الکترونيک دارد لازم مي باشد.اين قوانين براساس منطقه متفاوت و داراي ويژگيهاي مناسب به آن بوده ولي در مجموع مي بايست از يکپارچگي دهکده جهاني تبعيت کند.
3:استفاده از سامانه هوشمند ارتباطي در خطوط تلفن سيمي و نيز کاربري بهينه بر اساس مکان زمان و شغل ..در ارسال پيامک هاي سلامت جو امکان استفاده کليه شهروندان را در هر موقعيت زماني، مکاني، سني:جنسي، تحصيلي و مهارتي فراهم مي آورد.
4:در اختيار قرار دادن يک سري اطلاعات و موضوعات بهداشتي مدون براي ارائه دهندگان خدمات و اطلاعات در فضاي مجازي در قالب وبلاگ و وبسايت و در اختيار قرار دادن تمهيدات تشويقي و امتيازات و امکانات ويژه به استفاده کنندگان از اطلاعات بهداشتي مستند بامرجع.
5:قانونمند کردن ساختار و تکثير و پخش بازي هاي رايانه اي و توجه جدي تر به درجه بندي آن و مميزي سلامت محور بازي هاي رايانه اي و در نهايت توجه به محيط هاي فيزيکي کافي نتها و گيم نتها و مشخص شدن نهادينه شدن مسئوليت در موضوع مکان هاي مزبور.
6:ايجاد کارگروه آموزش الکترونيک سلامت محور:نو بودن و تغييرات سريع اين فناوري و حوزه کاربرد آن و طيف وسيع کارگروه سلامت و فقدان برنامه جامع و منسجم در اين مقوله باعث شده تا توج خاص به اين جايگاه به عنوان يک اولويت غيرقابل انکار در نظر گرفته شود.اين کارگروه مي بايست علاوه بر اجتناب از اهداف غيرواقعي و دست نيافتني قابليت و توان ايجاد انگيزه و استفاده از کليه دست اندر کاران و فعالان اين حيطه را داشته باشد.
7:بررسي اولويت هاي بهداشتي در صنعت نرم افزارسازي در حوزه بهداشتي و درماني.
8:توجه به بخشهاي خصوصي و دانشگاهي و علمي در امر آموزش الکترونيک مهارت هاي سلامت و تشکيل کميته علمي بررسي وب در حوزه سلامت.
9:مهيا کردن شرايط آموزش فعال سلامت محور در فضاي مجازي
10:اطلاع رساني گسترده به کاربران وب براي جستجو اطلاعات بهداشتي-درماني خود از سايت هاي معتبر و مستند و حتي الامکان داراي مکان فيزيکي و واقعي
نتيجه:علي رغم نگرش تعدادي از صاحبنظران که دنياي الکترونيک را مجموعه اي از پرداخت هاي بانکي و خدمات ابتدايي و انتشار و پخش چند مقاله و اخبار دانسته و دنياي واقعي را از مجازي جدا مي دانند.ولي آنچه واقعيت دارد اين است که دنياي مجازي لحظه به لحظه واقعي تر مي شود و اين روند مدام در حال پيشروي و غيرقابل برگشت است لذا ما نيز در حوزه سلامت مي بايست دنياي مجازي را حتي بيش از دنياي واقعي حس و قبول کرده و به آن اعتماد و با آن زندگي کنيم، از آنجا که تمامي ابعاد فناوري ارتباطات و اطلاعات در بخش بهداشت و درمان و حوزه سلامت کشور ما شناخته شده نيست، لذا فرهنگ سازي و شناخت آن آسيب شناسي اين مقوله و معرفي کاربردهاي آن يقينا مي تواند زمينه استفاده بهتر فناوري ارتباطي را در اين حوزه خاص به وجود آورد.چرا که شهر الکترونيک محيطي را فراهم مي آورد تا کليه اجزاي فعال آن در بخش دولتي و خصوصي و کليه نهادهاي مجازي و واقعي خدمات و سرويس خود را به طور تمام وقت و با دقت و سرعت مناسب و بدون محدوديت مکاني در اختيار شهروندان شهر الکترونيک سلامت مدار قرر دهد و اين کار باعث مشارکت هر بيشتر مردم در اداره امور بهداشتي و درماني و اطلاع رساني سلامت در شهر خود مي گردد و اين دستاورد کسب نمي شود مگر با فرهنگ سازي و آموزش مردم و مسئولين در ارتقاي مهارت هاي دوگانه فني و بهداشتي در شهر الکترونيکي سلامت مدار آرماني.
منبع:اطلاعات علمي شماره11



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.